از الان مي‌توان براي افتتاح واقعي خط ٧ يا ادامه خط يك آقاي قاليباف را دعوت كرد و نشان داد احتياجي نيست كه افتتاحيه‌ها پيش از موعد انجام شود. ما بايد با قالب‌هاي مرسوم كه بازمانده ذهنيت‌هاي راديكال گذشته است، فاصله بگيريم. ما اگر نقد ديگران را حق خودمان مي‌دانيم، ضروري است كه رفتاري منصفانه و اخلاق‌محور را با آنان پيشه كنيم.
الیاس حضرتی نوشت:از همان هنگام كه شهرداري و شوراي شهر سابق روزهاي پاياني خود را مي‌گذراندند و در پي افتتاح دو خط جديد مترو بودند، همگان مي‌دانستند كه اين دو خط آماده بهره‌برداري نيستند و به لحاظ ايمني اشكال دارند. خط ٧ و ادامه خط يك از بهشت زهرا تا فرودگاه امام‌خميني كه بي‌هيچ منطقي خط ٨ ناميدند، هر دو ايرادات اساسي داشتند كه آقاي حافظي، عضو فعال شوراي شهر سابق به خوبي اين ايرادات را بيان كرده بود و متذكر شد كه افتتاح اين دو خط نمايشي است. وزارت كشور نيز افتتاح را منع كرده بود و حتي وزارت راه و دادستان تهران نيز دستور توقف در راه‌اندازي خط ٨ يا همان ادامه خط يك را داده بودند ولي با وجود همه اينها شهردار محترم وقت تهران علاقه داشتند كه نام‌شان در افتتاح اين خطوط ثبت و ضبط شود. اگر اين افتتاح پيش از انتخابات رياست‌جمهوري بود، شايد قابل فهم بود، ولي با تمام شدن آن انتخابات و انصراف وي از ادامه حضور در آن انتخابات، چنين افتتاحي بي‌معنا بود. در هر حال گذشت و چند روز بعد كه شوراي شهر و شهردار جديد مستقر شدند، مي‌توانستند به فوريت خط را تعطيل كنند و مسووليت عواقب خطرناك آن را نپذيرند ولي از آنجا كه اين اقدام مي‌توانست شائبه سياسي بودن پيدا كند، دستور رسيدگي دادند و در نهايت آقاي دكتر نجفي، شهردار تهران در هفته گذشته اعلام كرد كه «از زمان راه‌اندازي خط ٧ مترو بحث بود كه اين خط از نظر سيگنالينگ، علائم الكترونيكي، تجهيزات، ريل و بعضي از مسائل مربوط به كشنده‌ها و خود واگن‌ها امنيت كافي را نداشته و داراي مشكل است از اين رو به نظرم اين كار را بايد خيلي زودتر انجام مي‌داديم. حدود يك‌ماه‌و‌نيم پيش نيز وزارت كشور گزارشي مبني بر ايمن نبودن اين خط و توصيه به تعطيل‌كردن آن ارسال كرد. نمي‌خواستيم اين خط را تعطيل كنيم اما با بررسي‌هاي صورت‌گرفته و بررسي چندين جلسه با متخصصان شوراي شهر و شهرداري، در نهايت فكر كرديم ادامه خط در شرايط فعلي جان همشهريان و شهروندان را به خطر مي‌اندازد. از اين رو به اجبار تصميم گرفته شد اين خط تعطيل شود.»هرچند براي آن افتتاح هيچ توجيهي نمي‌توان آورد و هرگونه هزينه‌هايي كه در اجراي آن شده و هرگونه خسارتي كه در بهره‌برداري پيش از موعد به آن وارد شده، اخلاقا متوجه مسوول مربوطه است، ولي شايد بتوان از زاويه‌اي ديگر آن را درك كرد. مشكل اينجاست كه در جامعه ما پيوستگي مديريتي وجود ندارد.
همه به ياد دارند هنگامي كه آقاي احمدي‌نژاد مصدر كار شد، چنان عليه پيشينيان سخن گفت كه گويي همه گذشتگان ديو بوده‌اند و او به عنوان فرشته وارد اين معركه شده است و اصلا هم در گذشته هيچ‌جايي در كنار اين ديوها نبوده! و هيچ مسووليتي نداشته است. او چنان رفتار كرد كه گويي تاريخ ايران را بايد به پيش و پس از آمدن او تقسيم كرد.
در چنين فضايي كسي كه ١٢ سال شهردار بوده و از صفر تا ٩٥ خط ٧ يا ادامه خط يك يا همان خط مثلا ٨ را بوده است، نمي‌تواند باور كند كه كسان ديگري عهده‌دار بهره‌برداري از اين طرح‌ها شوند. از نظر او تاريخ پروژه با آمدن او شروع و با رفتن او تمام مي‌شود. چرا كه پيوستگي مديريتي در ايران جاري و ساري نيست.
يكي از مسائلي كه اصلاح‌طلبان پس از پيروزي اخير بر آن تاكيد كردند، نفي همين انقطاع مديريتي است؛ مديريتي كه از طريق انتخابات تغيير كند، فرق مي‌كند با مديريتي كه از طريق انقلاب باشد. انقلاب به تعبيري نفي گذشته است. در حالي كه انتخابات استمرار گذشته در قالب جديد و با اصلاحات مناسب است. بنابراين دليلي ندارد كه اصلاح‌طلبان نگاه سياه و سفيدي را بر گذشته و حال بار كنند.
نه گذشته كاملا سياه است و نه حال، سفيد مطلق است چرا كه هر دو وضعيت محصول يك فرآيند يا همان انتخابات هستند. متاسفانه توصيه‌هايي كه برخي بزرگان اصلاحات در ابتداي دوره جديد شوراي شهر در خصوص نحوه برخورد با گذشته كردند، به‌درستي درك نشد. آن توصيه‌ها دفاع از عملكرد شهردار سابق نبود كه يكي از اشتباهات آن همين راه‌اندازي پيش از موعد اين دو خط است و بايد اصلاح شود ولي وضعيت را در سطح انقطاع مديريتي هم نبايد توصيف و تحليل كرد.
ايرادات آن را بايد گفت و اصلاح كرد. بستن برخي نشريات موسسه همشهري كه زيان‌ده بودند كار درستي بود. تصميمات درباره توقف برخي اقدامات در فروش تراكم و توقف روند گذشته كار درستي بود و اين كارها بايد ادامه يابد. ولي مي‌توان برخي اسطوره‌هاي ذهني نادرست را نيز به چالش كشيد.
از الان مي‌توان براي افتتاح واقعي خط ٧ يا ادامه خط يك آقاي قاليباف را دعوت كرد و نشان داد احتياجي نيست كه افتتاحيه‌ها پيش از موعد انجام شود. ما بايد با قالب‌هاي مرسوم كه بازمانده ذهنيت‌هاي راديكال گذشته است، فاصله بگيريم. ما اگر نقد ديگران را حق خودمان مي‌دانيم، ضروري است كه رفتاري منصفانه و اخلاق‌محور را با آنان پيشه كنيم.
بايد بدانيم آنچه امروز كشت مي‌كنيم فردا درو خواهيم كرد. اگر ديگران رفتار ناشايستي مرتكب شوند، دليلي ندارد كه اصلاح‌طلبان نيز همان كار را انجام دهند. اگر آقاي قاليباف در طول ١٢ سال حضور خود در شهرداري به اين خطوط سركشي كرده و علاقه داشته كه آنها در نخستين فرصت افتتاح شوند، هيچ ايرادي ندارد كه در مراسم افتتاحيه نيز از ايشان دعوت شود و حتي روبان و قيچي را هم به دست ايشان داد تا ضمن احترام به مسوولان پيشين معلوم شود، افتتاح قبلي درست نبوده است.
ارسال نظر
