گويا سال 90 و 91 از خاطرمان رفته است. با وجود قطعنامههای سازمان ملل و اجماع کل کشورها قیمت ارز سه برابر شد و حالا به پنج برابر رسيده است؛ این طبیعی است؟
پيش بینی اقتصاد از چند ماه به چندروز و چند ساعت تغییر یافته است. جالب است در این فضا عدهای به پیش بینی قیمت دلار میپردازند. اين افراد 6 دستهاند. دسته اول سوداگرند و با کدهای قیمتی درصدد افزودن بر داراییهای خود هستند. در این راستا از هیچ حقهای چشم پوشی نمیکنند. اين افراد هم خود کد قیمتی میدهند و هم به انتشار کدهای قیمتی برخی روزنامهها و کارشناسان میپردازند.گروه دوم مثلا کارشناسان ناراضی یا تازه به دوران رسیدهاند که درصدد برجسته کردن خود هستند تا با تحقق کدهای قیمتی بر اعتبار خود بیفزایند. برای آنها اهدافشان مهمتر از وضعيت کشور و مردم است .دسته سوم برخی از رقبای دولت هستند که با کدهای قیمتی خود بر التهاب میافزایند.
دو روزنامه اقدام به این کار کردند و التهابات و زیانهای جبران ناپذیری را همچون دو دسته اول به کشور وارد کردهاند. دسته چهارم دشمنان و اپوزیسیون خارجی هستند که هماهنگ با هم درصدد ایجاد بارروانی با کدهای قیمتی جدید و ایجاد التهاب در کشور و اقتصاد هستند .دسته پنجم مسئولان کشور هستند که گاه با تصمیمات و گاه با مصاحبههای خود،کدهای قیمتی جدیدی را به بازار داده و این اشتباهات به یک کلکسیون تبديل میشود. دسته ششم، مردم عادی هستند که دو گروه را تشكيل ميدهند. آنها یا چند صد دلار دارند و اندکی کالا انبار کردهاند یا ندارندکه هردو گروه بازندهاند چون یا دلار ندارند یا بخش کوچکی از داراییهایشان ارزی است. اين افراد گاه به کدهای قیمتی باوردارند و به انتشار آن در فضای مجازی مبادرت میکنند یا در گفتوگوهای روزمره ناخودآگاه به التهابات دامن میزنند. این دسته که مردم عادی را شامل میشوند بیشترین تاثیر را در انتشار و ایجاد التهاب ناخواسته دارند، چرا که هدف و نکته موثر پنج دسته قبلی هستند. هدف پنج دسته قبلی تحریک و تاثیرگذاری براین گروه است تا هم جو موجود با فشار عموم مردم ملتهب شده و از طرفي حضور فیزیکی یا غیرفیزیکی عامه مردم در بازار ارز و افزایش تقاضا ارز باعث افزایش شدید قیمتها میشود. ضمن اینکه مردم عادی وقتی دچار استرس و نگرانی میشوند بدون توجه به ریسک و قیمتها و با چشمانی بسته خریدميكنند و این همان چیزی است که سوداگران میخواهند .برای غلبه بر این فشارها، مسئولان و رسانههای مختلف بايد هماهنگ و با برنامه عمل کنند. مردم باید هوشیار و آگاهتر عمل کنند چرا که دسته مردم اگر متحد و منسجم و هوشیارتر عمل کنند تمام مشکلات ناشی از پنج دسته مذکور را میتوانند بی اثر كنند و زندگی بهتر و کم چالشتری را پیش رو داشته باشند. مشکلات امروز بیشتر از آن که منشأ اقتصادی داشته باشد، منشأ روانی دارد و مردم بهترین خنثی کننده این فشارهای روانی هستند. با اینکه همه مسئولان اعتقاد جنگ روانی و مسائل روانی اعتقاد دارنداما نه ستادی نه کارگروه هماهنگی که عملیاتی باشد؛ در دستور کار نیست و انسجامي وجود ندارد، دولت کاملا سردرگم است. اخبار هر سازمان، وزارتخانه و نهادی بدون هماهنگی منتشر ميشود كه التهاب تازهاي را به وجود ميآورد .مشکل اقتصاد کشور صرفا اقتصادی نیست که اقتصاددانها توان برطرف کردن آن را داشته باشند. تحریم، مسائل روانی، سوداگران سازمان یافته، فرصت طلبی و ... یک مدیریت چند وجهی را میطلبد. گويا سال 90 و 91 از خاطرمان رفته است. با وجود قطعنامههای سازمان ملل و اجماع کل کشورها قیمت ارز سه برابر شد و حالا به پنج برابر رسيده است؛ این طبیعی است؟ اگر اتفاقی رخ دهد مذاکرهای صورت گیرد یا بسته اروپایی مناسبی اجرایی شود، اصلاح صورت ميگیرد. دلار بازار آزاد که سه درصد از مناسبات ارزی کشور را تشکیل میدهد، نباید بر قیمت تمام كالاها تاثیر بگذارد. اغلب مشتريان دلار بازار آزاد براي سودجويي وارد بازار شدهاند و مصرف کنندهای واقعي در اين بازار به چشم نميخورد . در اين ميان آیا فردي با دلار 18 تومانی مسافرت میرود یا کالایی وارد میکند؟حسین محمودی اصل/ استاد دانشگاه
دو روزنامه اقدام به این کار کردند و التهابات و زیانهای جبران ناپذیری را همچون دو دسته اول به کشور وارد کردهاند. دسته چهارم دشمنان و اپوزیسیون خارجی هستند که هماهنگ با هم درصدد ایجاد بارروانی با کدهای قیمتی جدید و ایجاد التهاب در کشور و اقتصاد هستند .دسته پنجم مسئولان کشور هستند که گاه با تصمیمات و گاه با مصاحبههای خود،کدهای قیمتی جدیدی را به بازار داده و این اشتباهات به یک کلکسیون تبديل میشود. دسته ششم، مردم عادی هستند که دو گروه را تشكيل ميدهند. آنها یا چند صد دلار دارند و اندکی کالا انبار کردهاند یا ندارندکه هردو گروه بازندهاند چون یا دلار ندارند یا بخش کوچکی از داراییهایشان ارزی است. اين افراد گاه به کدهای قیمتی باوردارند و به انتشار آن در فضای مجازی مبادرت میکنند یا در گفتوگوهای روزمره ناخودآگاه به التهابات دامن میزنند. این دسته که مردم عادی را شامل میشوند بیشترین تاثیر را در انتشار و ایجاد التهاب ناخواسته دارند، چرا که هدف و نکته موثر پنج دسته قبلی هستند. هدف پنج دسته قبلی تحریک و تاثیرگذاری براین گروه است تا هم جو موجود با فشار عموم مردم ملتهب شده و از طرفي حضور فیزیکی یا غیرفیزیکی عامه مردم در بازار ارز و افزایش تقاضا ارز باعث افزایش شدید قیمتها میشود. ضمن اینکه مردم عادی وقتی دچار استرس و نگرانی میشوند بدون توجه به ریسک و قیمتها و با چشمانی بسته خریدميكنند و این همان چیزی است که سوداگران میخواهند .برای غلبه بر این فشارها، مسئولان و رسانههای مختلف بايد هماهنگ و با برنامه عمل کنند. مردم باید هوشیار و آگاهتر عمل کنند چرا که دسته مردم اگر متحد و منسجم و هوشیارتر عمل کنند تمام مشکلات ناشی از پنج دسته مذکور را میتوانند بی اثر كنند و زندگی بهتر و کم چالشتری را پیش رو داشته باشند. مشکلات امروز بیشتر از آن که منشأ اقتصادی داشته باشد، منشأ روانی دارد و مردم بهترین خنثی کننده این فشارهای روانی هستند. با اینکه همه مسئولان اعتقاد جنگ روانی و مسائل روانی اعتقاد دارنداما نه ستادی نه کارگروه هماهنگی که عملیاتی باشد؛ در دستور کار نیست و انسجامي وجود ندارد، دولت کاملا سردرگم است. اخبار هر سازمان، وزارتخانه و نهادی بدون هماهنگی منتشر ميشود كه التهاب تازهاي را به وجود ميآورد .مشکل اقتصاد کشور صرفا اقتصادی نیست که اقتصاددانها توان برطرف کردن آن را داشته باشند. تحریم، مسائل روانی، سوداگران سازمان یافته، فرصت طلبی و ... یک مدیریت چند وجهی را میطلبد. گويا سال 90 و 91 از خاطرمان رفته است. با وجود قطعنامههای سازمان ملل و اجماع کل کشورها قیمت ارز سه برابر شد و حالا به پنج برابر رسيده است؛ این طبیعی است؟ اگر اتفاقی رخ دهد مذاکرهای صورت گیرد یا بسته اروپایی مناسبی اجرایی شود، اصلاح صورت ميگیرد. دلار بازار آزاد که سه درصد از مناسبات ارزی کشور را تشکیل میدهد، نباید بر قیمت تمام كالاها تاثیر بگذارد. اغلب مشتريان دلار بازار آزاد براي سودجويي وارد بازار شدهاند و مصرف کنندهای واقعي در اين بازار به چشم نميخورد . در اين ميان آیا فردي با دلار 18 تومانی مسافرت میرود یا کالایی وارد میکند؟حسین محمودی اصل/ استاد دانشگاه
ارسال نظر