در دهههای گذشته مطرح شدن طرح استیضاح وزیران و به جریان افتادن آن در مجلس یک اتفاق مهم و بزرگ در کشور بود که فضای سیاسی را کاملاً متأثر از خود میکرد.
استیضاح همزمان سه وزیر دولت پیامهای مهمی در بطن خود داشت. شاید مهمترین پیام این سه استیضاح و نتیجه آنها این بود که نباید در شرایط نه چندان با ثبات فعلی، چهرههای سیاسی و برخی مسئولان برای پاسخ به مطالبات عمومی بهسمت رفتارهای پوپولیستی و بیثمر تمایل پیدا کنند. هر چند در هر سه وزارتخانهای که وزیران آنها استیضاح شدند و حتی در کلیت عملکرد دولت میتوان نقاط ضعف جدی پیدا کرد اما نکته مهم در قبال استیضاحهای یاد شده این است که با نگاهی به طرح مدون آنها میشد فهمید که چندان مبنای کارشناسی ندارند. هر چند استیضاح حق مجلس و ابزاری کارآمد برای نظارت است اما استفاده ناصحیح از آن هم میتواند پیامدهای منفی در پی داشته باشد و منافع عمومی را با خطراتی مواجه کند. در این سه استیضاح به طور عمده میشد دو نوع نگاه پوپولیستی را رصد کرد؛ اول نگاهی که معتقد بود باید پاسخ اعتراضات مردم را با برکناری وزیران داد تا جامعه به آرامش برسد. چنین نگاهی نه دارای مبنای کارشناسی است و نه میتوان ردی از درایت سیاسی در آن پیدا کرد. این رویکرد حتی مسکنی زودگذر هم برای مطالبات مردم نیست و جامعهای که در مسیر رشد آگاهی قرار دارد را نمیتوان با اینگونه رفتارها به خطا انداخت. اتفاقاً این رفتارها در شرایط کنونی به سست شدن بیشتر اعتماد دوطرفه بین مردم و مسئولان خواهد انجامید. نگاه دوم نیز این بود که بهدلیل همزمانی این سه استیضاح، برای دفاع ازشأن مجلس باید به هر ترتیب یکی از وزیران برکنار شوند. این نگاه هم نه توجیه فنی دارد و نه سیاسی.
اما پیام بعدی این استیضاح را باید در آمار آرای سه وزیر دید، جایی که درصد رأی مخالف این وزیران نسبت به رأی اعتماد کابینه دوازدهم کاهش یافته است. این کاهش نشانگر افزایش فاصله میان دولت و مجلس است. فاصلهای که به دو دلیل عمده افزایش یافته؛ دلیل اول شاید عملکرد دولتیها باشد اما دلیل دوم هم نگاه غیر فنی برخی نمایندگان به مطالبات و خواستههایی است که میتوانند از وزیران انتظار داشته باشند. کشور ما در شرایط مطلوبی نیست و به نظر میرسد به طور جدی زمان اینگونه رفتارهای سیاسی سپری شده باشد. همین رفتارها است که اتفاقاً شأنیت مجلس را زیر سؤال میبرد. در دهههای گذشته مطرح شدن طرح استیضاح وزیران و به جریان افتادن آن در مجلس یک اتفاق مهم و بزرگ در کشور بود که فضای سیاسی را کاملاً متأثر از خود میکرد. امروزه اما به جایی رسیدهایم که سه استیضاح همزمان توسط مجلسیها به اجرا در میآید و دولت حتی به اندازه یک استیضاح دهههای قبل احساس خطر نمیکند. به این دلیل که استیضاح مبنای فنی، کارشناسی و اقناع کنندگی ندارد. این وضعیت شأنیت مهمترین ابزار نظارتی مجلس بر دولت را به خطر انداخته است و بهعبارتی جدیت استیضاح چه در چشم سیاسیون و چه در نظر افکار عمومی اهمیت خود را از دست داده. این سه استیضاح باید درسی باشد برای همه مسئولان کشور تا برای پاسخ دادن به مطالبات مردم شروع به فاصله گرفتن از رفتارهای نمایشی کنند و تا دیر نشده به رفع جدی و بیوقفه مشکلات بپردازند.
ارسال نظر