کد خبر: ۲۰۰۳۶۷
تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۶:۳۹
در آن شرایط اگر نگوییم بازرگان تنها گزینه بود، می توانیم بگوییم بهترین گزینه بود، عده ای می گفتند انتخاب مهندس بازرگان اشتباه بود اما رهبری می گفتند در آن شرایط درست بوده است.
  فرزند مهدی بازرگان عنوان کرد: در پی استعفای مهندس بازرگان امام چند تن از روحانیون شورای انقلاب مثل شهید بهشتی و مرحوم رفسنجانی و موسوی اردبیلی را خواستند تا بازرگان را از استعفا منصرف کنند، در طول راه در رادیو و تلویزیون اعلام شد که بازرگان استعفا داده و پذیرفته شده است.

ابوالفضل بازرگان در همایش بازرگان و انقلاب اسلامی که به همت انجمن اندیشه و قلم برگزار شد؛ با اشاره به موضوع «دولت موقت و چالش‌هایش» اظهار کرد: در توضیحاتی که می‎خواهم بدهم افراد یا شهید شده‌اند و یا از دنیا رفته‌اند برای تسریع در صحبت ها القاب شهید و مرحوم را فاکتور می‏‎گیرم و این موضوع هیچ معنای بدی ندارد.

وی با قرائت جستاری از نهج البلاغه گفت که هدف از توجه به گذشته عبرت گرفتن است و ادامه داد: مهندس بازرگان یک دیندار واقعی بود و با توجه به سابقه مدیرتی و اداری و تجربه های موفق و مورد پذیرش بودن جناح های مختلف سیاسی و قشرهای ملی و مذهبی و حتی اعضای احزاب چپ تنها گزینه مناسب و موجود برای نخست وزیری بودند.

وی ادامه داد: در آن شرایط اگر نگوییم بازرگان تنها گزینه بود، می توانیم بگوییم بهترین گزینه بود، عده ای می گفتند انتخاب مهندس بازرگان اشتباه بود اما رهبری می گفتند در آن شرایط درست بوده است.

وی گفت: سوال دیگر این است که چرا مهندس بازرگان به رغم عدم تمایلشان به عهده دار شدن اداره کشور در شرایط انقلابی و بی نظمی نخست وزیری دولت موقت را پذیرفت؟ ایشان با توجه به شرایط آن زمان این پذیرش را یک نوع واجب عینی می دانست.

وی در بخشی از این سخنرانی به قرائت پاسخ مهندس باز گان به امام (ره) پس از دریافت حکم نخست وزیری پرداخت.

بازرگان گفت: ویژگی های متعددی مد نظر مهندس بازرگان برای انتخاب وزیران بود و از نظر اشخاصی چون دکتر یزدی ، سحابی و اعضای شورای انقلاب و رهبری هم استفاده می کردند. از انجمن اسلامی مهندسین و سران احزاب هم سعی می شد استفاده کنند.

بازرگان خاطر نشان کرد: با توجه به اینکه انقلاب اسلامی ایران طی دوره ای کوتاه به پیروزی رسید و فرصت پرورش نیروها نبود وقتی دولت بر سر کار آمد با مشکلاتی رو به رو شد که پیش از آن پیش‌بینی نکرده بود. همچنین دستگاه های دولتی و کارخانه ها دچار مشکل شده بودند و چرخ های صنعت نچرخیده بود. با تمام مشکلاتی که وجود داشت و بعدا ایجاد شد دولت توانست چهار ماموریتش را تا قبل از استعفا انجام دهد.

وی با اشاره به مشکلات موجود در زمان دولت بازرگان گفت: ایشان در دانشگاه تهران گفتند اهل تندروی نیستم. ضمنا وظیفه من انتقال قدرت از نظام قبل به جدید، اداره کشور، برگزاری رفراندوم، رفع خرابی ها و انتخاب مجلس موسسان تهیه پیش نویس قانون است و انقلابی گری ها را باید رهبر اداره کند،اما تا روز آخر ایراد می گرفتند که چرا دولت انقلابی عمل نمی کند.

بازرگان گفت: مشکلاتی همچون پدیده ضد انقلاب، ضد دولت، فشارهای طاقت فرسا و نا به جا و ضعف تبلیغات بعدا در دولت بازرگان ایجاد شد. تقریبا روزنامه و نشریه ای نداشتیم که مدافع دولت باشد. شدت و ضعف تخریب دولت فرق می کرد. رادیو و تلوزیون هم بلندگوی ضد دولت بود. شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی تشکیل شد، حداد عادل از وزارت فرهنگ و ارشاد و من از نخست وزیری در آن شورا شرکت می کردیم. می خواستیم روزنامه هایی سریع تر منتشر شود که از دولت حمایت کنند که وقتی آن ها هم منتشر شد باز به دولت انتقاد کردند.

وی گفت: علاوه بر رهبری و شوراهای موجود که می توانستند به موضوعات ورود پیدا کنند؛ نهاد امام جمعه و نهادهای دیگر در امور کشوری دخالت می کردند. ایشان اطلاعیه هایی دادند که همه را به وحدت در عمل و اجرای قانون دعوت می کردند. پیامی در مورد حادثه پاوه منتشر می کنند و توضیح می دهند دولت کوتاهی نکرده است. یک پیام تلوزیونی قبل از استعفا دادند و شرح دادند که تقصیرهایی که به گردن دولت می اندازند درست است و یا خیر و چه نهادهای دیگری هستند که نمی گذارد کار پیش برود.

بازرگان سپس گفت: مشکلات درونی هیئت دولت هم وجود داشت. اختلافات درون دولت وجود داشت اما خیلی نبود. اولین مشکل در استعفا سنجابی وزیر امور خارجه به علت دخالت برخی نهادها و تخلفات اداری بود. در شکل اقتصاد هم مشکل وجود داشت، برخی شخصیت ها به دنبال ملی شدن اقتصاد بودند و علی‌رغم میل بازرگان به خاطر شورای انقلاب این موضوع را امضا کردند.

وی همچنین گفت: تا مدتی از کارمندان نخست وزیری استفاده نمی شد؛ چرا که فکر می کردند اطلاعات از طریق آنان منتقل می شود. بعد خود ایشان گفتند نه بهتر است از همین افراد استفاده کنیم. نخست وزیری را عده ای اداره می کردند که کمیته های انقلاب تشکیل داده بودند، تعدادی همافر و تعدادی داوطلب هم وجود داشت. بین این گروه ها هم اختلاف نظر وجود داشت. این مسئله تا مدتی ادامه داشت تا اینکه شهربانی تشکیل و نیروی حفاظتی را به آنجا فرستند.

بازرگان یادآور شد: حجم مراجعات به نخست وزیری خیلی بالا بود، به همین علت نهادی به نام مراجعه کنندگان تشکیل شد و این موضوع که ساعت ها مجبور بودیم با عده ای صحبت کنیم وقت ما را می گرفت. از سوی دیگر تظاهرات در خیابان پاستور اجرا می شد. خانواده های مربوط به دستگاه های قبل می گفتند باید زندگی ما را تامین کنید.

بازرگان در پایان گفت: دولت بعد از ایشان خواستند که با نیروهای او همکاری کنند ایشان هم گفتند بیعتی در کارش نیست هرکس می خواهد همکاری کند. همچنان که خودشان در شورای انقلاب باقی ماندند و به انقلاب تا اخر عمر کمک کردند.

منبع:اعتماد آنلاین
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین