کد خبر: ۱۷۲۹۵۴
تاریخ انتشار: ۱۷ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۲
مقدمه چنين اصلاح و بهبودي توجه به پيچيدگي‌هاي اجتماعي و فرهنگي تهران است. تهران را به درستي ايران كوچك خوانده‌اند. تهران شهري است با مردماني از قوميت‌هاي مختلف، با زبان‌ها و گويش‌هاي مختلف و با تفاوت‌ها و شباهت‌هاي ميان آنان.
 روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم محمدعلي نجفي گزينه پيشنهادي شهرداري تهران نوشت:

صبح دوشنبه برنامه‌ام را براي اداره شهر تهران به شوراي اسلامي شهر تقديم كردم. «كليات برنامه پيشنهادي شهرداري تهران» براي دوره چهارساله ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰ و با تمركز بر مسائل و چالش‌هاي پيش روي «شهر» و «شهرداري تهران» براي گشودن افق‌هايي نو در مديريت شهري تدوين شده است.

در تدوين اين برنامه از اسناد فرادست مانند قانون اساسي، سند چشم‌انداز بيست ساله، سياست‌هاي كلي نظام در حوزه مديريت شهري، سياست‌هاي ابلاغي اقتصاد مقاومتي و ديدگاه‌هاي مقام معظم رهبري (مدظله العالي) و اسناد مصوب مرتبط با شهر تهران نظير طرح راهبردي – ساختاري جامع، طرح تفصيلي شهر تهران و برنامه پنج ساله دوم شهرداري و طرح‌هاي موضوعي مانند طرح جامع حمل‌و‌نقل بهره‌برداري شده است. بر اين اساس ابتدا چشم‌انداز تهران در افق ۱۴۰۴ مورد اشاره قرار گرفته است و سپس با دسته‌بندي موضوعات راهبردي شهر و شهرداري به ۱۴ بخش براي هر يك از بخش‌ها، چالش‌ها و مسائل اصلي تبيين و براي گذر از آنها راهبرد و سياست‌هاي مورد نظر ارايه شده است. روشن است كه تبديل تهران به «شهري اسلامي»، «شهري جهاني»، «شهري مدرن»، «شهري تاريخي»، «شهري انساني»، «شهري پايدار»، «شهري مشاركت‌جو»، «شهري شهروندمدار»، «شهري دانش‌بنيان»، «شهري ارتباطي» و... و در يك كلام شهري براي زندگي، كاري دشوار و مستلزم درك و نگاهي نو و عزم و اراده‌اي جمعي و حضور همه گرايش‌هاي فكري و اجتماعي است. شهري كه براي زندگي باشد، فقط انبوهي از بنا و خيابان و ماشين نيست. در چنين شهري انسان مهم‌تر از هرچيزي است، چنين شهري را نبايد در كالبد آن خلاصه كرد. به شهر تهران بايد فراتر از ساخت كالبدي آن نگريست، شهري كه بر ساخت فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي ويژه و پيچيده‌اي متكي است. هيچ كار عمراني در شهري به وسعت تهران بدون توجه به اين پيچيدگي‌هاي انساني نه تنها به آسايش و آباداني شهر نمي‌انجامد كه گاه باعث مشكلات پيچيده خواهد شد. در مديريت شهري مانند تهران نمي‌توان به مسائل پيچيده اجتماعي بي‌توجه بود و فقر و ديگر آسيب‌هاي اجتماعي را نديد. بخشي از مشكلات شهري امروز ناشي از نگاه كالبدي و صرفا مهندسي به شهر است. گزارش‌هايي كه از پژوهش‌هاي مرتبط با سرمايه اجتماعي، اعتماد اجتماعي، آسيب‌هاي اجتماعي و نگاه مردم به آينده منتشر مي‌شود، نگران‌كننده است. اين نگراني‌ها بايد در برنامه مديريت شهري راه يابد و زمينه را براي بهبود و اصلاح آماده كند.

مقدمه چنين اصلاح و بهبودي توجه به پيچيدگي‌هاي اجتماعي و فرهنگي تهران است. تهران را به درستي ايران كوچك خوانده‌اند. تهران شهري است با مردماني از قوميت‌هاي مختلف، با زبان‌ها و گويش‌هاي مختلف و با تفاوت‌ها و شباهت‌هاي ميان آنان.

تهران امروز گويي «كشوري» است در دل كشور بزرگ ايران. هر فرصت و تهديدي كه فرا روي سرزمين پهناور ما است، در ابعادي كوچك‌تر و گاه در همان ابعاد در برابر تهران قرار دارد. تهران دنيايي است كه در درون آن دنياهاي گوناگون نهفته است. پس بيش و پيش از «بافت كالبدي» تهران بايد «بافت فرهنگي»، «بافت اجتماعي»، «بافت اقتصادي» و حتي «بافت سياسي» آن را شناخت و ضعف‌ها و قوت‌ها و فرصت‌ها و تهديدهاي پيش روي را مورد مطالعه قرار داد و سپس با عزمي راسخ و اراده‌اي قوي به بهبود امور شهر و زندگي شهروندان و آفرينش الگويي در تراز منطقه‌اي و جهاني همت گمارد. برنامه‌اي را كه به شوراي اسلامي شهر تهران تقديم كرده‌ام با نگاه به ضرورت‌هاي پيش گفته و براساس مباني، مقتضيات و محدوديت‌هايي تدوين شده است كه برخي از آنها عبارتند از:

اداره شهرها و مديريت شهري در روزگار معاصر، چالشي فراگير است كه همه سكونتگاه‌هاي شهري جهان و به ويژه كلانشهرهاي در حال توسعه را در بر گرفته است. شهر تهران نيز كه از پيش از پيروزي انقلاب با مسائل پيچيده و در هم تنيده فراواني درگير بوده است از اين قاعده مستثنا نيست. از اين‌رو يافتن راهبردها و راه‌كارهاي مناسب‌تر اداره آن در وضعيتي پايدار و شايسته، تلاشي سترگ مي‌طلبد كه بايد با دورانديشي و همه‌جانبه‌نگري همراه باشد. توسعه پايدار، متوازن و موزون شهري محدود به تدوين اسناد راهبردي و حتي وابسته به كاربست فناوري‌ها و ابزارهاي روزآمد نيست، بلكه مولفه‌هايي مانند ميزان مشاركت اجتماعات محلي در امر توسعه، درجه مشاركت‌پذيري فرآيندهاي اداره شهر، انباشت سرمايه اجتماعي شهري و  احساس تعلق شهروندان به شهر، توزيع خدمات و امكانات شهري و اثر آن بر توزيع ثروت شهري و... عواملي هستند كه توسعه پايدار شهري در بستر آنها امكان تحقق و تجلي پيدا مي‌كند.

در باور من شهر براي انسان‌ها ساخته مي‌شود و از روابط انساني و ساختار اجتماعي، هويت مي‌پذيرد. بنابراين كليه برنامه‌ها و فعاليت‌ها بايد در جهت ارتقاي كيفيت زندگي شهروندان و آرامش و آسايش انسان‌ها تنظيم شود و به اجرا در‌آيد. بر اين اساس دستيابي به شهري انسان‌محور هدف اين برنامه است و شهرداري بايد به عنوان نهادي «تسهيل‌گر» و نه «تصدي‌گر» عهده‌دار اجراي اين ماموريت باشد. در اين نگاه است كه مردم تدريجاً شهرداري را از آن خود مي‌دانند، به آن اعتماد مي‌كنند و نسبت به شهر و مسائل و مشكلات آن احساس تعلق و مسووليت مي‌يابند و رابطه‌اي ارگانيك و صميمي ميان مردم و اين نهاد برقرار و اميد به آيندهاي بهتر برانگيخته مي‌شود. تنها با اين اميد است كه ظرفيت عظيم و نيروي بزرگ انديشه «مردم»، پشت سر شهرداري بسيج مي‌شود و در تصميم‌سازي‌ها و سپس در مرحله اجرا و نظارت به مدد مديريت شهري مي‌آيد.

شعار «تهران: شهر اميد، مشاركت و شكوفايي» در چارچوب رويكرد بالا انتخاب شده است. تهران مي‌تواند و بايد به شهري تبديل شود كه همه شهروندان، آن را از آن خود بدانند و از زيستن در آن احساس آرامش، نشاط و «اميد» داشته باشند. شهروندان اميدوار در فرآيند اداره و بهبود امور شهري، «مشاركت» مي‌كنند و با تقويت مناسبات، رفتارها و نهادهاي مدني، تحرك، توسعه و «شكوفايي» شهر و شهروندان در همه زمينه‌ها ميسر خواهد شد. ارتقاي كيفيت زندگي شهروندان، هدف اصلي اين برنامه است، لذا مجموعه فعاليت‌هاي «نرم» مقدم بر اقدامات «سخت» قرار گرفته است و مباحثي چون توسعه فرهنگي‌–‌اجتماعي، افزايش سرمايه اجتماعي، مشاركت همگاني و... از اولويت خاصي برخوردار هستند.

اعتقاد دارم كه مهم‌ترين ابزار حل مسائل پيچيده تهران مشاركت مردم و استفاده حداكثري از تمامي منابع، امكانات و توان مديريتي ايرانيان است. مشكل تهران فقط فقدان برنامه نيست، مشكل ناكارآمدي برنامه‌ها و عدم پايبندي مجريان به آن از يك سو و فقدان ديدگاهي جامع‌نگر در برابر پيچيدگي‌هاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي شهر از سوي ديگر است. بنابراين راه خروج از تنگناها و بحران‌ها، تغيير پارادايم موجود و بسيج همه منابع و جلب مشاركت نخبگان، جوانان و عموم ذي‌نفعان براي تحول و اصلاح وضع شهرمان در چارچوب رويكردهاي پيش گفته است. تنظيم برنامه‌اي جامع و كه علي‌القاعده دسترسي به اهداف كمي را در بازه‌هاي زماني معين تكليف مي‌كند، مستلزم دسترسي به داده‌ها و اطلاعات جامع سازماني و انجام مطالعات و پژوهش‌هاي شهري و تحليل‌هاي ثانوي است كه در فرصتي كوتاه امكان‌پذير نيست. علاوه بر آن وجود اسناد راهبردي شهر تهران از جمله برنامه پنج‌ساله مصوب شوراي اسلامي شهر، چارچوبي را براي برنامه‌ريزي در اختيار قرار مي‌دهد كه بايد در هر برنامه‌اي براي اداره شهر مورد تاكيد باشد. بنابراين تلاش شده است تا در برنامه پيشنهادي، اصول و راهبردهاي اصلي و اهداف اسناد فرادست لحاظ شوند.

واقعيت آن است كه مهم‌تر از عناوين و حتي راهبردها و راهكارهاي برنامه، طراحي برنامه‌هاي عملياتي و مديريت بر اجراي پروژه‌هايي است كه بتوانند امكان مشاوره و مشاركت شهروندان، نهادهاي مدني، شبكه‌هاي اجتماعي، فعالان و متخصصان امور شهري به ويژه بانوان و جوانان را فراهم كنند و ظرفيت‌هاي جديدي در تامين منابع پايدار، سرمايه‌گذاري مردمي، ثروت‌آفريني شهري، شتاب و رونق در كسب و كارهاي شهري را ايجاد و نهايتا تحول در ساختارهاي حقوقي و نظارتي و تبديل تهران به شهري دلخواه براي مردم را محقق سازند. اجراي اين برنامه‌ها از سوي هر كه باشد نيازمند سياستگذاري و مديريت جمعي است كه اساس آن همدلي، حسن ظن، مشاركت و هم افزايي از سوي شهروندان تهراني، شوراي اسلامي شهر و مديران شهرداري و مستلزم پشتيباني و تعامل ميان اركان نظام جمهوري اسلامي ايران، دولت و مديريت شهري تهران است.
بمنّه و كرمه

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین