|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۲۰:۱۳
کد خبر: ۲۳۱۵۳۵
تاریخ انتشار: ۰۵ مهر ۱۳۹۷ - ۱۴:۱۷
صمدی بازیگردان خوبی بود اما با بازیگری میانه چندانی نداشت. راستی را به راستی ارزش می‌دانست و وفاداری به منافع جمعی را قلبا می‌ستود. حقد، حسد و کینه را نمی‌پسندید. به برد برد می‌اندیشید و از شکست و باخت کسی شادمان نمی‌شد.
 علیرضا داوودنژاد در پی درگذشت یدالله صمدی نوشتاری را منتشر کرد.

این کارگردان سینما در نوشتاری که در اختیار ایسنا گذاشته، نوشته است: یدالله صمدی، یک حرفه‌ای تمام‌عیار، خوش قریحه، متخصص، خلاق، خوش مشرب و آشنا به فوت و فن کار و بازار و تولید، توزیع و نمایش، مدیر صنفی، کارگردان موفق، تهیه کننده حرفه‌ای و از بانیان نهضت تعاونی‌های تولید و پخش بود.

او با  فیلم زیبای "اتوبوس" درخشید و به سرعت جایگاه خود را به عنوان سینماگر حرفه‌ای و فردی صاحب نظر در امور مدیریتی و صنفی پیدا و تثبیت کرد. او یکی از مواهبی بود که تحولات تازه‌ سینمای ایران به همراه آورده بود.

به وجود آمدن بازاری امن که رقیب خارجی در آن مسلط نبود و از تولید با کیفیت حمایت می‌شد و خلاقیت ارزش پیدا کرده بود، سینمای ایران را در آستانه دورانی تازه قرار داد.
در چنین شرایطی نسل تازه فیلم سازی در ایران پا به عرصه حیات گذاشت و نسل‌های خلاق پیشین نیز به تجربیاتی درخشان دست زدند و اغلب بهترین آثار خود را خلق کردند.

یدالله صمدی در چنین عرصه‌ای امکان ظهور و بروز پیدا کرد و با موفقیت در تولید، توزیع، نمایش و مدیریت صنفی کارگردان‌ها و جامعه اصناف سینمایی پیش رفت و با وفاداری به سینمای ملی و استاندارد و تمایل به انجام امور عامل المنفعه، محبوبیت و اعتباری به‌حق پیدا کرد.

یدالله صمدی مثالی از شکوفایی تازه‌ای بود که در تاریخ سینمای ایران روی داد و برای نیروی انسانی مولد و خلاق، امکان کار و موفقیت فراهم کرد، همچنان که با پایان این دوران و در هم شکستن امنیت بازار و هجوم بازار سیاه، ماهواره، قاچاق، سرقت و تکثیر غیرقانونی فیلم‌ها در بازار و ویدیو خانگی و بازگشت سلطه سالن‌ها و استارها، گویی دوران دیگری از افول هم برای سینمای ایران و هم برای یدالله صمدی‌ها ورق خورد.  ذوق و شوق سینمای ملی و تمایل به نوجویی و ابتکار تضعیف شد و بار دیگر تقلید و کپی‌برداری و بازتولید کلیشه‌های مستعمل تجاری و سیاسی قوت گرفت.  ورق که بر می‌گردد همه چیز و همه کس پوست می‌اندازند و چهره عوض می‌کنند.

او در میزانسن تازه‌ای که سیاست و سرمایه به سینما می‌داد و همه چیز جز پول و قدرت اهمیت خود را از دست می‌داد،  نتوانست جایگاه دلخواه خود را پیدا کند.

صمدی بازیگردان خوبی بود اما با بازیگری میانه چندانی نداشت. راستی را به راستی ارزش می‌دانست و وفاداری به منافع جمعی را قلبا می‌ستود. حقد، حسد و کینه را نمی‌پسندید. به  برد برد می‌اندیشید و از شکست و باخت کسی شادمان نمی‌شد.

او به تدریج منزوی شد، از عرصه فعالیت صنفی کنار رفت، نفس فیلم سازی‌اش به شماره افتاد، چراغ تشکیلات تولید و توزیعش خاموش شد و کناره گرفت و به تدریج منزوی اما به سرعت پیر شد.
 خدا می‌داند، گاهی مرگ فرشته، نجات می‌شود.
روحش بزرگش قرین شادمانی و رحمت باد.
منبع: ایسنا
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین