چنین تغییراتی در روابط بینالمللی میتواند سبب انزوای بیشتر امریکا و خروج ترامپ از چارچوب حل مشکلات جهانی با استفاده از همکاری بینالمللی شود. در این راستا، مسأله قدس تنها نمونهای از سبک بازسازی روابط بینالمللی مدنظر ترامپ و نگاه خاص او به امریکا به عنوان یک کشور مستقل و نوع رابطه آن با سازمان ملل و جامعه بینالمللی است.
«ریچارد فالک» گزارشگر ویژه سابق شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد و «دیویدهانای»
سفیر پیشین بریتانیا در اتحادیه اروپا و سازمان ملل در گفتوگو با «ایران» از وضعیت ترامپ میگویند
نوژن اعتضادالسلطنه
دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا ماه سپتامبر (شهریور ماه) در اولین حضورش در مجمع عمومی سازمان ملل در کسوت رئیس جمهوری امریکا، با تکرار ادعاهای همیشگی خود علیه ایران مدعی شد: «زمان آن رسیده است تمام ملتهای جهان به مقابله با رژیم بیپروای دیگری (جمهوری اسلامی ایران) بروند، رژیمی که آشکارا از مرگ امریکا، نابودی اسرائیل و نابودی بسیاری از رهبران و ملتهایی سخن میگوید که در این سالن هستند.» شاید با درک خط و خطوط او در حمایت بی چون و چرا از رژیم صهیونیستی بتوان فهمید که چرا او با وجود محکومیت قاطع جهانی، تصمیم خود مبنی بر به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی را اتخاذ کرد. علاوه بر حمایت از تلآویو اظهارات دیگر ترامپ در آن سخنرانی از جمله «کشورهای دارای حاکمیت مستقل میتوانند در کنار یکدیگر همزیستی داشته باشند و سرنوشت خودشان را کنترل کنند. ما بیش از این نمیتوانیم اجازه دهیم از ما بهرهکشی شود یا وارد توافقهایی شویم که امریکا حاصلی از آنها به دست نمیآورد» نشان میدادند که او از رویکردی ملیگرایانه و تکرو در عرصه سیاست خارجی پیروی میکند رویکردی که در تضاد با انترناسیونالیسم لیبرال مطرح شده در سخنرانیهای اوباما رئیس جمهوری سابق امریکا بود که بر لزوم همکاریها و اجماع جهانی تأکید میکرد. «ریچارد فالک» استاد حقوق بینالملل دانشگاه پرینستون و گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر در فلسطین در فاصله سالهای 2008 تا 2014 و سر «دیویدهانای» سفیر سابق بریتانیا در اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد و نماینده فعلی مجلس اعیان بریتانیا و فعال در حوزه امنیت جهانی که سالها پیش در تهران و کابل نیز حضور داشته است، در گفتوگوهایی مجزا با سؤالاتی مشابه با «ایران» نظرات خود را درباره پیامدهای وتوی اخیر قطعنامه شورای امنیت درباره وضعیت قدس توسط «نیکی هیلی» نماینده امریکا در آن شورا باوجود مخالفت همگانی سایر اعضا و تأثیر آن بر نقش و نفوذ امریکا در عرصه بینالمللی در میان گذاشتند. بدیهی است پاسخهای آنان بیانگر نگاه تحلیلگران غربی به این رویداد است و انتشار آنها به طور مشخص به معنای تأیید تمامی این دیدگاهها نیست.
ارزیابی شما درباره تأثیر تصمیم امریکا در وتوی قطعنامه پیشنهادی شورای امنیت برای رد پایتختی قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی بر ظرفیت همکاری ایالات متحده با دیگر کشورها در آینده چیست؟ آیا میتوان انتظار داشت که امریکا منزویتر از قبل شود؟
ریچارد فالک: اعتقاد دارم که رد یکجانبه قطعنامه شورای امنیت توسط امریکا درباره به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل نشانهای مهم از نقش آینده امریکا در سازمان ملل و دیگر نهادها است. هیچ کشور مهمی به نفع تصمیم ترامپ رأی نداد و از آن حمایت نکرد این در حالی است که امریکا کشورهایی که به قطعنامه رأی مثبت داده بودند را تهدید کرده بود. این واقعیت که رهبران ناتو از جمله فرانسه و بریتانیا با رأی اکثریت در شورای امنیت همسو شدند، نشان میدهد امریکا در این مورد چگونه منزوی شده است. این موضوع نشان دهنده فقدان مهارت در سیاستگذاری خارجی در واشنگتن بود. دولت ترامپ به گونهای غیر ضروری، خود سبب دامن زدن به خشونت و بیاعتبار شدن وجهه امریکا در سطح جهانی شد و نفرت جهان اسلام نسبت به امریکا را افزایش بخشید. همچنین، اجماع سازمان ملل در برابر این تصمیم جنجالی را دیدیم. تلاش ترامپ تنها ابراز ارادت به کمککنندگان مالی صهیونیست به کارزار انتخاباتیاش و تقویت رویکرد نتانیاهو بود. چرا که بر این باور است که نتانیاهو متحد جدی اوست. این موضوع میتواند در درک تصمیم احمقانه و ناخوشایند سیاسی اخیر او به ما کمک کند.
دیوید هانای: به نظر میرسد که بحث شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره مسأله قدس باعث ایجاد احساسات سختی میان امریکا با دوستان و متحدانش شود. بسیاری از آنان بشدت مخالف تصمیم ترامپ درباره قدس و به رسمیت شناختن آن به عنوان پایتخت اسرائیل و تصمیم امریکا برای انتقال سفارت آن کشور از تلآویو به قدس هستند. به نظر میرسد آسیب وارد شده به روابط امریکا با اعضایی که تصمیم اخیر آن کشور را محکوم کردند دیرپا باشد. با این حال، تجربه دیپلماتیک این را به من ثابت کرده که امریکا هرگز در درون شورای امنیت سازمان ملل متحد منزوی نخواهد شد.
اروپاییها در بسیاری از زمینهها از توافق هستهای با ایران و پیمان تغییرات اقلیمی گرفته تا اخیراً در مورد به رسمیت شناختن بیتالمقدس به عنوان پایتخت اسرائیل با ترامپ تضاد دیدگاه دارند. به نظرتان آیا باید منتظر شکافی جدی در روابط امریکا و اروپا باشیم؟ این وضعیت به کجا خواهد انجامید؟
ریچارد فالک: خیلی زود است، بخواهیم بگوییم تحرکات دیپلماتیک ترامپ به طور کلی سبب تخریب روابط میان امریکا و اتحادیه اروپا و یا دستکم تضعیف موقعیت رهبری امریکا در ناتو با توجه به اقتصاد جهانی و مسائل امنیتی خواهد شد. موضع ترامپ در قبال قدس تأیید کرد، او دیدگاهی یکجانبه و ضد انترناسیونالیستی (جهان وطنگرایی) دارد. ترامپ در عدم تأیید پایبندی ایران به برجام نیز این رویکرد را در دیپلماسی و دولت خود نشان داد. این موضوع را در عقبنشینی او از مذاکره بر سر توافق درباره چالشهای پیش روی مهاجران و کنارهگیری او از توافق تغییرات اقلیمی پاریس نیز دیدهایم. این موضوع نشان میدهد نوعی ناسیونالیسم (ملیگرایی) واپسگرا به رویکرد اصلی سیاست خارجی امریکا تحت ریاست جمهوری ترامپ تبدیل شده است. این رویکرد همزمان میتواند مخاطرات سیاسی، اقتصادی و زیست محیطی را در سطح بینالمللی افزایش دهد. در زمانی که چالشهای جهانی به راه حلی جهانی نیاز دارند رویکردهای ناسیونالیستی کنونی در واشنگتن میتواند خبر بدی برای آینده نظم جهانی باشند.
دیوید هانای: در واقع مسائل زیادی هستند که میان دولت ترامپ و قدرتهای اصلی اروپایی یعنی فرانسه، آلمان و بریتانیا بر سر آنها اختلاف نظر وجود دارد و خود سبب تشدید تنشها میشوند. با این حال، تمام این کشورها در چارچوب سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و پیمان امنیت جمعی به تعهدات خود سرسختانه پایبند هستند و فکر میکنم میتوانند اختلافات میان خود را در آن چارچوب و بستر مدیریت کنند.
اتحادیه اروپا تا چه اندازه توان نقشآفرینی و تأثیرگذاری در منازعه فلسطینیان و اسرائیل را دارد؟ آیا از قدرت و ابزارهای کافی برای کمک به بهبود روند مذاکرات صلح برخوردار است؟
ریچارد فالک: قضاوت در این مرحله دشوار است و این مسأله به اراده سیاسی بستگی دارد و این پرسش مطرح میشود که آیا اتحادیه اروپا میتواند باعث ایجاد رویکرد واحدی میان تمام کشورهای اروپایی شود و ابتکار عملی درباره روابط اسرائیل و فلسطین با توجه به حساسیتهای فلسطینی و حمایت از حق تعیین سرنوشت فلسطینیان بیابد یا خیر. سناریوی محتمل آن است که اگر هم اتحادیه اروپا موفق به ارائه ابتکار عملی برای صلحی متوازن شود، اسرائیل آن را رد کند چرا که وضعیت موجود برای اسرائیل رضایتبخش است مادامی که حمایت بی قید و شرط ایالات متحده را با خود داشته باشد.
دیوید هانای: اتحادیه اروپا در واقع میتواند نقشی در منازعه فسلطینیان و اسرائیلیها داشته باشد. چرا که در طول سالیان گذشته یکی از کمککنندگان اصلی به تشکیلات خودگردان فلسطین بوده است. اروپاییها به عنوان اعضای شورای امنیت میتوانند و باید در روند ترویج صلح فعالتر باشند. با این حال، هر تلاشی در این راستا باید با جلب حمایت امریکا باشد چرا که در غیر این صورت پایدار نخواهد ماند.
خاویر سولانا اخیراً در یادداشتی از دولتهای اروپایی خواسته بود تا دولت فلسطینی را به رسمیت بشناسند. آیا اتحادیه اروپا این تصمیم را خواهد گرفت؟ آیا اروپاییها قدس شرقی را به عنوان پایتخت فلسطینی به رسمیت خواهند شناخت؟ این موضوع چه پیامدهایی خواهد داشت و چه تأثیری بر رابطه اتحادیه اروپا و اسرائیل خواهد گذاشت؟
ریچارد فالک: چنین اقداماتی که از سوی سولانا به اتحادیه اروپا پیشنهاد شدهاند میتوانند اعتبار اروپا را تقویت کنند تا بتواند خود را به عنوان جانشین ایالات متحده به عنوان میانجیگر و واسطه برای تلاش دیپلماتیک به منظور پایان دادن به مناقشه میان اسرائیل و فلسطین مطرح کند. در عین حال، در اسرائیل به این موضوع به عنوان یک شکست سیاسی غیرقابل پذیرش نگاه میشود. چرا که چشمانداز یک چارچوب دیپلماتیک متوازن را پیش رو قرار میدهد. بدون اجماع نیروهای داخلی اسرائیل برای رد رویکرد نتانیاهو دولت اسرائیل از مشارکت در هرگونه روند صلح تازهای خودداری خواهد کرد چرا که معتقد است این روند ناسازگار با هدف اصلیتر آن رژیم یعنی تحقق ایده «اسرائیل بزرگ» خواهد بود.
