|
|
امروز: دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ۱۸:۲۸
کد خبر: ۱۶۲۲۱
تاریخ انتشار: ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۵:۵۵
برخی صاحبنظران معتقدند بازی رسانه‌ای بر سر عراقچی که به تازگی شروع شده است صرفا به این دلیل است که عده‌ای می‌خواهند، عراقچی به عنوان نقطه تعادل بخش در تیم‌مذاکرات هسته‌ای از دور میز کنار رود تا تیر‌ها راحت و به اصطلاح کاری‌تر به تیم مذاکرات شلیک شود، غافل از اینکه ما همه در یک کشتی نشسته و این کشتی تحت لوای یک ناخدا در حرکت است.

حسن محمدی طی یادداشتی برای سایت امید هسته ای نوشت: دستگاه دیپلماسی در ساحت حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران در سی سال گذشته با آمد و رفت دولت‌ها برخی تغییرات شکلی را به خود دیده است. حتی در مقاطعی و در ادوار مختلف از بدنه کار‌شناسی و دیپلمات‌های گرد آمده در این دستگاه از سوی برخی با نام‌هایی همچون، باند رستم آبادی‌ها، نیویورکی‌ها، هندی‌ها و... نام برده شده است، اما مسیر نظام در سیاست‌خارجی هیچ‌گاه از ریل خارج نشده، چرا که سیاست‌خارجی جمهوری اسلامی ایران به آرمان‌ها و اصول اساسی سیاست‌خارجی امام‌خمینی (ره) باز‌می‌گردد و برخلاف سیاست داخلی، سیاست خارجی ایران مانند اغلب کشورهای جهان از کمترین ضریب تغییر برخوردار است.

چنین رویکردی معمولا باعث تغییرعمده در سیاست‌های کلی، خط مشی و رفتار دستگاه دیپلماسی نمی‌شود، چراکه اساسا بحث سیاست‌خارجی در همه دنیا مربوط به حوزه منافع‌ملی و سیاست‌های کلان است ومعمولا با تغییر دولت‌ها دچار کمترین تغییرات می‌شود، در جمهوری اسلامی ایران نیز چنین است و سه اصل عزت، حکمت و مصلحت به عنوان چارچوب کلی سیاست خارجی، در همه دولت‌ها تعیین‌کننده روش‌ها و منش‌ها بوده است.

تیم وزارت‌خارجه که پیش‌برنده اهداف سیاست‌خارجی نظام در همه این سال‌ها بوده در کلیت رفتار‌ها و اقدامات خود – مادامی که به بدنه کار‌شناسی او احترام گذاشته‌اند - خط و مسیر نامتعادلی را طی نکرده و انتقاداتی که به رفتارهای دیپلماتیک وارد شده بیشتر متوجه نحوه اجرا و مدل پیشبرد تاکتیک‌های دیپلماتیک بوده است.

با نگاهی به این مسیر بود که وقتی دولت یازدهم بر سرکار آمد شاید برخی تصور می‌کردند با توجه به سابقه حضور رئیس‌جمهور در شورای عالی‌امنیت‌ملی، وزارت‌خارجه رنگ‌و‌بوی امنیتی بگیرد و برخی نیز فریاد سر دادند که باند اصلاح‌طلبان در دستگاه دیپلماسی همه کاره می‌شوند و ساختار پژوهشی و دیپلماتیک وزارت‌خارجه به دست اصلاح‌طلبان می‌افتد.

اما تیم ظریف‌‌–‌عراقچی که مذاکرات مهم ایران با شش کشور غربی را دنبال می‌کند مجموعه‌ای را تشکیل داد که هضم و درک آن برای بسیاری سخت بود. از یک‌سو ظریف یک دیپلمات کارکشته بوده که نمی‌توانستند او را به جریان خاص سیاسی وابسته کنند و از سوی دیگر عباس عراقچی که در هرم قدرت دستگاه دیپلماسی قرار دارد معتمد جریان اصولگرایی در دستگاه دیپلماسی است و حضور و تایید رفتار دولت در حوزه سیاست‌خارجی توسط او عملا فضای مناسب برای حمله به دولت را از برخی تندرو‌ها می‌گیرد.

به همین دلیل به نظر می‌رسد چندی است پروژه حذف عراقچی توسط دوجریان افراطی با نگاه صرف سیاسی کلید خورده است.

اول گروهی که حضور یک چهره ارزشی و اصولگرا را در تیم هسته‌ای بر نمی‌تابیدند، به سابقه حضور عراقچی در تیم پیشین مذاکرات هسته‌ای ایراد می‌گیرند. برای آن‌ها چندان قابل تحلیل و تحمل نیست که دولت اعتدال‌گرا به سمت‌و‌سوی دیپلمات منتسب به جریان اصولگرایان برود.


اما سیدعباس عراقچی دیپلمات ۵۱ ساله تهرانی و معاون حقوقی و امور بین الملل وزارت‌خارجه سابقه طولانی در دستگاه دیپلماسی ایران دارد.

او که سال ۷۰ به عنوان کار‌شناس بخش بین الملل وارد وزارت‌خارجه شد، آرام آرام پله‌های ترقی را طی کرد و با اینکه برخلاف «تخت‌روانچی» در حلقه نزدیکان و همفکران جواد ظریف نبود، مورد اعتماد قرار گرفت و عملا در مذاکرات حساس ایران با گروه ۱+۵ به عنوان دست راست ظریف در انظار ایرانیان و جهانیان جلوه کرد که این خود تعجب بسیاری از ناظران سیاسی و دیپلمات‌های پیشین را برانگیخت.

جریان یا گروه دیگری که در قامت بخشی از اصول گرایان در صحنه سیاسی کشور حاضراند و البته با جریان اصول گرایان نیز دارای بحث و چالش‌هایی هستند؛ از دیگر منتقدان عراقچی محسوب می‌شوند. آن‌ها نیز این روز‌ها حضور عراقچی را در تیم ارشد مذاکرات ایران با غرب مانعی برای حملات خود به تیم مذاکرات هسته‌ای می‌دانند چرا که عراقچی معتمد جریان اصولگرایی در تیم هسته‌ای است و سخنان او در حوزه دیپلماسی برای بزرگان و ریش‌سفیدان اصولگرا مورد قبول است، پس برخورد با او به صلاح آن‌ها نیست به همین روی بهترین راه را در این دیده‌اند که باید او را از تیم ظریف جداکنند تا حمله به تیم ظریف راحت‌تر صورت گرفته و از منظر شماری ازاصولگرایان منطقی‌تر جلوه کند.

پروژه اول؛ خبرسازی:


«جوسازی رسانه‌ای» یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های جنگ‌نرم است که مخاطب تکلیف‌اش با خبر، دلایل انتشار خبر، حواشی پیش از خبر و حواشی پس از خبر مشخص نیست و در یک فضای کاملا غبارآلود و با یک هجمه رسانه‌ای به جوسازی و پس از آن بزرگنمایی «جوخودساخته» می‌پردازند.


در گام اولِ پروژه حذف «دیپلمات اصولگرا» یک فایل صوتی منتشر شد و با تقطیع‌سازی سخنان عراقچی در یک محفل خصوصی تلاش شد تا اختلاف در تیم مذاکره ‌کننده هسته‌ای ایجاد و پروژه جداسازی در تیم هسته‌ای را اینگونه کلید بزنند. اینکه این رفتار در میانه مذاکرات حساس هسته‌ای با غرب چه نسبتی می‌تواند با منافع ملی و کلان نگری‌های لازم داشته باشد را خود عراقچی این گونه پاسخ داد: «نمی‌دانم بازی با منافع‌ملی تا کجا می‌خواهد ادامه پیدا یابد؟»


در آن جمله تقطیع‌شده سخنی با این مضمون گفته شده بود که اگر رئیس‌جمهور در نامه خود به رهبرمعظم‌انقلاب گفته است آن‌ها (غرب) حق غنی‌سازی ما را پذیرفته‌اند اشتباه کرده است؛ عراقچی نیز در گفت‌وگویی در خصوص انتشار فایل صوتی منتسب به وی در فضای مجازی و برخی رسانه‌ها، ابراز تعجب کرد.

بر آگاهان روشن است که نامه مورد نظر رئیس‌جمهور به رهبری آمده بود که غربی‌ها به حق غنی سازی ایران اذعان کرده‌اند. واژه «اذعان» هم معنای ساده «گردن نهادن به اجبار» دارد، در واقع منظور این بوده که آن‌ها عملا در تفاهم ژنو به حق ایران – که در اختیار آن‌ها نیست – اذعان کرده و آن را پذیرفته‌اند. نه اینکه نوشته و امضا کرده باشند که ایران حق غنی سازی دارد، چراکه این را نه درباره کشوری می‌نویسند و نه اصولا ایران نیازی به این نوشته خیالی دارد، بلکه مهم به کرسی نشستن موضوع است که در تفاهم ۶ ماهه ژنو قید شده و چنین شده است.

پروژه دوم؛ سفر به نیویورک


نخستین ماموریت دیپلماسی، بحث‌های سیاسی است و بحث‌های سیاسی هم برای برقراری موازنه‌ و نوعی همگرایی در سطح بین الملل است از همین‌ رو دستگاه دیپلماسی را یک دیپلمات حرفه‌ای به گونه‌ای می‌بیند و یک بازیگر سیاست داخلی به گونه‌ای دیگر. به همین خاطر همزمان با واکنش دیپلماتیک عراقچی گروه دیگری پروژه جدیدی را در فضای رسانه‌ایشان آغاز کردند و این بار عده‌ای نقش «پلیس خوب» را ایفا کردند و در روزهایی که تندروهای آمریکایی نیز در پارلمانشان بر سر حضور ابوطالبی در سازمان ملل جنجال آفرینی کردند و خواستار عدم صدور ویزا توسط ایالات متحده برای او شدند، برخی‌ برای دور کردن عراقچی از تیم مذاکره کننده خبر جایگزین شدن عراقچی به جای ابوطالبی برای رفتن به نیویورک را ساخته و رسانه‌ای کردند و نکته جالب توجه اینکه تحلیل خود را پیوست کردند به یک رسانه اسرائیلی.

این رسانه‌ها گفته‌اند: «روزنامه «یدیعوت آحارانوت» به نقل از «منابع نزدیک به روحانی» مدعی شد که رئیس جمهور ایران در حال ارزیابی گزینه‌های جدید برای معرفی به عنوان نماینده این کشور در سازمان ملل است و عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه، یکی از این گزینه‌هاست.»

برخی صاحبنظران معتقدند بازی رسانه‌ای بر سر عراقچی که به تازگی شروع شده است صرفا به این دلیل است که عده‌ای می‌خواهند، عراقچی به عنوان نقطه تعادل بخش در تیم‌مذاکرات هسته‌ای از دور میز کنار رود تا تیر‌ها راحت و به اصطلاح کاری‌تر به تیم مذاکرات شلیک شود، غافل از اینکه ما همه در یک کشتی نشسته و این کشتی تحت لوای یک ناخدا در حرکت است.

این خبرساز‌ها دقت ندارند که بعد از اینکه دولت آمریکا در اقدامی غیر قانونی از امتیاز میزبانی سازمان ملل سوء استفاده کرده و برای نماینده معرفی شده از طرف ایران ویزا صادر نکرد، به حکم اصول ثابت عزت، حکمت و مصلحت در سیاست‌خارجی ایران نباید در معرفی نماینده جایگزین عجله به خرج داده و به خواست آمریکا عمل کرد. اما به نظر می‌رسد برای عده‌ای جدا کردن عراقچی از تیم مذاکرات و خبر و فضاسازی در این باره به رعایت آداب و اصول دیپلماتیک و عزت کشور ارجحیت دارد.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین