|
|
امروز: دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ۲۱:۰۳
کد خبر: ۲۲۰۶۹
تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۳:۲۳
 «یک عده به ظاهر شعار می‌دهند ولی بزدل سیاسی هستند و تا حرف مذاکره پیش می‌آید می‌گویند ما می‌لرزیم. به جهنم؛ بروید یک جای گرم برای خود پیدا کنید. خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده است.»

 بیان این سخنان از سوی رئیس‌جمهور در همایش رؤسای نمایندگی‌های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور کافی بود تا مخالفان دولت، از فرصت به‌وجود آمده استفاده کنند و تمام حرف‌های ناگفته طی ماه‌های اخیر را روانه روحانی کنند.

در میان تمام منتقدان و مخالفان این بهارستان‌نشین‌ها بودند که بیش از همه از این سخنان روحانی برآشفتند و حتی برای بررسی سخنان او جلسه غیرعلنی برگزار کردند. آقای روحانی، شاه‌بیت نطق‌های نمایندگان مجلس بود. نطق‌هایی که از رئیس‌جمهور می‌خواستند معذرت‌خواهی کند.

شاید در این میان تندترین انتقادها به اعضای جبهه پایداری اختصاص داشت که در راس آنان روح‌الله حسینیان قرار داشت. روح‌الله حسینیان‌ در انتقادی تند نسبت به سخنان رئیس‌جمهور گفت: «سخنان رئیس‌جمهور بدعتی را ایجاد می‌کند. حتی شاه وقتی با مخالفان خود صحبت می‌کرد به آنها نگفت به جهنم بروند بلکه گفت پاسپورت بگیرند و به خارج از کشور بروند. در واقع این نوع ادبیات رئیس‌جمهور دیکتاتورمآبانه است که رئیس‌جمهور باید پرهیز کند. هیچگاه احمدی‌نژاد اینطور صحبت نکرد.»

حسینیان می‌گوید که احمدی‌نژاد هیچگاه اینگونه سخن نگفته است و از چنین ادبیات سخیفی استفاده نکرده است اما هنوز یک سال از پایان دولت احمدی‌نژاد نگذشته است و بسیاری از مردم صحبت‌ و ادبیات رئیس‌جمهور پیشین ایران را به یاد دارند؛ ادبیاتی که بسیاری از مردم آن را برخلاف شان یک رئیس‌جمهور می‌دانستند و حتی برخی از آن احساس شرم می‌کردند.

برای یادآوری ادبیات احمدی‌نژاد به برخی از سخنرانی‌های او که از ادبیات مخصوص خود استفاده کرده است، اشاره می‌کنیم:

بهمن 1385 / مجلس شورای اسلامی: از تره‌بار نزدیک منزل ما خرید کنید. چرا از جاهای‌گران خرید می‌کنید؟ در محله ما قیمت‌ها ثابت است.

بهمن 1385 / یکی از مساجد جنوب تهران: یک دختر 16 ساله به کمک برادرش در زیرزمین خانه‌اش انرژی هسته‌ای کشف کرده است.

با هماهنگی رئیس وقت سازمان انرژی اتمی ایران، آن دختر هم‌اکنون در زمره دانشمندان هسته‌ای ایران قرار گرفته و اسکورت و راننده شخصی در اختیار دارد.

تیر 1386 / در جمع اصناف و بازار: یک قصاب شرافتمند در نزدیکی ما زندگی می‌کند که از همه مشکلات مردم باخبر است و از وی هم اطلاعات مهم اقتصادی را می‌گیرم.

آذر 86 / سفر استانی خوزستان: آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامه‌دانتان شما پاره شود.

تیر 87 / در جمع فرماندهان بسیج: سال گذشته که به عراق رفته بودم، گفتند یکی از فرماندهان اشغالگران، علاقه دارد شما را ببیند. گویا مرخصی او هم رسیده بود. مثل خودمان که پس از ۴۵ روز در جبهه مرخصی می‌رفتیم اما او یک‌ ماه مرخصی را عقب انداخته بود تا ما را ببیند و من هم گفتم، بیاید. وقتی آمد پیش ما گفت افتخار می‌کنم با شما هستم. شما در دل ما جا دارید. وی سپس از من درخواست کرد با من عکس یادگاری بگیرد و گرفت و سپس معاونش هم همین‌طور. من زدم پشتش و تشویقش کردم و گفتم هوای مردم عراق را داشته باشید.

اسفند 88 / کنفرانس مطبوعاتی همراه با بشار اسد: ما یک ضرب‌المثل در فارسی داریم و کسی که حرف بیجا می‌زند و خارج از قد و قواره خودش صحبت می‌کند، به آن می‌گوییم یک کلام از مادر عروس.

مرداد 1389 / همایش ایرانیان مقیم خارج: خطاب به اوباما و سران کشورهای غربی: آن ممه را لولو برد.

مرداد 1389 / همایش ایرانیان مقیم خارج: آب را بریزید همان جایی که می‎سوزد.

مرداد 1389 / سخنرانی در روز خبرنگار: در مواردی هم که حتی اسمی از کسی برده نشده‌ است، قاضی می‌گوید این مطلب به فلان شخص می‌خورد، در حالی که وقتی مطلبی نوشته و نقد می‌شود اگر به کسی هم خورد، خورد. باید بخورد تا دردش بیاید.

آبان 89 / سفر استانی بجنورد: پشم و پیل‌ کشورهای به اصطلاح قدرتمند جهان ریخته است و اگر خیلی عرضه دارید، اوضاع کشورهای خود را جمع‌ و‌ جور کنید و به ملت‌های خود برسید. شما ‌نمی‌توانید آب بینی‌ خود را بالا بکشید.

آبان 89 / در جمع خبرنگاران: شما موقعی که نمی‌دونستید چه جوری طهارت بگیرید ملت ایران تمدن داشت. حالا شما می‌خواهید به ما جنس بفروشید؟! نفروشید!

بهمن 90 / رونمایی از داروهای تولیدی محققان ایرانی: اکنون ایام شادی است و می‌توان یک شوخی کرد. بعضی‌ها می‌گویند که کار را به دست خانم‌ها ندهید، چون همه‌ فرصت‌ها را می‌گیرند.

اسفند 90 / در جلسه سوال از رئیس‌جمهور: آخر سال است و باید کمی با هم صفایی بکنیم. شب عید است کمی شاد باشیم.

دی 91 / در پاسخ به اظهارات وزیر خارجه فرانسه: همه‌اش کشک است، طرف راه می‌رفت می‌گفت ابرقدرت، قدر قدرت ...‌ ای زکی.

دی 91 / مراسم بزرگداشت امیرکبیر: روزی سفیر روس به حضور امیرکبیر می‌آید تا درباره افزایش مرز روسیه صحبت کند که امیرکبیر به وی می‌گوید تا به حال کشک بادمجان خورده‌ای؟ که او می‌گوید نه! امیرکبیر می‌گوید ما در خانه یک فاطمه خانم داریم که به او می‌گوییم فاطمه خانوم‌ جان که کشک بادمجان‌های خوبی می‌پزد. شما بروید وقتی کشک بادمجان پخت برای شما می‌فرستم. این یعنی امیرکبیر به سفیر روس گفت برو دنبال کشکت!

اسفند 91 / در افتتاح دو شبکه جدید صدا و سیما: باید چهار ماهواره به فضا پرتاب کنیم تا هر «ننه قمری» کلید آن را پایین نیاورد.
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
|
در حال بررسی: ۰
|
انتشار یافته: ۲
علی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۶:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۲
0
0
ای وای من..............!!!!!!!!!!!1
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۳:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۵
0
0
عصر حجری، بزدل، بیکار و ... واژه هایی که حاج حسن بکار می بره تازه اولشه صبر کنید!
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین