زیرا حسن روحانی در حالی یک بار دیگر سکان ریاستجمهوری ایران را به دست گرفت که در چهار سال نخست دولت خود توانست مذاکرات هستهای با 6 کشور جهان را بر لبه تیغ پیش ببرد و به نتیجه برساند.
روزنامه ایران در یادداشتی به قلم فریدون مجلسی / کارشناس مسائل بینالملل نوشت:
روز شنبه ایران مراسم تحلیفی متفاوت را تجربه میکند. مراسمی که در آن چهرهها و شخصیتهای مهم بینالمللی از کشورهای مختلف جهان در ساختمان مجلس شورای اسلامی ایران گردهم میآیند تا شاهد سوگند رئیس جمهوری منتخب مردم ایران نزد نمایندگان آنها و آغاز رسمی فعالیت دولت دوازدهم جمهوری اسلامی ایران باشند. حضوری که به نحوی یادآور حضور مقامهای بینالمللی در نخستین مراسم تحلیف حسن روحانی برای مسئولیت ریاست جمهوری است و در عین حال معانی متفاوتی را نیز به دنبال دارد. چنانکه میدانیم، حضور مقامات سیاسی کشورهای جهان در مراسم تحلیف رؤسای جمهوری چندان امر مرسومی نیست و این مراسم در اغلب کشورها یک آیین داخلی و خصوصی تلقی میشود. اگر در معدودی از کشورها نیز میهمانان خارجی حضور دارند، این میهمانان بر اساس روابط شخصی خود با فرد منتخب و نه به نمایندگی از کشور متبوعشان حضور مییابند. در جمهوری اسلامی ایران نیز دعوت از میهمانان خارجی بجز سفرای کشورهای دیگر در چنین مراسمی چندان مرسوم نبوده است. علاوه بر آنکه چنین استقبال و پاسخ مثبتی نیز تا پیش از مراسم تحلیف ریاست جمهوری یازدهم مسبوق به سابقه نبود.
13 مرداد سال 92، حضور 55 هیأت خارجی، از جمله ۱۰ رئیس جمهوری، ۲ نخستوزیر و ۶ رئیس مجلس پس از آن اتفاق افتاد که وقفهای 8 ساله در رویکرد مبتنی بر گفتوگوی دولت اصلاحات که در ایده «گفتوگوی تمدنها » تجلی یافته بود، رخ داد. هشت سال که با وجود تمایل دولت وقت ایران به سهم داشتن در مدیریت جهانی، گفتمان حاکم بر آن از سوی اغلب کشورهای جهان پذیرفته نمیشد و برعکس زمینه طرحریزی پروژه «ایران هراسی» را فراهم میآورد. در چنان شرایطی فردی به ریاستجمهوری انتخاب شد که در روند انتخابات بر ضرورت گفتوگو و تعامل با جهان و بویژه حل پرونده هستهای از مسیر برد-برد تأکید داشت. بر همین اساس حضور نمایندگانی از 50 کشور جهان و نماینده دبیرکل سازمان ملل در آن روز را میشود به معنای رویکرد استقبالی آنها از بازگشت ایران به مسیر تعامل بیشتر با جامعه بینالمللی تعبیر کرد. استقبالی که این روزها افزایش عدد 55 هیأت به 120 هیأت بیهیچ حرفی نشان از توسعه و امتداد یافتن آن دارد.
زیرا حسن روحانی در حالی یک بار دیگر سکان ریاستجمهوری ایران را به دست گرفت که در چهار سال نخست دولت خود توانست مذاکرات هستهای با 6 کشور جهان را بر لبه تیغ پیش ببرد و به نتیجه برساند. نتیجهای که امروز یکی از دلایل اساسی سفر مقامی بینالمللی مانند فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به تهران و تقید او به حضور در مراسم تحلیف رئیسجمهوری ایران است. موگرینی از جایگاه فردی که هماهنگی و هدایت مذاکرات هستهای را برعهده داشت و جدیترین چانهزنیهای دیپلماتیک را در این باره تجربه کرد، به ایران میآید تا در هنگامهای که بدعهدیهای امریکا و اقدامات مسألهساز دولت ترامپ «برجام» را در مخاطره قرار داده است، از این دستاورد آن مذاکرات طولانی دفاع کند و با حضور خود در مراسم تحلیف رئیسجمهوری ایران این پیام را به جهان مخابره کند که اتحادیه اروپا به عنوان یکی از طرفهای اساسی برجام در کنار ایران پایبند به تعهدات میایستد. حال اگر بخواهیم به این نکته، نکات دیگری چون حضور مقامات دیپلماتیکی از دیگر کشورهای اروپایی و مقامات عالی سیاسی از کشورهای آسیا و غرب آسیا را بیفزاییم، خواهیم دید که مراسم تحلیف پیش رو آیین نمادینی است برای حضور پررنگ ایران در مراودات بینالمللی و بازگشت آن به جایگاه جهانی که همواره شایسته آن بوده است.
روز شنبه ایران مراسم تحلیفی متفاوت را تجربه میکند. مراسمی که در آن چهرهها و شخصیتهای مهم بینالمللی از کشورهای مختلف جهان در ساختمان مجلس شورای اسلامی ایران گردهم میآیند تا شاهد سوگند رئیس جمهوری منتخب مردم ایران نزد نمایندگان آنها و آغاز رسمی فعالیت دولت دوازدهم جمهوری اسلامی ایران باشند. حضوری که به نحوی یادآور حضور مقامهای بینالمللی در نخستین مراسم تحلیف حسن روحانی برای مسئولیت ریاست جمهوری است و در عین حال معانی متفاوتی را نیز به دنبال دارد. چنانکه میدانیم، حضور مقامات سیاسی کشورهای جهان در مراسم تحلیف رؤسای جمهوری چندان امر مرسومی نیست و این مراسم در اغلب کشورها یک آیین داخلی و خصوصی تلقی میشود. اگر در معدودی از کشورها نیز میهمانان خارجی حضور دارند، این میهمانان بر اساس روابط شخصی خود با فرد منتخب و نه به نمایندگی از کشور متبوعشان حضور مییابند. در جمهوری اسلامی ایران نیز دعوت از میهمانان خارجی بجز سفرای کشورهای دیگر در چنین مراسمی چندان مرسوم نبوده است. علاوه بر آنکه چنین استقبال و پاسخ مثبتی نیز تا پیش از مراسم تحلیف ریاست جمهوری یازدهم مسبوق به سابقه نبود.
13 مرداد سال 92، حضور 55 هیأت خارجی، از جمله ۱۰ رئیس جمهوری، ۲ نخستوزیر و ۶ رئیس مجلس پس از آن اتفاق افتاد که وقفهای 8 ساله در رویکرد مبتنی بر گفتوگوی دولت اصلاحات که در ایده «گفتوگوی تمدنها » تجلی یافته بود، رخ داد. هشت سال که با وجود تمایل دولت وقت ایران به سهم داشتن در مدیریت جهانی، گفتمان حاکم بر آن از سوی اغلب کشورهای جهان پذیرفته نمیشد و برعکس زمینه طرحریزی پروژه «ایران هراسی» را فراهم میآورد. در چنان شرایطی فردی به ریاستجمهوری انتخاب شد که در روند انتخابات بر ضرورت گفتوگو و تعامل با جهان و بویژه حل پرونده هستهای از مسیر برد-برد تأکید داشت. بر همین اساس حضور نمایندگانی از 50 کشور جهان و نماینده دبیرکل سازمان ملل در آن روز را میشود به معنای رویکرد استقبالی آنها از بازگشت ایران به مسیر تعامل بیشتر با جامعه بینالمللی تعبیر کرد. استقبالی که این روزها افزایش عدد 55 هیأت به 120 هیأت بیهیچ حرفی نشان از توسعه و امتداد یافتن آن دارد.
زیرا حسن روحانی در حالی یک بار دیگر سکان ریاستجمهوری ایران را به دست گرفت که در چهار سال نخست دولت خود توانست مذاکرات هستهای با 6 کشور جهان را بر لبه تیغ پیش ببرد و به نتیجه برساند. نتیجهای که امروز یکی از دلایل اساسی سفر مقامی بینالمللی مانند فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به تهران و تقید او به حضور در مراسم تحلیف رئیسجمهوری ایران است. موگرینی از جایگاه فردی که هماهنگی و هدایت مذاکرات هستهای را برعهده داشت و جدیترین چانهزنیهای دیپلماتیک را در این باره تجربه کرد، به ایران میآید تا در هنگامهای که بدعهدیهای امریکا و اقدامات مسألهساز دولت ترامپ «برجام» را در مخاطره قرار داده است، از این دستاورد آن مذاکرات طولانی دفاع کند و با حضور خود در مراسم تحلیف رئیسجمهوری ایران این پیام را به جهان مخابره کند که اتحادیه اروپا به عنوان یکی از طرفهای اساسی برجام در کنار ایران پایبند به تعهدات میایستد. حال اگر بخواهیم به این نکته، نکات دیگری چون حضور مقامات دیپلماتیکی از دیگر کشورهای اروپایی و مقامات عالی سیاسی از کشورهای آسیا و غرب آسیا را بیفزاییم، خواهیم دید که مراسم تحلیف پیش رو آیین نمادینی است برای حضور پررنگ ایران در مراودات بینالمللی و بازگشت آن به جایگاه جهانی که همواره شایسته آن بوده است.
ارسال نظر