|
|
امروز: دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ۱۸:۲۸
کد خبر: ۱۶۴۴۶۸
تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۰
سالن ملاقات را رد کرده و به انتهای راهرو رسیدم عماد را که در آغوش گرفته بودم به روی زمین گذاشته تا کمی خستگی در کنم که ناگهان صدای شلیک چند تیر را شنیده و مردی فریاد زد خانم بچه‌ات را بغل کن و بدو، من هم چون قبلا به مجلس آمده بودم به قسمت پله‌ها رفته و خودم را به طبقه اول رساندم، آنجا آقای بهرامی را دیده و به او گفتم که فقط عماد را بغل کن و نجاتش بده، من خودم نای دویدن نداشتم و به خاطر استرس زیاد پاهایم شل شده بود. با آقای بهرامی و دو نفر دیگر به یکی از اتاق‌ها رفتیم.
 عماد اسماعیل نژاد بدون شک معروف‌ترین نجات یافته حادثه تروریستی روز چهارشنبه در مجلس شورای اسلامی است. کودک دو ساله‌ای که به گفته مادرش چیز خاصی از حادثه متوجه نشده اما عکس منتشر شده از او هنگام نجات دادنش از ساختمان مجلس افراد بسیاری را متوجه حادثه تروریستی رخ داده در تهران کرد.



 زهرا، مادر عماد در گفت‌وگو با ایسنا، جزئیاتی از روز حادثه را شرح داده که در ادامه آمده است:

چه زمانی متوجه انتشار عکس‌های عماد در فضای مجازی شدید؟

 چند ساعت از حادثه گذشته بود که متوجه شدم که این تصاویر بازتاب زیادی در فضای مجازی داشته، صبح روز بعد هم چند روزنامه عکس عماد هنگام نجات دادنش از ساختمان مجلس را روی صفحه اول خود منتشر کردند و بعد از آن بود که چند خبرنگار با ما تماس گرفته و سپس چند مقام مسئول با ما صحبت کردند.

از روز حادثه بگویید. برای چه به مجلس رفته بودید؟

ما ساکن استان گلستان و شهر گرگان هستیم، پسرم عماد مبتلا به بیماری MPS است و حدود 20 روز قبل از حادثه از طریق مسئول دفتر نماینده گرگان در مجلس شورای اسلامی نامه‌ای را خطاب به وزارت بهداشت دریافت کردیم تا روند درمان عماد تسهیل شود. اما آن روز دوباره به مجلس رفتم تا از آنها بخواهم که سفارش دیگری بکنند تا روند درمان عماد با سرعت بیشتری ادامه پیدا کند. با آقای بهرامی مسئول دفتر نماینده گرگان قرار گذاشتم و حوالی ساعت 10 بود که با هماهنگی او وارد مجلس شدم.

بعد چه شد؟

سالن ملاقات را رد کرده و به انتهای راهرو رسیدم عماد را که در آغوش گرفته بودم به روی زمین گذاشته تا کمی خستگی در کنم که ناگهان صدای شلیک چند تیر را شنیده و مردی فریاد زد خانم بچه‌ات را بغل کن و بدو، من هم چون قبلا به مجلس آمده بودم به قسمت پله‌ها رفته و خودم را به طبقه اول رساندم، آنجا آقای بهرامی را دیده و به او گفتم که فقط عماد را بغل کن و نجاتش بده، من خودم نای دویدن نداشتم و به خاطر استرس زیاد پاهایم شل شده بود. با آقای بهرامی و دو نفر دیگر به یکی از اتاق‌ها رفتیم.
 
چقدر آنجا بودید؟

دقیق نمی‌دانم اما حدود یک ساعت در اتاق بودیم.

با تروریست‌ها روبرو شدید؟

من آنها را ندیدم اما صدایشان را می‌شنیدم که به زبان فارسی و لهجه‌ای خاص به یکدیگر می‌گفتند که باید کارمندها را از اتاق‌ها بیرون بکشیم و همه‌شان را بکشیم، شنیدن این صداها خیلی من را ناراحت کرد.

به اتاق شما رسیدند؟

خوشبختانه نه، اگر اشتباه نکنم در اتاق 113 بودیم. چند نفر از پنجره به ما گفتند که خارج شوید و ابتدا یکی از افراد حاضر به بیرون رفت و سپس عماد را از پنجره به بیرون خارج کردم که آن عکس هم در این لحظه ثبت شد و من هم آخرین نفری بودم که از پنجره طبقه اول به بیرون پریدم و فکر می‌کنم حدود  یک و نیم تا دو متر را پریدم.

بعد چه شد؟

فکر می‌کنم تا حوالی ساعت یک و نیم در زیر فضای طاقچه مانندی که در زیر ساختمان مجلس وجود داشت مخفی شده بودیم اما پس از عادی شدن شرایط از آنجا خارج شده و به زیرزمین مجلس رفتیم. پس از آن هم ساختمان را ترک کردیم.

به کجا رفتید؟

واقعیتش این است که هنگام ورود به مجلس کیفم را به حراست و صندوق امانات تحویل داده بودم و برای همین هیچ پولی همراهم نداشتم. می‌خواستم به مجلس برگردم و کیفم را تحویل بگیرم اما به دلیل فضای امنیتی این اجازه را نداشتم. به همین خاطر یکی از شهروندان ساکن بهارستان من را به حیات خانه‌اش برد و آنجا دست و صورتم را شسته و پوشک عماد را که خودش را کثیف کرده بود عوض کردم. یکی از شهروندان برای عماد پوشک بچه خرید و کمی آنجا استراحت کردم تا اینکه حوالی ساعت شش بود که به مجلس برگشته و کیفم را تحویل گرفتم.

این حادثه در روحیه عماد تاثیری داشت؟

متاسفانه عماد به دلیل بیماری‌اش قدرت شنوایی ضعیفی دارد و به همین دلیل متوجه سر و صداها نشده بود و من او را بغل کرده و پیش خودم نگه داشته بودم به همین دلیل چیز زیادی از حادثه متوجه نشد.

از بیماری عماد بگویید چه زمانی متوجه شدید که به MPS مبتلاست

بیماری عماد یک بیماری مادرزادی است که از همان روزهای نخست تولد به آن مبتلا بود. اما ما حدود سه ماه پیش و قبل از عید بود که متوجه شدیم به چنین بیماری مبتلا شده است. هزینه‌های درمانش بسیار بالا بوده و هیچ کدام تحت پوشش بیمه قرار نداشت. به همین دلیل به نماینده شهرمان در مجلس مراجعه کرده و از او درخواست کمک کردیم که او نیز نامه‌ای به ما داده و معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی تهران نیز در تاریخ دوم خرداد امسال در نامه‌ای به دکتر سروش رئیس بیمارستان شریعتی از وی خواستند که در روند درمان بیماری عماد با ما همکاری کند؛ اما متاسفانه پاسخی دریافت نکردیم. من برای پیگیری مجدد به مجلس رفته بودم که این حادثه رخ داد.

پس از مطلع شدن وزیر بهداشت چه اتفاقی افتاد؟

آقای دکتر هاشمی شخصا عماد را معاینه کرده و دستورات لازم را نیز صادر کردند. قرار شده تا روند درمان عماد در بیمارستان شریعتی ادامه پیدا کند و از سه پزشک متخصص قلب، غدد و گوش و حلق و بینی نیز خواسته شده تا نتایج پرونده پزشکی عماد را بررسی کرده و راهکارهای درمان را اعلام کنند. بیماری عماد طوری است که کبد یک سری آنزیم‌ها را ترشح و تولید نمی‌کند و همین باعث یک سری عوارض شده است اما خوشبختانه در ویزیت آقای هاشمی متوجه شدیم که این بیماری آسیبی به چشمان عماد وارد نکرده و باید سریعتر درمان شود.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین