کد خبر: ۲۲۷۲۴۴
تاریخ انتشار: ۰۴ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۲:۰۹
پروژه‌ای "ما فراتر از مرزها" کاوشی برای یافتن پاسخ برای پرسش‌هایی پیرامون نگرانی‌های جهانی است: انسان بودن در قرن ۲۱ میلادی چگونه است و چه معنایی می‌دهد؟ زندگی روزانه افراد که در موقعیت‌هایی گوناگون قرار می‌گیرند چه احساسی دارد؟
یک استاد دانشگاه تورنتو کانادا به سبب علاقه به ادبیات و داستانگویی کهن در ایران به فرصت‌های جدید حرفه نقالی در ایران برای زنان پرداخته است.

 «لارا بیزالیون» استاد دانشگاه تورنتو کانادا در مطلب خود در وبسایت"کانورسیشن" که ویژه بازتاب مطالب استادان و محققان است، درباره چگونگی آشنایی با بهاره جهاندوست، نقال زن ایرانی، و استفاده از هنر نقالی برای عنوان ابزاری برای بیان جامعه ایرانی نوشته است:

در تابستان ۲۰۱۵ کار میدانی را در تهران و قم همراه با گروهی کوچک از همکارانم آغاز کردم. در طول آن تابستان با بهاره جهاندوست یک هنرمند نمایشی و مربی که خود در رشته داستانگویی سنتی فارسی آموزش دیده بود، آشنا شدم. جهاندوست با مهدی خسروی که یک ژورنالیست و فعال اجتماعی و در استخدام سازمان نظام پزشکی ایران و مرکز اخلاق پزشکی دانشگاه تهران بود، همکاری می‌کرد.

در طول اقامتم دریافتیم که ما سه نفر علاقه مشترکی به مرزهای سیاسی و مقابله با سختی و خشونتی داریم که مرزهای کشور های مختلف بر افراد تحمیل می‌کنند و به عنوان هنرمند و نویسنده هر سه ما رویکردهای مشابهی در مواجهه با این مسائل داشتیم.

من در کارهای علمی و چیدمان‌های هنری‌ام به این موضوع می‌پرداختم که چگونه مهاجران، افراد بیمار و دچار معلولیت محرومیت‌های اجتماعی و مادی را تجربه می‌کنند و در طول زمان و به شکلی نظام‌مند آسیب می بینند.

خسروی و جهاندوست از ادبیات، هنرهای نمایشی و رسانه‌های جدید برای بیان جامعه ایرانی با تمام پیچیدگی‌هایش استفاده می‌کنند. یکی از مسائل اساسی درباره همه کارهای ما این است که ما روایت‌هایی- به عنوان جایگزین جریان اصلی- درباره افراد و مکان‌هایی که می‌شناسیم تولید می‌کنیم. در طول سه سال گذشته مشغول کار برای روی پروژه‌ای تحت عنوان "ما فراتر از مرزها" بوده‌ایم که برای اولین بار در ماه می ۲۰۱۸ در تهران اجرا شد.

پروژه‌ای "ما فراتر از مرزها" کاوشی برای یافتن پاسخ برای پرسش‌هایی پیرامون نگرانی‌های جهانی است: انسان بودن در قرن ۲۱ میلادی چگونه است و چه معنایی می‌دهد؟ زندگی روزانه افراد که در موقعیت‌هایی گوناگون قرار می‌گیرند چه احساسی دارد؟

این ایده گرچه ساده به نظر می‌رسد اما دردسرساز نیز هست چرا که این پروژه تجارب روزانه افراد را در کانون توجه قرار می‌دهد. این تجارب شامل تلاش‌ و کار سخت ما و مقابله با ناراحتی‌های فیزیکی و عاطفی است که بواسطه مرزها متحمل شویم. ما می‌خواهیم جرقه انقلابی نرم را از طریق داستانگویی و اجرا و با پیوند زدن میان دیروز و دنیای معاصر ایجا کنیم.

با شروع پروژه، جهاندوست به عنوان نقال (داستانگو در زبان فارسی) در مرکز صحنه قرار گرفت. او از سن هفت سالگی با تئاتر تعامل داشته و توسط مرشد ولی‌الله ترابی نقال معروف ایرانی آموزش دیده است. وی با استفاده از شکل سنتی روایت داستان از طریق نمایش نقالی به اجرای برنامه در کشورهایی چون چین، فرانسه، مجارستان، هند، ایتالیا، روسیه و ترکیه پرداخته است.

بهاره جهادونست می‌گوید:

" من برای عموم مردم و با روایت کردن داستان‌های حماسی که ریشه در ادبیات کلاسیک و متون و فرهنگ و ادبیات عامه دارد نقالی می‌کنم. این داستان‌ها در سراسر ایران شناخته شده و تحسین‌شده هستند. مهم‌ترین و خارق‌العاده ترین اثر ادبی شاهنامه فردوسی است که منبعی بی‌پایان از داستان‌های عاشقانه (منیژه) و تراژیک (تهمینه) است. من این داستان‌ها را با استفاده از بدنم و با ژست‌ها و حرکات تئاتری تفسیر می‌کنم. آنچه انجام می‌دهم در واقع آموزش، سرگرم کردن و حیات بخشیدن به روح و تخیل مردم است و از این که می‌بینم افراد تحت تاثیر نمایش‌های من قرار می‌گیرد لذتی عمیق را تجربه می‌کنم."

دکتر «لارا بیزالیون» در ادامه می‌نویسد: جهاندوست به عنوان نقال حضور منظمی در رادیو دارد و همچنین در یکی از برنامه‌های تلویزیونی که در سراسر ایران برای کودکان و نوجوانان به روی آنتن می‌رود نیز حضور دارد. زمانی که افراد از طریق حس همدلی با هم پیوند داشته باشند روایت داستان‌ها ظرفیت ساخت آینده را برای آنها دارد و جهاندوست معتقد است در سراسر جهان افراد می‌توانند از داستان‌ها الهام بگیرند.

هدف ما از پروژه "ما فراتر از مرزها" این است که علایق جدیدی در میان افرادی ایجاد کنیم که می‌خواهند بدانند چگونه گذشته دور را با زمان حال پیوند دهند و از این تسلسل‌ها درس بگیرند. همانطور که جهاندوست معتقد است: "طبیعت و خرد باستانی و کهن درون ماست و می‌تواند احیاء شود. میل و خواست به انتقال به فراتر از آنچه می‌شناسیم و به دیگر قلمروها یک انگیزش انسانی مشترک است".

در دهه گذشته رسانه‌های دولتی در ایران به هنر نقالی فرصت‌های ارزشمندی از طریق پخش در رادیو تلویزیون داده‌اند و یکی از دلایل آن این است که نقالی در فهرست یونسکو از منابع فرهنگی در معرض خطر در ایران قرار دارد.

با این وجود مهدی خسروی اعتقاد دارد این یک روند مثبت است و بهترین و ضروری‌ترین مکان برای زندگی این ژانر در تئاتر و اجرای زنده در مقابل مردم است و قابلیت‌های این ژانر زمانی درک می‌شود که افراد شخصا آن را تجربه کنند. او همچنین نقالی را در دو فرم اجرای زنده و اجراء در مقابل دوربین و میکروفون می‌داند که البته نیازی نیست این دو فرم را رقیب هم بدانیم.

جهاندوست نیز این موضوع را درک می‌کند؛ چرا که دوراهی حرفه‌ای جذابی برای او ایجاد کرده است و معتقد است به لطف رسانه های جدید افراد در همه جا به کارهای او دسترسی دارند. مردم ایران که از دیرباز در معرض داستان‌ها ونقالی‌های شاهنامه بوده‌اند امروزه دارای درصد قابل ملاحظه‌ای از افراد باسواد و با تحصیلات عالی هستند و انجمن‌های هنری ایرانی نیز در سراسر جهان از پراکندگی قابل توجهی برخوردار هستند.

نقالی پیش از این توسط مردان در خیابان‌ها و کافه‌های اجرا می‌شد و مخاطبان آن نیز مردان بودند اما امروز فرصت نقال بودن برای همه در جامعه ایرانی مهیاست و نقال‌های زن نیز چون بهاره جهاندوست نیز وجود دارند که معتقدند:

"نسبت به این موضوع که جنسیت چگونه حرفه مرا شکل می‌دهد کاملا آگاهم و به خوبی می‌دانم که من نمونه‌ای برای زنان جوانتری هستم که ممکن است پس از تماشای نقالی من در نقش اصلی تحت تاثیر قرار گیرند، زمانی که یک زن جوان با زنی رو به رو می‌شود که در حال روایت داستان‌های کهن پارسی است ممکن است خودش را نیز در جایگاهی مشابه تصور کنند و این بسیار هیجان‌انگیز است.

نمایش "ما فراتر از مرزها" به زودی برای مخاطبان کانادایی نیز به روی صحنه می‌رود.

منبع: ایسنا
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین