تحلیلی نظری از ریشه های مصرف گرایی
در دنیای نو (مدرن) مصرف دیگر برای رفع نیاز نیست بلکه میل به مصرف گرایی در قالب «پاساژ گردی» و پرسه زدن در بازارهای خرید برای برخی تبدیل به یک هویت شده است.
میلیون ها انسان در این کره ی خاکی، شبانه روز گرفتار روزمرگی های خود
هستند؛ جایی که قرار بود انسان آرامش ساز زندگی اش باشد، اینک نگاهش محصور
در تنگناهای دنیای نو با فناوری های شگفت آور است. تغییر مداوم در شیوه ی
زیست فرهنگی انسان ها، خود محصول تفکر زاده شده ی دنیای فناوری زده است.
سبک های زندگی تازه یی سر برآورده اند و در حیرت می مانیم از اینکه از سرعت
علم و فناوری عقب مانده ایم.
زندگی انسان امروزی چنان با محصولات و روش های نوین گره خورده که تغییرهای بنیادینی را در سبک زندگی، احساس، تفکر و ارتباط های انسانی ایجاد کرده است.
سبک زندگی و مصرف گرایی
سبک زندگی به معنای شیوه ی زندگی خاص یک فرد، گروه یا جامعه است. سبک های زندگی مجموعه یی از طرز تلقی ها، ارزش ها، شیوه های رفتار، حالت ها و سلیقه ها در هر چیزی را در برمی گیرد. دﺳﺖ ﻛﻢ 2 ﺑﺮداﺷﺖ از ﺳﺒﻚ زﻧﺪﮔﻲ وﺟﻮد دارد؛ در رواﻳﺖ ﻧﺨﺴﺖ ﺳﺒﻚ زﻧﺪﮔﻲ ﻣﻌﺮف ﺛﺮوت و ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ اﻓﺮاد و ﺷﺎﺧﺼﻲ ﺑﺮای ﺗﻌﯿﯿﻦ طبقه ی اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ اﺳﺖ و در رواﻳﺖ دوم، ﺳﺒﻚ زﻧﺪﮔﻲ ﺷﻜﻞ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻧﻮﻳﻨﻲ ﺗﻠﻘﻲ ﻣﯽ ﺷﻮد ﮐﻪ ﻓﻘﻂ در ﻣﺘﻦ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻓرهنگی نواندیشی (ﻣﺪرﻧﯿﺘﻪ) و رﺷﺪ ﻓرهنگ ﻣﺼﺮف ﮔﺮاﻳﻲ ﻣﻌﻨﺎ ﻣﯽ ﻳﺎﺑﺪ.(1).
با این اوصاف باید گفت ﻋﺎﻣﻞ ﻣﺼﺮف در ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺳﺒﮏ زﻧﺪﮔﻲ از اهمیتی اﺳﺎﺳﻲ ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ. ﻣﺼﺮف ﺑﺎ ﮐﺎرﮐﺮد ﻧﻤﺎدﻳﻦ ﺧﻮد، هویت اﻓﺮاد را ﻧﺸﺎن ﻣﻲ دهد. ﮐﺎرﮐﺮد ﻧﻤﺎﻳﺸﻲ ﻣﺼﺮف ﻧﺎﺷﻲ از اﻳﻦ واﻗﻌﯿﺖ در دﻧﯿﺎی نو اﺳﺖ ﮐﻪ ﺟهت ﮔﯿﺮی ﻣﺼﺮف تنها ﻧﺎﺷﻲ از ﺿﺮورت رﻓﻊ ﻧﯿﺎزهای زﻳﺴﺘﻲ ﻧﯿﺴﺖ؛ ﺑﻠﮑﻪ اﻧﺘﺨﺎﺑﻲ اﺳﺖ ﮐﻪ هویت ﻣﺘﻤﺎﻳﺰ را آﺷﮑﺎر ﻣﻲ ﺳﺎزد. اﻣﺮوزه ﻣﺼﺮف و ﻧﯿﺎز از هم ﻓﺎﺻﻠﻪ ﮔﺮﻓﺘﻪ اﻧﺪ و ﺷﮑﺎﻓﻲ ﺑﯿﻦ آنها ﺑﻪ وﺟﻮد آﻣﺪه است ﮐﻪ دﻳﮕﺮ ﻣﺼﺮف اﻧﺴﺎﻧﻲ ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺑﺎ ﻧﯿﺎزهای اﻧﺴﺎﻧﻲ ﻧﯿﺴﺖ؛ ﺑﻠﮑﻪ ﻣﺼﺮف ﭼﯿﺰی ﺑﯿﺶ از آن اﺳﺖ و آن ﺷﮑﺎف را ﻣﺼﺮف ﮔﺮاﻳﻲ ﭘﺮ ﮐﺮده اﺳﺖ. (2)
اما اگر بخواهیم مهمترین پیامد را برای مصرف گرایی نام ببریم بدون شک آن موضوع هویت است. اﮔﺮ در ﺟﺎﻣﻌﻪ ی ﺳﻨﺘﻲ و پیشامدرن، ﻣﺒﻨﺎی «هوﻳﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ» را ﺑﯿﺸﺘﺮ وﻳﮋگی های اﻧﺘﺴﺎﺑﻲ اﻓﺮاد از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﻮاردی ﭼﻮن ﺷﻐﻞ، طﺒﻘﻪ و ﺑﻪ طور ﮐﻠﻲ «ﻣﻮﻗﻌﯿت های ﺳﺎﺧﺘﺎری» ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﻲ داد، اﻣﺮوزه در ﺟﺎﻣﻌﻪ ی نو، 2 ﻋﺎﻣﻞ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﻓﺮد در ﻧﻈﺎم ﺗﻮﻟﯿﺪﮐﻪ در ﻣفهوم «طﺒﻘﻪ» ﻣﺘﺒﻠﻮر ﻣﻲﺷﻮد و ﺟﺪﻳﺪﺗﺮ از آن ﻧﻮع و ﺳﺒﮏ ﮐﻨش های ﻣﺼﺮﻓﻲ ﻣﺒﻨﺎی اﺻﻠﻲ هویت اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻓﺮد اﺳﺖ ﮐﻪ در ﻣفهوم «ﺳﺒﮏ زﻧﺪﮔﻲ» ﻣﻌﻨﺎ ﭘﯿﺪا ﻣﻲﮐﻨﺪ.(3)
مصرف گرایی در نظر متفکران
«ژانﺑﻮدرﻳﺎر» در ﮐﺘﺎب «ﻧﻈﺎم اﺷﯿﺎء» (1968) ﺑﯿﺎن ﻣﻲﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺼﺮف ﺑﻪ تنهایی ارﺿﺎی ﻳﮏ دﺳﺘﻪ از ﻧﯿﺎزهای زﻳﺴﺘﻲ ﻧﯿﺴﺖ، ﺑﻠﮑﻪ ﻣﺘﻀﻤﻦ ﻧﺸﺎﻧه ها و ﻧﻤﺎدها اﺳﺖ. او ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ ﻣﺼﺮف را ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان روﻧﺪی ﺗﻠﻘﻲ ﮐﺮد ﮐﻪ در آن ﺧﺮﻳﺪار ﻳﮏ ﻗﻠﻢ ﮐﺎﻻ از طﺮﻳﻖ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﻳﺶ ﮔﺬاﺷﺘﻦ ﮐﺎلاهای ﺧﺮﻳﺪاری ﺷﺪه، ﺑﻪ طﻮر ﻓﻌﺎﻟﻲ ﻣﺸﻐﻮل ﺗﻼش ﺑﺮای ﺧﻠﻖ و ﺣﻔﻆ ﻳﮏ ﺣﺲ هﻮﻳﺖ اﺳﺖ؛ ﺑﻪ ﻋﺒﺎرﺗﻲ دﻳﮕﺮ ﻣﺮدم ﺣﺲ هﻮﻳﺖ ﭼﻪ ﮐﺴﻲ ﺑﻮدن را، از طﺮﻳﻖ آﻧﭽﻪ ﻣﺼﺮف ﻣﻲﮐﻨﻨﺪ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﻲ ﮐﻨﻨﺪ. (4)
«وبلن» ( weblen ) یکی از نخستین نظریه پردازان حوزه ی مصرف است که مفهوم «مد» ( mode ) را نیز در قالب مقوله ی مصرف توضیح می دهد. اندیشه های وی راهگشای تحلیل تغییرهای اجتماعی بر مبنای تحلیل الگوهای مصرف است. ( 5 )
مصرف از دیدگاه «بوردیو» ( 1984 ) فراتر از چیزی به نام مد است که وبلن اشاره کرده است. بوردیو می خواهد بگوید گروههای فرادست و فرودست مبارزه یی بی پایان ( اما ملایم ) برای تثبیت هویت ، ارزش و موقعیت اجتماعی خود هستند. مصرف ابزاری برای تولید فرهنگی، مشروعیت سازی و مبارزه در فضای اجتماعی است.
از دیدگاه بوردیو، اقتصاد نوین اخلاق زاهدانه ی تولید و انباشت را به نفع اخلاق لذت جویانه ی مصرف نفی می کند. وی مصرف را از اصلی ترین عناصر دنیای اجتماعی نو می دانست و به عنوان متغیری مستقل و نه فقط وابسته به عوامل اقتصادی تحلیل می کرد.
در تحلیل پست مدرن از مفهوم مصرف، بودریار با اشاره به ارزش نمادین مصرف ، مفهوم میل را مفهوم محوری در این حوزه می داند و در این بین ، بازی هویت در فرایند مصرف مطرح می شود. مصرف دیگر تنها برای رفع نیاز نیست بلکه همانگونه که بودریار می گوید میل به مصرف است که مفهوم محوری پیدا می کند. پاساژ گردی، پرسه زنی در بازارهای خرید، توجه به امور ظاهری و غفلت از امور باطنی در این رویکرد مطرح می شوند.
مصرف گرایی در ایران
ویروس مهلک فرهنگ مصرف گرایی بی رویه در کشور ما کهنه و مزمن شده و طی چند سال گذشته به صورت حاد و خطرناکی در آمده است. طبقه ی مرفه برای ممتاز نشان دادن خویش به مصرف انواع کالاها دست می زند و طبقه ی متوسط و پایین جامعه جهت همرنگی و پنهان فاصله ی خویش به چنین عمل مشابهی می پردازد.
بر این اساس مشاهده می شود که طبقات پایین جامعه با کسری بودجه یی مواجهند که به نوعی بایستی جبران شود. چشم و هم چشمی در محله های شهری شکل غالب زندگی است و این عمل زمینه را برای انواع مشکل های اجتماعی فراهم می سازد که بر سلامت روانی و اجتماعی جامعه اثر گذار است.
سخن پایانی
در پایان باید یادآوری کرد راه برون رفت از مصرف گرایی توجه به راهکارهایی است که از جمله در دین اسلام به آن سفارش شده است.آفت هایی که مصرف گرایی در جامعه به بار می آورد فراوان هستند که از جمله ی آن اسراف، تبذیر، اتراف، اقتار و...است. در قرآن کریم در مورد اسراف کاران آمده است:«بخورید و بیاشامید و زیاد روی نکنید که او (خداوند) اسراف کاران را دوست نمی دارد»(اعراف،31)
رعایت اعتدال و میانه روی از بنیادی ترین اصول اسلام است. اسلام، مسلمانان را از هر گونه افراط و تفریط بر حذر می دارد؛ این اصل در بحث مصرف نیز پا برجاست و اسلام انسان ها را به اعتدال در مصرف دعوت کرده است. پیامبر اکرم(ص) در این باره می فرمایند:«نه تنگ گرفتن و نه زیاده روی، نه تنگ چشمی و نه تباه کردن»(6) حضرت علی(ع) هم می فرمایند:«روش ما اعتدال و سنت ما رشد است.بر تو باد رعایت اعتدال در فقر و غنا.اتخاذ روش اعتدال، نشانه مروت است. انسان زرنگ کسی است که در تامین حاجت هایش اعتدال ورزد و در راه تامین درخواست هایش اجمال ورزد. اعتدال در امور باید مرکب انسان و هدف وی رسیدن به کمال باشد.وقتی خداوند اراده می کند که خیری را به بنده اش برساند اعتدال را به وی الهام می کند»(7)
پس توجه به مصرف بهینه می تواند جامعه را از افتادن در دور تجمل گرایی و مصرف زدگی باز دارد.
زندگی انسان امروزی چنان با محصولات و روش های نوین گره خورده که تغییرهای بنیادینی را در سبک زندگی، احساس، تفکر و ارتباط های انسانی ایجاد کرده است.
سبک زندگی و مصرف گرایی
سبک زندگی به معنای شیوه ی زندگی خاص یک فرد، گروه یا جامعه است. سبک های زندگی مجموعه یی از طرز تلقی ها، ارزش ها، شیوه های رفتار، حالت ها و سلیقه ها در هر چیزی را در برمی گیرد. دﺳﺖ ﻛﻢ 2 ﺑﺮداﺷﺖ از ﺳﺒﻚ زﻧﺪﮔﻲ وﺟﻮد دارد؛ در رواﻳﺖ ﻧﺨﺴﺖ ﺳﺒﻚ زﻧﺪﮔﻲ ﻣﻌﺮف ﺛﺮوت و ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ اﻓﺮاد و ﺷﺎﺧﺼﻲ ﺑﺮای ﺗﻌﯿﯿﻦ طبقه ی اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ اﺳﺖ و در رواﻳﺖ دوم، ﺳﺒﻚ زﻧﺪﮔﻲ ﺷﻜﻞ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻧﻮﻳﻨﻲ ﺗﻠﻘﻲ ﻣﯽ ﺷﻮد ﮐﻪ ﻓﻘﻂ در ﻣﺘﻦ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻓرهنگی نواندیشی (ﻣﺪرﻧﯿﺘﻪ) و رﺷﺪ ﻓرهنگ ﻣﺼﺮف ﮔﺮاﻳﻲ ﻣﻌﻨﺎ ﻣﯽ ﻳﺎﺑﺪ.(1).
با این اوصاف باید گفت ﻋﺎﻣﻞ ﻣﺼﺮف در ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺳﺒﮏ زﻧﺪﮔﻲ از اهمیتی اﺳﺎﺳﻲ ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ. ﻣﺼﺮف ﺑﺎ ﮐﺎرﮐﺮد ﻧﻤﺎدﻳﻦ ﺧﻮد، هویت اﻓﺮاد را ﻧﺸﺎن ﻣﻲ دهد. ﮐﺎرﮐﺮد ﻧﻤﺎﻳﺸﻲ ﻣﺼﺮف ﻧﺎﺷﻲ از اﻳﻦ واﻗﻌﯿﺖ در دﻧﯿﺎی نو اﺳﺖ ﮐﻪ ﺟهت ﮔﯿﺮی ﻣﺼﺮف تنها ﻧﺎﺷﻲ از ﺿﺮورت رﻓﻊ ﻧﯿﺎزهای زﻳﺴﺘﻲ ﻧﯿﺴﺖ؛ ﺑﻠﮑﻪ اﻧﺘﺨﺎﺑﻲ اﺳﺖ ﮐﻪ هویت ﻣﺘﻤﺎﻳﺰ را آﺷﮑﺎر ﻣﻲ ﺳﺎزد. اﻣﺮوزه ﻣﺼﺮف و ﻧﯿﺎز از هم ﻓﺎﺻﻠﻪ ﮔﺮﻓﺘﻪ اﻧﺪ و ﺷﮑﺎﻓﻲ ﺑﯿﻦ آنها ﺑﻪ وﺟﻮد آﻣﺪه است ﮐﻪ دﻳﮕﺮ ﻣﺼﺮف اﻧﺴﺎﻧﻲ ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺑﺎ ﻧﯿﺎزهای اﻧﺴﺎﻧﻲ ﻧﯿﺴﺖ؛ ﺑﻠﮑﻪ ﻣﺼﺮف ﭼﯿﺰی ﺑﯿﺶ از آن اﺳﺖ و آن ﺷﮑﺎف را ﻣﺼﺮف ﮔﺮاﻳﻲ ﭘﺮ ﮐﺮده اﺳﺖ. (2)
اما اگر بخواهیم مهمترین پیامد را برای مصرف گرایی نام ببریم بدون شک آن موضوع هویت است. اﮔﺮ در ﺟﺎﻣﻌﻪ ی ﺳﻨﺘﻲ و پیشامدرن، ﻣﺒﻨﺎی «هوﻳﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ» را ﺑﯿﺸﺘﺮ وﻳﮋگی های اﻧﺘﺴﺎﺑﻲ اﻓﺮاد از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﻮاردی ﭼﻮن ﺷﻐﻞ، طﺒﻘﻪ و ﺑﻪ طور ﮐﻠﻲ «ﻣﻮﻗﻌﯿت های ﺳﺎﺧﺘﺎری» ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﻲ داد، اﻣﺮوزه در ﺟﺎﻣﻌﻪ ی نو، 2 ﻋﺎﻣﻞ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﻓﺮد در ﻧﻈﺎم ﺗﻮﻟﯿﺪﮐﻪ در ﻣفهوم «طﺒﻘﻪ» ﻣﺘﺒﻠﻮر ﻣﻲﺷﻮد و ﺟﺪﻳﺪﺗﺮ از آن ﻧﻮع و ﺳﺒﮏ ﮐﻨش های ﻣﺼﺮﻓﻲ ﻣﺒﻨﺎی اﺻﻠﻲ هویت اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻓﺮد اﺳﺖ ﮐﻪ در ﻣفهوم «ﺳﺒﮏ زﻧﺪﮔﻲ» ﻣﻌﻨﺎ ﭘﯿﺪا ﻣﻲﮐﻨﺪ.(3)
مصرف گرایی در نظر متفکران
«ژانﺑﻮدرﻳﺎر» در ﮐﺘﺎب «ﻧﻈﺎم اﺷﯿﺎء» (1968) ﺑﯿﺎن ﻣﻲﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺼﺮف ﺑﻪ تنهایی ارﺿﺎی ﻳﮏ دﺳﺘﻪ از ﻧﯿﺎزهای زﻳﺴﺘﻲ ﻧﯿﺴﺖ، ﺑﻠﮑﻪ ﻣﺘﻀﻤﻦ ﻧﺸﺎﻧه ها و ﻧﻤﺎدها اﺳﺖ. او ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ ﻣﺼﺮف را ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان روﻧﺪی ﺗﻠﻘﻲ ﮐﺮد ﮐﻪ در آن ﺧﺮﻳﺪار ﻳﮏ ﻗﻠﻢ ﮐﺎﻻ از طﺮﻳﻖ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﻳﺶ ﮔﺬاﺷﺘﻦ ﮐﺎلاهای ﺧﺮﻳﺪاری ﺷﺪه، ﺑﻪ طﻮر ﻓﻌﺎﻟﻲ ﻣﺸﻐﻮل ﺗﻼش ﺑﺮای ﺧﻠﻖ و ﺣﻔﻆ ﻳﮏ ﺣﺲ هﻮﻳﺖ اﺳﺖ؛ ﺑﻪ ﻋﺒﺎرﺗﻲ دﻳﮕﺮ ﻣﺮدم ﺣﺲ هﻮﻳﺖ ﭼﻪ ﮐﺴﻲ ﺑﻮدن را، از طﺮﻳﻖ آﻧﭽﻪ ﻣﺼﺮف ﻣﻲﮐﻨﻨﺪ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﻲ ﮐﻨﻨﺪ. (4)
«وبلن» ( weblen ) یکی از نخستین نظریه پردازان حوزه ی مصرف است که مفهوم «مد» ( mode ) را نیز در قالب مقوله ی مصرف توضیح می دهد. اندیشه های وی راهگشای تحلیل تغییرهای اجتماعی بر مبنای تحلیل الگوهای مصرف است. ( 5 )
مصرف از دیدگاه «بوردیو» ( 1984 ) فراتر از چیزی به نام مد است که وبلن اشاره کرده است. بوردیو می خواهد بگوید گروههای فرادست و فرودست مبارزه یی بی پایان ( اما ملایم ) برای تثبیت هویت ، ارزش و موقعیت اجتماعی خود هستند. مصرف ابزاری برای تولید فرهنگی، مشروعیت سازی و مبارزه در فضای اجتماعی است.
از دیدگاه بوردیو، اقتصاد نوین اخلاق زاهدانه ی تولید و انباشت را به نفع اخلاق لذت جویانه ی مصرف نفی می کند. وی مصرف را از اصلی ترین عناصر دنیای اجتماعی نو می دانست و به عنوان متغیری مستقل و نه فقط وابسته به عوامل اقتصادی تحلیل می کرد.
در تحلیل پست مدرن از مفهوم مصرف، بودریار با اشاره به ارزش نمادین مصرف ، مفهوم میل را مفهوم محوری در این حوزه می داند و در این بین ، بازی هویت در فرایند مصرف مطرح می شود. مصرف دیگر تنها برای رفع نیاز نیست بلکه همانگونه که بودریار می گوید میل به مصرف است که مفهوم محوری پیدا می کند. پاساژ گردی، پرسه زنی در بازارهای خرید، توجه به امور ظاهری و غفلت از امور باطنی در این رویکرد مطرح می شوند.
مصرف گرایی در ایران
ویروس مهلک فرهنگ مصرف گرایی بی رویه در کشور ما کهنه و مزمن شده و طی چند سال گذشته به صورت حاد و خطرناکی در آمده است. طبقه ی مرفه برای ممتاز نشان دادن خویش به مصرف انواع کالاها دست می زند و طبقه ی متوسط و پایین جامعه جهت همرنگی و پنهان فاصله ی خویش به چنین عمل مشابهی می پردازد.
بر این اساس مشاهده می شود که طبقات پایین جامعه با کسری بودجه یی مواجهند که به نوعی بایستی جبران شود. چشم و هم چشمی در محله های شهری شکل غالب زندگی است و این عمل زمینه را برای انواع مشکل های اجتماعی فراهم می سازد که بر سلامت روانی و اجتماعی جامعه اثر گذار است.
سخن پایانی
در پایان باید یادآوری کرد راه برون رفت از مصرف گرایی توجه به راهکارهایی است که از جمله در دین اسلام به آن سفارش شده است.آفت هایی که مصرف گرایی در جامعه به بار می آورد فراوان هستند که از جمله ی آن اسراف، تبذیر، اتراف، اقتار و...است. در قرآن کریم در مورد اسراف کاران آمده است:«بخورید و بیاشامید و زیاد روی نکنید که او (خداوند) اسراف کاران را دوست نمی دارد»(اعراف،31)
رعایت اعتدال و میانه روی از بنیادی ترین اصول اسلام است. اسلام، مسلمانان را از هر گونه افراط و تفریط بر حذر می دارد؛ این اصل در بحث مصرف نیز پا برجاست و اسلام انسان ها را به اعتدال در مصرف دعوت کرده است. پیامبر اکرم(ص) در این باره می فرمایند:«نه تنگ گرفتن و نه زیاده روی، نه تنگ چشمی و نه تباه کردن»(6) حضرت علی(ع) هم می فرمایند:«روش ما اعتدال و سنت ما رشد است.بر تو باد رعایت اعتدال در فقر و غنا.اتخاذ روش اعتدال، نشانه مروت است. انسان زرنگ کسی است که در تامین حاجت هایش اعتدال ورزد و در راه تامین درخواست هایش اجمال ورزد. اعتدال در امور باید مرکب انسان و هدف وی رسیدن به کمال باشد.وقتی خداوند اراده می کند که خیری را به بنده اش برساند اعتدال را به وی الهام می کند»(7)
پس توجه به مصرف بهینه می تواند جامعه را از افتادن در دور تجمل گرایی و مصرف زدگی باز دارد.
منبع: ایرنا
ارسال نظر