|
|
امروز: دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۰
کد خبر: ۱۹۳۰۷۰
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۹۶ - ۱۴:۲۱
برای مثال روز اولی که حمله صرع به همسرم دست داد، داشتم از ترس سکته می‌کردم. جالب است بدانید که در آن وضعیت مادر همسرم هم کوتاه نمی‌آمد، همچنان به بنده می‌گفت تو حرصش دادی یا چیزی گفتی که دخترم ناراحت شده است.
این روزها در اغلب جوامع بشری نرخ طلاق افزایش یافته است. هر یک از کارشناسان درباره شدت گرفتن این پدیده دلایل ویژه خود را مطرح می‌کنند. در این میان برخی از زوج‌ها نیز به دلیل بروز بیماری یا برخی مسائل که قبل‌تر در زندگی وجود نداشت، تصمیم به طلاق می‌گیرند. در این شرایط «بر اساس ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی، مرد هر زمان كه بخواهد بدون هیچ‌دلیلی می‌تواند همسرش را به شرط پرداخت تمام حق و حقوقش طلاق دهد. در این راستا یكی از مواردی كه مرد به راحتی و بدون هیچ ‌چون و چرایی می‌تواند همسرش را طلاق دهد، ابتلا به برخی بیماری‌ها قبل یا بعد از ازدواج است. این در حالی است كه به گفته كارشناسان حقوق قانون درباره حقوق زن‌ها در این‌باره با قدرت عمل نكرده است. بنابراین طبق اصلاحیه همین قانون زن فقط تحت شرایط ویژه و در صورت اثبات ادعایش می‌تواند دادخواست طلاق دهد. حال با توجه به شیوع برخی بیماری‌های كشنده و خطرناك از جمله ایدز، هپاتیت و... كه عموما غیرقابل درمان یا دیردرمان هستند و خطر جانی دارند، اگر مردی مبتلا به این قبیل بیماری‌ها باشد یا در طول زندگی گرفتار چنین بیماری‌هایی شود، قانون تكلیف ویژه را برای زن مشخص نكرده و سكوت اختیار كرده است. به همین دلیل تنها راه نجات زن را در اثبات عسر و حرج می‌داند.»

درخواست طلاق‌ از سوی زوج یا زوجه به دلیل کتمان کردن بیماری یا بیماری‌های همسر و بروز آن بعد از ازدواج تا حدی قابل قبول است. از سوی دیگر نمی‌توان فردی را که تمایل به ادامه زندگی با شریک زندگی خود ندارد به ادامه زندگی مجبور کرد. طلاق هم برای همین مسائل است تا در موقع بحرانی مرد و زن آزادی عمل داشته باشند و بتوانند خود را از مخمصه‌ای که بدون اطلاع گرفتار آن شده‌اند، نجات دهند. این در حالی است که وجود عشق و علاقه به زندگی و همسر جلو بسیاری از این‌گونه تصمیمات را می‌گیرد. برای مثال وقتی یک فرد متمول ورشکست می‌شود بی‌شک زنی که به دلیل وضعیت مالی مناسب همسر او شده دیگر توان تحمل شرایط جدید را ندارد و به دنبال بهانه برای طلاق می‌گردد. باید دانست که این طرز تفکر منفعت‌طلبانه و دیدگاه ابزاری به افراد از لحاظ اخلاقی مناسب نیست. هرچند از لحاظ قانونی ازدواج یک قرار داد محسوب می‌شود و در شرایط ویژه یکی از زوج‌ها می‌تواند آن قرار داد را لغو کند.

وقتی افراد بازیچه بیماری دیگران می‌شوند

چندی قبل در دادگاه یک مرد جوان درخواست طلاق داده و به دنبال انجام کارهای قضائی‌اش بود. او درباره چرایی درخواستش به خبرنگار «آرمان» می‌گوید: قبل از ازدواج، همسرم و خانواده‌اش بیماری صرع او را از بنده پنهان کردند و به این شکل ما ازدواج کردیم. برای مثال روز اولی که حمله صرع به همسرم دست داد، داشتم از ترس سکته می‌کردم. جالب است بدانید که در آن وضعیت مادر همسرم هم کوتاه نمی‌آمد، همچنان به بنده می‌گفت تو حرصش دادی یا چیزی گفتی که دخترم ناراحت شده است. او ادامه داد: بعد از گذشت مدتی تعداد حمله‌های صرع بیشتر شد تا اینکه یک روز همسرم گفت که از کودکی به بیماری صرع مبتلا بوده است. این مرد جوان تاکید کرد: برای همسرم احترام قائلم، اما از اینکه او و خانواده‌‎اش در این مدت مرا بازی داده و با روح و روانم بازی کرده‌اند، ناراحت هستم. به گفته او بیماری صرع چندان حاد نیست و با مصرف یک قرص در روز می‌توان آن را کنترل کرد، اما این بیماری ارثی است و به فرزندم نیز سرایت می‌کند.

وسواس، منشأ مشکلات یک خانواده

فاطمه به خبرنگار «آرمان» می‌گوید: همسرم بیش از حد در مورد تمیز بودن اشیاء و محیط زندگی حساس است. این حساسیت او باعث شده که به بیماری‌هایی همچون ام اس و آرتروز مبتلا شود. به گفته او همسرم نسبت به اطراف حساس‌ است و روزبه‌روز نیز ناتوان‌تر و ایرادگیرتر می‌شود. دیگر نمی‌توانم این رفتارهایش را تحمل کنم. این زن می‌گوید: دو پسر 15‌ساله و هشت‌ساله دارم با وضعیت پدرشان نمی‌دانم چه تصمیم مناسبی برای ادامه زندگی بگیرم. برای مثال این شدت وسواس همسرم باعث شده تا در روز چند بار با فرزندانم دعوا کند و از همه چیز ایراد بگیرد. فرزندانم در سنین نوجوانی هستند و این گونه رفتارها در شخصیت آنها تاثیرات سوء دارد. از سوی دیگر اموال و دارایی‌هایش را نزد خانواده‌اش نگهداری می‌کند و نمی‌توان در مخارج خانه و هزینه مدرسه بچه‌ها روی او حساب باز کرد. به گفته فاطمه: این نبود شفافیت در رفتارهای همسرم و خساستش زندگی را برای من و فرزندانم غیرقابل تحمل کرده است.

رعایت بهداشت، متضمن‌ زندگی زناشویی

بر اساس گفته‌های روانشناسان رایحه و موسیقی هیچ‌گاه از ذهن افراد حذف نمی‌شود و فرد هر وقت که اراده کند می‌تواند لحظات و رایحه مورد‌نظر را یادآوری کند. سمیه به کلینیک مشاوره مراجعه کرده و تنها مشکلش را بوی بد دهان و تن همسرش می‌داند و می‌افزاید: هر وقت که این مساله را به او تذکر می‌دهم در خانه جنجال به پا می‌شود و همین مساله زندگی را برایم جهنم کرده است. به گفته او شغل همسرم آزاد است و من هم شرایطش را درک می‌کنم، اما اینکه بعد از کار دوش بگیرد و برای درمان دندان‌هایش به دندانپزشک مراجعه کند، خواسته زیادی نیست. به گفته او به دلیل شغلش دستانش همیشه روغنی و سیاه است، بارها از او خواهش کردم که قبل از مهمانی حمام برود، اما او نه تنها گوش نمی‌دهد، بلکه لج کرده و با سر و وضع آشفته به مهمانی می‌آید.

صداقت، پایه تشکیل زندگی مشترک

یک روانشناس درباره وجود برخی تفاوت‌ها یا بیماری‌‎ها در بروز طلاق به «آرمان» می‌گوید: برخی از زوج‌ها در موقع ازدواج بیماری روحی یا روانی خود را پنهان می‌کنند. برای مثال اگر خانم یا آقا سابقه بیماری روانی داشته باشد به فرد مورد نظر گفته نمی‌شود و بعد از مدتی این مساله در زندگی مشترک نمایان می‌شود و همین مساله نوعی حیله‌گری محسوب می‌شود. در این شرایط از لحاظ قانونی نیز فرد مجاز به طلاق است. امیر هوشنگ مهریار می‌افزاید:‌ در برخی مواقع نیز بعد از ازدواج مسائل غیرقابل پیش‌بینی همچون ناباروری همسر، عدم تمکین همسر از لحاظ جنسی و... روابط را به طلاق می‌کشاند. به گفته او برخی از خطرات روابط را تهدید می‌کنند. به عبارت دیگر برخی از افراد مشکلات جسمی و روانی را در ازدواجشان مخفی می‌کنند. در حالی که بروز این مشکلات بعد از ازدواج بر روابط زوج‌ها تاثیرگذار است. در این میان باید تاکید کرد که اگر روابط از روی عشق، علاقه و شناخت کافی برقرار شود، طبیعتا این گونه مسائل منجر به طلاق نمی‌شود. این روانشناس تاکید می‌کند: در اغلب روابط به‌دلیل ملاحظات شکل گرفته شاهد درخواست طلاق به دلایل مختلف هستیم. مهریار می‌افزاید: از لحاظ شرعی هم وقتی یکی از زوج‌ها نازا باشد یا از قدرت جنسی مناسب برخوردار نباشد، شرع به دیگری اجازه درخواست طلاق را داده است. بنابراین بروز این مسائل در زندگی مشترک طبیعی است. در حالی که می‌توان با استفاده از فناوری‌های جدید در علم پزشکی بسیاری از مشکلات را برطرف کرد. برای مثال وقتی خانمی به دلیل بوی بد همسرش تقاضای طلاق می‌دهد، باید تاکید کرد که او به دنبال بهانه برای طلاق گرفتن است. باید دانست که برخی افراد به دلیل ملاحظات ویژه با فرد ازدواج می‌کنند، اما با گذشت مدتی متوجه می‌شوند که در زندگی به اهداف خود نمی‌رسند و به بهانه‌تراشی می‌پردازند. همچنین مهریار تاکید می‌کند: برخی از افراد حساس هستند و مسائل کوچک را دلایل تصمیم به طلاق خود می‌دانند. در دنیای امروز هرگونه نارسایی و بیماری افراد قابل کنترل و پیشگیری است. این روانشناس می‌افزاید:‌ وقتی روابط زوج‌ها بر علایق عاطفی عمیق و شناخت کافی استوار باشد، این گونه بهانه‌تراشی‌ها چندان طبیعی نیست. برای مثال در گذشته بسیاری از ازدواج‌ها با تصمیم خانواده انجام می‌شد و در بسیاری از موارد مرد می‌توانست مسائل کوچک را بهانه کرده و زن را طلاق دهد. در واقع برای حفظ حمایت زنان در قوانین تصمیم‌گیری‌های یک طرفه بوده است. در شرع اسلام با تدوین مهریه تلاش شده تا جلو این تصمیمات گرفته شود. مهریار می‌گوید: برای مثال وقتی زن بعد از ازدواج متوجه بیماری صرع یا هر بیماری جسمی یا روحی غیرقابل درمان همسرش شود، نمی‌توان از او توقع داشت که فداکاری کرده و تا آخر عمر با فرد مبتلا به بیماری زندگی کند. این در حالی است که در برخی مواقع بیماری‌ها با عواقبی همچون از دست دادن شغل، ناتوانی در انجام برخی فعالیت‌ها، بروز اتفاقات ناگوار در زمان بیماری و... همراه است. به عبارت دیگر مسائلی بروز می‌کند که طلاق در آن شرایط مجاز است. به گفته او در جامعه ما بسیاری از خانواده‌ها بیماری روانی پسرشان را پنهان کرده و بر این باور هستند که بیماری فرد با ازدواج درمان می‌شود؛ غافل از اینکه بعد از گذشت مدتی نه تنها بیماری فرد درمان نمی‌شود، بلکه همسر او دیگر توان ادامه زندگی با او را ندارد. در این موارد از بعد قانونی و اخلاقی هیچ ‌دلیلی برای ادامه زندگی وجود ندارد، مگر دلایل ویژه‌ای همچون وجود فرزند و... .


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین