|
|
امروز: سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ۰۵:۱۶
کد خبر: ۱۶۵۰۸۵
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۲:۱۹
مرحوم علامه طباطبایی ذیل تفسیر شریف المیزان در دو سوره « قدر» و «دخان‏» مطالبی را مطرح کرده اند
 مراد از قدر، تقدیر و اندازه‏ گیری است و شب قدر شب اندازه‏ گیری است و خداوند متعال دراین شب حوادث یک سال را تقدیر می‏کند و زندگی، مرگ، رزق، سعادت و شقاوت انسانها و اموری ازاین قبیل را دراین شب مقدر می‏ گرداند.

به گزارش خبرآنلاین مرحوم علامه طباطبایی ذیل تفسیر شریف المیزان در دو سوره « قدر» و «دخان‏» مطالبی را مطرح کرده اند که در ادامه از نظرتان می گذرد.

شب قدر یعنی چه؟
مراد از قدر، تقدیر و اندازه ‏گیری است و شب قدر شب اندازه‏ گیری است و خداوند متعال دراین شب حوادث یک سال را تقدیر می‏کند و زندگی، مرگ، رزق، سعادت و شقاوت انسانها و اموری ازاین قبیل را دراین شب مقدر می‏گرداند.

شب قدر کدام شب است؟
در قرآن کریم آیه‏ای که به صراحت ‏بیان کند شب قدر چه شبی است دیده نمی‏شود. ولی از جمع‏بندی چند آیه از قرآن کریم می‏توان فهمید که شب قدر یکی از شب‏های ماه مبارک رمضان است. قرآن کریم از یک سو می‏ فرماید: « انا انزلناه فی لیله مبارکه‏.»( دخان / 3 ) این آیه گویای این مطلب است که قرآن یکپارچه در یک شب مبارک نازل شده است و از سوی دیگر می‏فرماید: « شهررمضان الذی انزل فیه القرآن‏.»( بقره / 185) و گویای این است که تمام قرآن در ماه رمضان نازل شده است. و در سوره قدر می‏فرماید: «انا انزلناه فی لیله القدر.» (قدر/1) از مجموع این آیات استفاده می‏شود که قرآن کریم در یک شب مبارک در ماه رمضان که همان شب قدر است نازل شده است. پس شب قدر در ماه رمضان است. اما این که کدام یک از شب‏های ماه رمضان شب قدر است، در قرآن کریم چیزی برآن دلالت ندارد. و تنها از راه اخبار می‏توان آن شب را معین کرد.

در بعضی از روایات منقول از ائمه اطهار علیهم السلام شب قدر مردد بین نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان است و در برخی دیگر از آنها مردد بین شب بیست و یکم و بیست و سوم و در روایات دیگری متعین در شب بیست و سوم است. (1) وعدم تعین یک شب به جهت تعظیم امر شب قدر بوده تا بندگان خدا با گناهان خود به آن اهانت نکنند.
پس از دیدگاه روایات ائمه اهل بیت علیهم السلام شب قدر از شب‏های ماه رمضان و یکی از سه شب نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم است. اما روایات منقول از طرق اهل سنت‏ به طورعجیبی با هم اختلاف داشته و قابل جمع نیستند ولی معروف بین اهل سنت این است که شب بیست و هفتم ماه رمضان شب قدر است (2) و در آن شب قرآن نازل شده است.

تکرار شب قدر در هر سال
شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و سالی که قرآن درآن نازل شد نیست ‏بلکه با تکرار سالها، آن شب نیز تکرار می‏شود. یعنی درهر ماه رمضان شب قدری است که درآن شب امور سال آینده تقدیر می‏شود. دلیل براین امر این است که:
اولا: نزول قرآن به طور یکپارچه در یکی از شب‏های قدر چهارده قرن گذشته ممکن است ولی تعیین حوادث تمامی قرون گذشته و آینده درآن شب بی‏ معنی است.

ثانیا: کلمه «یفرق‏» در آیه شریفه «فیها یفرق کل امر حکیم‏.» (دخان / 6 ) در سوره دخان به خاطر مضارع بودنش، استمرار را می‏رساند و نیز کلمه «تنزل‏» درآیه کریمه «تنزل الملئکه والروح فیها باذن ربهم من کل امر» (قدر / 4 ) به دلیل مضارع بودنش دلالت ‏بر استمرار دارد.

ثالثا: از ظاهر جمله « شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن‏.»( بقره / 185 ) چنین برمی‏آید که مادامی که ماه رمضان تکرار می‏شود آن شب نیز تکرار می‏شود. پس شب قدر منحصر در یک شب نیست ‏بلکه درهر سال در ماه رمضان تکرار می‏شود.
در این خصوص در تفسیر برهان از شیخ طوسی از ابوذر روایت‏ شده که گفت: به رسول خدا (ص) عرض کردم یا رسول الله آیا شب قدر شبی است که درعهد انبیاء بوده و امر به آنان نازل می‏شده و چون از دنیا می‏رفتند نزول امر درآن شب تعطیل می‏شده است؟ فرمود: « نه بلکه شب قدر تا قیامت هست.‏» (3)

عظمت‏ شب قدر
در سوره قدر می‏خوانیم: «انا انزلناه فی لیله القدر وما ادریک ما لیله القدر لیله القدر خیر من الف شهر.» خداوند متعال برای بیان عظمت ‏شب قدر با این که ممکن بود بفرماید: «وما ادریک ما هی هی خیر من الف شهر» یعنی با این که می‏توانست در آیه دوم و سوم به جای کلمه «لیله القدر» ضمیر بیاورد، خود کلمه را آورد تا بر عظمت این شب دلالت کند. و با آیه « لیله القدر خیر من الف شهر» عظمت این شب را بیان کرد به این که این شب از هزار ماه بهتر است. منظور از بهتر بودن این شب از هزار ماه، بهتر بودن از حیث فضیلت عبادت است. چه این که مناسب با غرض قرآن نیز چنین است. چون همه عنایت قرآن دراین است که مردم را به خدا نزدیک و به وسیله عبادت زنده کند. و احیاء یا عبادت آن شب از عبادت هزار ماه بهتر است.
از امام صادق علیه السلام سؤال شد: چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟ ( با این که در آن هزار ماه درهر دوازده ماهش یک شب قدر است) .
حضرت فرمود: « عبادت در شب قدر بهتر است از عبادت درهزار ماهی که در آن شب قدر نباشد.» (4)

وقایع شب قدر
الف- نزول قرآن
ظاهر آیه شریفه « انا انزلناه فی لیله القدر» این است که همه قرآن در شب قدر نازل شده است و چون تعبیر به انزال کرده که ظهور در یکپارچگی و دفعی بودن دارد نه تنزیل، که ظاهر در نزول تدریجی است.
قرآن کریم به دو گونه نازل شده است:
1- نزول یکباره در یک شب معین.
2- نزول تدریجی در طول بیست و سه سال نبوت پیامبر اکرم (ص) .

آیاتی چون «قرانا فرقناه لتقراه علی الناس علی مکث ونزلناه تنزیلا.»( اسراء / 106 ) نزول تدریجی قرآن را بیان می‏کند.
در نزول دفعی (و یکپارچه)، قرآن کریم که مرکب از سوره‏ها و آیات است ‏یک دفعه نازل نشده است ‏بلکه به صورت اجمال همه قرآن نازل شده است چون آیاتی که درباره وقایع شخصی و حوادث جزیی نازل شده ارتباط کامل با زمان و مکان و اشخاص و احوال خاصه‏ای دارد که درباره آن اشخاص و آن احوال و درآن زمان و مکان نازل شده و معلوم است که چنین آیاتی درست در نمی‏آید مگر این که زمان و مکانش و واقعه‏ای که درباره‏اش نازل شده رخ دهد به طوری که اگر از آن زمان‏ها و مکان‏ها و وقایع خاصه صرف نظر شود و فرض شود که قرآن یک باره نازل شده، قهرا موارد آن آیات حذف می‏شود و دیگر بر آنها تطبیق نمی‏کنند، پس قرآن به همین هیئت که هست دوبار نازل نشده بلکه بین دو نزول قرآن فرق است و فرق آن در اجمال و تفصیل است. همان اجمال و تفصیلی که درآیه شریفه «کتاب احکمت ایاته ثم فصلت من لدن حکیم خبیر.»( هود / 1) به آن اشاره شده است. و در شب قدر قرآن کریم به صورت اجمال و یکپارچه بر پیامبر اکرم (ص) نازل شد و در طول بیست و سه سال به تفصیل و به تدریج و آیه به آیه نازل گردید.

ب- تقدیر امور
خداوند متعال در شب قدر حوادث یک سال آینده را از قبیل مرگ و زندگی، وسعت ‏یا تنگی روزی، سعادت و شقاوت، خیر و شر، طاعت و معصیت و... تقدیر می‏کند.
در آیه شریفه «انا انزلناه فی لیله القدر»( قدر / 1 ) کلمه «قدر» دلالت‏ بر تقدیر و اندازه‏گیری دارد و آیه شریفه «فیها یفرق کل امر حکیم.‏» (دخان / 6 ) که در وصف شب قدر نازل شده است‏ بر تقدیر دلالت می‏کند. چون کلمه «فرق‏» به معنای جدا سازی و مشخص کردن دو چیز از یکدیگر است. و فرق هر امر حکیم جز این معنا ندارد که آن امر و آن واقعه‏ای که باید رخ دهد را با تقدیر و اندازه‏گیری مشخص سازند. امور به حسب قضای الهی دارای دو مرحله‏اند، یکی اجمال و ابهام و دیگری تفصیل. و شب قدر به طوری که از آیه «فیها یفرق کل امر حکیم.‏» برمی‏آید شبی است که امور از مرحله اجمال و ابهام به مرحله فرق و تفصیل بیرون می‏آیند.

ج- نزول ملائکه و روح
بر اساس آیه شریفه « تنزل الملئکه والروح فیها باذن ربهم من کل امر.»( قدر / 4) ملائکه و روح در این شب به اذن پروردگارشان نازل می‏شوند. مراد از روح، آن روحی است که از عالم امر است و خدای متعال درباره‏اش فرموده است « قل الروح من امر ربی‏.»( اسراء / 85 ) دراین که مراد از امر چیست؟ بحث‏های مفصلی در تفسیر شریف المیزان آمده است که به جهت اختصار مبحث ‏به دو روایت در مورد نزول ملائکه و این که روح چیست ‏بسنده می‏شود.

1- پیامبر اکرم (ص) فرمود: وقتی شب قدر می‏شود ملائکه‏ای که ساکن در «سدره المنتهی‏» هستند و جبرئیل یکی از ایشان است نازل می‏شوند در حالی که جبرئیل به اتفاق سایرین پرچم‏هایی را به همراه دارند.
یک پرچم بالای قبر من، و یکی بر بالای بیت المقدس و پرچمی در مسجد الحرام و پرچمی بر طورسینا نصب می‏کنند و هیچ مؤمن و مؤمنه‏ای دراین نقاط نمی‏ماند مگر آن که جبرئیل به او سلام می‏کند، مگر کسی که دائم الخمر و یا معتاد به خوردن گوشت ‏خوک و یا زعفران مالیدن به بدن خود باشد. (5)
2- از امام صادق علیه السلام در مورد روح سؤال شد. حضرت فرمودند: روح از جبرئیل بزرگتر است و جبرئیل از سنخ ملائکه است و روح ازآن سنخ نیست. مگر نمی‏بینی خدای تعالی فرموده: «تنزل الملئکه والروح‏» پس معلوم می‏شود روح غیر از ملائکه است. (6)

د- سلام و امنیت
قرآن کریم در بیان این ویژگی شب قدر می‏فرماید: «سلام هی حتی مطلع الفجر.»( قدر / 5 ) کلمه سلام و سلامت ‏به معنای عاری بودن از آفات ظاهری و باطنی است. و جمله «سلام هی‏» اشاره به این مطلب دارد که عنایت الهی تعلق گرفته است‏ به این که رحمتش شامل همه آن بندگان بشود که به سوی او روی می‏آورند و نیز به این که در خصوص شب قدر باب عذابش بسته باشد. به این معنا که عذابی جدید نفرستد. و لازمه این معنا این است که دراین شب کید شیطان‏ها هم مؤثر واقع نشود چنانکه در بعضی از روایات نیز به این معنا اشاره شده است.
البته بعضی از مفسرین گفته‏اند: مراد از کلمه «سلام‏» این است که در شب قدر ملائکه از هر مؤمن مشغول به عبادت بگذرند، سلام می‏دهند.

پی‏ نوشت‏ها:
1- مجمع البیان، ج 10، ص‏519 .
2- تفسیر الدرالمنثور، ج‏6 .
3- تفسیر البرهان، ج‏4، ص‏488، ح‏26 .
4- فروع کافی، ج‏4، ص‏157، ح‏4 .
5- مجمع البیان، ج‏10، ص‏520 .
6- تفسیر برهان، ج‏4، ص‏481، ح‏1.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین