ترامپ در خیابان ریگان

ترامپ که همچون ریگان پیشینه بازیگری دارد، چهلمین رئیس جمهوری آمریکا را الگوی خود قرارداده و در شبیه سازی دهه 60 شمسی، راهبرد امنیت ملی را صلح از طریق قدرت تعریف کرد.

 دونالد ترامپ مهرماه امسال به بنیاد هریتیج که فعالانه در دوران انتخاباتی از او حمایت می کرد، سخنرانی کرد و با شمردن چالش هایی که کشورش با آن روبرو است، گفت: مانند رونالد ریگان به صلح از طریق قدرت اعتقاد دارم.
وی در این سخنرانی به موضوعاتی همچون مهاجرت به آمریکا،اولویت های آمریکابدون توجه به نظرات دیگر کشورها، خروج ازپیمان های بین المللی که منافع آمریکا را تامین نمی کند و تحکیم روابط قبلی و ساخت دوستی های جدید بر اساس منافع و اهداف مشترک پرداخت.
هربرت مک‌مستر مشاور امنیت ملی کاخ سفید هم یک ماه پس از این سخنرانی در مجمع دفاع ملی ریگان به شباهت های ترامپ و ریگان اشاره کرد و سرسختی در برابر رژیم ها و کشورهای یاغی و سرکش را یکی از آن ها دانست.
نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد هم در سخنرانی در بنیاد هریتیج اشاره کرد که ریگان زمانی نه چندان دور میراث دار یک توافق کنترل تسلیحات میان واشنگتن و مسکو بود که رییس جمهوری قبل از او، آن را به مذاکره گذاشته بود.
او افزود: آن موقع، متحدان آمریکا از اعتبار آمریکا حرف می زدند و رسانه ها هشدار می دادند که اگر رئیس جمهوری به توافق پایبند نماند جنگ خواهد شد.
هیلی ادامه داد:رئیس جمهور ریگان به مذاکره با مسکو ادامه داد اما از موضع قدرت. اصلی که ریگان می فهمید این بود که نمایش قدرت و رهبری آمریکا جهان را امن تر می کند.
همسو با این اظهارات پراکنده، دونالد ترامپ روز دوشنبه (28 آذرماه 1396) استراتژی جدید امنیت ملی آمریکا را رونمایی کرد که دارای چهار ستون است و گفت: ما باید از مردم و امریکا حفاظت کنیم و برای اولین بار امنیت ملی ما حفاظت از مردم امریکا در خانه را در بر می گیرد.
ترامپ افزود: براین اساس، با ساختن دیواری در مرز جنوبی از ورود مهاجران غیرقانونی ممانعت می کند.همچنین استراتژی جدید باایدئولوژی تندروی اسلامی مبارزه می کند و اجازه ورود آن به آمریکا را نمی دهد.
وی ادامه داد:شکوفایی اقتصادی برای نخستین بار در قالب امنیت ملی دیده می شود، اصلاحات مالیاتی و قانونی را در بر می گیرد و جلوی قراردادهای تجاری غیرعادلانه و دزدی تکنولوٰژی از امریکا را می گیرد.
رئیس جمهوری آمریکا برای چندمین بار به «برقراری صلح از طریق قدرت» اشاره کرد و آن را سومین ستون استراتژی جدید امنیت ملی خود دانست.
ترامپ گفت: ضعف، مطمئن ترین راه شکست است و ما به سمت قوی کردن قدرت دفاعی و مدرن کردن ارتش حرکت خواهیم کرد. این استراتژی، دفاع در برابر حملات سایبری و الکترومغناطیسی را در بر می گیرد و تجاوزهای سیاسی و اقتصادی را به عنوان تهدید می شناسد.
وی افزایش نفوذ آمریکا در دنیا را ستون چهارم استراتژی جدید دولتش برشمرد و گفت این رهبری و نفوذ از خانه شروع می شود. ما با کسانی که با ما هم هدف هستند متحد می شویم و شراکت های جدید می سازیم. اجازه نمی دهیم ایدئولوژی های غیرانعطاف پذیر مانع رشد ما شوند.
استراتژی صلح از طریق قدرت، برای نخستین بار توسط رونالد ریگان رئیس جمهوری سال های 1981 تا 1989 میلادی (1359 تا 1367شمسی) آمریکا مطرح شد.
در طی دو دوره ریاست جمهوری، ریگان بودجه دفاع ملی را 35 درصد افزایش داد و در عین حال کوشید رابطه کشورش را با اتحاد جماهیر شوروی بهبود بخشد. او برای کاهش موشک های میان برد اتمی با شوروی آن زمان وارد مذاکره شد و علیه تروریسم هم اعلام جنگ کرد.
یکی از وقایع آن دوران، حمله به لیبی پس از حادثه تروریستی به یک کلوپ شبانه در برلین غربی بود که می گفتند شواهد نشان از دخالت لیبی در این ماجرا دارد.
ترامپ هم بارها مبارزه با تروریسم را مطرح و در حالی که می دید داعش نفس های آخر را در عراق و سوریه می کشد، موضوع مبارزه با داعش را پررنگ کرد و کوشید تا نشان دهد او به این موفقیت دست یافته است.

او همچنین از این موضوع استفاده کرد و نخستین سفر خارجی خود را عربستان انتخاب کرد.کشوری که خودمتهم به حمایت ازگروه های تروریستی است و به این شکل شکست خود در حمایت از داعش را با موضوع مقابله با نفوذ منطقه ای ایران پوشاند.
او توانست با این اهرم که ریگان هم در جنگ تحمیلی ایران و عراق برای فروش سلاح از آن استفاده کرده بود، قرارداد 460میلیارددلاری برای فروش تجهیزات نظامی با عربستان منعقد کند و در رقص شمشیر امرای این کشور عربی، آن ها را که سرمست پشتیبانی ظاهری و وعده برتری منطقه ای شده بودند، همراهی کند.

پس ازسفر ترامپ به عربستان، مفسرفاکس نیوز سخنرانی او را شجاعانه و مواضعی اصولی علیه تروریسم نامید و در مقایسه با سیاست خارجی دونالد ترامپ نوشت: ریگان در ژوئن 1982 با شوروی و چرچیل در می 1940 با نازی ها مواجه شد.
او می نویسد ترامپ این مساله را جهانی کرد و متحدان خود را برای مقابله با تروریسم سوار یک هواپیما کرد.

ریگان همچنین شعار خود را توانمند کردن ملت آمریکا و کاهش وابستگی آن ها به دولت تعیین کرده بود. او قوانینی را برای جلوگیری از تورم، افزایش فرصت های شغلی، رشد اقتصادی و توانمندی دفاع ملی در کنگره به تصویب رساند.
رئیس جمهوری آمریکا مالیات را کاهش داد و با وجود این که هزینه توانمندی نیروهای دفاع ملی، سبب کسر بودجه در کشور شد، حاضرنشد مالیات را افزایش دهد.
در سال 1986 رونالد ریگان سبب تصویب قانونی شد که بسیاری از معافیت های مالیاتی را از میان می برد و بسیاری از افراد کم در آمد را از پرداخت مالیات معاف می کرد.

از دیگر موضوعات دوره ریگان، اعزام ناوها در طی جنگ ایران و عراق به خلیج فارس بود و کوشید تا قیام های ضد کمونیستی در آمریکای مرکزی، آسیا و آفریقا را حمایت کند.
کایرن ک. اسکینر استاد تاریخ و علوم سیاسی دانشگاه کارنگی، سرهی کودیلیا فارغ التحصیل دکتری از دانشگاه جان هاپکینز در بالتیمور، بروس بونو دومسکیتا استاد سیاست دانشگاه نیویورک و کاندولیزا رایس وزیر خارجه پیشین آمریکا کتابی به نام « استراتژی مبارزه انتخاباتی» نوشتند و در آن به مباحث دوران ریگان و یلتسین پرداخته اند.

آن ها نوشته اند پیشنهادات ریگان درسال 1980 فرضیات متعارف راهبردی و اقتصادی را از اساس به چالش کشید. ریگان به رأی دهندگان آمریکایی گفت رهبران آمریکا از جمله کارتر، چند دهه است که درک کاملاً اشتباهی از جنگ سرد دارند.
این موضوع به کرات در سخنرانی های دونالد ترامپ هم مشاهده شده است به گونه ای که اوباما و دولت او را فاقد شناختن واقعیت های جهانی و منافع آمریکا معرفی کرده است.
در کتاب فوق آمده است ریگان به رأی دهندگان گفت آنها باید بین استراتژی افزایش توان تسلیحاتی و هدف همکاری دوستانه بااتحادجماهیر شوروی فرق قائل باشند و این جمله او در حقیقت قلب تفسیرش از شعار محافظه کاران، یعنی'صلح از طریق افزایش قوا' را تشکیل می داد.
کتاب استراتژی مبارزه انتخاباتی به سخنرانی ریگان در جمع پیش کسوتان جنگ های خارجی در 18 اوت 1980 در شیکاگو هم اشاره می کند که گفته بود «در حقیقت، خواسته من این است که تا حد امکان قوی شویم طوری که هیچ ملتی جرأت شکست و زیر پا گذاشتن صلح و آرامش ما را نداشته باشد. صلح جهانی باید اولویت شماره یک ما باشد. اولین وظیفه دولتمردان باید حفظ صلح باشد طوری که به مرگ مردان شجاع در میدان نبرد نیازی نباشد. اما نباید صلح را به هر قیمتی به دست آوریم. ما صلح با تحقیر و تسلیم تدریجی را نمی پذیریم.»

امضای اصلاح قانون کنترل مهاجران در سال 1986 هم اقدام دیگر رونالد ریگان بود. او به کارگیری آگاهانه مهاجران غیرقانونی را قابل پیگرد دانست و کارفرمایان را مستلزم تایید وضعیت کارکنان مهاجر خود کرد.
ترامپ هم به موضوع مهاجرت پرداخته و با پافشاری بسیاری از مهاجران را اخراج و صدور ویزا به اتباع چند کشور را متوقف کرد. او همچنین انسداد مرزها را بسیار جدی مطرح کرد و تمام تلاش خود را به کار گرفته است تا از این طریق بخش زیادی از مهاجران آمریکای لاتین و مکزیکی تبار را متوقف کند.

با این حال ترامپ یک تفاوت آشکار با رهبر فکری خود یعنی رونالد ریگان دارد و آن متهم بودن به ارتباط پنهانی با روسیه است. اتهامی که تحقیق درباره آن همچنان ادامه دارد و تاکنون چند نفر از مقامات کاخ سفید از جمله نخستین مشاور امنیت ملی ترامپ را بلعیده است.

تداوم ریاست جمهوری ترامپ در دوره نخست در هاله ای از ابهام قرار گرفته و به سرانجام رسیدن این تحقیقات، شاید به توقف اجباری او در دور دوم منجر شود.