روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم کوروش محمدی/ رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی نوشت:قاتل و عامل مرگ آتنا در واقع یک بیمار جنسی است. این افراد اختلالات روانی جدی‌ای در زمینه جنسی دارند. واضح است فردی که به قصد آزار جنسی یک دختربچه هفت‌ساله به او تعرض کرده، تعادل روانی لازم را ندارد. متاسفانه اکنون برخی از افراد جامعه درگیری‌های روانشناختی با مسائل جنسی دارند. این افراد با وجود تاهل و حتی داشتن فرزند و خانواده به دلیل نداشتن فضای مناسب و پاسخگو در روابط زناشویی به تعادل نمی‌رسند و این بیماری همچنان همراه با آنهاست. بیماران جنسی در زمان‌هایی به حدی تحت‌تاثیر این اختلالات جنسی یا مانیک قرار می‌گیرند که به مرض جنون رسیده و جنون آنی و لحظه‌ای اتفاق‌افتاده برای این افراد انجام هرگونه جنایت را برای آنها آسان می‌کند. طبیعتا این فرد نماینده بخشی از افراد جامعه است که تحت فشارهای جنسی قرار گرفته و رشد یافته‌اند. علل مشکلات جنسی در جامعه باید ریشه‌یابی علمی و کارشناسی شود. این افراد به شیوه‌های مختلف گرایشات و تزاحمات جنسی را برای جنس مخالف ایجاد کرده و او را آزار می‌دهند. بعضی از افراد این اختلال را به صورت متلک‌های خیابانی به خانم‌ها نشان می‌دهند. بسیاری از زنان از گزند این افراد در خیابان‌ها در امان نیستند و احساس امنیت نمی‌کنند. در واقع بیان متلک‌ها و کنایه‌های جنسی نوع خفیفی از بیماری‌های جنسی است. نوع شدید این اختلال را نیز در نهاد فرد قاتل آتنا می‌بینیم که با 42 سال سن به یک دختر هفت‌ساله تعرض کرده، او را مورد آزاد و اذیت قرار داده و سپس در میان بتن دفن می‌کند. بخش زیادی از مردم پارس‌آباد نسبت به این موضوع با اظهار تاسف برخورد کردند و این واقعه سبب تاثر و خشم بی‌اندازه در آنها شد. این بخش از مردم نسبت به این مساله حس نگرانی نیز دارند، زیرا این نوع اخبار معمولا حس ناامنی نیز در جامعه ایجاد می‌کند. افراد جامعه به سبب وقوع این حوادث آسودگی خاطر خود را به میزان زیادی از دست می‌دهند. هنگام رخ دادن این‌گونه جنایات در جامعه خانواده شخص آسیب‌دیده به‌تنهایی ضرر روحی و روانی نمی‌بیند. در واقع تنها خانواده آتنا از این واقعه متضرر نشده‌اند، بلکه بخش زیادی از جامعه و افکار عمومی نیز همراه با خانواده مقتول درگیر و افکار عمومی آنها جریحه‌دار شده است.
این حوادث هیجانات منفی بسیاری در جامعه ایجاد می‌کند و دامنه تاثیر چنین جنایاتی در جامعه بسیار وسیع است. این حوادث آثار و انرژی منفی خود را به همه اقشار جامعه منتقل می‌کند. لایه‌های اجتماعی روبه‌روشده با این خبر حس ناامنی و التهاب دارند و روح آنها آسیب می‌بیند. به‌طور کلی این اخبار رویدادهایی نیستند که مردم به‌راحتی از آنها بگذرند. افراد جامعه روی این اخبار تحلیل می‌گذارند و این اخبار معمولا اثرات مخرب، جبران‌ناپذیر و منفی خود را بر جامعه می‌گذارند. امیدوارم برخوردهای قانونی و در کنار آن اقدامات روانشناختی که لازمه چنین جنایاتی است، انجام شود تا علاوه بر اعمال قانون در مورد این جنایتکاران بتوانیم آسیب‌شناسی لازم را انجام داده و زمینه‌های بروز چنین جنایاتی را نیز در جامعه شناسایی کنیم تا در آینده نتیجه این مطالعات و بررسی‌ها را هنگام برنامه‌ریزی برای حوزه‌های جامعه‌شناسی و روانشناسی کشور در آنها دخیل کنیم. مردم انتظار دارند که مجرم در دادگاهی شفاف و علنی محاکمه شده و متناسب با جرم رذیلانه خود به بدترین شکل ممکن مجازات شود و مجازات او نیز صراحتا و بدون هیچ‌گونه مراعات و سانسوری به گوش مردم برسد.
