|
|
امروز: چهارشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۳ - ۰۲:۱۰
کد خبر: ۲۲۰۳۴۵
تاریخ انتشار: ۱۲ تير ۱۳۹۷ - ۱۲:۰۹
ما قوانين مجازات و مدنى خوبى در تدوين عام داريم، اما قبل از نقص و نقض قانون؛ مشكل جدى در عدم مراعات تشريفات آيين دادرسى در حقوق پزشكى است. امروز در پى آن نيستم كه از قانون جزایى طبابت حرف بزنم، بلكه حرف من امروز افراط و تفريط در بدعت پزشكى دفاعى خاص ايرانى است.
امروز اصطلاحى را بايد وارد فرهنگ پزشكى ايران كنيم كه از يك بدعت خطرناك ايجاد شده است. ماجراى اتفاق اخير هنرمند گرانقدر فخيم زاده،  دستمايه اى شد كه يك بار ديگر مبحث پزشكى تدافعى را افتتاح كنيم.

از تيرماه ٩٥ كه اتفاق ناگوار فقدان هنرمند شهير، كيارستمى عزيز رخ داد،  سلسله جرياناتى بر يك فرآيند آمد كه عوارض آن بر پيشانى طب ايرانى ماندگار شد. منازعات حقوقى جزء جدايى ناپذير مراودات انسانى است. انسان اگر فعاليت اجتماعى انجام دهد؛ ناگزير است كه وارد سلسله اى از منازعات حقوقى بشود و اين اشتغال در طبيعت زندگى مدنى است. ماجراى خطا و خسارت و جبران زيان يك سرفصل جدى و پيچيده حقوقى است و اگر ضمان تأديه خسارت، امر سهل الوصولى بود كه كتاب هاى حقوق مدنى و كيفرى اينهمه بند و تبصره نداشت.

ما قوانين مجازات و مدنى خوبى در تدوين عام داريم،  اما قبل از نقص و نقض قانون؛ مشكل جدى در عدم مراعات تشريفات آيين دادرسى در حقوق پزشكى است. امروز در پى آن نيستم كه از قانون جزایى طبابت حرف بزنم، بلكه حرف من امروز افراط و تفريط در بدعت پزشكى دفاعى خاص ايرانى است.

من اين آندمى را «#سندرم #كيارستمى» مى خوانم. اين لاك دفاعى و عدم رغبت به درمان سلبريتى ها و افراد شهير اجتماع كم‌كم، دارد رخ نمايى مي‌كند. اتفاقى كه براى استاد فخيم زاده عزيز گزارش شد، به هر اندازه مستند واقع شود؛ حكايت از كوه يخى دارد كه يك اپيدمى خطرناك پزشكى محافظه كار و دفاعى را مطرح مي‌كند. متاسفانه عدم مراعات تشريفات شايسته آيين دادرسى كلاسيك در امور حقوقى تخصصى امروز با بى پروايى عجيب، كليه اطراف ذى نفع در پرونده هاى خطا و قصور پزشكى را ناراضى كرده است.

اينكه برخورد پيش قضاوت و ورود نادرست مراجع رسمى ادارى،  بدون طى مراتب كلاسيك دادرسى تضييع حقوق قربانى/متهم/مجرم را موجب شده است، نياز به توضيح ندارد.

رسانه ها امروز مجال تنفس به كسى نمي‌دهند، و البته اين در همه موضوعات به علت بستره فرهنگى نابالغ به معضل اجتماعى تبديل شده است.

اما حل و فصل دعاوى شخصى و محرمانه در كوى و برزن، دارد به بازى حيثيتى خطرناكى مبدل مي‌شود. عدم مراعات حقوق قربانى يا متهم و هتك حيثيت و آبروى افراد در بدو اتهام، كارى كرده است كه هيچكس ولو بى گناه باشد، نمي‌خواهد از اين باتلاق عبور كند. نقص و نقض تشريفات دادرسى طبى منجر به واهمه و انفعالى عجيب در پزشكى تدافعى ايران شده است كه هنوز نمايه‌هاى بيرونى ش فرياد زده نمي‌شود.

واهمه و اجتناب از ورود عوامل درمانى به موقعيت هاى خطرناك خصوصاً در درمان اشخاص نامدار كم كم دارد از خوددارى كمك به مصدومين، به فرار از موقعيت چالشى و حساس تبديل مي‌شود. من قصد ندارم وارد چرايى و مؤلفه هاى متعدد بى رغبتى كادر درمان در ماجراجويى و ريسك پذيرى بشوم كه قطعاً فاكتورهاى بسيار متعدد و هتروژن(ناهمگن) دارد اما سندرم كيارستمى با اشتباه فاحش بازى رسانه اى رسمى نابلد منجر به اتفاقى شد كه من از آن به عنوان رسم ناخوشايند اجتناب از درمان پرخطر نام ميبرم.
عامل درمانى مطمئن شده است كه حمايت قضائى و حقوقى در لحظه خطا و يا قصور وجود ندارد و آوار سيستم ناكارآمد درمانى فعلى در صورت شكست بر سر عامل منفرد درمانى آوار مي‌شود. هيچ انسانى با دستان خودش، خود را در مهلكه نخواهد انداخت و يك ماجراجو يا منجى لحظه هاى خطرناك، وقتى مي بيند قناسه دوربين دار روى پيشانى اش زوم كرده، به كوچك ترين حركت قهرمانانه و جسارت آميز ورود لازم در امر خطير نجات، دست نمي‌زند.

ما با افراط و تفريط در انضباط و سختگيرى وقتى حراج حيثيت و آبروى عمرى افراد ماهر را روى بيلبورد جامعه گذاشتيم، از عاقبتى به نام پزشكى تدافعى پروا نداشتيم كه شانه خالى كردن قهرمان درمانگر را ايجاد خواهد كرد.

متاسفانه تذكرات بازگشت اصولى به تشريفات آيين دادرسى و مراعات حقوق متهم و امكانات دفاع مناسب در وقت خطا جدى گرفته نشد و امروز كادر درمانى ما ميداند كه اگر دست به ريسك يا جانفشانى بزند و خطايى اتفاقى هم رخ بدهد، اولين خطى كه قرار بود پشتيبان ش باشد، همان اولين كسى است كه با يك مصاحبه آتشين مردم پسند، حيثيت حرفه اى و آبروى اجتماعى ش را منهدم مي‌كند.

اينطور ادامه يابد؛ هيچكس از جراحى كردن جلوى دوربين ها و درمان روى تلكس خبرى يا اقدام طبى با پخش زنده استقبال نخواهد كرد. تنها راه باقيمانده بازگشت به تشريفات آيين دادرسى و مراعات حقوق متهم و منع اكيد پيش داورى و صدور حكم مقامات ادارى در مصاحبه آنى ، بعد از پخش اخبار خطا ست. تا وقتى مديران شتابزده ما به جاى واگذارى فرآيند دادرسى به خبرگان، ورود على الرأس در پرونده حقوق پزشكى ميكنند و در مصاحبه ها وعده هاى عوامپسند به صليب كشيدن عامل درمان به اشد مجازات را در ملاء عام مي‌دهند؛ اولين قربانى اين لاك سخت پزشكى تدافعى مردم هستند.

منبع:شهروند

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین