|
|
امروز: پنجشنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۳ - ۱۵:۳۷
کد خبر: ۲۲۳۹۰
تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۴:۴۱
محمد صابریان، دبیر سیاسی سابق و عضو علی‌البدل شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد بی‌شک یکی از بزرگترین انتقادات وارد بر آیین نامه تشکل‌های اسلامی دانشگاهیان خود اسم این آیین نامه (و بندهای در راستای آن) است؛ بنابراین اسم و بندهایی چون بند ۱-۳ و ۳-۱ آیین نامه تصریح دارد که اجازه فعالیت مخصوص کسانی است که به اسلام و انقلاب اعتقاد دارند و دگراندیشان از اجازه فعالیت و داشتن تشکل محروم هستند.

این ساختار که حتی پیش از تصویب این آیین‌نامه جدید هم وجود داشته است تاکنون آسیب‌های زیادی را برای فعالیت‌های دانشجویی دربرداشته است.

در این شرایط دانشجویان دگراندیش که مکانی برای فعالیت و پیگیری دغدغه‌های خود ندارند یا به کارهای زیر زمینی و خارج از چارچوب قانون روی می‌آورند (برای مثال سازمان دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال) که این خود آسیب‌ها و هزینه‌های متعددی دارد و یا ناچار به نفوذ و غصب تشکل‌های اسلامی موجود می‌شوند و در این شرایط عملا کلمه اسلامی تنها به عنوان پسوندی تهی از معنا در نام آن تشکل تبدیل می‌شود.

به عقیده اکثر ناظران فضای سیاسی و فعالیت‌های دانشجویی ایران، وقایع اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ و تنش مابین انجمن‌های اسلامی مهم‌ترین اتفاقات تاریخچه فعالیت دانشجویی در ایران است؛ در واقع این تنش‌ها و درگیری‌ها نمونه بارزی از آسیب‌های ذکر شده در سطور بالاست.

از سویی انجمن‌های سنتی به مواضع اسلامی و انقلابی خود پافشاری می‌کردند و از سوی دیگر انجمن‌های مدرن گفتمانی متفاوت از گذشته انجمن‌های اسلامی در پیش گرفته بودند که این تفاوت گفتمانی موجب بروز تعارضات و درگیری‌هایی بین انجمن‌های اسلامی شد که همه نتیجه نهایی آن تنش‌ها را می‌دانیم؛ انشقاق و در نهایت تضعیف و تحلیل رفتن انجمن‌های اسلامی به عنوان قوی‌ترین و قدیمی‌ترین تشکل‌های اسلامی.

اگر بخواهیم خوشبین باشیم و این اتفاقات را عامدانه ندانیم، بی‌شک این ساختار که عملا هیچ جایگاهی برای فعالیت دگراندیشان در نظر نگرفته است دلیل و عامل آن اتفاقات بوده است.

یکی دیگر از معایب این آیین نامه و ساختار این است که اگر بپذیریم که فعالیت اجتماعی و تشکیلاتی در دوران دانشجویی در واقع آموزش دانشجو برای ورود به اجتماع و نقش پذیری اجتماعی است، این ساختار عملا به دانشجو آموزش تظاهر و نفاق را می‌دهد.

بدین‌گونه که ناخودآگاه این پیام به دانشجو منتقل می‌شود که «اگر می‌خواهی در جامعه فعالیت کنی و اجازه اظهارنظر داشته باشی باید منافقانه تظاهر به امری کنی که خلاف واقع است» و قطعا این امر نه مطلوب شورای عالی انقلاب فرهنگی است و نه مطلوب دستگاه‌های مجری این آیین نامه.

بنابراین بسیار بهتر است که با بازنگری این آیین نامه فضایی برای فعالیت دگراندیشان در دانشگاه فراهم شود؛ همانا که این اتفاق به آرمان‌های انقلاب نیز نزدیکتر است و اساسا حضور تشکل‌های دگراندیش در فضای دانشگاه باعث قوی‌تر و پربارتر شدن تشکل‌های اسلامی می‌شود.

و اما تا زمانی که این آیین نامه اصلاح نشده و به شکل کنونی خود اجرا می‌شود، این وظیفه فعالین دانشجویی است که ضمن حفظ و حراست کیان تشکیلات اسلامی، فضا را برای شنیده شدن همه صداها فراهم کنند حتی صدای دانشجویان دگراندیش.

منبع: ایسنا
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین