ماجرا از اين قرار بود كه اين نوزاد توسط والدينش به بيمارستان منتقل شده بود تا توسط يكي از پزشكان ختنه شود اما او دقايقي بعد از تزريق يك آمپول دچار تشنج شد و ساعتي بعد نيز جان خود را از دست داد.
در ۴ حادثه جداگانه ۴نفر از شهروندان به دلایل عجیب و نادری جان خود را از دست دادند.
یکی از آنها بهدلیل نیش زنبور جان باخت. ديگري تيغ ماهي در گلويش گير كرد و راه نفسش را بست، سومين نفر كه نوزادي يكماهه بود هنگام عمل ختنه جان خود را از دست داد و چهارمين نفر چوپاني بود كه هنگام نجات جان گوسفندانش با قطار تصادف كرد. اما اين حوادث نادر چگونه رخ داد؟
آمپول كشنده
صبح روز سوم شهريورماه افسرنگهبان كلانتري 156افسريه در تماس با بازپرس كشيك ويژه قتل تهران از مرگ نوزادي يكماهه در يكي از بيمارستانها خبر داد. ماجرا از اين قرار بود كه اين نوزاد توسط والدينش به بيمارستان منتقل شده بود تا توسط يكي از پزشكان ختنه شود اما او دقايقي بعد از تزريق يك آمپول دچار تشنج شد و ساعتي بعد نيز جان خود را از دست داد.
پدر و مادر نوزاد بعد از مرگ فرزندشان با مراجعه به كلانتري از پزشك بيمارستان شكايت كردند و اشتباه او را دليل مرگ فرزندشان دانستند. با شكايت آنها پروندهاي در اين زمينه به جريان افتاد و با تشخيص بازپرس ويژه قتل، اين پرونده براي انجام بررسيهاي دقيقتر به دادسراي رسيدگي به جرايم پزشكي تهران فرستاده شد تا در آنجا درباره اقدام پزشك و نحوه وقوع اين حادثه تحقيقات تخصصي انجام شود.
زنبور قاتل
دومين مرگ عجيب ساعت 13روز 8شهريور رخ داد و عامل آن يك زنبور بود. در اين روز مردي به كلانتري 164تهران رفت و گفت زنبوري برادر 39سالهاش را كه در نزديكي خانهاش در حال قدم زدن بود، نيش زده و باعث مرگش شده است.
بررسيها نشان ميداد كه همزمان با گزيده شدن مرد جوان توسط زنبور، نزديكانش او را به بيمارستان منتقل كرده بودند اما نيش زنبور به حدي قوي بود كه مرد را از پاي در آورده بود. بهدنبال اين حادثه پروندهاي درباره اين مرگ عجيب تشكيل و براي بررسي بيشتر به دادسراي امور جنايي تهران فرستاده شد.
تيغ مرگبار
درحاليكه ساعتي از مرگ مرد جوان بر اثر نيش مرگبار زنبور در شهرك قائم ميگذشت اين بار به بازپرس ويژه قتل تهران خبر رسيد يكي از اهالي شهرك غرب كه مردي 71ساله بود بر اثر گير كردن تيغ ماهي در گلويش جان باخته است. فرزندان متوفي كه براي شكايت به كلانتري 134شهرك غرب رفته بودند ادعا كردند كوتاهي مسئولان بيمارستان باعث مرگ پدرشان شده است.
يكي از شاكيان گفت: 3روز قبل پدرمان درحاليكه مشغول خوردن ماهي بود دچار مشكل و به بيمارستان منتقل شد. گويا تيغ ماهي در گلويش گير كرده بود و به همين دليل او دچار مشكل شده و احساس سوزش شديدي در گلويش ميكرد.
پدرم در بيمارستان بستري شد اما در طول 3روز پزشكان نتوانستند برايش كاري كنند و به همين سادگي پدرمان جانش را از دست داد. حالا ما از پزشكان بيمارستان شكايت داريم چرا كه كوتاهي آنها باعث مرگ پدرمان شد. اگر آنها در اين سه روز برايش كاري ميكردند او حالا زنده بود و بهخاطر گير كردن تيغ ماهي در گلويش، جانش را از دست نميداد. با ثبت اين اظهارات بازپرس كشيك ويژه قتل دستور داد در اينباره نيز تحقيقات جامعي انجام شود.
مرگ چوپان فداكار
چهارمين حادثه عجيب اما كيلومترها آن طرفتر از پايتخت، در حوالي قزوين رخ داد؛ جايي كه چوپاني 34ساله، گوسفندانش را براي چرا برده بود و در نهايت جانش را براي نجات جان گوسفندانش فدا كرد.
اين حادثه ظهر يكشنبه در مسير راهآهن قزوين - زنجان رخ داد. آن روز مرد چوپان در حال عبور دادن گله گوسفندان از روي ريل قطار بود كه ناگهان صداي سوت قطار را از دور شنيد. چوپان جوان تلاش كرد كه پيش از رسيدن قطار، گله را از آنجا دور كند.
او همه تلاشش را كرد اما هنوز تعداد زيادي از گوسفندانش روي ريل بودند و اين در حالي بود كه قطار هر لحظه به آنها نزديكتر ميشد. با وجود اين، چوپان فداكار به سمت گوسفندان دويد و توانست آنها را پراكنده و از روي ريل دور كند اما در آخرين لحظه قطار با او برخورد كرد و مرد جوان در دم جان باخت.
یکی از آنها بهدلیل نیش زنبور جان باخت. ديگري تيغ ماهي در گلويش گير كرد و راه نفسش را بست، سومين نفر كه نوزادي يكماهه بود هنگام عمل ختنه جان خود را از دست داد و چهارمين نفر چوپاني بود كه هنگام نجات جان گوسفندانش با قطار تصادف كرد. اما اين حوادث نادر چگونه رخ داد؟
آمپول كشنده
صبح روز سوم شهريورماه افسرنگهبان كلانتري 156افسريه در تماس با بازپرس كشيك ويژه قتل تهران از مرگ نوزادي يكماهه در يكي از بيمارستانها خبر داد. ماجرا از اين قرار بود كه اين نوزاد توسط والدينش به بيمارستان منتقل شده بود تا توسط يكي از پزشكان ختنه شود اما او دقايقي بعد از تزريق يك آمپول دچار تشنج شد و ساعتي بعد نيز جان خود را از دست داد.
پدر و مادر نوزاد بعد از مرگ فرزندشان با مراجعه به كلانتري از پزشك بيمارستان شكايت كردند و اشتباه او را دليل مرگ فرزندشان دانستند. با شكايت آنها پروندهاي در اين زمينه به جريان افتاد و با تشخيص بازپرس ويژه قتل، اين پرونده براي انجام بررسيهاي دقيقتر به دادسراي رسيدگي به جرايم پزشكي تهران فرستاده شد تا در آنجا درباره اقدام پزشك و نحوه وقوع اين حادثه تحقيقات تخصصي انجام شود.
زنبور قاتل
دومين مرگ عجيب ساعت 13روز 8شهريور رخ داد و عامل آن يك زنبور بود. در اين روز مردي به كلانتري 164تهران رفت و گفت زنبوري برادر 39سالهاش را كه در نزديكي خانهاش در حال قدم زدن بود، نيش زده و باعث مرگش شده است.
بررسيها نشان ميداد كه همزمان با گزيده شدن مرد جوان توسط زنبور، نزديكانش او را به بيمارستان منتقل كرده بودند اما نيش زنبور به حدي قوي بود كه مرد را از پاي در آورده بود. بهدنبال اين حادثه پروندهاي درباره اين مرگ عجيب تشكيل و براي بررسي بيشتر به دادسراي امور جنايي تهران فرستاده شد.
تيغ مرگبار
درحاليكه ساعتي از مرگ مرد جوان بر اثر نيش مرگبار زنبور در شهرك قائم ميگذشت اين بار به بازپرس ويژه قتل تهران خبر رسيد يكي از اهالي شهرك غرب كه مردي 71ساله بود بر اثر گير كردن تيغ ماهي در گلويش جان باخته است. فرزندان متوفي كه براي شكايت به كلانتري 134شهرك غرب رفته بودند ادعا كردند كوتاهي مسئولان بيمارستان باعث مرگ پدرشان شده است.
يكي از شاكيان گفت: 3روز قبل پدرمان درحاليكه مشغول خوردن ماهي بود دچار مشكل و به بيمارستان منتقل شد. گويا تيغ ماهي در گلويش گير كرده بود و به همين دليل او دچار مشكل شده و احساس سوزش شديدي در گلويش ميكرد.
پدرم در بيمارستان بستري شد اما در طول 3روز پزشكان نتوانستند برايش كاري كنند و به همين سادگي پدرمان جانش را از دست داد. حالا ما از پزشكان بيمارستان شكايت داريم چرا كه كوتاهي آنها باعث مرگ پدرمان شد. اگر آنها در اين سه روز برايش كاري ميكردند او حالا زنده بود و بهخاطر گير كردن تيغ ماهي در گلويش، جانش را از دست نميداد. با ثبت اين اظهارات بازپرس كشيك ويژه قتل دستور داد در اينباره نيز تحقيقات جامعي انجام شود.
مرگ چوپان فداكار
چهارمين حادثه عجيب اما كيلومترها آن طرفتر از پايتخت، در حوالي قزوين رخ داد؛ جايي كه چوپاني 34ساله، گوسفندانش را براي چرا برده بود و در نهايت جانش را براي نجات جان گوسفندانش فدا كرد.
اين حادثه ظهر يكشنبه در مسير راهآهن قزوين - زنجان رخ داد. آن روز مرد چوپان در حال عبور دادن گله گوسفندان از روي ريل قطار بود كه ناگهان صداي سوت قطار را از دور شنيد. چوپان جوان تلاش كرد كه پيش از رسيدن قطار، گله را از آنجا دور كند.
او همه تلاشش را كرد اما هنوز تعداد زيادي از گوسفندانش روي ريل بودند و اين در حالي بود كه قطار هر لحظه به آنها نزديكتر ميشد. با وجود اين، چوپان فداكار به سمت گوسفندان دويد و توانست آنها را پراكنده و از روي ريل دور كند اما در آخرين لحظه قطار با او برخورد كرد و مرد جوان در دم جان باخت.
منبع: همشهری
ارسال نظر