دیوید هانای: به رسمیت شناختن فلسطین به عنوان یک کشور به خودی خود مسألهای برای اتحادیه اروپا در کلیت آن نیست بلکه فراتر از آن موضوعی مرتبط با کشورهای عضو آن اتحادیه به صورت انفرادی است. بر این باورم که برخی از اعضای اتحادیه اروپا دولت فلسطین را به رسمیت خواهند شناخت. کمیته روابط بینالملل مجلس اعیان بریتانیا که من نیز عضو آن هستم طرحی را ارائه داده است که بریتانیا بایستی این کار را انجام دهد. در گزارشی که ما در ماه مه گذشته درباره مسائل خاورمیانه منتشر کردیم این مسأله قید شده است. موضع اروپاییها درباره تصمیم امریکا پیرامون قدس این است که سرنوشت شهر باید در جریان مذاکرات میان فلسطینیان و اسرائیلیها تعیین و مشخص شود. تصمیم امریکا عامل اصلی در روابط اسرائیل و اتحادیه اروپا نخواهد بود چرا که هیچ دولت اروپاییای قصد پیروی از تصمیم ترامپ درباره قدس را ندارد. گسترش شهرک سازیهای یهودینشین موضوعی اصلیتر برای اتحادیه اروپا و محل اختلاف با اسرائیل است.
آیا به نظرتان در میان مدت ممکن است اتحادیه اروپا سفر مقامهای اسرائیلی از جمله نتانیاهو را به کشورهای اروپایی ممنوع کند یا آنکه برای آنان به نشانه اعتراض ویزا صادر نکند؟
ریچارد فالک: البته از لحاظ فنی امکانپذیر است اما بعید است که اجرایی شود. تردیدی جدی وجود دارد که آیا اتحادیه اروپا میخواهد سطح تنشها با اسرائیل را با اقدامی چون رد صدور ویزا برای سفر مقامهای اسرائیلی افزایش دهد یا خیر. در آن صورت روابط اقتصادی و تجاری اتحادیه اروپا با اسرائیل قطع خواهند شد بخصوص با توجه به پیشینه اروپاییها که معمولاً روابط خصمانهای با یهودیان در طول تاریخ داشتهاند.
دیوید هانای: من فکر نمیکنم که اتحادیه اروپا ممنوعیت سفر برای نخست وزیر اسرائیل را اعمال کند. با این حال، اختلاف نظرهایی جدی بر سر سیاستگذاریها ممکن است وجود داشته باشد. نیاز به تداوم گفتوگو میان اروپاییها و اسرائیلیها در تمام سطح وجود دارد.
به نظر میرسد بنبستی در منازعه اسرائیل و فلسطین ایجاد شده است. به نظرتان این موضوع در نهایت به کجا خواهد انجامید؟
ریچارد فالک: من این بنبست را وضعیتی پایدار در آینده قابل پیشبینی میبینم. اسرائیل به گسترش شهرک سازیهای یهودینشین در اراضی اشغالی فلسطینی ادامه میدهد و ساختار آپارتاید تبعیضآمیز و کنترل بر مردم فلسطین را در کلیت خود حفظ خواهد کرد. فلسطین که توسط تشکیلات خودگردان فلسطینی نمایندگی میشود، به دیپلماسی برای کسب حمایت و منزویتر کردن اسرائیل ادامه میدهد. این تلاشها به منظور بهرهگیری از حقوق بینالملل برای تقویت اجماع بینالمللی به منظور توجه به مبارزات ملی فلسطینیان و خواستههای آنان خواهد بود. اختلاف نظرها به قدری زیاد هستند که غلبه بر وضعیت دشوار خواهد بود و اسرائیل کماکان با تکیه بر قدرت سخت خود وضعیت را کنترل خواهد کرد.
دیوید هانای: در گذشته اغلب اوقات بنبست بر سر مناقشه اسرائیلی – فلسطینی در جریان بوده است. مهم آن است که این موضوع را نپذیرید و برای غلبه بر آن کار کنید.
شورای امنیت تمهیداتی را برای امکانپذیری نشستهای اضطراری در نظر گرفته است که اخیراً نیز درباره مسأله قدس مطرح شد. آیا به نظرتان سایر اعضای شورای امنیت در آینده نزدیک به اقداماتی چون برگزاری جلسات اضطراری نقش امریکا را در آن نهاد به چالش خواهند کشید؟ آیا توان و قدرت این کار را دارند؟
ریچارد فالک: شورای امنیت سازمان ملل متحد با توجه به رویههایش نهادی انعطاف پذیر است با این حال، ارزیابی من آن است اعضایی که نسبت به موضع فلسطینیان در قبال مسأله قدس سمپاتی و گرایش مثبت دارند، این موضوع را تعمیم نمیدهند و خواستار اعمال فشار بیشتر نخواهند بود. هنوز مشخص نیست که آیا سازمان همکاری اسلامی انرژی بیشتری را برای اجماع به منظور همکاری بیشتر برای مبارزه در راه رسیدن به خواستههای فلسطینیان صرف خواهد کرد یا خیر. همچنین، موضوع دیگر آن است که آیا روابط میان ایران و کشورهای عربی شورای همکاری خلیج فارس و اسرائیل تحت کنترلی منطقی باقی خواهد ماند یا نه؛ احتمالاً این موضوع است که آینده قدس به عنوان یک مکان مقدس برای مسلمانان را تعیین خواهد کرد.
دیوید هانای: قوانین شورای امنیت اجازه برگزاری جلسات اضطراری را میدهند و ایالات متحده نمیتواند از این اقدامات جلوگیری کند چرا که یک مسأله رویهای است و وتو به آن ارتباطی ندارد. جلسه اخیر برای بحث درباره وضعیت قدس نیز به وضوح این را نشان داد.
رأی وتوی اخیر امریکا در افکار عمومی بینالمللی چه تأثیری خواهد داشت؟ آیا به تخریب وجهه امریکا منجر خواهد شد؟
ریچارد فالک: حافظهها کوتاه مدت هستند و وتوی قطعنامه شورای امنیت توسط امریکا و رویکرد بیرحمانه آن نسبت به نظر اکثریت اعضا احتمالاً به تنهایی تأثیر زیادی بر افکار عمومی بینالمللی و حتی اعتبار امریکا نخواهد گذاشت. با این حال، همان طور که پیشتر اشاره کردم، رویکرد ترامپ مانند مواردی چون تغییرات اقلیمی و موضوع مهاجران نشان داده است که خط مشی یکجانبه گرایانه و غیر قابل پذیرشی درباره مسائل بینالمللی است. تأثیر انباشته شده این چارچوب دیپلماتیک امریکا سبب تضعیف نفوذ و شهرت امریکا شده و در صورتی که ترامپ این سیاست را تغییر ندهد سبب تسریع روند کاهش نفوذ و تأثیرگذاری در آینده خواهد شد.
دیوید هانای: نظر گستردهتر جامعه بینالمللی درباره سیاستهای امریکا به عوامل متعددی بستگی دارند و شکل میگیرند. تصمیم اخیر امریکا درباره قدس بدون تردید تأثیری منفی خواهد داشت.
آیا به نظرتان ممکن است در آینده حق وتو به پرسش گذاشته شود آیا این حقی غیر عادلانه و غیرمنصفانه نیست که امریکا به طور یکجانبه با آرای اکثریت اعضای شورای امنیت مخالفت میکند؟
ریچارد فالک: قطعاً در جامعه مدنی حق وتو که توسط پنج عضو دائم شورای امنیت اعمال میشود، با رویکردی انتقادی و موشکافانه مورد بررسی قرار خواهد گرفت. برخی از کشورها به طور خاص ترکیه خواستار اصلاح شورای امنیت شدهاند. «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهوری آن کشور بارها این شعار را مطرح کرده است که «جهان بزرگتر از صرف پنج عضو» است. در همین حال، محتمل به نظر نمیرسد که هیچ یک از اعضای دائم شورای امنیت حاضر به کنار گذاشتن حق خود در رابطه با وتو شوند چرا که این وضعیت مرتبط با میزان نفوذ خواهد بود. نظام و قوانین رأیگیری در شورای امنیت بدون تأیید تمام پنج عضو دائم شورای امنیت تغییری نخواهد کرد.
دیوید هانای: حق وتو در منشور سازمان ملل متحد تنظیم شده است و همچنان ادامه خواهد یافت مگر آن که زمانی اجماعی برای تغییر منشور حاصل شود.
حق وتو براساس اندیشه برتری صلح بر عدالت در اختیار ۵ عضو دائم شورای امنیت قرار گرفته است. این در حالی است که کارشناسان میگویند اقدام ترامپ تهدید کننده صلح است. آیا به نظرتان در این مورد استفاده حق وتو دچار پارادوکس نشده و امریکا درست برخلاف هدف اصلی وتو از آن استفاده نکرده است؟
ریچارد فالک: مطمئناً میتوان نتیجه گرفت که استفاده اخیر امریکا از حق وتو بشدت غیر مسئولانه بوده است. در همین حال، مهم است بدانیم که حق وتو برای پنج کشور به منظور تضمین مشارکت کشورهای پیشروی جهانی در امور سازمان ملل متحد برای غلبه بر ضعفهای مهم جامعه بینالملل بوده است. به عبارت دیگر، حق وتو یک امتیاز ژئوپولیتیک بر مبنای این انتظار و فرض کاذب بود که پنج عضو دائم شورای امنیت با همکاری یکدیگر صلح را تضمین میکنند آن گونه که در همکاری با یکدیگر در جنگ جهانی دوم این کار را برای شکست دادن فاشیسم انجام دادند.
دیوید هانای: استفاده از حق وتو به امریکا محدود نمیشود. از این حق سایر دولتها نیز به طور مکرر به شکلی متناقض استفاده کردهاند مثلاً زمانی که روسیه و چین قطعنامههای مرتبط با صلح در سوریه را وتو کردند.
در پایان آیا فکر میکنید جامعه بینالمللی و اعضای سازمان ملل و شورای امنیت میتوانند برای مقابله با امریکا به اجماع برسند؟ چه موانعی در این مسیر وجود دارند؟
ریچارد فالک: بعید است که اجماعی بر سر موضع ضد امریکایی در آینده قابل پیشبینی امکانپذیر باشد. رقابتهای منطقهای و بینالمللی برجستهای وجود دارند که اختلاف نظر بین دولتهای دارای حاکمیت را ایجاد میکنند که وابسته به موافقت یا عدم موافقت با امریکا و موضع آن کشور نیستند. در همان حال، درباره مسائلی که دغدغه مشترک جهانی پیرامون آنها وجود دارد همانند مسأله اقلیمی، مهاجران و تجارت بینالمللی به احتمال زیاد رژیمهای بینالمللی چارچوب اهداف همکاری مشترکی را بدون مشارکت امریکا تدوین خواهند کرد.
چنین تغییراتی در روابط بینالمللی میتواند سبب انزوای بیشتر امریکا و خروج ترامپ از چارچوب حل مشکلات جهانی با استفاده از همکاری بینالمللی شود. در این راستا، مسأله قدس تنها نمونهای از سبک بازسازی روابط بینالمللی مدنظر ترامپ و نگاه خاص او به امریکا به عنوان یک کشور مستقل و نوع رابطه آن با سازمان ملل و جامعه بینالمللی است. اکنون رویکرد امریکا همکاری در جهت محافظت از آینده بشر را در معرض ضعف جدی قرار داده است.
دیوید هانای: من اعتقاد ندارم اجماعی کلی برای مقابله با امریکا در سازمان ملل متحد امکانپذیر یا مطلوب باشد حتی اگر ممکن است لازم باشد. برای مثال، درباره حمایت از برجام واقعیت آن است مادامی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی تأیید کرده که ایران به مفاد برجام پایبند بوده است باید به حمایت از این توافقنامه ادامه داد. جامعه بینالمللی نیازمند مشارکت فعال امریکاست اگر واقعاً بخواهد به ظرفیتهای کامل خود دست یابد.
ارسال نظر