|
|
امروز: دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ۲۱:۱۵
کد خبر: ۱۶۹۱۳۳
تاریخ انتشار: ۲۴ تير ۱۳۹۶ - ۱۳:۰۹
منظورم این است که اگر آقای رئیسی به جای آقای قالیباف کنار می‌رفت، نتیجه بهتری رقم می‌خورد. البته این بدان معنا نیست که ما حتما پیروز انتخابات می‌شدیم. بلکه نتیجه تفاوت بیشتری داشت. چون حدود ۵۰ درصد آرای آقای قالیباف به سبد آقای رئیسی نرفت و به سمت آقای روحانی رفت.
 رئیس ستاد انتخاباتی قالیباف، نتیجه کنار رفتن قالیباف به نفع رییسی را ریختن ۵۰ درصد از آرای او به سبد روحانی دانست و گفت: طبق نظرسنجی‌ها معتقد به ماندن آقای قالیباف در عرصه بودیم چون احتمال رای آوری او بیشتر بود.

دهقان همچنین دیدار تتلو با رییسی را کار غلط و حتی بدی دانست که  بسیاری از افراد را در انتخابات به تردید انداخت.

نایب رییس فراکسیون نمایندگان ولایی با تاکید بر اینکه رقابت‌های انتخاباتی تمام شده است گفت: همه باید برای موفقیت دولت کمک کنیم چون موفقیت دولت، موفقیت نظام و مردم است.

محمد دهقان نماینده طرقبه و چناران در گفت‌وگو با ایسنا ضمن آسیب‌شناسی انتخابات به تحلیلی درباره دلایل عدم موفقیت اصولگرایان پرداخت که مشروح آن را در زیر می‌خوانید.

اصولگرایان پیش از آغاز رقابت‌های انتخاباتی با تشکیل جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی برای رسیدن به اجماع و کاندیدای واجد شرایط تلاش کردند که به نظر می‌رسد نتیجه این تلاش‌ها و رایزنی‌ها حضور اصولگرایان با تمامی قوا در عرصه انتخابات است. با توجه به این شرایط دلیل موفق نشدن اصولگرایان را در انتخابات چه می‌دانید؟

یک جریان سیاسی و اعتقادی حتما باید در انتخابات فعال باشد. چون اصل در انتخابات تلاش همه جریان‌ها و حضور در عرصه است. پس طبیعی است اگر همه جریان‌های سیاسی در رقابت‌های انتخاباتی حضور پیدا نکنند، سطح مشارکت پایین خواهد آمد؛ لذا از منظر اصل نظام و انقلاب، شرکت و حضور تمام قد در انتخابات لازم است تا سطح مشارکت افزایش یابد.

 پیروزی روحانی طبیعی بود

از طرف دیگر تجربه جهانی نشان داده که رئیس‌جمهور مستقر معمولا در دور دوم انتخابات رای می‌آورد که طبق بررسی‌ها در طول تاریخ دموکراسی در دنیا رئیس‌جمهور مستقر تنها ۱۳ مورد نتوانسته رای آورد؛ لذا رویه‌ای غیر از آن موضوعی استثنایی است و طبق قاعده نیست.

در ایران نیز در دوره دوم آقای احمدی نژاد، آقای موسوی با تمام قوا و پشتیبانی اصلاح‌طلبان در عرصه انتخابات حضور پیدا کرد که حتی توهم پیروزی در انتخابات را داشت که با همان توهم فتنه‌ای در کشور ایجاد کرد. در نهایت نیز او علیرغم تمامی پشتیبانی‌ها ۱۳ میلیون و رئیس‌جمهور مستقر حدود ۲۵ میلیون رای آورد؛ بنابراین پیروزی آقای روحانی در دولت دوم او طبیعی است. البته کسب ۱۶ میلیون رای اصولگرایان در برابر رای ۲۳ میلیونی مطلوب است. حتی ممکن بود خودمان با برنامه‌ریزی دقیق در انتخابات نتیجه انتخابات را عوض می‌کردیم.

منظور شما چیست؟

منظورم این است که اگر آقای رئیسی به جای آقای قالیباف کنار می‌رفت، نتیجه بهتری رقم می‌خورد. البته این بدان معنا نیست که ما حتما پیروز انتخابات می‌شدیم. بلکه نتیجه تفاوت بیشتری داشت. چون حدود ۵۰ درصد آرای آقای قالیباف به سبد آقای رئیسی نرفت و به سمت آقای روحانی رفت.

۵۰ درصد از آرای قالیباف به سبد روحانی ریخته شد

این موضوع نه تنها در نظرسنجی‌ها بیان شد که ما هم به عینه آن را دیدیم؛ بنابراین اگر آقای رئیسی به نفع آقای قالیباف کنار می‌رفت اجبارا رای‌های او به سبد آقای قالیباف ریخته می‌شد. چون طرفداران او ایدئولوژیک‌تر بودند و به آقای روحانی رای نمی‌دادند. هرچند ممکن بود که در این حالت طرفداران آقای رئیسی از کنار رفتن او به نفع آقای قالیباف ناراحت شوند، اما در نهایت رای‌شان را به آقای قالیباف می‌دادند که این اتفاق رخ نداد و ۵۰ درصد از رای‌های آقای قالیباف به سبد آقای روحانی ریخته شد.

آیا این صحبت‌های شما را می‌توان این‌گونه تعبیر کرد که قبل از انتخابات اصولگرایان پیش‌بینی شکست در انتخابات را داشتند؟

پیش بینی پیروزی در انتخابات را نداشتیم

این پیش‌بینی طبیعی است و ما مرتب در جلسات رسمی این موضوع را مطرح می‌کردیم چون این یک روند و نرم جهانی است که معمولا رئیس‌جمهور مستقر دردور دوم انتخابات رای می‌آورد و فقط در موارد استثنایی خلاف آن دیده شده است که این موضوع مرتبا در جلسات رسمی اصولگرایان مطرح می‌شد؛ لذا براساس همین تحلیل‌ها به این نتیجه رسیدیم که تنها یک نفر باید با رئیس‌جمهور مستقر رقابت کند.

استراتژی ما در انتخابات این بود که حتی الامکان انتخابات به دور دوم کشیده شود، اگر میسر شد تمامی تلاش‌ها برای پیروزی در دور اول انجام شود و اگر این دو فرضیه به نتیجه نرسید هزینه شکست را کم کنیم؛ بنابراین طبیعی بود که ما به عنوان رقیب رئیس‌جمهور مستقر که از تمامی ابزارها در دوران تبلیغات استفاده می‌کرد، بر روی یک گزینه به اجماع برسیم.

این اتفاق که اکثر کابینه دولت در دوران انتخابات بر خلاف مواد ۶۸ و ۷۳ قانون انتخابات ریاست جمهوری از رئیس‌جمهور دفاع کرده و به ضرر سایر نامزدها موضع گرفته‌اند اتفاق نادری است که شاید از ابتدای دوران انتخابات ریاست جمهوری تا دوره دوازدهم رخ نداده است.

اولین هدف ما در انتخابات بالا بردن سطح مشارکت بود

شما در صحبت‌های خود سه استراتژی و هدف برای اصولگرایان جهت حضور در انتخابات برشمردید. فکر می‌کنید در نهایت توانسته‌اید به کدام هدف برسید؟

اولین هدف ما بالا بردن سطح مشارکت بود که توانستیم نه تنها به این هدف برسیم که ۱۶ میلیون رای را به نفع اصولگرایان جمع کردیم. این میزان رای بالا در تاریخ رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری بعد از انقلاب با رئیس‌جمهور مستقر بی سابقه است. بعد از آقای رئیسی، آقای موسوی توانست ۱۳ میلیون رای را آن هم با پشتیبانی تمامی اصلاح‌طلبان و حتی مخالفان نظام کسب کند.

در شرایطی که بیشتر نظرسنجی‌ها حکایت از پیشگامی آقای قالیباف نسبت به آقای رئیسی داشت، چرا در نهایت آقای قالیباف به نفع آقای رئیسی کنار رفت؟

این بحث‌های درونی اصولگرایان است. نظر شخصی بنده کنار رفتن آقای رئیسی بود منتها وحدت بین نیروهای انقلاب از پیروزی نهایی یک نفر مهمتر است.

احتمال رای آوری قالیباف بیشتر از رییسی بود

این صحبت شما در حالی است که آقای قالیباف تا آخرین لحظه اعلام می‌کرد که در رقابت‌های انتخاباتی به نفع کسی کنار نمی رود و حتی سفر انتخاباتی به مشهد را داشت ولی یک مرتبه کنار رفتن او به نفع آقای رئیسی اعلام شد. چه اتفاقی در جبهه اصولگرایی رخ داد که آقای رئیسی تبدیل به کاندیدای واحد اصولگرایان شد؟

براساس نظرسنجی‌ها در روزهای آخر انتخابات به این نتیجه رسیدیم که باید یک نفر از اصولگرایان در رقابت‌های انتخاباتی بماند. طبیعتا درباره آن یک نفر اختلاف نظر وجود داشت که ما طبق نظرسنجی‌ها معتقد به ماندن آقای قالیباف در عرصه بودیم چون احتمال رای آوری او بیشتر بود.

با توجه به این‌که در روزهای آخر رقابت‌های انتخاباتی برخی نظرسنجی‌ها به نفع آقای رئیسی شده بود. آن‌ها هم حق داشتند که بر ماندن خود اصرار کنند اما تحلیل ما این بود که علی‌رغم نظرسنجی‌های متفاوت اگر آقای قالیباف کنار رود بخش مهمی از رای‌های او به سبد آقای روحانی ریخته می شود. نگاه آقای قالیباف در برابر این اختلاف نظر دوستانه کاملا ایثارگرانه بود که اگر آقای رئیسی کنار نرود او داوطلبانه از عرصه رقابت‌ها کنار خواهد کشید. آقای قالیباف ایثارگرایانه کنار کشید.

آیا هیچ فرد و یا مسئولی به آقای قالیباف برای کنار کشیدن از رقابت‌های انتخاباتی توصیه‌ای نکرد؟

برای کنار رفتن قالیباف هیچ توصیه‌ای در کار نبود

هیچ توصیه‌ای در کار نبود. آقای قالیباف براساس تحلیل انتخاباتی و البته با ازخودگذشتگی به نفع آقای رئیسی کنار کشید چون باید یک نفر در انتخابات باقی می‌ماند. نظر آقای قالیباف حتی برخلاف نظر برخی اعضای ستادش بود. ما معتقد بودیم که باید آقای رئیسی کنار رود اما چون این اتفاق رخ نداد آقای قالیباف کنار رفت.

به نظر شما چرا آقای رئیسی علیرغم تحلیل‌های انتخاباتی مبنی بر رای آوری بیشتر آقای قالیباف کنار نرفت؟

آقای رئیسی شخصا مخالف با کنار رفتن از عرصه رقابت نبود و حتی اعلام کرد که اگر جمنا به نتیجه برای کنار رفتنش برسد قطعا این کار را می کند و تا پایان برای آقای قالیباف کار می کند.

آیا این صحبت شما بدان معنا است که جمنا موافق ماندن آقای رئیسی و کنار کشیدن آقای قالیباف بود؟

کنار رفتن قالیباف با تصمیم جمنا بود
 
جمنا به این نتیجه رسید که امکان کناره گیری آقای رئیسی نیست

جمنا براساس سازوکاری که تعیین شده بود به این نتیجه رسید که امکان کناره گیری آقای رئیسی نیست؛ لذا آقای قالیباف داوطلبانه انصراف داد. البته این نظر جمنا نیز براساس برخی نظرسنجی‌ها بود و هیچ بحث پشت پرده و یا تحلیل‌های غلط مطرح در رسانه‌ها وجود نداشت. چون هر دو نفر برای عمل به تصمیم جمنا در خصوص ماندن و کنار رفتن آمادگی داشتندلذا اختلاف خاصی بروزنکرد.

ماندن و یا نماندن میرسلیم تاثیری در نتیجه انتخابات نداشت

ابهاماتی درباره چرایی کنار نکشیدن آقای میرسلیم به نفع آقای رئیسی وجود دارد که این ابهامات بعد از بیانیه موتلفه تشدید شد. چرا آقای میرسلیم کنار نرفت؟

در این باره اطلاعی ندارم. چون رای آقای میرسلیم بالا نبود طبیعتا ماندن و یا نماندن او تاثیری بر نتیجه انتخابات نمی‌گذاشت.

دیدار تتلو با رییسی کار غلطی بود

بسیاری از تحلیلگران در زمان و بعد از دوران انتخابات دیدار تتلو با آقای رئیسی را تاثیرگذار در نتیجه انتخابات دانستند. نظر شما در این باره چیست؟

نفس و اصل برگزاری جلسه بین فردی با ادعای توبه با یک روحانی اشکال ندارد. اما برگزاری این جلسه در دوران انتخابات کار بد و غلطی بود و نباید در این زمان انجام می‌شد. این کار در نهایت برای آقای رئیسی ضرر داشت و بسیاری از افراد را به تردید انداخت. شاید اگر آقای تتلو با آقای رئیسی در زمانی غیر از انتخابات دیدار می‌کرد، هیچ ایرادی به آن وارد نبود، اما این‌که این دیدار با تلقی تبلیغات و رای آوری انجام شد به نفع آقای رئیسی نبود. آن هم در شرایطی که صاحبان جنگ روانی و برخی از سیاسیون از هر وسیله‌ای برای تخریب رقیب استفاده کردند.

دیدار تتلو با رییسی باعث ریزش آرای او شد

آیا می توان از این صحبت شما اینگونه تلقی کرد که این دیدار باعث ریزش آرای آقای رئیسی شد؟

این دیدار به ضرر آقای رئیسی بود و حتی ممکن است باعث ریزش آرای ایشان نیز شده باشد. به طور کلی این موضوع را آنقدر پراهمیت نمی‌دانم که رسانه‌ها در این حجم به آن پرداخته‌اند. این گونه اتفاقات در خارج از ایام انتخابات افتاده و خیلی از افراد با اعتقادات متفاوت با برخی از روحانیون ما دیدار می کنند و کسی هم چیزی نمی‌گوید.

انتخابات را تمام شده می دانیم

بعد از ایام انتخابات تعدادی از اصولگرایان در صحت انتخابات تشکیک به وجود آوردند. آیا شما این کار را درست می‌دانید؟

در دوران تبلیغات تخلفاتی انجام شد. نمونه بارز آن تمام شدن تعرفه در برخی حوزه‌های طرفدار آقای رئیسی بود و در نهایت نیز با خواهش و التماس تعرفه به مردم نمی‌رساندند. این موضوع در سه استان خراسان جنوبی، رضوی و شمالی محرز بود. در پایین شهرها که از لحاظ تیپ و فرهنگ با بالای شهر تفاوت داشتند، تعرفه به میزان کمی داده می‌شد اما در بالای شهر نه تنها تعرفه به حجم انبوهی بود که صندوق‌های سیار نیز اضافه می‌شد. البته با توجه به این‌که شورای نگهبان انتخابات را تایید کرده، ازنظر ما نیز انتخابات تمام شده است ولی از قوه قضاییه انتظار رسیدگی به تخلفات وجرایم را داریم.

نمی گویم اگر تخلفات انتخاباتی نبود رییسی رای می آورد

اگر تعرفه‌ها به میزان انبوه داده می شد آیا آقای رئیسی پیروز میدان بود؟

بنده نمی‌خواهم بگویم که آقای رئیسی رای می‌آورد بلکه تخلفات را امری واضح و قطعی می‌دانم. موضع گیری برخی از وزرا به نفع آقای روحانی امری واضح و بدیهی است که همه آن را در قالب بیانیه‌ها در ایام مناظرات دیدند. روندی که برخلاف قانون انجام شده و جرم محسوب می‌شود.

همانطور که شما از تخلفات رقیب در ایام انتخابات سخن می‌گویید در انتخابات ۸۸ نیز طرفداران آقای موسوی موضوع تخلفات آقای احمدی‌نژاد را مطرح می‌کردند. آیا نباید تدبیری برای رسیدگی به تخلفات انتخابات‌های گوناگون اندیشیده شود؟

در زمان آقای احمدی نژاد صحبت از توزیع سیب زمینی و سهام عدالت بود که ما هیچ گاه هیچ خلافی حتی اندک را قبول نداشته‌ایم اما در این دوره صحبت از پاداش ۴ میلیون تومانی برخی از وزارتخانه‌ها و واریز پول به حساب افراد نیازمند بدون نوشتن آیین نامه قانون برنامه ششم از طریق سازمان مدیریت بود. آقایان چنین تخلفاتی را انجام دادند که علیرغم آن شورای نگهبان نتیجه انتخابات را تایید کرد. ما این تایید را به معنای تخلف نکردن نمی‌دانیم و معتقدبه بررسی آن در مراجع قضایی هستیم.

کمیسیون ملی انتخابات تشکیل شود

اکنون با تمام شدن انتخابات و تایید نتیجه آن توسط شورای نگهبان، هنوز شاهد دامن زدن به برخی اختلافات در عرصه عمومی و کشاندن آن به رسانه‌ها هستیم، آن هم در شرایطی که منطقه خاورمیانه ناامن است و کشور برای حل مشکلات به آرامش نیاز دارد. آیا وحدت و انسجام بین تمامی گروه‌های سیاسی امری ضروری نیست؟

انتخابات با همه تلخی‌ها و شیرینی‌ها با تایید شورای نگهبان تمام شد و ما هم با این اعتقاد که قوه‌قضائیه باید به تخلفات جهت تکرار نشدن در آینده رسیدگی کند در همان روز اول آن را تمام شده دانستیم. البته ما در مجلس هشتم به دنبال تشکیل کمیسیون ملی انتخابات از مجموع افراد خارج از دولت بودیم تا دولت‌های مستقر از همه امکانات کشور برای رای آوری رئیس‌جمهور مستقر استفاده نکنند. این طرح را در زمان آقای احمدی نژاد در مجلس و علیرغم نظر دولت تهیه کردیم ولی متاسفانه چنین کارهای مهمی بدون هزینه دادن رئیس‌ مجلس به نتیجه نمی‌رسد. طبق شناختی که در این دوران از رئیس مجلس پیدا کردم ایشان برای انجام کارهای مهم علاقه دارد اما حاضر نیست کاری را انجام دهد که نتیجه آن وجود مخالفی باشد. به نظر بنده در نهایت این کار ضروری است و باید در آینده انجام شود.

موفقیت روحانی، موفقیت نظام است

به هرحال فارغ از تمامی این بحث‌ها آقای روحانی را رئیس‌جمهور می دانیم و معتقدیم که اگر او موفق شود نظام موفق شده و به نفع ملت است؛ لذا همه باید زمینه موفقیت آقای روحانی را فراهم کنند چون خدمت او به معنای خدمت به کشور، نظام و ملت است. با توجه به چنین نگاه اصولی موضوع رقابت‌های انتخاباتی را تمام شده می دانم، این صحبتها را هم بنا بر اصرار و پیگیری چند باره شما برای مصاحبه، از منظر شفافیت و تحلیل انتخابات مطرح کردم و اصراری به تکرار حرف‌های انتخاباتی ندارم چون انتخابات تمام شده و باید از آن دوران عبور کرد. به همین دلیل باید از هر بیانی که تلخی های انتخابات را تکرار می کند، گذشت.

 همه باید به دولت کمک کنیم

ما برای ادامه کار دولت آقای روحانی به دنبال موفقیت دولت بر پایه نگاه اصولی و اعتقادی هستیم ولی موفقیت دولت را به معنای تبدیل شدن دولت به شرکت سهامی نمی‌دانیم و با تسلط یک سری افراد تندروی سیاسی بر کشور نیز مخالفیم. طبیعتا اگر آقای روحانی مسائل اصلی کشور را تحت شعاع مسائل فرعی قرار داده وبا سخنرانی باعث بروز التهاب سیاسی در کشور شود، موفقیتی برای دولت حاصل نخواهد شد.

اعتقاد ما این است که دولت علیرغم تمامی فراز و نشیب‌ها توانسته رای لازم را از مردم کسب کند. پس همه باید به دولت برای موفقیت کمک کنند و دولت هم از افراد معتقد به نظام، کارآمد و بدون حاشیه در کابینه استفاده کند چون کشور در چهار سال گذشته شرایط خوبی را در ابعاد مختلف به خصوص اقتصادی و اجتماعی نداشته است و باید دولت دوازدهم اهتمام ویژه ای برای حل مشکلات داشته باشد.

انتظار می‌رود دولت دوازدهم انتقادپذیر باشد و تحمل نقدپذیری‌اش را بالا ببرد و ما در چنین شرایطی به دولت کمک می‌کنیم. به عبارت دیگر اگر آقای روحانی وزرای معتقد به نظام و کارآمد به مجلس معرفی کند حتما از آن‌ها حمایت می‌کنیم و تلاش می‌کنیم در مجلس رای آورند. در غیر اینصورت قطعا با این گزینه‌ها مخالفت خواهیم کرد.

مخالف دولت نیستیم

آیا می توان از این صحبت شما اینگونه نتیجه گرفت که شما مخالف دولت نیستید؟

بنده در رقابت قطعا آقای قالیباف را قوی‌تر از آقای روحانی می‌دانستم و برای رئیس‌جمهور شدن او هم تلاش کردم اما اکنون دیگر آقای روحانی رئیس‌جمهور است و ما مخالف دولت او نیستیم بلکه انتقاداتی به عملکرد دولت یازدهم داریم و معتقدیم باید در دوره بعدی با رفع این نواقص مشکلات کشور حل شود.

معنایی ندارد که ما تا چهار سال آینده مواضع انتخاباتی داشته باشیم. در زمان خود تلاش‌مان را برای تغییر آقای روحانی با هدف اصلاح وضعیت مدیریتی کشور کردیم که موفق نشدیم. الان آقای روحانی را فرصتی برای موفقیت کشور می دانیم و حتما به او کمک خواهیم کرد که این کمک مشروط و نه مطلق است.
منبع: ایسنا
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین