کد خبر: ۱۸۵۵۰۷
تاریخ انتشار: ۰۹ آبان ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۴
سال‌هاي ۵7-۵6 دوران پر التهابي براي ايران بود. نجفي هم كه در دوران تحصيل دبير تشكيلات انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان ايراني در شرق امريكا شده‌بود، با مصطفي چمران ارتباط خوبي داشت و در داخل كشور با نماينده آيت‌الله طالقاني در ارتباط بود، ادامه فعاليت انقلابي در ايران را به دفاع از تز دكترا ترجيح داد و بلافاصله بازگشت.
«من يك تحليلگر سياسي هستم و بينش سياسي دارم و ديدگاه خود را پنهان نكردم اما معتقدم در نظام اجرايي كشور اعلام سليقه سياسي ظلم به اين نظام است و بالاتر از آن خيانت در امانت مردم است.» از زماني كه محمدعلي نجفي در صحن پارلمان و مقابل نمايندگان تلاش مي‌كرد از خود در برابر همه تهمت‌هاي سياسي براي تصدي وزارت آموزش و پرورش دفاع كند قريب به ۴ سال مي‌گذرد. گرچه ۲۲ مرداد ۹۲ او در مجلس از خود و پيشينه‌اش دفاع كرد اما دو روز بعد و هنگام شمارش آرا معلوم شد او با يك راي اختلاف نتوانسته است به كابينه راه يابد و مجلس نهمي‌ها نپذيرفتند كه نجفي مديريت را بر سياسي‌كاري ترجيح مي‌‌دهد. اما ۴ سال و چند ماه بعد محمدعلي نجفي توانست ثابت كند اصلاح‌طلب گوش به فرمان و سر سپرده يك طيف سياسي در اين جريان فكري و سياسي نيست. ۵ شهريور زماني كه او به عنوان پنجاه و هشتمين شهردار تهران از سوي شوراي شهر پنجم تهران انتخاب شد بسياري بر اين باور بودند كه مديريت كلانشهر تهران به دست كارگزاراني‌ها افتاده است. دو ماه گذشته كه نجفي بر صندلي رياست «بهشت» تكيه زده ‌بود گواهي آن است كه نجفي نمي‌خواهد شهردار سياست‌زده‌اي براي تهران باشد همان‌طور كه نمي‌خواست سياست را با خود به آموزش و پرورش ببرد.

انتصابات و بركناري‌ها يا توديع و معارفه‌ها شايد از مهم‌ترين مصاديق براي بررسي عملكرد كوتاه‌مدت هر مديري از آغاز تصدي مسووليت توسط وي باشد، بنابراين نگاهي به انتصابات دو ماهه اخير نجفي نشان مي‌دهد او گرچه رابطه مطلوبي با «كارگزاران سازندگي» به عنوان خاستگاه حزبي‌اش داشته‌ است اما اين كارگزاران نيستند كه بر مسند رياست شهر تهران نشسته‌اند. رابطه پينگ‌پنگي مديريتي و سياسي او با هم حزبي‌هاي قديمش گواه آن است كه صرفا يك شهردار اصلاح‌طلب است حتي اگر اثبات اين گزاره از مرداد ۹۲ تا شهريور ۹۶ به تعويق افتاده‌ باشد.

انتصابات فراجناحي


تاكنون ۱۳ منطقه تهران از ۲۲ منطقه با تغيير و تحولات مديريتي رو‌به‌رو بوده است. يكي از مهم‌ترين انتصابات شهرداري انتخاب شهردار منطقه يك است؛ منطقه‌اي كه به لحاظ اقتصادي و درآمدزايي اهميت ويژه‌اي دارد. حبيب‌الله تاجيك‌اسماعيلي انتخاب نجفي براي شهرداري منطقه يك تهران بود كه ۷ آبان مراسم معارفه او برگزار شد. تاجيك اسماعيلي گزينه مورد علاقه كارگزاراني‌ها بود كه در دوران شهرداري غلامحسين كرباسچي سابقه مديريت شهري دارد. نزديك به دو ماه پيش از اينكه نجفي، تاجيك‌اسماعيلي را به عنوان شهردار منطقه يك تهران انتخاب كند شايعه حضور او به عنوان شهردار مطرح شد. همان زمان كارگزاراني‌هاي تهران سيل تبريكات خود را روانه تاجيك اسماعيلي كردند. با اين حال وقتي خبري از حكم رسمي نشد اين ماجرا معلق ماند گرچه در نهايت حكم به نام تاجيك اسماعيلي زده ‌شد.

با اين حال انتخاب نجفي تنها از ميان گزينه‌هاي مطلوب كارگزاراني‌ها نبود. حسيني نوكنده، پيمان حسيني‌محسني، سيدعلي مفاخريان، مرتضي رحمان‌زاده، وحيدرضا اناركي‌محمدي و حسن رحماني همگي در شهرداران مناطق يك، ۱۲، ۱۳، ۴، ۱۱ و ۱۸ در دوران صدارت محمدباقر قاليباف مسووليت داشتند كه در دوره نجفي ارتقا يافتند.


سهيلا صادق‌زاده از جمله شهرداران زني كه از سوي نجفي براي مديريت منطقه ۱۰ تهران انتخاب شد پيش از اين مدير كل معماري و ساختمان شهرداري تهران بوده است. سميه حاجوي ديگر شهردار زن مناطق نيز در دوره پيشين مدير كلي حوزه سلامت منطقه ۷ را برعهده داشت.


رسول كشت‌پور كه نجفي او را به عنوان شهردار منطقه ۲ انتخاب كرد سابقه ۱۵‌ساله مديريت شهري دارد. در ميان انتصابات نجفي نام مصطفي سليمي نيز به چشم مي‌خورد. گزينه اخراجي قاليباف حالا و در دوره مديريت نجفي شهردار منطقه ۳ تهران است و پيش از انتخاب به عنوان شهردار منطقه زماني كه وزارت كشور براي صدور حكم نجفي تعلل كرد چند ساعتي سرپرست شهرداري تهران بود. علي نوذرپور شهردار منطقه ۲۲ هم از جمله شهرداران اصلاح‌طلب نجفي است كه سابقه مديركلي دفتر برنامه‌ريزي عمراني وزارت كشور در دولت اصلاحات را برعهده داشت. امير محسني هم در منطقه ۱۷ به جاي مهدي عباسي از ياران محمدباقر قاليباف نشست.


شرايط در مورد معاونت‌هاي شهرداري تهران هم دست‌كمي از انتخاب شهرداران مناطق ندارد و نجفي در انتخاب معاونان هم تلاش كرد تا يك قدم فراتر از سياست گام بردارد. با اين حال در همين مدت خبري مبني بر حضور احمد دنيامالي بر مسند معاونت عمراني به گوش مي‌رسيد كه البته به سرانجام نرسيد. تداوم حضور معاوناني چون يزداني براي حضور در معاونت خدمات شهري و همچنين عبداللهي براي حضور در قلب اجتماعي و فرهنگي شهر كه از نيروهاي دوران قاليباف هم بودند، از ديگر حاشيه‌هاي انتخاب معاونان بود.


انتصابات نجفي پرحاشيه بود و منتقدان زيادي داشت تا آنجا كه محسن هاشمي، رييس شوراي شهر تهران در صحن شورا به اين موضوع اشاره كرد. ماجرا از اين قرار بود كه محمد عليخاني در جريان ششمين جلسه شوراي شهر تهران گفت اميدواريم شهردار تهران در به‌كارگيري نيروهاي جديد و انتصابات آن قانون را رعايت كند و قبل از انتصاب معاونين شورا را در جريان بگذارد، چرا كه بحث قانون‌مداري يكي از وعده‌ها و شعارهاي اصلاح‌طلبان است.

او همچنين تاكيد كرد كه طبق قانون مصوبه سال 95 به كارگيري بازنشستگان در شهرداري ممنوع است و متاسفانه شاهد هستيم 3 نفر از معاونين جديد شهردار تهران بازنشسته هستند. محسن هاشمي هم در واكنش به طرح اين موضوع با كنايه نجفي را خطاب قرار داد و گفت بهتر بود كه شهردار تهران آن يكي ديگر از معاونين خود را نيز بازنشسته معرفي مي‌كرد!

با اين حال حرف شهردار يكي بود. نجفي در اولين نشست خبري شهردار تهران صراحتا بيان كرد در مورد انتصابات، اصل مساله كه مي‌گويند مديران قاليبافي انتخاب شده‌اند، اشتباه است.

او در مورد اين انتصابات توضيح داد كه تا كنون 6 معاون انتخاب كرده و يك نفر ديگر هم امروز و فردا انتخاب مي‌شود. از اين 7 نفر، 4 نفرشان به اصلاح‌طلبي معروفند 3 نفر هم معتدل متمايل به اصلاح‌طلبي هستند در سطوح ديگر هم به همين ترتيب نه به خاطر اينكه انتخاب من سياسي است افرادي را انتخاب مي‌كنم كه برنامه‌هاي شهرداري و شوراي شهر را قبول داشته باشند كه طبيعتا يا اصلاح‌طلبند يا متمايل به اصلاح‌طلبي. او تاكيد داشت كه مديران شهرداري را سياسي انتخاب نكرده است و خبرنگاران را خطاب قرار داد و پرسيد ۸۰۰ نفر مدير در شهرداري داريم. فكر مي‌كنيد همه اين 800 نفر طرفداران سياسي قاليباف يا احمدي‌نژادند؟ حتي قبل از انتخابات موارد متعددي ار مديران شهرداري را مي‌شناختم كه به قاليباف راي نداده‌اند.

سياست نجفي بنابر آنچه خود مي‌گويد، انتخاب مديران از بدنه شهرداري است و تنها در مواردي كه مديري در اين سطح پيدا نكند از بيرون از شهرداري نيرو انتخاب خواهد كرد.

اختلافات جناحي

حسين مرعشي، سخنگوي حزب كارگزاران سازندگي، رقيب نجفي براي انتخاب شهردار بود. گرچه كارگزاراني‌ها ترجيح دادند كه مرعشي از اين رقابت كنار بكشد و راه را براي نجفي هموارتر كند؛ با اين حال اختلاف كارگزاراني‌ها با نجفي به همان اندازه كه علني و رسانه‌اي نبود اما نشانه‌هايي هم داشت. زماني كه هنوز مشخص نبود نجفي اجازه مي‌يابد در انتخاب شهردار تهران يك گزينه باشد يا نه ماندن يا رفتن مرعشي از گردونه رقابت هم مشخص نبود. در همين دوران مرعشي در جمع خبرنگاران در حاشيه مراسم درگذشت مادر علي‌اكبر محتشمي‌پور در پاسخ به سوالي در مورد ائتلاف با محمدعلي نجفي در خصوص شهرداري تهران گفت: «من و آقاي نجفي از هم جدا نيستيم كه بخواهيم با هم ائتلاف كنيم؛ ائتلاف جايي معني مي‌دهد كه جدايي وجود داشته باشد. ما يكي هستيم و مانند سيبي كه از وسط نصف كرده باشند... اگر نجفي شهردار شد من اتاق فكر ايشان هستم و اگر من شهردار شوم نجفي اتاق فكر من مي‌شود.»

اظهارنظرهاي مدام مرعشي به نقل از نجفي باعث شد او مستقيما موضع‌گيري كند. او صراحتا در مورد اخبار منتشر‌شده گاه و بيگاه از سوي مرعشي اعلام كرد كه سخنگويي ندارد و اگر در موردي نياز باشد مواضعش را شخصا با مردم در ميان مي‌گذارد. در نهايت اين مرعشي بود كه كنار كشيد تا نجفي راهي بهشت شود.

علاوه بر انتصابات، سازمان مطبوعاتي همشهري از ديگر موضوعاتي بود كه همه منتظر بودند تا شهردار تهران براي آن تعيين تكليف كند. بسياري تصور مي‌كردند كه به واسطه نزديكي محمدعلي نجفي به تيم كارگزاران سازندگي، تيم رسانه‌اي نزديك به آنها راهي همشهري شوند. نجفي اما اين‌بار هم كنشي متفاوت داشت. او مرتضي حاجي از اعضاي بنياد باران را به عنوان مديرعامل همشهري انتخاب كرد تا هدفگذاري كارگزاراني‌ها اين‌بار محقق نشود.

در واقع محمدعلي نجفي گرچه از چپ و راست با حجم زيادي از انتقادات در مورد انتصابات مواجه است اما به نظر مي‌رسد كه راه خود را در‌پيش گرفته است. راهي كه در عين نگاه به جريان اصلاح‌طلبي اما فارغ از نگاه صرف سياسي است.

نجفي؛ از دانشگاه تا شهرداري

۱۳۱۲ پدرش به تهران آمد و در ارتش استخدام شد؛ احمدعلي نجفي فرزند يك روحاني كه در كلات خراسان زندگي ‌مي‌كرد. ۱۸ سال پس از مهاجرت پدرش در سلسبيل به دنيا آمد و همين شد كه تقدير محمدعلي نجفي در تهران رقم خورد.

سال ۱۳۴۳ شش سال اول تحصيل را گذراند. سال آخر دبيرستان در دبيرستان مروي گذراند كه البته آن زمان هنوز به حوزه علميه تبديل نشده‌بود. سال ۴۹ دو انتخاب پيش روي نجفي قرار داشت. يكي آنكه بدون كنكور وارد دانشگاه صنعتي شريف (آريامهر آن زمان) شود و دو هزار تومان شهريه بپردازد و ديگري آنكه با كنكور و بدون پرداخت شهريه ادامه تحصيل دهد. نجفي راه دوم را انتخاب كرد. انتخاب اول او مهندسي متالوژي بود. ريسك نجفي پاسخ داد و وارد دانشگاه آريامهر شد.

سال اول دانشگاه شايد سال تحصيلي چندان خوبي براي او نبود. علاقه چنداني به متالوژي نداشت و بر خلاف سنت مرسوم در دانشگاه‌ها ترجيح داد از رشته مهندسي به علوم پايه تغيير رشته دهد. نجفي از سال دوم رياضي خواند.

تغيير رشته و همچنين فعاليت‌هاي ضد رژيم در دانشگاه تقريبا يك سال روند تحصيلي او را به درازا كشاند.

پس از اتمام دوران كارشناسي، نجفي كه رتبه اول كشوري در رشته رياضي را كسب كرده‌بود از سوي دولت كه قصد داشت براي راه‌اندازي دانشگاه صنعتي اصفهان كادر هيات علمي خود را تكميل كند، بورسيه شد. نجفي راهي امريكا شد تا در دانشگاه‌ام‌اي تي رياضي را ادامه دهد. نجفي ترجيح داد اين روند تحصيلي را تا دكترا ادامه دهد بنابراين با آزمون ورودي موفق شد دوره دكترا را در‌ام‌اي تي آغاز كند.

سال‌هاي ۵7-۵6 دوران پر التهابي براي ايران بود. نجفي هم كه در دوران تحصيل دبير تشكيلات انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان ايراني در شرق امريكا شده‌بود، با مصطفي چمران ارتباط خوبي داشت و در داخل كشور با نماينده آيت‌الله طالقاني در ارتباط بود، ادامه فعاليت انقلابي در ايران را به دفاع از تز دكترا ترجيح داد و بلافاصله بازگشت.

مدت‌ها در ايران مشاور مصطفي چمران بود كه در اوان انقلاب معاونت نخست‌وزير در امور انقلاب و سپس وزارت دفاع را برعهده داشت. پس از مدتي تصميم گرفت ادامه تز دكترا را در دانشگاه صنعتي اصفهان بگذراند و در مكاتبات با دانشگاه‌ام‌اي تي توافق كرد كه براي دفاع دو هفته به امريكا برود. درست روزي كه نجفي راهي اصفهان بود از راديو شنيد كه سفارت امريكا اشغال شده است و از همان لحظه دفاع از تز دكتراي نجفي به محاق رفت تا او در نهايت آخرين مدرك تحصيلي‌اش از‌ ام‌اي‌تي كارشناسي ارشد باشد نه دكترا.

سال ۵۹ بنابر حكم عارفي كه در كابينه شهيد رجايي، به عنوان وزير فرهنگ و آموزش عالي منصوب شده بود، رياست دانشگاه صنعتي اصفهان را بر عهده گرفت. علاوه بر مسووليت اداره دانشگاه در دوران انقلاب فرهنگي همزمان نجفي عضو شوراي عالي جهاد دانشگاهي بود. يك سال بعد زمان شكل‌گيري كابينه، محمدعلي رجايي از او خواست تا وزارت فرهنگ و آموزش عالي را برعهده بگيرد. نجفي گرچه چندان ميلي به جدايي از دانشگاه نداشت اما در نهايت از سوي رجايي به مجلس معرفي شد. اين سمت بعد از شهادت رجايي، مسووليت محمدرضا مهدوي كني و همچنين نخست‌وزيري ميرحسين موسوي تداوم يافت.

نجفي از جمله وزرايي بود كه نتوانست براي ادامه مسووليت در وزارت فرهنگ و آموز‌ش عالي كابينه دوم ميرحسين موسوي از پارلمان راي اعتماد بگيرد. از همين رو راه رفت‌و‌آمد نجفي به دانشگاه بار ديگر هموار شد. در اين مدت اما عضويت در شوراي عالي آموزش‌و پرورش، عضويت در كميسيون نظارت بر مطبوعات، عضويت در شوراي طرح و برنامه صدا و سيما فعاليت‌هايي بود كه در كنار تدريس در دانشگاه انجام مي‌داد. البته مجلس سوم به نجفي براي وزارت آموزش و پرورش اعتماد كرد.  حضور نجفي در وزارت آموزش‌و‌پرورش در دولت آيت‌الله اكبر هاشمي رفسنجاني ادامه داشت و او تا مرداد ۷۶ سكاندار يكي از تاثيرگذارترين وزارتخانه‌هاي كشور بود.

شهريور ۷۶ و با روي كار آمدن دولت اصلاحات حكم معاونت رييس‌جمهوري و رياست سازمان برنامه‌و‌بودجه براي نجفي زده‌شد. سال ۷۹ با ادغام سازمان برنامه و بودجه و سازمان امور اداري و استخدامي، نجفي بار ديگر به دانشگاه بازگشت و به رييس‌جمهوري و همچنين وزير صنايع و معادن مشاوره‌هايي مي‌داد.

در دوران رياست‌جمهوري احمدي‌نژاد او همچون باقي اصلاح‌طلبان از سياست كنار رفت. يك سال پس از روي كار آمدن دولت نهم در انتخابات شوراهاي شهر و روستا شركت كرد و همراه با سه اصلاح‌طلب ديگر به شوراي شهر تهران راه يافت. دوران عجيب سياست‌ورزي نجفي اما در دهه ۹۰ آغاز شد. پس از انتخابات سال ۱۳۹۲ نجفي به عنوان وزير آموزش‌و‌پروش به مجلس معرفي شد. مجلس نهم با اختلاف يك راي به او اعتماد نكرد. يك روز بعد به پيشنهاد روحاني و جهانگيري به رياست سازمان ميراث‌فرهنگي و گردشگري رسيد كه در دوران رياست‌جمهوري خاتمي از آن سرباز زده ‌بود. چند ماه بعد فشارها بر دولت به دليل حضور نجفي آنقدر زياد بود كه مجبور به استعفا شد. فشارهاي سياسي كه بخش اعظم آن ريشه در ملاقات‌هاي نجفي با خانواده‌هايي بود كه پس از انتخابات ۱۳۸۸ آسيب ديده ‌بودند. واكنش روحاني به اين استعفا حكم مشاوره دبير ستاد هماهنگي‌ اقتصادي براي نجفي بود.

او مدت سه ماه قانوني سرپرستي وزارت علوم را كه با استيضاح فرجي‌دانا بدون وزير مانده‌بود برعهده گرفت. در آن زمان حرف و حديث‌ها در مورد حضور او بر مسند اين وزارتخانه زياد بود. در نهايت اما نجفي معرفي نشد. بعد از استيضاح فاني وزير آموزش و پرورش هم بحث حضور نجفي بالا گرفت اما فشارهاي سياسي به دولت آنقدر بود كه نجفي تا پايان دولت مشاور باقي بماند. بعد از انتخابات ارديبهشت ۹۶ و حضور يكپارچه اصلاح‌طلبان در شوراي شهر تهران، نجفي به عنوان گزينه شهرداري مطرح شد و در نهايت ۵ شهريور ۹۶ پنجاه و هشتمين شهردار تهران شد. راه محمدعلي نجفي در شهرداري را شايد بتوان ادامه راه او در سال 92 توصيف كرد. آن‌طور كه نجفي گفته‌ است هنگامي كه روحاني مي‌خواست نجفي را براي وزارت آموزش و پرورش به مجلس معرفي كند او خواسته بود تا رييس‌جمهور با مقامات بالاتر مشورت داشته باشد. معرفي نجفي به مجلس نهم اين نكته را در دل خود داشت كه نتيجه مشورت روحاني مانعي در برابر او نساخته بود. حالا و در سال 96 هم هنگامي كه مي‌خواست شهردار تهران شود عده‌اي مي‌گفتند برخي مقامات ارشد نظام با حضور او در صدر شهرداري پايتخت موافق نيستند.

او سال 88 هم به همراه جمعي ديگر به ديدار رهبري رفت تا به تعبير خودش آبي بر آتش بريزد و از آن سو بنا بر آنچه وظايف نمايندگي شوراي شهر توصيف كرد به ياري آسيب‌ديدگان حوادث ۸۸ شتافت. او حالا در شهرداري تهران تلاش دارد تا روي مرزهاي مديريت و سياست قدم بگذارد. انتخاب مديران شهري از ميان كساني كه برنامه‌هاي شورا و شهرداري را قبول داشته ‌باشند يا در توصيفي كوتاه آن‌طور كه نجفي مي‌گويد اصلاح‌طلب يا معتدل باشند. او مي‌خواهد از مديراني كه مدت‌ها براي شهرداري احمدي‌نژاد و قاليباف كار كرده‌اند بدون آنكه عقايد سياسي‌شان را ابراز كنند، استفاده كند.


منبع:اعتماد

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین