کد خبر: ۲۰۲۶۹
تاریخ انتشار: ۳۰ تير ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۳
امیدواریم آرزوی بی‌کاری دولت، روزی برآورده شود. این یادداشت درباره تصوری دور از ذهن است. نگاهی دارد به این که دولت خوب، چگونه دولتی است؛ پرکار یا بی‌کار؟

از منظر دانش نوآوري نظام‌يافته يا TRIZ همه سيستم‌ها از زمان تولدشان براي انجام كاري و برآوردن نيازي، به مرور زمان به سوي ايده‌آلي حركت مي‌كنند. ايده‌آل يعني سيستمي كه نباشد، اما كارش انجام شود. هر چه ميزان اين نبودن بيشتر شود، سيستم به سمت ايده‌آلي حركت نوآورانه‌ دارد.

اين حركت، وقتي در مسير ديگري مي‌افتد، كه از انديشه طراحان سيستم يا فلسفه وجود‌ي‌اش، آگاهانه يا جاهلانه، عمدي يا سهوي، فاصله بگيرد.

استعلام خلافي خودرو از طريق پيامك يا ثبت‌نام اينترنتي براي آزمون‌ها و كنترل ترافيك بدون حضور مامور، نمونه‌هايي از حركت در مسير ايده‌آلي و بودن در ميانه‌هاي راه است. وقتي كنكور نگيريم و هر كسي به دانشگاهي كه شايستگي‌اش را دارد وارد شود، يعني به ايده‌آل نزديك‌تريم.

هميشه وقتي سفرهاي استاني دولت محترم پيشين را مرور مي‌كردم و خبرهاي مفتخر بودن دولت به تعداد ميليوني نامه‌ها و يادداشت‌هاي دريافتي از دست مردم شهر و روستا را مي‌خواندم به اين فكر مي‌كردم كه اين خوب است يا نه؟ آموخته‌هايم از TRIZ را مرور مي‌كردم.

براي كامل بودن هر سيستم وجود چهار جزء ضروري است: موتور محرك، عضو انتقال‌دهنده، عضو كاري و عضو كنترلي.

در سيستم‌هاي مكانيكي و كاملا شناخته شده مانند خودرو، تشخيص اجزاي سيستم و تفكيك آن‌ها از هم ساده است. چرخ‌ها عضو كاري‌اند، گيربكس و ميل گاردان و متعلقات نقش انتقال‌دهنده را دارند، سيستم تعليق و فرمان و پدال‌هاي كلاچ و ترمز و گاز در نقش عضو كنترلي‌اند.

در سيستم‌هاي پيچيده‌تر به ويژه وقتي انسان در سيستمي نقش مؤثر ايفا مي‌كند مانند همه سيستم‌هاي اجتماعي كار دشوار مي‌شود و گاه بحث برانگيز. تشخيص اجزا و نقش‌ها از هم به راحتي ممكن نيست. مثلا در سيستم آموزشي و علمي كشور، راحت نمي‌شود تفكيك كرد كه شوراي عالي انقلاب فرهنگي، معاونت علمي و فناوري رياست جمهوري، وزارت علوم تحقيقات و فناوري، وزارت آموزش و پرورش و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي كجا نقش مستقل بايد ايفا كنند و به خاطر چه نقشي متولد شدند و كجا درگير هم‌پوشاني و خطا در درك جايگاه خود هستند. بايد نشست و دقيق آن‌ها را از اساسنامه و زمان تولدشان تا امروز زير ذره‌بين برد و بعد، تفكيك و تشخيص ساده مي‌شود.

بخشي از اين ماجرا به «ديده شدن» عضو كاري برمي‌گردد و شناخته شدن و پيامدهاي طبيعي مانند معروف شدن. حالا وقتي كسي بخواهد شناخته شود، ناگزير است مدام به عضو كاري تنه بزند و جاي او را دچار ابهام كند.

وقتي دولت درگير دريافت يادداشت‌هاي مستقيم از مردم مي‌شود يعني سيستم درست كار نمي‌كند كه مردم به عنوان عضو كاري (انجام‌دهنده مجموعه فعاليت‌هاي پيش‌برنده و مولد كشور) ناچار مي‌شوند كاستي‌ها را مستقيم به بالاترين مسؤول اجرايي كشور برسانند. و وقتي رفتار اين مقام ارشد، پذيرا و تاييدكننده و مشتاق اين كانال دريافت اطلاعات باشد و دستور مستقيم هم بدهد، يعني ناديده گرفتن كل سيستم و اجزاي كاري موجود و نشان دادن مسير ميان‌بر به همه. كافي است تعدادي از اين مسير، به درخواست قانوني يا تبصره‌اي خود برسند، اين تعداد، موج گستره‌اي از تقاضاها را به جاي هدايت به مجراهاي سيستمي و قانوني، به اين ميان‌بر مي‌كشاند.

در اين تحليل سيستمي، هر چه مردم بيشتر كار كنند و جاده كار و توليد براي‌شان هموارتر باشد، يعني عده كمتري كارمند دولت مي‌مانند. يعني دولت مشغول تدوين لايحه‌هاي قانوني پيشران و فراتر از انتظار روزمرگي ملت است. يعني بيشتر به اين كه «چه بشود خوب است؟» فكر مي‌كند. يعني مردم از تلاش خود خوشحال و راضي‌اند و مشتاق پرداخت ماليات و عوارض قانوني. مي‌بينند كه مالياتشان در چه چرخه شفافي صرف زيرساخت‌ها مي‌شود و جريان ثروت چطور در كشور مولد و سازنده است.

وقتي دولت و مجلس، موضوع‌شان «چرا چنان شد؟» باشد و مشغول واكنش به اعتراض‌ها و حجم زياد درخواست‌هاي اوليه مردم و دست‌اندركاران توليد باشد و فراتر از آن ادعا داشته باشد و مدام گزارش دهد كه ببينيد ما چقدر كار مي‌كنيم، يعني يا سيستم را درست نچيده و جاي برخي اجزا خالي است، يا خودش را جاي عضو كاري فرض كرده و به خطا، زياد كار كردن خودش را نشانه حركت كشور به سمت مطلوب مي‌بيند. البته، مي‌دانيم كه در مرحله طراحي و راه‌اندازي اوليه براي استقرار هر سيستمي، حجم زياد كار در بخش موتور محرك، طبيعي است. اما پس از آن، خير.

سال 2008 به ميزاني سازمان بهره‌وري آسيايي (APO) براي شركت در كارگاهي آموزشي با حضور نمايندگاني از كشورهاي مختلف آسيايي، چند روزي سنگاپور بودم. در برنامه‌مان شركت در يك كنفرانس بين‌المللي و بازديد از يك نمايشگاه توانمندي‌هاي شركت‌هاي كوچك و متوسط نيز پيش‌بيني شده بود. هم در كنفرانس و هم در نمايشگاه، تعدادي از مديران شركت‌هاي كوچك سنگاپور را ملاقات كردم. به صراحت مي‌گفتند دولت ما Proactive است. در فرهنگ لغات چنين ترجمه‌اي براي اين واژه آمده است: ایجاد یا کنترل وضعیت با منجر شدن به رخ دادن چیزی، به جای واكنش نشان دادن بعد از اتفاق افتادن واقعه‌اي.

وزير اقتصاد وقت سنگاپور آمد و سخنراني كرد. گفت ما تيم‌هاي مشخصي داريم كه دنيا را رصد مي‌كنند و در پي آن با مدام سفر كردن به نقاط مختلف دنيا وضع آن‌ها را حضوري مشاهده و گزارش مي‌كنند. قانون‌ها را طوري وضع مي‌كنيم و سياست‌ها جوري تدبير مي‌كنيم كه هميشه مسير حركت براي بخش خصوصي و به ويژه شركت‌هاي كوچك و متوسط هموار باشد نه اين كه مانعي سر آن‌ها قرار گيرد و ما وارد عمل شويم تا جاده را باز كنيم. دولت بايد هميشه دورتر را ببيند و جلوتر حركت كند.

منبع:وبلاگ محمود کریمی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین