کد خبر: ۱۸۸۳۸۰
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۶ - ۱۶:۴۳
در زلزله يكشنبه‌شب گذشته، علاوه بر مسكن‌مهر، كه پروژه‌هاي جديدي محسوب مي‌شود و بايد ايمني بيشتري از ساختمان‌هاي قديمي داشته باشد، بيمارستان امام‌خميني سرپل ذهاب كه فقط 8 ماه از بهره‌برداري آن مي‌گذرد تخريب شد و گروهي از بيماران جان دادند. بيمارستان، بايد امن‌ترين محل در آن شهر باشد، آن‌هم بيمارستان نوساز كه لابد بايد با فناوري جديد و تكنولوژي قرن بيست و يكم ساخته شده باشد...
 اطلاعات نوشت:از زلزله مهيب استان كرمانشاه قريب يك هفته مي‌گذرد. اين زلزله تاكنون بيش از 450 كشته و 8 هزار زخمي برجا گذاشته است. از زلزله بزرگ بم درست 14 سال مي‌گذرد، اما گويي زلزله بم چندان درس بزرگي براي ايمن كردن كشور نداشته است.

زلزله كرمانشاه با زلزله بم تفاوت اساسي داشت. در زلزله كرمانشاه و سرپل ذهاب كانون زلزله در منطقه شهري نبود بلكه دست كم 22 كيلومتر با نقاط جمعيتي فاصله داشت.

زلزله بم دقيقاً در مركز شهر رخ داد و براي همين از 70 هزار نفر جمعيت شهر 43 هزار نفر را كشت. يعني 61 درصد جمعيت شهر كشته شدند. اگر چنان زلزله‌اي در يك شهر پرجمعيت رخ مي‌داد، معلوم نبود چه فاجعه‌اي اتفاق مي‌افتاد. و اكنون نيز،‌ اگر چنان زلزله‌اي در يك كانون پرجمعيت رخ دهد،‌معلوم نيست چه خواهد شد... تصور اين‌كه 60 درصد جمعيت يك شهر ميليوني زير آوار بمانند چه‌قدر وحشتناك است!

در زلزله يكشنبه‌شب گذشته، علاوه بر مسكن‌مهر، كه پروژه‌هاي جديدي محسوب مي‌شود و بايد ايمني بيشتري از ساختمان‌هاي قديمي داشته باشد، بيمارستان امام‌خميني سرپل ذهاب كه فقط 8 ماه از بهره‌برداري آن مي‌گذرد تخريب شد و گروهي از بيماران جان دادند. بيمارستان، بايد امن‌ترين محل در آن شهر باشد، آن‌هم بيمارستان نوساز كه لابد بايد با فناوري جديد و تكنولوژي قرن بيست و يكم ساخته شده باشد...

اين رخداد به قدري غيرطبيعي بود كه اعتراض شخص اول اجرايي كشور را برانگيخت. رئيس جمهوري در جلسه چهارشنبه هيأت دولت گفت:‌ اينكه خانه خود مردم در منطقه سرپل ذهاب سالم مانده و ساختمان‌هاي دولتي تخريب شده، نشانه وقوع فساد است و مشخص است كه در بخش پيمانكاري ساختمان فساد وجود داشته است. آقاي روحاني يك روز قبل، يعني سه‌شنبه پس از رويت عيني مناطق زلزله‌زده در جلسه شوراي اداري كرمانشاه درباره مسكن‌مهر سرپل ذهاب همين سخن را گفت و افزود: كه ساختماني شخصي‌ساز در چند متري مسكن‌مهر سالم مانده و حتي شيشه‌هاي آن نشكسته است اما مسكن مهر ويران شده است. اين نشان مي‌دهد دولت‌ها نبايد به اين كارها وارد شوند بلكه بايد امور مردم به مردم وا گذاشته شود...

تأكيد رئيس جمهوري دوبار در دو روز پياپي به وجود فساد در بخش دولتي از دو منظر حائز توجه است. منظر اول، وجود فساد در دولت‌ها كه بايد با همه ابزارهاي ممكن ريشه‌كن شود و منظر دوم، شفافيت و صراحت دولت در اعتراف به فساد كه بايد اين شفافيت تقويت شود.

در تعريف «دولت» انديشمندان علوم انساني و سياسي، صفات و ويژگي‌هاي مختلفي را محور گرفته‌اند. برخي دولت را حائز ويژگي اداره مطلوب امور جامعه مي‌دانند برخي دولت را با محور يگانه‌ نهادي كه حق به كارگيري خشونت مشروع (پليس) را دارد، تعريف مي‌كنند. برخي دولت را،‌ نهادي كه سازمان اداري (بوروكراسي) را هدايت مي‌كند، تعريف مي‌كنند. با همه اين احوالات در تعريف ايراني دولت بايد وجه «فراموشكاري» را از ياد نبرد. دولت‌هاي ما، از آدم‌هاي فراموشكاري به‌وجود مي‌آيند كه به محض اين‌كه زلزله بزرگي رخ مي‌دهد، يادشان مي‌آيد كه كشور روي گسل است، به محض اينكه پلاسكو آتش‌ مي‌گيرد، يادشان مي‌آيد برج‌هاي تهران ايمني ندارد، به محض وقوع سيل‌هاي ويرانگر در شمال يادشان مي‌آيد جنگل‌ها تخريب شده و پديده انبوه زمين‌خواري و جنگل‌خواري باعث وقوع سيل شده است، به محض اين‌كه اتوبوسي آتش‌مي‌گيرد يادشان مي‌آيد صنعت خودروسازي كيفيت ندارد، به محض اين‌كه جنايت بزرگي رخ مي‌دهد مثلاً آتنا يا بنيتا به طرز فجيعي كشته مي‌شوند يادشان مي‌آيد كه بايد به فكر آسيب‌هاي اجتماعي بود، وقتي آلودگي‌ هوا به حد خفقان‌آوري مي‌رسد يادشان مي‌آيد سياست يا بي‌سياستي منجر به تمركز جمعيتي فاجعه‌بار است يا سوخت‌هاي فسيلي بي‌كيفيت‌اند... اما چند روز بعد همه‌چيز فراموش مي‌شود و مي‌رود... تا فاجعه بعدي... وقتي فاجعه بعدي رخ داد،‌ همه اركان دولت (به معناي موسّع كلمه يعني هم دولت و هم جريان‌هاي منتقد و رقيب دولت) يكصدا فرياد بر مي‌آورند كه چه شد مقررات ساختمان؟ چه شد ضوابط فني؟ چه شد ايمن‌سازي‌راه‌ها؟ چه شد اصلاح بافت فرسوده؟ چه شد ايمني خودروها، چه شد...؟ و بعد دوباره همه چيز فراموش مي‌شود تا فاجعه بعد ... همانطور كه از 5 دي 82 بم تا 21 آبان 96 كرمانشاه فراموش شد...

به هر حال دو نكته درباره وقايع اخير قابل توجه است. نكته اول آنكه درباره رابطه بين رواج فساد در جامعه و وقوع بلايا كه در احاديث و روايات ديني آمده، و برخي جوانان با ديده تشكيك به آن مي‌نگرند، شايد علما بتوانند با نگاه و اجتهادي دوباره،‌ معناي فساد را وسيع‌تر از پديده‌هايي همچون بدحجابي بگيرند و رابطه همان فسادي را كه آقاي روحاني بر آن انگشت گذارد با بلايا و مصيبت‌ها بسنجند. بواقع اگر در ساخت و سازها،‌ فساد رخ ندهد و اگر پديده‌هايي مانند امضا فروشي مهندسان ناظر كه سازمان نظام مهندسي نيز به آن اذعان دارد، نباشد، آيا ممكن نيست زلزله‌هايي با همين شدت تلفات ناچيزي به بار آورد؟ درست مانند ژاپن.

نكته دوم آنكه برخلاف آنچه هنگام وقوع بلايا بسياري به زبان مي‌آورند كه ما مردم بدشانسي هستيم، بايد گفت ما بواقع مردم خوش‌شانسي هستيم ... خوش‌شانس هستيم از آن رو كه مي‌دانيم و مي‌بينيم كه دولت‌ها به فساد اذعان دارند و مهندسان به امضا فروشي و مؤسسه استاندارد به ناايمني و ...

و شهرداري‌ها و كارخانه‌هاي اتومبيل‌سازي داخلي و ... حتي خود مردم، بسياري از امور ايمني را رها كرده‌اند به آن وقعي نمي‌نهند ... از بستن كمربند ايمني تا ايمني اتوبوس‌هاي اسكانيا ... اما خوشبختانه زلزله‌هاي بزرگ معمولاً در كانون‌هاي جمعيتي و شهرهاي ميليوني رخ نمي‌دهد، توفان‌هاي وحشتناك مانند توفان‌هاي آمريكا كه ساختما‌ن‌ها را از جا مي‌كَنَد و خودروها را به آسمان مي‌برد، در سرزمين ما نمي‌وزد ... پلاسكو در ساعتي آتش مي‌گيرد كه هنوز ساعت كاري شروع نشده و هزار نفر از پرسنل و تعداد زيادي از مردم آنجا نيستند...

اما آيا تضميني وجود دارد كه هميشه ساختمان‌هاي بزرگ در ساعاتي كه خالي‌اند آتش بگيرند يا زلزله‌هاي مخوف در مناطق كم‌جمعيت رخ دهند؟ آيا در مواقعي كه زلزله نمي‌آيد نبايد به فكر پيشگيري از تلفات زلزله بود؟ در مواقعي كه هوا سالم است نبايد به فكر آلودگي كشنده بود؟ در اوقاتي كه اتوبوس چپ نمي‌كند، نبايد به فكر ترمز بود؟

تفاوت ميان توسعه‌نيافتگي و توسعه‌يافتگي، فاصله بين «بازيچه حوادث بودن» است با «كنترل و مديريت حوادث».
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین