کد خبر: ۲۴۱۳۷۵
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۹۷ - ۱۱:۰۳
ترامپ اگرچه به‌نظر نويسنده محك، استراتژي روشني براي خاورميانه ندارد،‌اما هدف او در اختيار قرار دادن منطقه به‌دست اسرائيل است. براي اين‌كار دو بازو يكي «نتانياهو» نخست‌وزير رژيم صهيونيستي و ديگري پادشاهي سعودي و به نمايندگي از او وليعهد سعودي «محمدبن سلمان» را انتخاب كرد. سياست تحريم همه جانبه از سوي كاخ سفيد به فرماندهي ترامپ رئيس‌جمهور آمريكا كليد خورد.
 روزنامه اطلاعات نوشت:نفت كالاي اقتصادي است. تعريفي كه بسياري از اقتصاددانان، به‌خصوص در كشورهاي غربي باور دارند و مي‌گويند و مي‌نويسند كه اگر به جريان توسعه براي همه كشورها، اعم از توسعه يافته يا در حال توسعه معتقد هستيم، نبايد از نفت و درآمدهاي آن در حيطه سياسي و اختلاف‌هاي سياسي ـ امنيتي تعريف و آن را به كار گرفت و محصور كرد. اين نظر (نفت سلاح سياسي ـ امنيتي) از دهه 70 ميلادي، به‌خصوص بعد از جنگ دولت‌هاي عربي عليه اسرائيل و تهاجم رژيم صهيونيستي در جنگ در برابر مصر شكل گرفت در آن زمان با شكست ارتش مصر، قطع صدور نفت به غرب و به‌خصوص آمريكا از سوي دولت وقت سعودي اعلام و اجرا و به‌صورت يك انفجار خبري با نام «ARAB OiL EMBARGO» حك شد. در آن زمان رژيم شاهنشاهي ايران با اعلام قطع نفت توسط دولت‌هاي عربي همراه و همسو نشد و دوره كوتاهي درآمدهاي دلاري نفتي بسياري به‌دست آورد و ذخيره دلاري ايران به اوج رسيد. در همان دوران در آمريكا و در اروپا همچنين در ايران به‌طور رسمي از سوي دولت‌ها و در اغلب رسانه‌ها ارائه نقد و تفسيرهاي گوناگون با محور گزاره «نفت كالاي اقتصادي» رايج بود و استفاده سياسي از آن را محكوم و رد مي‌كردند. از آن تاريخ دولت آمريكا از نفت علاوه بر تعريف اقتصادي به‌صورت ابزاري سياسي ارزيابي و طراحي عملياتي كرد و از بازار نفت در مقابله با كشورهايي كه در معارضه با آمريكا قرار مي‌گرفتند، استفاده كرد. با پيروزي انقلاب اسلامي و تشكيل جمهوري اسلامي ايران، دولت‌ها در آمريكا از اين ابزار عليه ايران به‌صورت‌هاي گوناگون بهره‌گيري كردند.

در هشت ساله جنگ ايران و عراق همواره بايكوت نفتي ايران و تضعيف جايگاه نفتي ايران در اوپك در دستور كار آمريكا قرار داشت. دولت سعودي در زمان جنگ، دوران «ملك فهد» در راستاي همين سياست، فشارهاي گوناگون در بازار نفتي و به‌خصوص در نوسان‌هاي قيمتي آن به‌صورت مستمر عليه ايران اجرا كرد. در دوران هشت سال جنگ صدام عليه ايران، سعودي‌ها همگام با آمريكا از نفت كالاي اقتصادي در جهت فشارهاي سياسي ـ امنيتي عليه جمهوري اسلامي هدف‌گذاري كردند. جنگ پايان گرفت. كالاي نفت بار ديگر به تعريف اقتصادي و مالي خود برگشت. اوپك بزرگترين سازمان نفتي جهان بار ديگر قدرت يافت، به‌خصوص كه در چند سال هماهنگي ايران و عربستان در اوپك، قدرت اين سازمان در بازارهاي نفتي جهان مضاعف شد. غرب (اروپا و آمريكا) در تعريف خود از نفت به‌صورت ابزار سياسي تعديل انجام داد. با انجام توافق و امضاء معاهده برجام، تعادل مناسبي در همكاري‌هاي نفتي و همچنين در بازار نفت و به‌خصوص برنامه‌هاي اكتشاف از منابع نفتي و گازي از حوزه خليج‌فارس رونق يافت. در اوج اميدواري براي همكاري غرب و ايران، ترامپ وارد كاخ سفيد شد و به يكباره از معاهده برجام خارج شد و بلافاصله بعد از اين اقدام طرحي سياسي ـ امنيتي عليه جمهوري اسلامي ايران براي تثبيت هژموني رژيم صهيونيستي در سراسر خاورميانه را علني كرد.

ترامپ اگرچه به‌نظر نويسنده محك، استراتژي روشني براي خاورميانه ندارد،‌اما هدف او در اختيار قرار دادن منطقه به‌دست اسرائيل است. براي اين‌كار دو بازو يكي «نتانياهو» نخست‌وزير رژيم صهيونيستي و ديگري پادشاهي سعودي و به نمايندگي از او وليعهد سعودي «محمدبن سلمان» را انتخاب كرد. سياست تحريم همه جانبه از سوي كاخ سفيد به فرماندهي ترامپ رئيس‌جمهور آمريكا كليد خورد.

ترامپ در آغاز اعلام «تحريم همه‌جانبه» عليه ايران گفت: «صادرات نفت ايران را به صفر مي‌رساند!» بعد از مخالفت اتحاديه اروپا با حركت و سياست‌هاي ترامپ درباره برجام و تقابل با ايران، همچنين كشورهاي بسياري كه نيازمند خريد و دريافت نفت و گاز از ايران هستند از يك سو و در طرف ديگر در عمل هم مشاوران اقتصادي ترامپ به او گزارش دادند كه امكان به صفر رساندن صادرات نفت ايران در بازار بين‌المللي آن وجود ندارد. ترامپ بر گفته خود تبصره زد و اين بار گفت، «قصد به صفر رساندن صادرات نفت ايران را فعلاً ندارد!» از پي آن كاخ سفيد اعلام كرد به كشورها همچنان اجازه مي‌دهد تا براي مدت شش ماه به خريد نفت و گاز از ايران ادامه دهند. اما همچنان فشارهاي سياسي را بر اوپك افزايش داد و از روش‌هاي گوناگون بستر مشكلات صدور نفت از ايران را دنبال كرد. در اين زمان قيمت هر بشكه نفت اوپك از مرز 100 دلار گذشته بود. اين ميزان از قيمت نفت در داخل آمريكا، به‌خصوص در افزايش قيمت بنزين، براي ترامپ مشكل‌آفرين شد. خبر افزايش حجم توليد نفت عربستان تا حد بالاتر از 12 ميليون بشكه در روز خبرساز شد و در هماهنگي كه روسيه با سعودي‌ها انجام داد، در فاصله يك تا دو ماه، قيمت نفت سير نزولي پيدا كرد. اگرچه سعودي‌ها و اماراتي‌ها همچنان با افزايش توليد بر تعديل و سير نزولي قيمت نفت ادامه دادند. اكنون قيمت نفت اوپك در فاصله بين 56 تا 60 دلار در نوسان است. پوتين كه با همكاري سعودي‌ها در پائين آوردن قيمت نفت مشاركت دارد، گفت «قيمت نفت تا مرز 70 دلار، قيمتي معقول و قابل قبول است.»

درباره اوپك از سوي آمريكا، روسيه و سعودي‌ها سه جهت‌گيري ديده مي‌شود، آمريكا (ترامپ) خواهان فروپاشي اوپك بزرگترين تشكل منسجم نفتي جهان است تا از آشفتگي بازارهاي نفتي، اجراي قوي سياست‌هاي خود را به دست آورد. روسيه (پوتين) اگرچه در ظاهر شعار فروپاشي اوپك را نمي‌دهد، اما همواره خواهان تضعيف اين نهاد براي بازتر شدن بازار نفتي براي نفت و گاز روسيه است. آمريكا و روسيه در سكوي اول صادرات نفتي در بازار بين‌المللي هستند. سعوديها اگرچه تاكنون خواهان فروپاشي اوپك نبوده‌اند، اما همسويي با ترامپ را استراتژي نفتي خود مي‌شمارند كه به دستور رئيس‌جمهور آمريكا در پائين نگهداشت قيمت نفت اقدام مي‌كنند و در اوپك هم ايران را نه تنها رقيب اصلي خود مي‌دانند بلكه در راستاي تقابل با جمهوري اسلامي ايران هستند. اوپك با نگاه سياسي ـ

‌امنيتي ترامپ در راستاي تثبيت هژموني اسرائيل در منطقه و فروپاشي اقتصادي ايران دچار تلاطم شده است. ديروز دولت قطر به يكباره اعلام كرد در ژانويه 2019 ميلادي از عضويت در اوپك خارج خواهد شد.

با اين اخبار از بازار نفت و گاز در حوزه خليج‌فارس، آينده اوپك در هاله‌اي مبهم و نامعلوم مي‌چرخد. اگرچه هنوز نفت و گاز ايران صادر مي‌شود و قيمت 50 تا 60 دلار نفت، بحران شديدي را كليد نزده است، اما همه شواهد نشان مي‌دهد كه ترامپ مي‌خواهد از نفت و گاز، در راستاي سياسي ـ امنيتي براي اجراي طرح تحريم همه جانبه عليه ايران استفاده كند تا هدف‌گذاري‌يي‌كه به صورت علني اعلام كرده است، فروپاشي اقتصادي در ايران را به انجام برساند. اما ترامپ براي اجراي هدف‌گذاري نفتي به‌صورت سلاح سياسي ـ امنيتي در اجراي طرح تحريم همه جانبه دچار مشكلات در سه سطح است.

اول در داخل آمريكا، به خصوص با شكست در انتخابات كنگره و شدت گرفتن مخالفت‌ها با سياست‌هاي او از داخل هر دو حزب حاكم در آمريكا، دمكرات‌ها حزب مخالف كه اكنون اكثريت مجلس نمايندگان را به دست گرفته‌اند و حزب جمهوريخواه (حزب ترامپ) كه بسياري از نمايندگان و سناتورها با ادامه سياست‌هاي ستيزه‌جويانه ترامپ در صحنه بين‌المللي و درباره بسياري از عملكرد او در دو سال گذشته نقد دارند و به‌صورت رسمي و علني اعلام مخالفت كرده‌اند.

دوم، كشورهايي كه همسو با آمريكا اما مخالف سياست‌هاي ترامپ هستند. اتحاديه اروپا و به‌خصوص كشورهاي مهم آن، آلمان، فرانسه و انگليس همچنين دولت‌هاي هند، كره‌جنوبي، ژاپن و ... اجراي سياست‌هاي تهديدي و قلدري ترامپ را برنمي‌تابند. اين كشورها از سياست تحريم نفتي ترامپ زيان خواهند برد.

سوم، اغلب كشورهاي در حال توسعه و در منطقه بحران‌زده خاورميانه دورنماي اجراي سياست‌هاي ترامپ را تخريبي و تحميل جنگي فراگير و جديد ارزيابي مي‌كنند.

اغلب تحليلگران اقتصادي در اروپا و آمريكا بر اين باورند و نظر داده‌اند كه فروپاشي اقتصاد ايران از طريق جنگ رواني و يا بهره‌گيري از تحريم نفتي به‌صورت سلاح سياسي ـ امنيتي، جواب نمي‌دهد و امكان‌پذير نيست. ترامپ در بحران است و اگرچه براي جمهوري اسلامي ايران مشكلاتي را فراهم آورده است، ايران از اين مشكلات به يقين عبور خواهد كرد. پرسش روز اين است، آيا ترامپ از بحران داخلي و انزواي بين‌المللي بيرون مي‌آيد!؟
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین