|
|
امروز: دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ۰۲:۳۶
کد خبر: ۲۴۱۰۹۱
تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۳۹۷ - ۱۰:۴۱
مینو بدیعی که از سال ۵۲ به عنوان کارآموز به روزنامه «کیهان» رفت و سال ۷۸ برای همیشه تحریریه این روزنامه را ترک کرد، هنوز قلم خود را زمین نگذاشته است و همچنان برای رسانه‌های مختلف گزارش می‌نویسد.
 بعد از ۲۲ سال گزارش‌نویسی در روزنامه «کیهان» و تجربه خبرنگاری در سال‌های پرتلاطم تاریخ معاصر ایران، حالا فضای روزنامه‌نگاری امروزِ ایران را از اصول حرفه‌ای به دور می‌داند و معتقد است بخش اعظم این مشکل بر دوش دیران مسؤول رسانه‌ها است.

مینو بدیعی که از سال ۵۲ به عنوان کارآموز به روزنامه «کیهان» رفت و سال ۷۸ برای همیشه تحریریه این روزنامه را ترک کرد، هنوز قلم خود را زمین نگذاشته است و همچنان برای رسانه‌های مختلف گزارش می‌نویسد.

این روزنامه‌نگار قدیمی برای روایت خاطرات سال‌ها حضور در تحریریه «کیهان» و تجربه روزنامه‌نگاری در سال‌های پراتفاق تاریخ ایران از انقلاب ۵۷ گرفته تا دوران هشت سال دفاع مقدس، به ایسنا آمد و همان‌گونه که انتظار می‌رفت، صحبت‌هایش از همان ابتدا رنگ و بوی زنانه به خود گرفت و در میان خاطراتش، باافتخار از زنان موفق در عرصه‌ روزنامه‌نگاری یاد می‌کرد.

بدیعی ‌سال ۵۰ در رشته روزنامه‌نگاری در مؤسسه عالی مطبوعات به تحصیل مشغول شد و بعد از دو سال به پیشنهاد برخی از استادان دانشکده و به همراه برخی دیگر از همکلاسی‌هایش همانند حسین قندی، مهدی فرقانی و نوشابه امیری، برای تجربه عملی این حرفه به تحریریه روزنامه‌ «کیهان» رفت؛ «استاد صدرالدین الهی ما را از سال دوم دانشکده به روزنامه‌ها معرفی می‌کرد. درواقع تمام استادان آن زمان اعتقاد داشتند که آموزش‌های تئوری روزنامه‌نگاری باید با تجربه حضور در تحریریه‌ها هم همراه شود.»

او پس از فارغ‌التحصیلی در سال ۵۶ به صورت رسمی به روزنامه «کیهان» جذب شد و تا سال ۷۸ نیز به کار خود در این روزنامه‌ ادامه داد. «وقتی وارد تحریریه شدیم خیلی ما را جدی نگرفتند و بسیار سخت‌گیرانه برخورد می‌کردند. اصلا تعارف نداشتند و خیلی صریح نظرشان را می‌گفتند. بعدها متوجه شدیم که مخصوصا سخت می‌گرفتند تا خبرنگاران تازه‌کار خاک تحریریه‌ را بر پوست بدنشان لمس کنند و کار یاد بگیرند.»

بدیعی با بیان اینکه «روزنامه کیهان فضای باز و آزادتری نسبت‌ به روزنامه‌های دیگر داشت»، ادامه می‌دهد: زمان ورودم به تحریریه «کیهان»، سردبیر امیر طاهری بود. در واقع آقای طاهری راهنمای عملی ما بود و من به شخصه به ایشان مدیون هستم. شیوه کار طاهری این‌گونه بود که با تمام کارآموزانی که به روزنامه می‌آمدند، به صورت مستقیم و جداگانه کار می‌کرد و این عملکرد حرفه‌ای او باعث می‌شد تا روزنامه‌نگاران از همان ابتدا به صورت حرفه‌ای کارشان را آغاز کنند؛ موضوعی که جای خالی آن در فضای رسانه‌ای امروز به شدت احساس می‌شود. در واقع می‌توان گفت یکی از دلایلی که روزنامه‌نگاری دیگر موفق نیست و مردم مخاطب روزنامه‌ها نیستند، این است که دیگر با روزنامه‌نگاران جوان کار نمی‌شود.»

«متاسفانه الان برای آموزش روزنامه‌نگارانی که به رسانه‌ها معرفی می‌شوند، وقت چندانی صرفی نمی‌شود. این در حالی است که هر رسانه‌ای باید محلی برای آموزش داشته باشد تا ایرادهای روزنامه‌نگاران جوان و تازه‌کار از همان مراحل ابتدایی برطرف شود.»

مصاحبه‌های تلفنی با آیت‌الله خامنه‌ای

بدیعی که معتقد است فضای روزنامه‌نگاری امروز اصلا با گذشته قابل مقایسه نیست، این تفاوت‌ها را تنها به روزنامه‌نگاران ارجاع نمی‌دهد و پاسخگو نبودن مسؤولان و سیاسی و غیرحرفه‌ای بودن مدیران مسوول رسانه‌ها را هم از دیگر دلایل مهم تغییرات فضای رسانه‌ای عنوان می‌کند.   

او در توضیح پاسخگو نبودن مسوولان امروز به سراغ خاطرات خود در سال‌های نخست انقلاب می‌رود و می‌گوید: زمانی که هنوز آیت الله خامنه‌ای رییس‌جمهور نشده بودند و از اعضای رده بالای حزب جمهوری اسلامی بودند، با ایشان مصاحبه‌های زیادی انجام می‌دادم. هنوز هم دفترچه‌ای از آن دوران دارم که شماره مستقیم آقای خامنه‌ای را در آن یادداشت کرده بودم و برای موضوعات مختلف با ایشان تماس می‌گرفتم. آقای خامنه‌ای هم خیلی با احترام جواب می‌دادند و حافظه بسیار قوی هم داشتند؛ اتفاقا تا همین چند سال پیش هم من را به عنوان خبرنگار «کیهان» که با ایشان تماس می‌گرفتم به یاد داشتند و حتی چند سال پیش هم از سوی دفترشان برای شرکت در مراسم روز زن دعوت شدم.

این روزنامه‌نگار قدیمی یادآور می‌شود: آقای خامنه‌ای بسیار فرد باسوادی بودند و من هم برای تبیین مفاهیم مهم در نگاه حزب جمهوری اسلامی و شعارهایی که آن زمان داده می‌شد، با ایشان مصاحبه می‌کردم. حتی یادم است که یک بار تلفنی در حال مصاحبه بودیم که صدای اذان شنیده شد و ایشان گفتند که خانم بدیعی اجازه بدهید من برای نماز بروم و بعد خودم با شما تماس می‌گیرم. واقعا هم نیم ساعت بعد خودشان تماس گرفتند و مصاحبه را ادامه دادند.



نشست‌های هفتگی شهید بهشتی با خبرنگاران

بدیعی همچنین در ادامه صحبت‌های خود به مصاحبه‌های مطبوعاتی شهید بهشتی در سال‌های نخست بعد از انقلاب اشاره می‌کند و می‌گوید: اوایل انقلاب آقای بهشتی به عنوان رییس قوه قضاییه هر هفته مصاحبه مطبوعاتی برگزار می‌کرد. همه خبرنگاران از بی‌بی‌سی و رادیو آلمان گرفته تا خبرنگاران داخلی در این نشست خبری شرکت می‌کردند و می‌توانستند هر سوالی که می‌خواهند بپرسند. آقای بهشتی هم که به زبان‌های آلمانی، انگلیسی و عربی مسلط بودند، به تمام سوالات خبرنگاران با تسلط کامل پاسخ می‌دادند.

او با بیان اینکه «به طور کلی در دهه شصت پرسشگری از مسوولان بسیار راحت بود»، ادامه می‌دهد: نه تنها اوایل دهه شصت بلکه اواخر آن و در دوره نخست وزیری آقای موسوی هم خبرنگاران برای سؤال پرسیدن بسیار آزاد بودند. البته آقای موسوی خودشان زیاد اهل مصاحبه نبود و بیشتر خانم رهنورد به عنوان کارشناس مصاحبه می‌کردند که من هم مصاحبه‌های زیادی با او داشتم.

بدیعی با اعتقاد بر اینکه خبرنگار شخصیتی مستقل، وجدان آگاه جامعه و نماینده مردم است، خودباختگی دربرابر یک مسئول را بزرگترین فاجعه برای یک خبرنگار می‌داند و می‌گوید: من در طور دوره خبرنگاری‌ام با مسئولین زیادی مصاحبه کردم. یادم است زمانی که آقای ولایتی، وزیر امور خارجه بود، من با ایشان مصاحبه‌های زیادی داشتم. تلفن می‌کردم و او هم جواب سؤالاهایم را خیلی کامل می‌داد و حتی اغلب اوقات خودش تلفن را جواب می‌داد. اما الان برای گفت‌وگو با یک مسئول رده پایین هم باید از پیش وقت گرفته شود!
تصویری از یکی از نشست‌های خبری شهید بهشتی

پذیرش پشت‌میز نشینی؛ آفت رسانه‌های امروز

بدیعی با بیان اینکه «به طور کلی فضای کار روزنامه‌نگاری تغییر کرده است»، می‌گوید: زمانی که وارد تحریریه «کیهان» شدم، روش کار به این صورت بود که همه باید برای تهیه خبر بیرون می‌رفتند و حتی من هم که در سرویس گزارش کار می‌کردم، حق پشت میزنشینی نداشتم. بارها بر این موضوع تاکید شده است که یکی از مشکلات اصلی امروز روزنامه‌نگاری، پشت سیستم نشستن و فقط سرچ کردن است. درحالی که یکی از مهمترین کارهای ما این بود که هر روز به حوزه‌هایمان سر بزنیم و خبر اختصاصی داشته باشیم و باید از زیر سنگ هم که شده بود، خبر پیدا می‌کردیم؛ مثل امروز نبود که خبرهای خبرگزاری‌های مختلف را به عنوان گزارش با هم مخلوط کنیم و منبع را هم ذکر نکنیم!

او ادامه می‌دهد: ما هم در سرویس گزارش‌ به همین صورت کار می‌کردیم؛ باید برای تهیه‌ گزارش به هر جایی می‌رفتیم. به ما یاد داده بودند که گزارشگر باید محقق و پژوهشگر باشد، بتواند آمارهای دقیق به دست بیاورد و مصاحبه‌های عمقی و چالشی بگیرد. به همین خاطر هم از آنجا که کار گزارش‌نویسی سخت بود کمتر خانم‌ها در این سرویس کار می‌کردند.

این روزنامه‌نگار پیشکسوت یادآور می‌شود: البته بعد از انقلاب سرویس گزارش به صورت جدی‌تر با دبیری آقای فرقانی شروع به کار کرد. تعدادی از روزنامه‌نگاران قدیمی پاک‌سازی شده‌ بود و تعداد کمی از قدیمی‌ها باقی مانده بودند که در این میان آقای فرقانی دبیر سرویس گزارش شد و من هم معاون او بودم. کلا روزنامه «کیهان» در آن دوره به صورت شورای سردبیری اداره می‌شد و آقایان مبشری، شمس‌الواعظین، خانیکی، رخ صفت، عطریان‌فر و ... از جمله سردبیران بعد از انقلاب روزنامه، در زمان مدیریت آقای خاتمی بودند.

زمانی که زنان به نیروی کار ارزان روزنامه‌ها تبدیل شدند

بدیعی می‌گوید: برخلاف امروز، پیش و اوایل انقلاب سردبیر و دبیر شدن اصلا کار آسانی نبود! از دهه هفتاد که درهای روزنامه‌ها باز شد و اغلب رسانه‌ها، شاخصه‌های مشخصی برای جذب خبرنگاران نداشتند و کسانی امتیاز روزنامه‌ها را گرفتند که سابقه‌ رسانه‌ای بسیار کمی داشتند یا اصلا نداشتند، تعداد زیادی خبرنگار وارد فضای رسانه‌ای کشور شد.

او با اشاره به حضور چشمگیر خبرنگاران زن در دهه هفتاد، ادامه می‌دهد: از اوایل دهه هفتاد که اقبال خانم‌ها به شغل خبرنگاری و روزنامه زیاد شد، نقش خانم‌ها هم در فضای رسانه‌ای کشور تغییر پیدا کرد؛ در این دوره مدیران رسانه‌ها به خانم‌ها بیشتر با نگاه نیروی کار ارزان‌ نگاه می‌کردند و در بسیاری مواقع حتی قرارداد هم نمی‌بستند، دیگر چه برسد به بیمه! روزنامه‌های پرطمطراق دوران اصلاحات که خیلی هم صدا کرده بودند و آخر هم توقیف شدند، اغلب به همین شیوه کار می‌کردند و از نیروهای کار خانم به عنوان نیروهای ارزان سوءاستفاده می‌کردند. از طرفی هم کسی نبود که از آنها حمایت کند؛ انجمن صنفی روزنامه‌نگاران هم در این دوره آنقدر کار سیاسی کرد که آخر بسته شد. این در حالی است که در دوره ما هدف اصلی سندیکای روزنامه‌نگاران فارغ از نگاه‌ها و فعالیت‌های سیاسی رسیدگی به روزنامه‌نگاران و شرایط کاری و رفاهی آنها بود.

کار روزنامه‌نگاری به این سمت پیش رفته بود که افراد سیاسی که هیچ سررشته‌ای از رسانه نداشتند، با نیروهایی که حتی حقوقشان را هم نمی‌دادند، دفتر روزنامه زدند. ما زمانی که به عنوان کارآموز در «کیهان» کار می‌کردیم هم ماهی ۳۰۰ تومان حقوق می‌گرفتیم، اما سال‌ها بعد و از دهه هفتاد به بعد حتی به نیروهای ثابت هم حقوق داده نمی‌شد.

۱۰ شماره گزارش برای افزایش شهریه‌های دانشگاه آزاد

بدیعی یکی از مهمترین مشکلات بسیاری از رسانه‌های امروز را غیرحرفه‌ای و سیاسی بودن مدیران مسؤول می‌داند و می‌گوید: تقصیر مدیران مسؤول و سردبیرانی است که خواهشمند یارانه شده‌اند و بابت پول اندک و امکاناتی که دریافت می‌کنند، خبرنگار را در جامعه و میان مردم و مسؤولان بی‌ارزش کنند.

او اضافه می‌کند: پیشتر شأن روزنامه‌نگاران در جامعه بسیار بالا بود. پیش از انقلاب، دولت هویدا واقعا از روزنامه‌نگاران می‌ترسید و این تاثیرگذاری حتی تا اواخر دهه شصت هم ادامه داشت. یادم است دهه شصت، ما در روزنامه «کیهان» در ۱۰ شماره درباره مسائل دانشگاه آزاد همانند گران کردن شهریه‌ها و موارد دیگر گزارش‌های مفصلی تهیه کرده بودیم. هدف اصلی من این بود که بعد از انتشار این گزارش‌ها و طرح انتقادات، با عبدالله جاسبی (مدیر اسبق دانشگاه آزاد اسلامی) مصاحبه کنم.

این روزنامه‌نگار قدیمی ادامه می‌دهد: بعد از انتشار این گزارش‌ها، یک روز از دفتر آقای جاسبی تماس گرفتند و گفتند حالا که شما اینقدر پیگیر مصاحبه هستید، آقای دکتر جاسبی مصاحبه مطبوعاتی دارند، می‌خواهند درباره فعالیت‌های دانشگاه آزاد مصاحبه کنند و شما هم می‌توانید بیایید، ولی گفتم نمی‌آیم! چون مصاحبه اختصاصی می‌خواستم و به‌دنبال پاسخ انتقادهایی بودم که در گزارش‌ها به آنها اشاره کرده بودم و شرکت در مصاحبه مطبوعاتی برایم فایده‌ای نداشت.

او می‌گوید: البته جالب است بدانید که روزنامه هم من را در این تصمیم حمایت کرد. به طور کلی آن زمان رسانه پشت خبرنگار می‌ایستاد و از او حمایت می‌کردند. اما از دهه شصت به بعد جایگاه روزنامه‌نگار در جامعه تغییر پیدا کرد و شأن روزنامه‌نگاران پایین آمد.

از چه زمانی حضور زنان در تحریریه‌ها بیشتر شد؟

بدیعی بار دیگر به سراغ خاطرات «کیهان» در سال‌های پیش از انقلاب می‌رود و می‌گوید: باید حتما از دو نفر که تاثیر بسیاری در روزنامه‌نگاری مدرن ایرانی داشته‌اند یاد کنم؛ اول دکتر عباس مسعودی، پایه‌گذار روزنامه «اطلاعات» که از سال ۱۳۰۴ روزنامه‌نگاری مدرن را در ایران راه‌اندازی کرد و سپس دکتر مصباح‌زاده، پایه‌گذار روزنامه‌ «کیهان» که سال ۱۳۲۱، ۲۰۰ هزار تومان از محمدرضا پهلوی گرفت و اولین مؤسسه مطبوعاتی را در ایران راه‌اندازی کرد. مصباح‌زاده دکترای روزنامه‌نگاری و حقوق داشت و معتقد بود که باید نسل جوان آموزش‌دیده به مطبوعات بپیوندند.

این روزنامه‌نگار ادامه می‌دهد: در واقع می‌توان گفت از سال ۱۳۲۱ تا ۱۳۴۶ که مؤسسه عالی مطبوعات تاسیس شد، حضور خانم‌ها در تحریریه کمرنگ بود ولی از سال ۴۶ با تاسیس مؤسسه مطبوعاتی و حمایت افرادی همچون مصباح‌زاده، تعداد اعضای خانم‌ تحریریه‌ها افزایش پیدا کرد و به گونه‌ای بود که وقتی من در سال ۵۲ وارد تحریریه «کیهان» شدم، خانم‌های زیادی در تحریریه حضور داشتند؛ زنده‌یاد ثریا صدردانش یکی از روزنامه‌نگاران برجسته آن دوره بود که برایم حکم استادی داشت. او مسوول دو صفحه خانواده و زن در «کیهان» بود که با افکار روز تولید محتوا می‌کرد. خانم صدردانش نمونه یکم خانم موفق و مدرن بود و از اینکه اطلاعات و دانش خود را در اختیار تازه‌واردها بگذارد هیچ ابایی نداشت.

حضور برابر زنان در فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی از زمان مشروطه

او در ادامه این بخش‌ از صحبت‌های خود به نقش زنان ایرانی در حرفه‌ روزنامه‌نگاری اشاره می‌کند و با مروری بر تاریخچه زنان ایرانی که در طول تاریخ پا به عرصه روزنامه‌نگاری گذاشتند، می‌گوید: می‌توان از خانم مریم عمید سمنانی به عنوان یکی از زنان روزنامه‌نگار معروف یاد کرد. اینکه خانمی بیش از ۱۰۰ سال پیش وارد این حرفه شود، نشان‌دهنده تلاش و حتی ایثارگری اوست.


تحریریه روزنامه «کیهان» اوایل دهه ۷۰ / مینو بدیعی (نشسته در سمت راست)
بدیعی با بیان اینکه «خانم‌ها در طول ۱۸۰ سال تاریخ روزنامه‌نگاری در کشور، فعال بوده‌اند»، یادآور می‌شود: به طور کلی سابقه اصلی فعالیت روزنامه‌نگاران زن در ایران به جنبش مشروطه برمی‌گردد که برابر و همپای آقایان روزنامه‌نگار فعالیت می‌کردند. ممکن است در دوره‌هایی این حضور با محدودیت‌هایی همراه بوده باشد، اما از نظر کیفی شرایط خوبی داشته‌ است.

او ادامه می‌دهد: نمی‌خواهم فمینیستی حرف بزنم، اما حضور زنان در عرصه روزنامه‌نگاری در تاریخ ایران آنچنان که باید مطرح نشده است و حتی گاهی تصور می‌شود که به عنوان مثال در دوران مشروطه اصلا روزنامه‌نگاران خانم وجود نداشتند؛ این درحالی است که در دوره‌های مختلف زنان روزنامه‌نگار فعالیت و حتی همپای مردان مبارزه هم می‌کردند، ولی در سایه حضور پررنگ مردان آن طور که باید دیده نمی‌شدند؛ این در حالی است که زنان کنار مردان پرچم مبارزه علیه استبداد را بر دوش داشتند و برای آزادی مبارزه می‌کردند و از آنجا که یکی از مهمترین راه‌های رسیدن به آزادی، مطبوعات بود، به مرور حضور زنان در این عرصه نیز بیشتر شد.

بدیعی درباره علل این موضوع نیز توضیح می‌دهد: علت، جامعه مردسالار و حضور سلطه‌گرانه سنت بوده است. جامعه متعصب آن زمان حضور زنان در فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی را برنمی‌تابید و حتی هنوز هم با وجود اینکه حضور زنان روزنامه‌نگار بیشتر و پررنگ‌تر شده است، اما بسیاری از زنان روزنامه‌نگار با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین