با وجود همه ی مزایای ذکر شده و اهمیت فراوان این قبیل از کسب و کارها در اقتصاد و اشتغال، این شرکت ها در کشورمان با موانع و مشکلات فراوانی روبرو هستند و از همه ظرفیت های آن ها
برای میل به اهداف ذکر شده استفاده نمی شود.
کارآفرینی و ایجاد کسب و کارهای کوچک به عنوان موتور محرکه چرخه اقتصادی کشورها نقش مهمی را ایفا می کند و به همین دلیل هرگز نمی توان نقش آن ها را در رشد و پیشرفت کشورها نادیده گرفت. کسب و کارهای کوچک به دلیل بهرمندی از مزایای مختلف، همواره کانون توجه بوده و به سرعت مسیر رشد و ترقی را طی نم
بطور میانگین بیش از نیمی از افراد شاغل، در کسب و کارهای کوچک مشغول به کارند و از طریق آن درصد بالایی از تولید ناخالص ملی را عهده دارند. به عنوان نمونه بررسی آمارها نشان می دهد، تقریبا 19 میلیون واحد در اتحادیه اروپا را کسب و کارهای کوچک و متوسط تش کیل می دهند و یا در امریکا 53 درصد از نیروی کار خصوصی در کسب و کارهای کوچک مشغول به کارند و در چین ، شرکت های کوچک و متوسط بیش از 62 درصد ارزش افزوده صنعتی را به عهده دارند. شرکت های کوچک و متوسط ؛پشتوانه اصلی اقتصاد در فرآیند صنعتی شدن می باشند و این بخش برای اقتصادهای در حال گذر و در حال توسعه همچون اقتصاد ایران از ارزش و اهمیت وافری برخوردار است.
یکی از مهم ترین مزایای کسب و کارهای کوچک، مدیریت درست بر منابع مالی است. در این قبیل شرکت ها مدیریت سرمایه ،عموما با بررسی تمامی جوانب و در صورت داشتن توجیه اقتصادی صورت می پذیرد و به همین دلیل امکان ورشکستگی در آن بسیار کمتر از شرکت های بزرگ است. سیستم اطلاعاتی مطلوب و برنامه آموزشی جامع در راستای اتخاذ تصمیمات صحیح در کنار آموزش های حرفه ای و کم هزینه نیز منحصر به این سبک از کسب و کارهاست. این شرکت ها، پتانسیل ساخت برند و گسترش آن را دارا بوده و اگر در این زمینه به موفقیت دست یابند، یکی از رقبای اصلی شرکت های بزرگ خواهند بود. علاوه بر مطالب ذکر شده ،عملکردهای خلاقانه و مبتنی بر نوآوری در اداره این کسب و کارها نقش مهمی را ایفا می کند. روابط عمومی قوی و متناسب با مشتریان در این سبک کسب و کار بسیار مطلوب بوده و این امر نیز در موفقیت آن ها بی تاثیر نخواهد بود.
با وجود همه ی مزایای ذکر شده و اهمیت فراوان این قبیل از کسب و کارها در اقتصاد و اشتغال، این شرکت ها در کشورمان با موانع و مشکلات فراوانی روبرو هستند و از همه ظرفیت های آن ها
برای میل به اهداف ذکر شده استفاده نمی شود. نبود محیط رقابتی لازم و عدم حمایت های مالی در خور از این قبیل کسب و کارها و حاکمیت های اقتصاد های بزرگ دولتی از توانایی این بخش به شدت کاسته است. نقش بی بدیل این بنگاه های کوچک به عنوان نیروی اصلی و محرکه ی اشتغال نه تنها عامل جذب نیروی کار ناشی از رشد طبیعی جمعیت خواهد بود، بلکه نیروی کار مازاد شرکت های دولتی ناشی از تعدیل اقتصادی با خصوصی سازی را نیز مشغول می کند. همچنین از آنجایی که بازار سرمایه بدون مداخله دولت نمی تواند نیاز کسب و کارهای خرد را تامین کند، لزوم حمایت مالی دولت در این راستا، امری ضروری و غیر قابل اجتناب است.دولت از طریق پرداخت یارانه و تسهیلات ویژه کمک های شایانی در ادامه حیات و بقای این قبیل کسب و کارها می نماید.
بطور میانگین بیش از نیمی از افراد شاغل، در کسب و کارهای کوچک مشغول به کارند و از طریق آن درصد بالایی از تولید ناخالص ملی را عهده دارند. به عنوان نمونه بررسی آمارها نشان می دهد، تقریبا 19 میلیون واحد در اتحادیه اروپا را کسب و کارهای کوچک و متوسط تش کیل می دهند و یا در امریکا 53 درصد از نیروی کار خصوصی در کسب و کارهای کوچک مشغول به کارند و در چین ، شرکت های کوچک و متوسط بیش از 62 درصد ارزش افزوده صنعتی را به عهده دارند. شرکت های کوچک و متوسط ؛پشتوانه اصلی اقتصاد در فرآیند صنعتی شدن می باشند و این بخش برای اقتصادهای در حال گذر و در حال توسعه همچون اقتصاد ایران از ارزش و اهمیت وافری برخوردار است.
یکی از مهم ترین مزایای کسب و کارهای کوچک، مدیریت درست بر منابع مالی است. در این قبیل شرکت ها مدیریت سرمایه ،عموما با بررسی تمامی جوانب و در صورت داشتن توجیه اقتصادی صورت می پذیرد و به همین دلیل امکان ورشکستگی در آن بسیار کمتر از شرکت های بزرگ است. سیستم اطلاعاتی مطلوب و برنامه آموزشی جامع در راستای اتخاذ تصمیمات صحیح در کنار آموزش های حرفه ای و کم هزینه نیز منحصر به این سبک از کسب و کارهاست. این شرکت ها، پتانسیل ساخت برند و گسترش آن را دارا بوده و اگر در این زمینه به موفقیت دست یابند، یکی از رقبای اصلی شرکت های بزرگ خواهند بود. علاوه بر مطالب ذکر شده ،عملکردهای خلاقانه و مبتنی بر نوآوری در اداره این کسب و کارها نقش مهمی را ایفا می کند. روابط عمومی قوی و متناسب با مشتریان در این سبک کسب و کار بسیار مطلوب بوده و این امر نیز در موفقیت آن ها بی تاثیر نخواهد بود.
با وجود همه ی مزایای ذکر شده و اهمیت فراوان این قبیل از کسب و کارها در اقتصاد و اشتغال، این شرکت ها در کشورمان با موانع و مشکلات فراوانی روبرو هستند و از همه ظرفیت های آن ها
برای میل به اهداف ذکر شده استفاده نمی شود. نبود محیط رقابتی لازم و عدم حمایت های مالی در خور از این قبیل کسب و کارها و حاکمیت های اقتصاد های بزرگ دولتی از توانایی این بخش به شدت کاسته است. نقش بی بدیل این بنگاه های کوچک به عنوان نیروی اصلی و محرکه ی اشتغال نه تنها عامل جذب نیروی کار ناشی از رشد طبیعی جمعیت خواهد بود، بلکه نیروی کار مازاد شرکت های دولتی ناشی از تعدیل اقتصادی با خصوصی سازی را نیز مشغول می کند. همچنین از آنجایی که بازار سرمایه بدون مداخله دولت نمی تواند نیاز کسب و کارهای خرد را تامین کند، لزوم حمایت مالی دولت در این راستا، امری ضروری و غیر قابل اجتناب است.دولت از طریق پرداخت یارانه و تسهیلات ویژه کمک های شایانی در ادامه حیات و بقای این قبیل کسب و کارها می نماید.
ارسال نظر