|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۱۵:۲۴
کد خبر: ۲۳۸۶۳۶
تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۳۹۷ - ۱۲:۵۴
«از طرف دیگر سازمان حفاظت محیط‌زیست از بدو ظهور تا امروز و همین‌طور ما به‌عنوان مردم و فعالان، راه نرفته دور و درازی داریم و هنوز نتوانسته‌ایم درخصوص افزایش آگاهی کار به‌خصوصی انجام دهیم. باید برنامه آموزشی همه‌جانبه‌ای برای محیط‌بانان، شکارچیان و گروه‌های مختلف مردمی وجود داشته باشد و کم‌کم فاصله سازمان محیط‌زیست با آحاد مردم کم شود.
یک بار دیگر این حکم برای یک محیط‌بان دیگر صادر شده است: قصاص. «سعید مومیوند»، محیط‌بان منطقه حفاظت‌شده «نشر» از آذر ٩٥ که تیر اسلحه‌اش به یک شکارچی خورد، در حبس بود و از دو روز پیش در هراس اعدام است. نزدیک به دو‌سال بعد از مرگ شکارچی، دادگاه بدوی همدان حکم قتل عمد داده و اکنون باید در انتظار تایید یا رد این حکم از سوی دیوان‌عالی بود. علاوه بر محیط‌بان مومیوند، فرمانده او، محیط‌بان نورمحمدی هم به پنج‌سال حبس محکوم شده و همین حالا دو محیط‌بان دیگر در اصفهان و کرمان هم در انتظار اعدام‌اند. اینها همه سازمان حفاظت محیط‌زیست را که در خلأ قانونی دستش برای حمایت از نیروهای یگان محیط‌زیست باز نیست، برای تجدید نظر در احکام صادرشده به تکاپو انداخته است.

عصر روز شنبه بیستم آذر ‌سال ٩٥ بود که درگیری مسلحانه شکارچیان با محیط‌بانان به سبزی منطقه حفاظت شده شرا (نشر) رنگ خون پاشید. آن روز محیط‌بانان خودروی متخلفان را توقیف کردند و کارشان به تعقیب و گریز دوباره کشید، شکارچی به فرمان ایست توجه نکرد و محیط‌بان درحال دویدن اسلحه را به قصد تیراندازی هوایی بالا آورد، اما پیش از بالا آمدن اسلحه، گلوله رها شد و شکارچی را مجروح کرد. محیط‌بان مومیوند او را به بیمارستان بعثت همدان برد، اما شکارچی مجروح ١٦روز پس از حادثه، بر اثر شدت جراحات جانش را از دست داد. اکنون دو‌سال پس از حادثه محیط‌بان همدانی در آستانه قصاص قرار گرفته است.
+
این قتل سهوی بود

دادگاه اولیه همدان نزدیک به دو ‌سال پس از وقوع حادثه که رسیدگی به پرونده طول کشیده، اتهام را قتل عمد تشخیص داده و محیط‌بان مومیوند را به قصاص نفس محکوم کرده، اما جمشید محبت‌خانی، فرمانده یگان حفاظت محیط‌زیست کشور به «شهروند» می‌گوید که این قتل سهوی است: «من به‌عنوان متولی نیروهای یگان محیط‌زیست پرونده را مطالعه کرده‌ام، چندین بار سر صحنه جرم رفته‌ام و تشخیص به‌عنوان کارشناس این است که حادثه به صورت سهوی رخ داده، به همین دلیل تقاضای تخفیف در حکم منطقه «نشر» را داریم.» او توضیح می‌دهد که «محیط‌بان قصد تیراندازی هوایی داشته، اما چون درحال دویدن بوده، با توجه به ناهموار بودن محل تعقیب و گریز، پیش از آن‌که لوله اسلحه را بالا بگیرد، سهوا دستش به ماشه و تیر به لگن شکارچی خورده و او هفتم دی در بیمارستان جان سپرده است. شاید به ظاهر نشانه‌هایی از قتل عمد باشد، اما اگر با نگاهی کارشناسی حادثه را ببینیم و ریز جزییات را بررسی کنیم، سهوی است.»

به گفته محبت‌خانی، علاوه بر حکمی که برای محیط‌بان مومیوند صادر شده، نورمحمدی، فرمانده این محیط‌بان هم به پنج سال حبس محکوم شده است: «محیط‌بان نورمحمدی هم با توجه به این‌که آمر بوده، به پنج ‌سال حبس محکوم شده است. دو شاهد همراه متخلف بوده‌اند که در دادگاه گفته‌اند از فرمانده شنیده‌اند که او فرمان داده شکارچی را بکش. آنها اینطور شهادت داده‌اند، اما روایت‌های دیگری هم می‌گوید همین دو همراه، همان ابتدای هشدار محیط‌بان مومیوند فرار کرده‌اند.»

اکنون سازمان محیط‌زیست درحال تنظیم لایحه‌ای برای فرجام‌خواهی است که در روزهای آینده به دادگاه تقدیم خواهد شد. فرمانده یگان محیط‌زیست هم امیدوار است که با بررسی مدارک و نیت محیط‌بان و سهوی‌بودن این اتفاق، این حکم در دیوان‌عالی تایید نشود، هر چند درنهایت این قاضی است که باید حکم نهایی را  صادر کند. اکنون پرونده قتل به دیوان‌عالی آمده و باید منتظر رأی دادگاه بود. محبت‌خانی می‌گوید: «اگر خدا بخواهد بعید می‌دانم اعدام شود.»

اینطور که او توضیح می‌دهد، مقتول از شکارچیان سابقه‌دار بوده و سلاح غیرمجاز به همراه داشته: «همین حالا یکی از برادران او به علت جرمی مربوط به موادمخدر، در زندان حبس ابد می‌کشد.» محمدرضا محمدی، مدیرکل وقت محیط‌زیست استان همدان هم پس از وقوع حادثه گفته بود: «شلیک گلوله از سوی محیط‌بان به منظور دفاع از خود بوده و محیط‌بانان آموزش‌های لازم را گذرانده‌اند و تنها در شرایط حیاتی از اسلحه استفاده می‌کنند. ادله کافی برای اثبات سهوی بودن این شلیک وجود دارد.»

به گفته محبت‌خانی، محیط‌بان مومیوند یک فرزند دارد و همسرش به دلیل فشار و استرس‌های این مدت، دچار بیماری MS شده است. از طرف دیگر محیط‌زیست استان با اولیای دم هم در ارتباط بوده و به دنبال جلب رضایت آنهاست.

فرمانده یگان محیط‌زیست معتقد است، محیط‌بانی که جانش را برای حفاظت از حیات‌وحش می‌گذارد، حاضر نیست که جان هیچ انسانی را بگیرد. «محیط‌بانان شب و روز برای حیات‌وحش سینه سپر می‌کنند و می‌توان این از خودگذشتی را در ١٢٣ شهید محیط‌زیست دید.»

در یک‌سال گذشته درگیری میان شکارچیان غیرمجاز و محیط‌بانان به مرگ یک شکارچی و شهادت ٤ محیط‌بان انجامیده است. محبت‌خانی می‌گوید: «نگاهی به تعداد شهدای محیط‌بان، نشان از مظلومیت این قشر دارد و تأیید می‌کند که آنها حاضرند جانشان را برای حیات‌وحش بگذارند، نه این‌که جان انسان دیگری را بگیرند.»

او همین‌طور خبرهای دیگری هم درباره دو محیط‌بان محکوم دیگر دارد: «در کرمان هم محیط‌بان افضلی از ٨‌سال پیش در زندان است. حکم قصاص او رسیده است و درحال رایزنی با خانواده ولی‌دم هستیم. هرچند شرایط متفاوتی نسبت به محیط‌بان همدان داشته و خارج از قوانین به شکارچی شلیک کرده است. همچنین محیط‌بان دیگری هم در اصفهان در زندان است و در انتظار حکم. او هم در یکی از درگیری‌ها سهوا باعث مرگ یک شکارچی شد. این محیط‌بان هم درحالی زندانی است که دو محیط‌بان دیگر همراهش که در همان درگیری تیر خورده بودند، هنوز در بیمارستان بستری‌اند.»

خون شهید باشقره هنوز خشک نشده، باید در هراس اعدام باشیم

بهمن ایزدی، مدیرعامل گنجه پشتیبان زیست‌بوم و فعال پیشکسوتی که سال‌هاست برای آزادی محیط‌بانان دربند تلاش می‌کند، به «شهروند» می‌گوید: «اگر هنوز درخصوص محیط‌بان همدانی حکم هنوز تأیید نشده باشد، امید هست اما باید منتظر رأی نهایی دادگاه باشیم. شاید حکم دادگاه بدوی رد شود و دراین صورت با پرداخت دیه قضیه تمام می‌شود اما اگر این حکم تأیید بشود، راهی جز اعدام نیست و باید برای رهایی محیط‌بان به دنبال رضایت‌گرفتن از اولیای دم باشیم.»
پیش از این رضا رضایی، برادر شکارچی متوفی به فارس گفته بود:     «بنده که دنبال قصاص نیستم، هرچند تصمیم نهایی را مادر، همسر و فرزندان مرحوم می‌گیرند. ما در کنار تلاش برای زنده‌ماندن برادرم و تلاش برای نجات محیط‌بان هم داشتیم. »

ایزدی معتقد است، تکرار درگیری میان شکارچیان و محیط‌بانان، از یک‌سو به دلیل خلأ قانونی و از سوی دیگر به علت نبود آموزش است: «به محیط‌بان اسلحه داده‌اند اما آنها موازی با نیروهای مسلح از حمایت قوانین حمل اسلحه برخوردار نیستند. همه می‌دانیم که قوانین ما نقض دارد. شکارچیان غیرمجاز هم این را می‌دانند و به هشدارهای محیط‌بانان بی‌اعتنایی می‌کنند و در برابرشان مقاومت می‌کنند. آنها از وجود این خلأ قانونی سوء‌استفاده می‌کنند و کار به درگیری می‌کشد.»

 او ادامه می‌دهد: «از طرف دیگر سازمان حفاظت محیط‌زیست از بدو ظهور تا امروز و همین‌طور ما به‌عنوان مردم و فعالان، راه نرفته دور و درازی داریم و هنوز نتوانسته‌ایم درخصوص افزایش آگاهی کار به‌خصوصی انجام دهیم. باید برنامه آموزشی همه‌جانبه‌ای برای محیط‌بانان، شکارچیان و گروه‌های مختلف مردمی وجود داشته باشد و کم‌کم فاصله سازمان محیط‌زیست با آحاد مردم کم شود. اکنون شکاف عریضی بین جامعه و اهداف سازمان محیط‌زیست وجود دارد و این بزرگترین مشکلی است که به درگیری‌هایی شبیه به این می‌انجامد. علاوه بر این، محیط‌بانان هم باید درباره استفاده از سلاح آموزش جدی ببینند تا خسارت‌های جانی به پایین‌ترین حد ممکن برسد.  ما باید به جای استفاده از سلاح، مقابله آموزشی کنیم. ما ارزش حفاظت از محیط‌زیست و حیات‌وحش را به گوش مردم نرسانده‌ایم.»

ایزدی اروپا را مثال می‌آورد که محیط‌بانان با وجود داشتن سلاح و امکانات به‌روز، کمتر از اسلحه‌شان استفاده می‌کنند: «آنها به قدری کار فرهنگی و آموزشی کرده‌اند که خود مردم هم در فرآیند حفاظت محیط‌زیست قرار گرفته‌اند. در عوض تعداد وحوش همچنان بالا می‌رود که جمعیت را با توجه به ظرفیت مناطق با صدور پروانه شکار تروفه کنترل می‌کنند.» در ایران اما «اینکه در طول ٥٠‌سال گذشته صرفا کار حفاظتی انجام شده، نشان از شکست این روش دارد و تعداد شهدای محیط‌زیست شاهد این واقعیت است.»

از نگاه این فعال محیط‌زیست، برنامه‌های سازمان محیط‌زیست جدا از منافع اصلی، نیازها و برنامه‌های مردم است و آنها هنوز نتوانسته‌اند مردم را در تصمیمات خود و مدیریت مشارکتی سهیم کنند: «شکارچی نمی‌داند محیط‌بان به چه دلیلی حفاظت انجام می‌دهد. این درحالی است که محیط‌بان‌ها برای حفظ محیط‌زیست  سینه سپر کرده‌اند و تلاش می‌کنند. تا امروز ١٢٣ محیط‌بان از دست داده‌ایم. خون محیط‌بان شهید باشقره، هنوز خشک نشده است و باید در هراس اعدام یک محیط‌بان باشیم.»

 محیط‌بانان نجات‌یافته از قصاص چه کسانی بودند؟

این نخستین‌بار نیست که صدور حکم قصاص برای یک محیط‌بان خبرساز می‌شود.‌ سال ٩٤ بود که  مسئولان سازمان محیط‌ زیست اعلام کردند تا به حال ٩ محیط‌بان به اعدام محکوم و هفت نفرشان آزاد شده‌اند؛ غلامحسن خالدی و اسعدالله تقی‌زاده، دو محیط‌بان دنا که آزادشدنشان تا آخر ‌سال ٩٤ طول کشید و دست آخر در اسفند همان‌ سال با رضایت خانواده‌های مقتولان آزاد شدند تا آن‌ سال به نام محیط‌بانان آزادشده تمام شود. «معصومه ابتکار» رئیس وقت سازمان محیط زیست، آن زمان این آزادی‌ها  را «نتیجه تلاش و مدیریت خوب دستگاه قضا، همکاری و همراهی اولیای دم، نقش معتمدین و افراد متنفذ محلی و مسئولان و مقامات اجرایی در سطح ملی و استان‌ها» دانست و گفت که «با فراگیری آموزش‌های لازم تا حدود زیادی چالش موجود در نحوه برخورد محیط‌بانان با متخلفان برای مدیریت صحیح صیانت از منابع زیست‌محیطی نیز مرتفع خواهد شد.»
پس از آن و در اردیبهشت ٩٧ بود که آزادی محیط‌بان اهل گمیشان که مهر‌ سال ٩٥ یک صیاد را در منطقه تالاب بین‌المللی گمیشان بر اثر تیراندازی کشته بود و به علت قتل غیر عمد در زندان بازداشت بود، با گذشت اولیای دم و پرداخت دیه توسط سازمان حفاظت محیط زیست از زندان آزاد شد. «قربان محمد دبیری» محیط‌بان تالاب بین‌المللی گمیشان، در حین گشت و کنترل  در حاشیه این تالاب متوجه حضور چند صیاد شد و در حین تیراندازی هوایی برای متواری‌کردن این صیادان بر اثر تیراندازی غیر عمد و اشتباه این محیط‌بان، یکی از صیادان از ناحیه پا مجروح شد و پس از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داد. دو ماه بعد از آزادی محیط‌بان دبیری، آزادی «وطن نوروزی» محیط‌بان اهل فارس خبرساز شد. او با گذشت خانواده شکارچی که مرداد ‌سال ٩٣ در پی درگیری با این محیط‌بان جان خود را از دست داده بود، از قصاص رهایی یافت. در همه این مدت مردم برای جمع‌آوری پول وجه‌المصالحه یا دیه محیط‌بانان محکوم تلاش زیادی کرده‌اند و به گفته مسئولان سازمان محیط زیست، اگر حضور آنها نبود، این محیط‌بانان همچنان در زندان بودند و حالا با مورد جدید قصاص یک محیط‌بان هنوز مشخص نیست که باید این‌بار هم به کمک مردم امیدوار باشیم یا این‌که قبل از این حرف‌ها، کار او تمام می‌شود.

منبع:روزنامه شهروند
 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین