کد خبر: ۱۹۵۶۰۲
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۰
بر اساس آنچه تاكنون انتشار يافته، ناآرامي‌هاي اخير با تجمعي در مشهد با عنوان «نه» به گراني و توسط مال‌باختگان دورشته فساد سازمان‌يافته‌ شامل پروژه پديده شانديز و موسسه‌هاي اعتباري ثبت‌ شده در مشهد و در هنگام حضور معاون اول رييس‌جمهور در استان خراسان رضوي آغاز شد. و باز بر اساس شواهد موجود، آن تجمع با فراخوان و هماهنگي يك گروه سياسي آشكار و نشان‌دار و معترض به دولت در آن شهر شكل گرفت.
روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم عباس اخوندی نوشت:حادثه‌هاي اخير به بهاي محدود كردن آزادي‌ها و خلق جمعيت قهرمانان طرفدار بهبود معيشت و رفاه مردم در حال پايان يافتن است. اينكه اين قهرمانان كه خود يا مسبب ناكارآمدي وضع موجودند يا تشديد‌كننده آن هستند، چه سياستي را در آينده پيش خواهند گرفت، چندان روشن نيست. ليكن آنچه گذشته آنان نشان مي‌دهد آن است كه ايشان براي تثبيت و ارتقاي جايگاه اجتماعي توده‌اي خود از هزينه‌كرد ثروت اجتماعي و منابع ملي ايران در هيچ سطح و اندازه‌اي ابايي ندارند.

در اين يادداشت كوتاه ابتدا چند نقد را به دولت كه خود بخشي از آن هستم و همچنين نحوه طرح موضوع در رسانه ملي دارم. اميد كه اين بازخواني موجب بازنگري بنيادين در نحوه رويارويي با چنين حوادثي در جهت كاهش مخاطرات امنيت ملي شود و مسببان نشان‌دار تشويق نشوند كه دوباره چنين خطرهايي را براي كشور خلق كنند. چون به گمان من ادامه سياست اتخاذي همراه با تشويق عاملان آغازين است. بر اساس آنچه تاكنون انتشار يافته، ناآرامي‌هاي اخير با تجمعي در مشهد با عنوان «نه» به گراني و توسط مال‌باختگان دورشته فساد سازمان‌يافته‌ شامل پروژه پديده شانديز و موسسه‌هاي اعتباري ثبت‌ شده در مشهد و در هنگام حضور معاون اول رييس‌جمهور در استان خراسان رضوي آغاز شد. و باز بر اساس شواهد موجود، آن تجمع با فراخوان و هماهنگي يك گروه سياسي آشكار و نشان‌دار و معترض به دولت در آن شهر شكل گرفت. اين موضوع به صورت آشكار يا ضمني در سخنراني‌هاي رسمي و يادداشت‌هاي نامداران اين طيف كه بلافاصله پس از حادثه مشهد ايراد و انتشار يافت، مشهود است. محتواي اعلامي حاكي از چند مطلب بود. يكي تاييد و حمايت از اصل اعتراض به گراني. ديگري عدم پيش‌بيني حضرات مبني بر اينكه موضوع از كنترل خارج خواهد شد و در اختيار ديگران قرار خواهد گرفت. و سوم مصادره مجدد اتفاق رخ داده به نفع خود و سوارشدن بر موج اعتراض‌ها بود. بازنمود زيركانه حوادث تحت عنوان اعتراض به ناكارآمدي و مشكلات اقتصادي و معرفي دولت به عنوان مسبب اصلي اين وضعيت و ظهور دوباره در قالب قهرمانان ملي جانبدار بهبود معيشت و رفاه گروه‌هاي ضعيف جامعه برترين سياست تبليغي و ارتباطي اين جماعت بود. دو محور اول كه بطور عمده در روزهاي جمعه و شنبه هشتم و نهم دي‌ماه انتشار يافت حكايت از پذيرش ضمني طراحي ابتدايي حركت از سوي حضرات داشت. ليكن، با دامنه پيدا كردن موضوع و فعال شدن برخي جريان‌هاي ضد انقلاب و سوءاستفاده رژيم صهيونيستي و ترامپِ ياوه‌گو از وضعيت به وجود آمده، محور تبليغي بلافاصله به محور سوم تغيير يافت و جاها عوض شد و به يمن همراهي رسانه ملي و محدوديت ساير رسانه‌ها، يكم خوانشِ ضعف عملكرد اقتصادي دولت به عنوان ريشه و زمينه‌ساز بنيادينِ شكل‌گيري حوادث تبليغ شد و دوم آنكه مسببان اصلي وضعيت آسيب‌پذيرِ سياسي، اقتصادي موجود دوباره در قامت قهرمانان ملي در صحنه اجتماعي ظهور پيدا كردند.  در اين‌جا چند نقد به عملكرد دولتِ ما وارد است. يكم، آقاي جهانگيري در روز جمعه ٨ دي‌ماه اعلام كردند آنان‌كه اين حركت را به راه انداخته‌اند لزوما قدرت كنترل آن را ندارند. اين نكته بسيار دقيقي بود. ليكن، در ادامه، تدبيرهاي اتخاذي دولت بر اساس همين خوانش ادامه نيافت. كساني كه اولين حادثه، يعني ناآرامي مشهد را به وجود آورده‌ بودند، از ياد رفتند. اين اولين انحراف بود. دوم آقاي رييس‌جمهور اعلام كردند، اعتراض حق مردم است، آن هم صرفا به مسائل اقتصادي نيست بلكه دامنه گسترده‌تري از مساله‌هاي سياسي و اجتماعي را شامل مي‌شود. اين سخن نيز در وجه كلي خود بسيار درست است. ليك باز دو نقد بر آن وجود دارد. يكي آنكه بطور ضمني اعتراض اوليه را واجد اصالت مي‌داند ولي درباره خط تبليغي رسانه ملي بر ماهيت اقتصادي آن ترديد مي‌كند. حال آنكه تامل درباره نحوه شكل‌گيري اولين ناآرامي نشان از هدف، طراحي و راهبري روشن و معين در بي‌اعتبار كردنِ دولت دارد و به هيچ‌وجه قابل تقليل به اعتراض جمعي مال‌باختگان نيست. ديگر آنكه در اين بيان نيز نحوه شكل‌گيري اولين ناآرامي فراموش و آتش‌زنه زنجيره حادثه‌ها از موضوع بررسي بيرون گذاشته مي‌شود.

با فوريت موضوع در چند شهر و از قضا بيشتر در شهرهاي كوچك كه كمتر شاهد چنين تجمع‌هايي بودند گسترش و ماهيت ناامني پيدا مي‌كند. بي‌گمان امنيت ملي ايران برترين سرمايه ملت در اين روزگار پرآشوب و آن هم در منطقه‌اي كه در گوشه‌گوشه آن شعله‌هاي آتش زبانه مي‌كشد، است. يكايك ايرانيان اين موضوع را با رگ و پوست خود درك مي‌كنند و همگان پاسدار امنيت ايران هستند. از همين روي، هيچ جريان وطن‌خواهي از توسعه آشوب و درگيري پشتيباني نكرد و حادثه در كوتاه‌ترين زمان فروخفت. ليكن اين اتفاق با كمترين هزينه صورت نگرفت. اولين هزينه پرداختي اين بود كه مردم، نيروهاي انتظامي و دولت در اين رهگذر هزينه‌هاي جاني و مالي دادند و عده‌اي بي‌گناه يا تحريك‌شده كشته شدند. كسب‌وكار گروهي آسيب‌ديد و باز افزون بر همه آنها شخصيت‌هاي محوري و اركان جمهوري اسلامي مورد بي‌حرمتي قرار گرفتند كه هزينه كمي نيست. و تروريست‌هايي كه پس از انقلاب و در دوران جنگ در كنار دشمن قرار گرفته‌بودند و خون ملت ايران را به زمين ريخته‌بودند از لانه‌هاي خود سر بيرون آوردند. دومين هزينه، محدودشدن آزادي‌ها توسط دولت بود. اين بزرگ‌ترين هزينه سياسي و اجتماعي بود كه دولت پرداخت كرد. دقيقا كمتر از دوهفته پيش بود كه رييس‌جمهور در نشست حقوق شهروندي گفت: وزير ارتباطات به مردم قول خواهد داد كه دستش روي دكمه فيلتر كردن شبكه‌هاي مجازي نخواهد رفت ولي، براي كنترل اين حادثه‌ها رفت. من در پي آن نيستم كه راجع به درستي يا اشتباه بودن اين تصميم قضاوت كنم بلكه، مي‌خواهم بگويم طراحان، صحنه را به‌نحوي طراحي كردند و سير حادثه‌ها به سمتي پيش رفت كه دولت با دست خويش اين كار را انجام داد. به ‌هر روي، اميدوارم امكان دسترسي آزاد به اطلاعات به سرعت فراهم شود و بازگشت به حالت پيشين به‌درازا نكشد.  سوم شدت گرفتن برخي از تهديدهاي بين‌المللي عليه ايران بود. در نتيجه اين اتفاق‌ها زبان دشمنان ايران و اسلام به طعنه گشوده‌شد. رژيم صهيونيستي جشن گرفت و ترامپِ مترصدِ فرصت، در دلش غنج زد و آغاز به تهديد ملت ايران كرد. در اين ميان من از آن دريغ مي‌خورم كه قهرمانان ساخته و پرداخته رسانه ملي هماناني هستند كه در سال ١٣٨٤ با بي‌تدبيري خود تحريم‌هاي سنگيني را عليه ملت ايران سبب شدند و آنها را كاغذپاره خواندند و هنوز ملت ايران هزينه آن را پرداخت مي‌كند و حال كه در چهارسال گذشته روند امور به نحوي پيش مي‌رفت كه فشارهاي خارجي كاهش يافته ‌بود، باز با اين بي‌تدبيري، ايران را در معرض سخت‌ترين تهديدها قرار داد. بي‌شك دولت تمام همت خود را جهت تامين امنيت ملي ايران به‌كار خواهد بست، اين فضا را تدبير خواهد كرد و سربلند از آن خارج خواهد شد و بي‌گمان يكايك ملت ايران در برابر بيگانگان يگانه هستند و سرِ تسليم فرود نخواهند آورد. ليكن، آيا نبايد كساني كه به سبب خودخواهي و خودپسندي يا با هدف رقابت كوركورانه با رييس‌جمهور و دولت براي ملت ايران اين هزينه‌هاي سهمگين را مي‌تراشند، به مردم معرفي شوند؟ آيا حضرات نمي‌دانندكه اين گونه اقدام‌ها و ساماندهي اين گونه تجمع‌ها و طرح اين شعارها بازي با آتش در اين منطقه پرآشوب است؟ اگر مي‌دانند، چگونه به خود اجازه مي‌دهند كه اين گونه با منافع و سرنوشت ملت ايران بازي كنند؟ و ملت ايران را در پرتگاه آشوب داخلي يا ساير درگيري‌هاي بين‌المللي قرار دهند؟ نكته آخر باز تذكر به دولت است كه در تدبير حادثه‌هاي اخير ريشه را رها نكند و به حواشي نپردازد. كنترل دامنه آتش همواره ضروري است، مشروط بر آنكه همزمان به كانون آتش يورش برده شود.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین