1. برای حضور قلب در نماز تمرین کنیم
نماز قالبی دارد و مضمونی؛ جسمی دارد و روحی. مواظب باشیم جسم نماز از روح نماز خالی نماند. نمی گوییم جسم بیروح نماز هیچ اثری ندارد؛ چرا، بالاخره یک اثرکی دارد؛ اما آن نمازی که اسلام و قرآن و شرع و پیغمبر و ائمه (ع) این همه روی آن تأکید کردند، نمازی است که جسم و روحش هر دو کامل باشد. این جسم هم متناسب با همان روح فراهم شده؛ قرائت دارد، رکوع دارد، سجود دارد، به خاک افتادن دارد، دست بلند کردن دارد، بلند حرف زدن دارد، آهسته حرف زدن دارد. این تنوع برای پوشش دادن به همه آن نیازهائی است که به وسیله نماز بایستی برآورده شود که هر کدام رازی در جای خود دارد و مجموعه اینها، قالب و شکل نماز را به وجود می آورد. این شکل خیلی مهم است، لیکن روح این نماز توجه است؛ توجه. بدانیم چه کار داریم می کنیم. نماز بیتوجه - همان طور که عرض کردم - اثرش کم است. 29/8/ 1387
انسان نماز را خوب بخواند، با توجه بخواند، حضور قلب داشته باشد. حضور قلب یعنی انسان از آنچه که می گوید و آنچه که در ذهنش می گذرد و بر زبانش جاری می شود، غافل نباشد؛ اینجور نباشد که نفهمد. مثلاً من که حالا دارم با شما حرف میزنم، خب، شما مخاطبید. انسان توجه دارد که یک مخاطبی دارد و دارد گوش می کند و دارد حرف میزند. در نماز هم همین جور باشد؛ یک مخاطبی داشته باشیم، با او حرف بزنیم. من حتّی عرض می کنم اگر کسی معنای نماز را هم نداند، اصلاً هیچ نداند معنای این عبارات چیست، اما همین قدر بداند دارد با یکی حرف میزند، دارد با خدا حرف میزند، این قضیه انسان را نزدیک می کند - «قربان کلّ تقیّ»- این خودش مقرب است؛ تا اینکه حالا مثل ماها که معنایش را می دانیم و تفسیرش را می دانیم و چندین کتاب درباره اش خوانده ایم، اما وقتی که نماز می خوانیم، بالمرّه یادمان میرود که چه کار داریم می کنیم.۲۳ /۰۱/ ۱۳۹۰
حضور قلب و توجه، کاری است که به تمرین احتیاج دارد. کسانی که این کارها را کرده اند و بلدند، به ما یاد میدهند که انسان باید در حال نماز، خود را در حضور یک مخاطب عالیشأن و عالی مقام که خالق هستی است و مالک همه وجود انسان است، احساس کند. هر مقدار از نماز که توانست این حالت را داشته باشد، به تعبیر روایات این نماز، نمازِ مقبول است و آن خاصیت و اثر را خواهد بخشید و دیگر آثار نماز - که نمی شود آثار نماز را در چند جمله یا در چند فقره کوتاه خلاصه کرد - بر این مترتب می شود. 27 /6/ 1385
۲. معنای کلمات نماز را بدانیم
همه آحاد نمازگزار باید سعی کنند که نماز را با توجه به معانی کلمات بخوانند، یعنی در نماز با خدای عزیز و رحیم سخن بگویند. این است آن سرچشمه فیضی که جان نمازگزار را سیراب می کند. البته این حقیقت نباید دستاویزی برای نفس بهانه گیر باشد که اگر توفیق چنین توجه و حضوری نیافت، نماز را ترک کنند. نماز در هر صورت واجب و فریضه است و تارکِ نماز بزرگترین فرصت ارتباط با خداوند سبحان را از دست می دهد.
لازم است دست اندرکاران، اوراقی شامل ترجمه نماز در همه سطوح، فراهم و میلیونها نسخه از آن را در همه جا منتشر کنند. به هر کسی باید این امکان را بدهید که معانی کلمات نماز را بفهمد. 18 /6/ 1377
البته کسانی که عربی نخوانده اند و معنای این جملات را نمی دانند، اگر در حال نماز همین اندازه توجه پیدا کنند که با خدا حرف می زنند و به یاد خدا باشند، این هم بهره خوبی است؛ ولی سعی کنید که معنای نماز را بدانید. یاد گرفتن معنای نماز، کار خیلی آسانی است؛ خیلی زود می توانید ترجمه این چند جمله را یاد بگیرید. نماز را با توجه به معنای آن بخوانید. این نماز است که «قربان کلّ تقیّ» خواهد بود. نمازْ نزدیک کننده انسان به خداست اما نزدیک کننده انسان باتقوا.
6 /2/ 1369
۳. مستحبات نماز، حضور قلب را افزایش می دهد
در روایات برای حالات مختلف نماز یک خصوصیاتی را گذاشتند؛ واجب نیست، مستحب است. در وقت ایستادن به کجا نگاه کنید؛ در وقت سجده کردن به کجا نگاه کنید؛ در وقت رکوع، بعضی از روایات دارد، چشمتان را ببندید؛ بعضی روایات دارد به جلو نگاه کنید؛ این خصوصیات همه کمک می کند به آن حالت حضور و توجهی که برای انسان لازم است.
29 /8/ 1387
۴. نماز را با اخلاص بجا آورید نه از روی ریا
نمازی که انسان می خواند، اگر به قصد تقرب به خدا بخواند، توجهش به خدا باشد، با اخلاص نماز بخواند، این بالاترین عبادتهاست؛ اگر همین نماز را برای ریا بخواند، این نماز میشود معصیت و خود آن نماز، می شود گناه. ریا، گناه کبیره است؛ مصداقش هم می شود همان نمازی که از روی ریا خوانده شد. 5/6/1387
۵. مراقب باشیم نماز بی توجه قساوت قلب می آورد
رحمت خدا بر مرحوم شیخ محمد بهاری که در یکی از نوشته هایشان می گویند که دعا و ذکر و شاید نماز، وقتی بی توجه تکرار می شود، قساوت می آورد! نماز می خوانیم، نمازِ مایه قساوت. چرا؟ چون در حال نماز حضور قلب نداریم، توجه نداریم. پس این نماز یا با توجه است، که مایه رقت و قرب و لطافت و صفاست؛ یا نمازِ بی توجه است، که آن وقت به گفته ی ایشان مایه ی قساوت قلب است. 15 /8/ 1387
۶. در جوانی خود را به خوب نماز خواندن عادت دهید
جوان ها اگر از حالا عادت کنند به نماز خوب، وقتی به سن ماها رسیدند، نماز خوب خواندن برایشان دیگر مشکل نیست. در سنین ما آدمی که عادت نکرده باشد به نماز خوب، نماز خوب خواندن ممکن است، اما مشکل است. برای آنکه از جوانی عادت کرده به اینکه خوب نماز بخواند؛ یعنی نماز با توجه - نماز خوب معنایش نماز با صدای خوش و قرائت خوب نیست؛ یعنی نمازِ با توجه، با حضور قلب؛ قلبش در محضر پروردگار حاضر باشد؛ از دل و با دل حرف بزند - آن وقت این سجیه او میشود و دیگر برایش زحمت ندارد؛ تا آخر عمر همینجور خوب نماز میخواند. 29 /8/ 1387
۷. نباید نماز را سبک بشماریم
امام صادق (ع) در بیماریِ رحلت به وصیّ شان می فرمایند که: «لیس منّی من استخفّ بالصّلوة»؛ از ما نیست کسی که نماز را سبک بشمارد. استخفاف یعنی سبک شمردن، کم اهمیت شمردن. حالا این نمازِ با همه این خصوصیات، با همه این فضائل، چقدر از انسان وقت می گیرد؟ نماز واجب ما - این هفده رکعت - اگر انسان بخواهد با دقت و با قدری ملاحظه بخواند، فرض کنید سی و چهار دقیقه وقت میگیرد، والّا کمتر وقت خواهد گرفت. ما گاهی اوقات میشود که پای تلویزیون در انتظار برنامه ای که مورد علاقه ماست نشسته ایم و قبل از آن، دائم تبلیغات، تبلیغات، تبلیغات - بیست دقیقه، پانزده دقیقه - که هیچ کدام هم به درد ما نمی خورد، می نشینیم گوش می کنیم و بیست دقیقه وقتمان را از دست می دهیم، برای خاطر آن برنامه ای که می خواهیم. بیست دقیقه های زندگی ما اینجوری است. منتظر تاکسی می شویم، منتظر اتوبوس می شویم، منتظر رفیقمان می شویم که بیاید جائی برویم، منتظر استاد می شویم که سر کلاس دیر کرده، منتظر منبری می شویم که دیر به مجلس رسیده؛ همه اینها - ده دقیقه، پانزده دقیقه، بیست دقیقه - به هدر میرود. خوب، این بیست دقیقه و بیست و پنج دقیقه و سی دقیقه را برای نماز - این عمل راقی، این عمل بزرگ - مصرف کردن مگر چقدر اهمیت دارد. 29 /8/ 1387
۸. نماز را اول وقت بخوانید
کار درست و نیک را باید هر چه زودتر انجام بدهیم؛ مثل عبادات، مثل نمازِ اولِ وقت و مثل بقیه ی کارهایی که موقت است، هر چه انسان آن کار را در لحظات اول و نزدیکتر به آن لحظات اول انجام بدهد، این فضیلت بیشتری دارد؛ چون انسان احساس می کند تکلیف را انجام داد و در تأخیر آفاتی هست؛ انسان خود را از آن آفات برکنار می دارد. 24 /9/ 1385
مؤمن هیچ کار خیری را هم از روی خجالت و حیا ترک نمی کند. به بعضی ها می گویند: آقا! چرا فلان جا نماز یا نافله یا نماز اوّل وقتتان را نخواندید؟ می گویند خجالت کشیدیم! نه؛ از روی حیا، هیچ کار نیکی را ترک نکنید. خواهند گفت متظاهر است؟ بگویند. خواهند گفت خودشیرینی میکند؟ بگویند. اگر حرفی حقّ است و اگر کاری خوب است، آن را به خاطر ملاحظه دیگران ترک نکنید. 8 /5/ 1378
کار کردن در یک کارگاه علمی، کارگاه آموزشی، مرکز تحقیقات، فلان کلاس درس و فلان دانشگاه، هیچ منافاتی با این ندارد که انسان نمازش را اول وقت، با توجه و با احساس حضور در مقابل خداوند بجا آورد. این، دل شما را شستشو میدهد. شماها جوانید و دلهای شما نورانی است. 25 /6/ 1385
در محیط دانشجوییِ جوان، پرداختن به معارف دینی، پرداختن به الگوهای دینی، توسلات به پروردگار، توسلات به ائمه (ع)، خواندن دعای عرفه، برگزاری مراسم اعتکاف و خواندن نماز جماعت، بسیار خوب است. البته این را هم عرض بکنم؛ در مراسم مذهبی به روح مراسم توجه کنید؛ فقط صورت سازی نباشد؛ انسان شعری بخواند، اشکی بگیرد یا بریزد. روح دعا و نماز عبارت است از ارتباط با خدا، آشنا شدن با خدا، بهره بردن از معنویت، پاکیزه کردن و پیراستن روح، و پالایش کردن ذهن از وسوسه ها. نماز را با توجه و اول وقت بخوانید. تحجر بد است؛ فکر نکردن در لایه های زیرین ظواهر، عیب بزرگی است؛ مواظب باشید به این عیب دچار نشوید. 19 /2/ 1384
۹. نماز را به جماعت و در مسجد بخوانید
نشانه ی دیگر حق گزاری نماز، آبادی مساجد و افزایش نمازهای جماعت است، و این به معنای بروز برکات نماز در سطح همکاری و همدلی اجتماعی است. بیشک این فریضه نیز با همه ی اتکالش به عامل درونی یعنی توجه و ذکر و حضور، همچون دیگر واجبات دینی، ناظر به همه ی عرصه زندگی انسان است و نه به بخشی از آن یعنی زندگی فردی و شخصی هر کس. و آن جا که پای فعالیّت و نشاط دستجمعی افراد جامعه به میان میآید، نماز همچون گرم ترین و پرشورترین عبادت دستجمعی، نقش بزرگی را بر عهده میگیرد. مظهر این خصوصیت، همین نمازهای جماعت پنجگانه و نماز جمعه و نمازهای عید است.
10 /6 /1373
کیفیت یافتن نماز بدین معنی است که نماز، با حال و حضور ادا شود؛ نمازگزار به نماز با چشمِ «میعاد ملاقات با خدا» بنگرد و در آن، با خدای خود سخن بگوید و خود را در حضور او ببیند؛ نماز را تا میتواند در مسجد و تا میتواند به جماعت بگزارد. 13 /6/ 1392
۱۰. تا می توانید نافله بخوانید!
توصیه مؤکد اینجانب به همه بویژه جوانان آن است که خود را با نماز مأنوس و از آن بهره مند سازند. یعنی این که نماز را با توجه به معنی و با احساس حضور در محضر پروردگار متعال جلت عظمته ، به جای آورند و این کار را با تمرین ، بر خود هموار و آسان سازند و تا بتوانند نوافل ، مخصوصا نافله ی نمازهای صبح و مغرب را نیز ادا کنند. و اگر هنوز در میان کسان و نزدیکان و دوستان آنان ، کسی هست که خود را از فیض نماز محروم کرده باشد، او را از این گناه بزرگ و خسارت عظیم بازدارند و این کار را با زبان خوش و رفتار حکیمانه انجام دهند، البته پدران و مادران نسبت به نماز فرزندان خود مخصوصا نوجوانان ، مسؤولیت بیشتری دارند.
14 /6/ 1374