کد خبر: ۲۰۲۵۶۲
تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۷
. از ياد نبرده‌ايم که رئيس‌جمهور پيشين با تمسخر قطع‌نامه و گفتن آن سخنان سخيف، کشور را در آستانه ويراني اقتصادي و تکميل حلقه اجماع جهاني و تصويب قطع‌نامه‌هاي متعدد و پي‌درپي قرار داد. تکرار اين روند دور از خردورزي و شأن ملت بزرگ کشورمان است.
 روزنامه شرق در یادداشتی به قلم جاويد قربان‌اوغلي . ديپلمات ارشد نوشت:

يکي از دستاوردهاي بزرگ و ‌انکارناپذير توافق هسته‌اي، خنثي‌سازي پروژه وسيع و چندوجهي ايران‌هراسي بود. براي درک بهتر اين موضوع نگاهي به وضعيت ايران قبل از برجام در منطقه و جهان کفايت مي‌کند. از ياد نبرده‌ايم كه حتي کشورهاي کوچک و دوست ايران نيز به دليل فضاي به‌شدت ضدايراني متأثر از برنامه هسته‌اي و هراس از پيامدهاي تأثير سياست آمريکا، عربستان و به‌خصوص قطع‌نامه‌هاي شش‌گانه شوراي امنيت سازمان ملل متحد، جرئت همکاري با ايران را نداشتند. مقامات آن کشورها به ايران سفر نمي‌کردند، هيئت‌هاي اعزامي از ايران را يا به لطايف‌الحيل نمي‌پذيرفتند يا صراحتا با آن مخالفت مي‌کردند. همکاري‌هاي اقتصادي به طريق اولي تقريبا تعطيل شده بود و... . هنر برجام و دستاورد شگرف آن، شکست اين فضا، فروريختن ديوارهاي ضخيم اجماع بين‌المللي عليه ايران و رهاسازي ظرفيت‌هاي کشور براي خلاص‌شدن از انزواي تحميلي بود. به دلايلي که بر همگان روشن است و مجال پرداختن به آن در اين يادداشت موجز نيست، از همان اولين روز اعلام اجراي برجام، پروژه ممانعت از شکست کامل اين برنامه کليد خورد. در اين مرحله، فعاليت‌هاي دو گروه ولو کاملا متفاوت از يکديگر، همسو بود. گروه اول و در خط مقدم پروژه جديد کشورهايي بودند که براي اجرا و تکميل ايران‌هراسي از طريق مسئله هسته‌اي، از هزينه‌هاي سنگين مالي و توان ديپلماتيک خود در جهان استفاده کردند و اميد‌هاي زيادي براي تکميل آن و بلوکه‌کردن کامل ايران در سر مي‌پروراندند.

اين گروه اين بار براي ممانعت از حضور توانمند ايران در عرصه جهاني و استفاده از دستاوردهاي برجام و ظرفيت‌هاي اقتصادي و سرمايه‌گذاري پروژه شکست‌خورده ايران‌هراسي را اين بار در قالب فعاليت‌هاي موشکي و نفوذ ايران در منطقه در پرتو تحولات چند سال اخير، کليد زدند. دسته دوم اما در داخل فعال بودند؛ گروه‌هايي که در طول مذاکرات هسته‌اي نگران از اينکه مذاکره‌کنندگان هسته‌اي، دستاوردهاي جوانان غيرتمند ما را در انرژي هسته‌اي به غربي‌ها مي‌فروشند، فرياد «وا ايرانا و وا اسلاما» سر دادند. تيترهاي بزرگ روزنامه‌ها و سايت‌هاي چندصدتايي اين جناح را که بعدها به دلواپسان معروف شدند، از ياد نبرده‌ايم. عجب اينکه هنوز هم نظريه‌پردازان اين گروه با استفاده از امکانات گسترده رسانه و فضاي مجازي و حتي رسانه ملي به اين جو دامن مي‌زنند.

در دوسالي که از اجراي برجام مي‌گذرد، اقدامات و تحرکات بي‌وقفه آمريکا به‌خصوص پس از ورود ترامپ به کاخ سفيد، اسرائيل و عربستان عليه ايران از طريق ديپلماسي آشکار و پنهان، تهديد و تطميع ديگر کشورها براي همراه يا متحد کردن آنها درباره آنچه در نظر آنها «خطر ايران» ناميده مي‌شود، در حال تبديل‌شدن به اقداماتي در سطح جهان و از طريق مجامع بين‌المللي است. گفته مي‌شود نمايندگان آمريکا، بريتانيا و فرانسه در شوراي امنيت سازمان ملل متحد، پيش‌نويس قطع‌نامه‎اي را تهيه کرده‌‌اند که هدف آن در ظاهر «تمديد تحريم تسليحاتي يمن براي يک سال ديگر» و در واقع محکوميت ايران به خاطر ناکامي در ممانعت از ارسال موشک به حوثي‌هاي يمن است. نيکي هيلي، نماينده دائم آمريکا در سازمان ملل متحد، اقدام شوراي امنيت عليه ايران به بهانه آنچه وي «نقض تحريم‌هاي شوراي امنيت عليه يمن» و ممانعت از جلوگيري از ارسال مستقيم يا غيرمستقيم، فروش يا انتقال موشک‌هاي بالستيک کوتاه‌برد و ساير تجهيزات به حوثي‌ها ناميد، خواستار اتخاذ تدابير لازم از سوي شوراي امنيت شده است. روز گذشته نيز نتانياهو با تکرار نمايشي که در سازمان ملل متحد با هدف تأثيرگذاري بر مذاکرات هسته‌اي به راه انداخته بود، مدعي شد تکه‌اي از «پهپاد ايراني» را در دست دارد تا در حلقه جديد ايران‌هراسي، فعاليت‌هاي ترامپ و نيکي هيلي را تکميل کند. روند رو به رشد اظهارات مقامات اروپايي را بايد جدي گرفت و براي جلوگيري از اتصال حلقه‌هايي که هنوز به دليل ظرفيت برجام و پايبندي ايران به آن، از يکديگر جداست، تدبيري انديشيد. اخيرا ترزا مي، نخست‌وزير بريتانيا، اعلام کرد که بريتانيا و آلمان خود را در نگراني‌هاي آمريکا از اقدامات ايران در خاورميانه سهيم مي‌دانند و آماده مقابله با سياست‌هاي ايران در منطقه هستند. قبل از وي نيز امانوئل مکرون، رئيس‌جمهوري فرانسه هم درباره برنامه‌ موشکي ايران اظهار نگراني کرده بود که با توجه به موضع اخير وي در برنامه موشکي و پاسخ تند سخنگوي وزارت خارجه، بيم آن مي‌رود که سفر قريب‌الوقوع مکرون به تهران را به مخاطره اندازد. مقامات مسئول ايران بارها به درستي گفته‌‌اند هدف برجام انحصارا حل‌وفصل برنامه هسته‌اي ايران بود. اين گزاره به آن معناست که موضوعات موشکي و تحولات منطقه را نمي‌توان به برجام پيوند زد و از آنها در جهت تضعيف يا توقف برجام سوءاستفاده کرد. از سوي ديگر شاهد آن هستيم که همين موضوعات دستاويز آمريکا براي ورود به برجام، تهديد به خروج از آن و فشار به اروپا شده است. سخن اينجاست در حالي که ايران در مهم‌ترين چالش ديپلماتيک دو دهه اخير خود توانست از طريق مذاکره آمريکا را در فعاليت‌هاي هسته‌اي به عقب‌نشيني وادار كند و موفقيت بزرگ ديپلماتيک به ارمغان آورد، چرا بايد از ورود به مذاکره با کشورهاي اروپايي درباره موضوعاتي که اتفاقا از دست پر و منطق نيرومند برخوردار است، پرهيز کند؟

اجازه دهيد شعارهايي که به درستي و واقع‌بيني از آنها عبور کرديم و فارغ از جو هيجاني مسير مذاکره را برگزيديم و در نهايت پيروزي بزرگي را رقم زديم، يک بار ديگر از نظر بگذرانيم. از ياد نبرده‌ايم که رئيس‌جمهور پيشين با تمسخر قطع‌نامه و گفتن آن سخنان سخيف، کشور را در آستانه ويراني اقتصادي و تکميل حلقه اجماع جهاني و تصويب قطع‌نامه‌هاي متعدد و پي‌درپي قرار داد. تکرار اين روند دور از خردورزي و شأن ملت بزرگ کشورمان است. دشمنان ايران در حال تکميل و اتصال حلقه‌هاي در حاضر گسسته و منفصل اجماع عليه ايران به بهانه برنامه موشکي و نفوذ و بي‌ثبات‌سازي منطقه هستند. اين پروژه در حال شدت‌گرفتن است و در صورت ارائه چنين قطع‌نامه‌اي به شوراي امنيت، حتي در شرايط وتوي آن توسط روسيه يا چين، اصل اتهام به سوژه‌اي تقريبا پذيرفته‌شده تبديل خواهد شد، هرچند نگارنده بشخصه ترديد دارد روسيه و چين در چنين فضايي از «حق وتو» براي شکست چنين قطع‌نامه‌اي استفاده کنند. ضروري است ايران تحولات اخير حول موضوعات مربوط به خود را جدي گرفته و فارغ از فعاليت‌هاي روزمره دستگاه ديپلماسي کشور، در سطح ملي به آن توجه ويژه‌اي شود.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین