|
|
امروز: سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ۰۱:۴۴
کد خبر: ۲۲۴۴۹۴
تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۰:۵۶
پس از اظهارات متهم، شاهد ماجرا که یک مصالح فروش بود در جایگاه ایستاد و درباره روز حادثه به دادرسان دادگاه گفت: من آن روز درحال بار زدن مصالح ساختمانی بودم که یک پیرمرد موتورسوار هراسان به من نزدیک شد وگفت: «بیا که جوان مردم را کشتند»....
در یکی از گرم‌ترین روزهای تابستان پارسال به‌دنبال انفجار خودرویی در محدوده چاردانگه مأموران کلانتری در محل انفجار حضور یافتند وبا جسد مرد جوانی که درون خودرو سوخته بود روبه‌رو شدند.

پس از آنکه بازپرس کشیک قتل درمحل جنایت حضور یافت به دستور وی جسد مرد جوان به پزشکی قانونی منتقل شد. کارآگاهان جنایی در نخستین گام صاحب خودرو را به‌عنوان مظنون پرونده بازداشت کردند. فرامرز 32ساله درحالی‌که سعی داشت با گمراه کردن مأموران مسیر پرونده را تغییر دهد سرانجام لب به اعتراف گشود.

با اعتراف فرامرز به جنایتی که مرتکب شده بودصبح دیروز از زندان به شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی حشمت‌اله توکلی و با حضور یک مستشارمنتقل شد وپای میز محاکمه ایستاد.

در ابتدای جلسه اولیای دم (پدرومادر مقتول)در جایگاه قرار گرفتند وخواستار قصاص قاتل فرزندشان شدند.

سپس متهم پای میز محاکمه ایستاد و در شرح ماجرا به قضات گفت: چند وقتی بود که فهمیده بودم صاحب باغی که من قبلاً سرایدار آنجا بودم با همسرم ارتباط دارد به همین خاطر سیاوش را به بهانه‌ای به سر قرار کشاندم.داخل خودرو من کم کم سر صحبت را باز کردم و با بطری بنزینی که خریده بودم صندلی جلو وعقب را آغشته به بنزین کردم سپس او را تهدید کردم که اگر واقعیت را نگوید خودرو را آتش می‌زنم اما وی خیلی خونسرد گفت هر کاری می‌خواهی بکن. من که بشدت عصبانی بودم فندک را روشن کردم وخودم پیاده شدم و در خودرو را قفل کردم او در آتش می‌سوخت و بعد هم خودرو منفجر شد.

پس از اظهارات متهم، شاهد ماجرا که یک مصالح فروش بود در جایگاه ایستاد و درباره روز حادثه به دادرسان دادگاه گفت: من آن روز درحال بار زدن مصالح ساختمانی بودم که یک پیرمرد موتورسوار هراسان به من نزدیک شد وگفت: «بیا که جوان مردم را کشتند»....

من هم برای کمک کردن پشت موتور پیرمرد نشستم وقتی به محل رسیدیم دیدم داخل خودرو مردی در حال سوختن است و مرد دیگری که با دستانش دستگیره در را از بیرون گرفته است ایستاده. گفتم چی شده؟ گفت در باز نمی‌شود من او را هل دادم وخودم در خودرو را باز کردم تا مرد جوان را بیرون بکشم اما ناگهان خودرو منفجر شد. پس از پایان اظهارات شاهد این پرونده قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.

منبع:روزنامه ایران
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین