سخنانی که تندروها را عصبانی میکند
روحانی رئیسجمهور است و همانگونه سخن میگوید که حداقل اکثریت مردم میخواهند. در مسیر تحقق وعدههایش گام برمیدارد و بارها و بارها نیز بر این نکته تاکید و یادآوری کرده است که وعدههایم را فراموش نکردهام تا به مردم بگوید که هنوز بر عهد خود با آنها پایبند و استوار است. اما تندروها با او میانه خوبی ندارند و برای پایان عمر دولتش نه تنها لحظهشماری بلکه به آب و آتش زدهاند.
گفتمان حسن روحانی در قامت یک نامزد
انتخابات ریاستجمهوری، «نجات اقتصاد»، «اعتدال»، «عقلانیت و قانونگرایی»،
«احيای اخلاق و راستگویی»، «حقوق شهروندی» و «تعامل با جهان» بود. از
همینرو هم مردم خسته از 8 سال فقدان تدبير و آرامش، فشار و مشکلات
اقتصادی، اجتماعی و تنشهای سیاسی با رای به روحانی که مورد حمایت
اصلاحطلبان، اصولگرایان معتدل و بسیاری دیگر از دلسوزان نظام بود،
نارضایتی از وضع موجود و خواست خود برای تغییر را نشان دادند. در آنسو
گروهی دیگر بودند که همه غم و ترسشان در پیروزی جناح رقیب و تغییر وضع
موجود بود.
حالا،
روحانی رئیسجمهور است و همانگونه سخن میگوید که حداقل اکثریت مردم
میخواهند. در مسیر تحقق وعدههایش گام برمیدارد و بارها و بارها نیز بر
این نکته تاکید و یادآوری کرده است که وعدههایم را فراموش نکردهام تا به
مردم بگوید که هنوز بر عهد خود با آنها پایبند و استوار است. اما تندروها
با او میانه خوبی ندارند و برای پایان عمر دولتش نه تنها لحظهشماری بلکه
به آب و آتش زدهاند.
روحانی
نیز در کسوت یک رئیسجمهور معتدل، آنچان که خود او نیز پیش از انتخابات
گفته بود: «من یک اعتدالگرا هستم، با افراطگراها میانه خوبی ندارم و در
طول این 34 سال خط و مشیام تغییر نکرده است» در تلاش است که با حفظ
اعتدال، خرد جمعی و تدبیر، امور کشور را پیش ببرد تا بلکه با هر قدم بتواند
بخشی از زخمهای وارد شده بر تن رنجور کشور را التیام بخشد.
در
این میان، برخی سخنان رئیسجمهور همواره مورد عتاب و واکنشهای تند برخی
گروههای خاص قرار گرفته است و از قضا این سخنان در راستای همان وعدههای
روحانی به مردم هستند. این گروهها قصد دارند وعدههایی که روحانی به مردم
داده را برای وی به عنوان خط قرمز تعیین کنند و ضمن ایجاد چالش و برحذر
داشتن رئیسجمهور از ورود به این حوزهها، به ایجاد شکاف بین رئیسجمهور و
پایگاه اجتماعیاش اقدام کنند تا به آرزوی خود که همانا یک دوره چهارساله
برای دولت اعتدال است، برسند.
گروههای
سنتگرا و محافظهکار نسبت به هرگونه تغییر و تحول سیاسی، فرهنگی و
اجتماعی، به صحنۀ عمومی کشاندن و بحث عمومی راجع به برخی مسائل حساسیت
دارند. بارها شده که این گروهها از برخی سخنان رئیسجمهور درباره فرهنگ،
حقوق زنان، اقلیتهای مذهبی و قومی، دنیای مجازی و ارتباطات برآشفته و
خشمگین شده و -انگاری که حیاتشان بهخطر افتاده است- به انتقادات تندی علیه
دولت پرداختهاند.
برای نمونه به جدول زیر که در آن برخی سخنان رئیسجمهور و واکنشهای جبهه مخالفان آمده است، دقت کنید:
بهنظر
میرسد که بشترین حساسیت این گروهها مربوط به حوزههای آزادی و جریان
آزاد اطلاعات، حقوق شهروندی، فضای باز سیاسی و البته تعامل با جهان باشد.
مسائلی که هم از ملزومات یک جامعه برای حرکت به سمت پیشرفت و توسعه هستند و
هم مردم در انتخابات 24 خرداد به آنها که در شعارهای انتخاباتی روحانی
تجلی پیدا کرده بودند، رای دادند.
محافظهکاران
و راستگرایان تندرو که حیات سیاسی خود را در ایجاد تنش و جنجال میدیدند
بعد از نه ملت به سیاستهای خود، به مقابله و بحرانسازی برای دولت منتخب
مردم روی آوردهاند. آنها میخواهند که روحانی در مسیر آنها گام بردارد،
بنابراین طرح و پیگیری مطالبات ملت را حاشیهسازی میدانند. از رئیسجمهور
میخواهند با زبان احمدینژاد با دنیا حرف بزند، قطعنامهها را کاغذپاره
بداند، اطلاعات اقتصادی خود را از بقالی سرکوچه بگیرد و علیه رقیبان سیاسی و
فکری خود به تهمت و دروغ و هتاکی روی بیاورد، مدافع فیلترینگ گسترده و
تجسس در زندگی خصوصی مردم باشد، دنیا را تهدید و بجای سیاست تنشزدایی
دنبالرو سیاستهای تهاجمی در عرصه بینالمللی باشد. اما همگان بهخوبی بر
این نکته واقفاند که نه ادبیات روحانی از جنس ادبیات آنهاست و نه مواضع
سیاسی و دیدگاه فکری رئیسجمهور یازدهم با رئیس دولت نهم و دهم و
محافظهکاران تندرو قرابتی دارد.
جبهه
مخالفان تندرو دولت که فکر میکنند مالک کشور و نظام و تنها گروه دارای حق
فعالیتاند، گفتمان هتاکانه و افترا و توهین را گفتمان انقلابی قلمداد
میکنند، بالا رفتن از دیوار سفارتخانهها و تخریب را با دلسوزی برای نظام
و انقلاب و حفظ ارزشها اشتباه گرفته و مخالف ایجاد فرصت برابر برای همه
اقوام و مذاهب و گروههای سیاسی هستند. آنها خواهان ادامه شرایط امنیتی
هشت سال گذشته در داخل کشور و تنش در سیاست خارجی هستند. مذاکرات هستهای و
توافقنامه ژنو یکی از مواردی است که شاید بتوان گفت بیشترین مخالفتها و
جنجالسازیهای مخالفان علیه دولت، در اینباره است. البته بهتازگی این
گروهها بر هجمه خود علیه سیاستهای فرهنگی دولت نیز افزودهاند.
مشکلات
و مصائب پیشروی دولت اعتدال فراوانند؛ از مشکلاتی مانند تورم، رکود
اقتصادی، بیکاری، تحریمها، هدفمندی یارانهها، فشارهای بینالمللی گرفته
تا ناهمسویی برخی مدیران میانی و شاید از همه مهمتر دلواپسان کارشکن داخلی.
اما بیشک عبور از چالشها و مشکلات حاصل از ناکارآمدی سیاستهای هشت سال
گذشته، نیازمند صبر و استواری و اعتماد متقابل مردم و دولت است. به هرحال
محافظهکاران تندرو برای کارشکنی در جهت تلاش دولت برای تحقق سیاستها و
وعدههایش به مردم از تمام ابزارهای خود استفاده خواهند کرد. اما دولت برای
غلبه بر مشکلات کشور، تعامل با جهان و ایجاد نشاط سیاسی در جامعه باید ضمن
ایستادگی مقابل تندروها و گفتوگو با منتقدان دلسوز، ارتباط خود را با
مردم، نخبگان و فعالان حوزههای مختلف تقویت کند و شفافتر و بیشتر با مردم
سخن بگوید.
منبع: آفتاب
ارسال نظر