کد خبر: ۱۵۸۳۸
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردين ۱۳۹۳ - ۰۸:۴۶
«احمدی‌نژاد امروز همان احمدی‌نژاد سال 84 و همان احمدی‌نژاد سال 1388 است. در همان مقطعی که خیلی از اصولگرایان با احمدی‌نژاد زاویه پیدا کرده بودند. اگر ادامه وضع دولت فعلی همین‌گونه باشد که اکنون است و رویکردها اصلاح نشود، شما ‌تردید نکنید که اگر آقای احمدی‌نژاد در سال 96 کاندیدا شود، پیروزی قاطعی به‌‌دست خواهد آورد.»
اینها قسمت‌هایی از مصاحبه یک هفته‌نامه اصولگرا با علی‌اکبر جوانفکر است. گرچه او تنها شخصیت سیاسی نبوده که طی دو هفته‌ای که از تعطیلات سال نو گذشته است درباره بازگشت احمدی‌نژاد به قدرت صحبت کرده است. اما آیا جامعه ایرانی از احمدی‌نژاد 96 مانند احمدی‌نژاد 84 حمایت خواهد کرد یا دوران این جریان سیاسی را باید پایان‌یافته پنداشت؟ درباره تحرکات اخیر جریان احمدی‌نژاد با مرتضی مبلغ، از فعالان سیاسی خوشنام جبهه اصلاحات به گفت‌وگو نشستیم؛ فردی که معتقد است جریان سیاسی احمدی‌نژاد را هرگز در راس نهادهای انتخابی نخواهیم دید.

این روزها دوستان احمدی‌نژاد بحث بازگشت دوباره وی به عرصه سیاسی را مطرح می‌کنند و تلاش‌هایی برای بازگشت به قدرت از طریق نهادهای انتخاباتی دارند. نظر شما درباره رفتار این افراد چیست؟

خطای اصولگرایان در رصد مناسبات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه ایران پایانی ندارد. آنها در ادامه نسخه‏هایی که برای جامعه و سیاست ایران می‏پیچند، این روزها بحثی را پیرامون لزوم حضور رئیس‌جمهور سابق ایران در انتخابات ریاست‌جمهوری مطرح می‏کنند. به اعتقاد من دعوت از محمود احمدی‌نژاد برای بازگشت به قدرت رفتاری پیش از موعد و عجولانه است و مثل دیگر رفتارهای عجولانه و بدون برنامه‌ریزی جریان فکری حامی رئیس‌جمهور سابق ایران، مبنای درستی ندارد و بعید می‌دانم بر اساس یک خردجمعی یا تصمیم یک جریان سیاسی قابل تحلیل و بررسی باشد.

احتمال بازگشت آقای احمدی‌نژاد به عرصه سیاسی کشور را از طریق نهادهای انتخابی چقدر می‌دانید؟

مسائل اقتصادی، کاهش شدید ارزش پول‌ملی و افزایش تورم نه‌تنها اعتماد اقشار مختلف مردم به یاران احمدی‌نژاد و جریان سوم تیر را در چند سال اخیر به نحو چشمگیری سلب کرده که خود باعث ملتهب شدن شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه شده است و از سوی دیگر اصولگرایان به‌دلیل گره خوردن مناسبات سیاسی درونی خود در پیچیده‌ترین وضعیت موجود در سه دهه اخیر به‌سر می‏برند. احمدی‌نژاد بین هیچ‌کدام از طبقات اجتماعی یا گروه‌های سیاسی فعال در نظام سیاسی ایران جایگاه قابل‌‌توجهی ندارد که بتواند با تکیه بر آن جایگاه وارد عرصه انتخابات شود و رای مردم را به‌دست آورد.

اما ایشان دوبار پیروز انتخابات ریاست‌جمهوری بوده‌اند.

پیروزی احمدی‌نژاد محصول اختلافات داخلی جریان اصلاحات و حمایت جریان اصولگرا از وی بود. در انتخابات سال 84 جبهه اصلاحات با 4 کاندیدا وارد عرصه انتخابات شد و همین اختلافات درونی بود که به جبهه مقابل فرصت داد تا از این اختلاف به بهترین شکل استفاده کند. در جبهه مقابل نیز جریانات پیدا و پنهان این جناح در روزهای آخر تبلیغات تصمیم به حمایت از احمدی‌نژاد گرفتند و او توانست در یک رقابت ساده پیروز انتخابات شود. اما عملکرد هشت سال گذشته موجب شده تا دیگر اصولگرایان حاضر به حمایت از وی نباشند و حتی نزدیک‌ترین حامیان احمدی‌نژاد هم بازگشت به آن دوران را یک کابوس برای خود می‌دانند. بنابراین در انتخابات پیش‌رو بعید است که جریانی سیاسی یا افراد شناخته‌شده حاضر شوند از وی حمایت کنند و جایگاه خود را برای تبلیغ فردی هزینه کنند که محبوبیت و مقبولیت جریان اصولگرایی را تحت‌الشعاع قرار داده است.

آقای احمدی‌نژاد معتقد بود که حامیانی سرسخت در میان توده‌های مردم دارد. این قشر درصورت حضور وی چه موضعی خواهد گرفت؟

تصمیمات نادرست اقتصادی در هشت سال ریاست‌جمهوری وی سبب شده تا قشر محروم بیشترین آسیب را از تصمیمات اشتباه اقتصادی ببینند بنابراین این افراد نیز به هیچ‌وجه حاضر به تکرار تجربیات آقای احمدی‌نژاد نیستند.

به نظر شما عملکرد اقتصادی دولت روحانی موفق بوده است؟

روند رفتار دولت این‌گونه نشان می‌دهد كه دولت با توجه به شرایط حاد اقتصادی و چالش‌های سیاست خارجی سعی كرده است كه اولویت را به این دو مساله بدهد. البته بهتر بود كه با حفظ این اولویت‌ها به مسائلی همچون توسعه سیاسی، حقوق اساسی و احزاب هم اهمیت داده شود. اولویت‌بندی به این شكل به مصلحت نیست و می‌تواند مخاطراتی داشته باشد. آنچه محور اصلی اعتماد و انسجام است، همین توسعه سیاسی و توجه به حقوق اساسی مردم است. جریان‌های افراطی هم به دلیل فاصله از همین حوزه‌ها و حضور در مقابل این قسمت‌ها بود كه موجب شد به چنین مشكلاتی دچار شوند. اگر در دولت قبل به این جنبه از سیاست داخلی توجه بیشتری نشان داده می‌شد، دیگر دولت نمی‌توانست به هر اقدام غیرعقلانی دست بزند. به هر حال برای مقابله با مشكلات و نابسامانی‌های داخلی كه حاصل همین رفتارهاست باید به توسعه سیاسی، حقوق اساسی مردم و ایجاد اعتماد در میان مردم توجه بیشتری بشود. اگر از این حوزه غفلت صورت بگیرد، جریان‌های افراطی هم مشكلات دیگری ایجاد می‌كنند و از سوی دیگر پایگاه‌های قوی دولت تضعیف می‌شود. به بیان دیگر حوزه سیاست داخلی هم باید به موازات سایر حوزه‌ها جلو برود و دولت در این زمینه هم تدبیر و عقلانیت را سرلوحه كار خود قرار دهد.

این جریان سیاسی خود را جریان اصیل انقلاب اسلامی معرفی می‌کند. شما نسبتی میان این جریان و جریان انقلاب می‌بینید؟

انقلاب اسلامی دارای پنج ویژگی منحصر به‌فرد بود که به‌ برخی از آنها کمتر توجه شده است و یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های آن این بود که در دنیای معاصر، بین دموکراسی و آزادی و معنویت پل وسیعی را برقرار کرد اما این گروه هم از حکومت اسلامی سخن می‌گویند. این افراد هنوز بخش قابل‌توجهی از این جریان‌ها را تشکیل می‌دهند و این جریان‌ها امروز با قدرت و ثروت در عرصه جامعه حضور دارند و برای رسیدن به اهدافشان تلاش می‌کنند. در این چند سال در فقدان احزاب قوی، باندبازی و گروه‌گرایی رشد کرده. می‌توانیم ادعا كنیم یكی از مهم‌ترین عوامل فساد همین گروه‌گرایی و باندبازی بود كه در هشت سال گذشته گاهی شاهد آن بودیم.

حامیان احمدی‌نژاد این روزها سیاست انتقاد از عملکرد روحانی را در دستور کار دارند و معتقدند یارانه نقدی باید به همه مردم داده شود و برخی پیش‌بینی می‌کنند این شعارهای پوپولیستی سبب جذب آرای اقشار فرودست جامعه می‌شود.

این شعارها دیگر در جامعه قدیمی شده و دوران طرح چنین مسائلی گذشته است. شاید مردم یکبار به این شعارها اعتماد کردند و باور کردند که واقعا این فرد قصد دارد عدالت را اجرا کند اما عملکرد اقتصادی بهترین گواه بر باطل بودن این ادعاها و این شعارها بود. امروز مردم در کوچه و خیابان از تورم 40 درصدی و مشکلات اقتصادی جامعه انتقاد می‌کنند و امیدوارند وضعیت تورم دوباره به دوران اصلاحات بازگردد و می‌گویند در این صورت حتی یک ریال یارانه‌ هم نمی‌خواهند. بی‌تردید جایگاه این جریان‌های افراطی و مشکل‌ساز به‌زودی در هیاهوها و غوغاسالاری‌ها افت می‌کند و بیش از گذشته از مردم فاصله خواهند گرفت و به‌طور مطلق منزوی خواهند شد.

به نظر شما ممکن است عدم پرداخت یارانه در بعضی افراد ایجاد نارضایتی بکند؟

تا اینجای کار که دولت یارانه هیچ‌کس را قطع نکرده است. دولت از مردم خواسته تا به‌صورت خودجوش از دریافت یارانه انصراف دهند. به هر حال شکی نیست که مسائل اقتصادی باعث نیازمندی برخی اقشار جامعه شده باشد به‌طوری که زندگی برای بعضی خانواده‌ها بدون دریافت یارانه عملا امکان‌پذیر نباشد. دولت هم تاکید دارد که افرادی از دریافت یارانه انصراف دهند که توان مالی دارند تا افرادی که وضعیت معیشتی ضعیف‌تری دارند، بتوانند خدمات مناسب‌تری دریافت کنند.

یعنی مردم به شیوه پرداخت یارانه از سوی احمدی‌نژاد انتقاد داشتند؟

بله. امروز مشخص شده که تداوم پرداخت یارانه نقدی به همه مردم نتیجه‌ای جز تکرار وضعیت اقتصادی که در زمان دولت گذشته وجود ایران آمده بود، نخواهد داشت. هر چقدر افراد بیشتری از دریافت یارانه انصراف بدهند از عمق مشکلات پیش آمده، کاسته خواهد شد و این فرصت دراختیار دولت قرار خواهد گرفت تا مبلغ صرفه‌جویی‌شده را صرف کارهای عمرانی، زیربنایی و بهداشتی کند.

البته برخی نمایندگان مجلس هم سعی دارند طوری وانمود کنند که دولت روحانی را مسئول مسائل و مشکلات معرفی کنند.

سیاست دولت روحانی در برخورد با مجلس تا امروز سیاستی متفاوت بوده و سعی در برخوردی معقول و دوطرفه با نمایندگان مجلس دارد اما این افراد به‌جای آنکه در مقابل احترام و کرامتی که این دولت در برابر مجلس به‌کار گرفته، تقدیر و تشکر کنند، سعی کردند تقصیرها را به گردن دولت گذشته بیندازند و با برخوردهای نامعقول با دولت تدبیر و امید، گذشته خود را جبران کنند.

فکر می‌کنید مردم این افراد را در انتخابات مجلس آینده کنار خواهند گذاشت؟

میان اصلاح‌طلبان چنین تحرکات زودهنگام و هیجان‌زده‌ای دیده نمی‌شود. از آنجا که حدود دو سال دیگر تا انتخابات مجلس دهم زمان باقی است و به‌طور طبیعی تحرکات انتخاباتی از یک سال مانده به انتخابات آغاز می‌شود، بی‌شک اصلاح‌طلبان نیز در زمان خود تحرکات لازم را آغاز می‌کنند اما به‌نظر می‌رسد هم‌اکنون برای این کار زود است. اما روند موجود حاکی از آن است که اگر فضای رقابتی در روند انتخابات شکل گیرد جریان اصلاحات بی‌تردید پیروز انتخابات آینده مجلس خواهد شد. چراکه سوابق گذشته نشان می‌دهد اصلاح‌طلبان از پایگاه وسیع اجتماعی برخوردارند، اما به هر حال باید منتظر آینده بود.

چرا احزاب در كشور ما كارایی تعریف‌شده آكادمیك خودشان را ندارند؟

عدم كارایی احزاب در جامعه ما دلایل متعددی دارد. نخست عامل تاریخی و فرهنگی است؛ پیشینه سیاسی جامعه ایران به‌گونه‌ای بوده كه قبل از انقلاب به‌دلیل فرهنگ استبدادی حاكم بر جامعه باعث می‌شد هیچ‌گاه در كشور احزاب قوی و قدرتمند شكل نگیرند و گروه‌های سیاسی بیش از پیش شبیه باندهای مافیایی شده‌ بودند. این گروه‌ها سعی می‌كردند به‌دنبال كسب قدرت و ثروت باشند تا پیشرفت و تعالی جامعه. همین مساله باعث شد كه شرایط به سمتی پیش رود كه جامعه نظر مثبتی نسبت به احزاب و فعالان سیاسی نداشته باشد. اكنون مردم ایران دیدگاه درستی نسبت به احزاب ندارند بیش از هر چیز یك نوع بدبینی ناشی از یك دیدگاه تاریخی است. به‌واقع می‌توان گفت هیچ‌گاه فرصت برای شكل‌گیری تحزب به‌معنای واقعی آن ایجاد نشده است. البته باید گفت متفكران ما هم نسبت به تبیین و روشن‌سازی تعریف درست تحزب كاری انجام نداده‌اند. درحال حاضر هم منافع عده‌ای از فعالان سیاسی ایجاب می‌كند تا در پشت‌پرده به فعالیت بپردازند. طبیعی است اگر احزاب واقعی و قوی دركشور موجود باشند، مسلما مسئولان را وادار به پاسخگویی و شفاف‌سازی عملكردشان می‌كنند. درعین حال احزاب قوی باعث می‌شوند دولتمردان شناسنامه‌دار در كشور به‌وجود بیایند. افراد شناسنامه‌دار از طریق احزاب پرورش یافته و برای نشستن بر مسند دولتمردی آماده می‌شوند و در این صورت است كه با فسادهای محفلی كمتر روبه‌رو می‌شویم. البته افرادی كه دوست دارند در پشت‌پرده باقی بمانند، همیشه مانع از ترویج درست تحزب خواهند شد. عامل دوم ساختاری است، بی‌تردید بخش‌هایی از جامعه نسبت به مفاهیمی جدید مانند تحزب در شكل واقعی آن برخوردی منفی دارند. وقتی ما می‌گوییم تحزب عامل مردم‌سالاری و پیش‌نیاز توسعه كشور است این ایده با حرف عملی نمی‌شود. حتما باید امكان تشكیل تحزب دركشور فراهم شود. بستر فعالیت احزاب انتخابات به‌وسیله رقابت سالم است كه طی آن احزاب می‌توانند فرصت حیات داشته باشند. اتفاقا این ارتباط دوطرفه است. سنگ‌بنای جمهوریت، احزاب و انتخابات است؛ چیزی كه در همه جای دنیا مشاهده می‌شود گره‌خوردن تحزب و جمهوریت است. ساختار انتخاباتی همه كشورها براساس وجود احزاب است. شما هیچ كشوری را پیدا نمی‌كنید كه دموكراتیك باشد اما ساختار انتخاباتی‌اش حزبی نباشد. در طول 35 سال اخیر تلاش‌های بسیار زیادی برای راه‌اندازی احزاب در كشور صورت گرفت اما تاکنون ساختار انتخاباتی حزبی شكل نگرفته است. وقتی انتخابات با حضور احزاب قوی جریان پیدا می‌كند در آن‌صورت است كه می‌توان انتظار داشت ساختار حزبی در كشور برقرار شود.

به‌عنوان آخرین سوال فکر می‌کنید دعوت افراد حامی احمدی‌نژاد برای بازگشت به عرصه سیاسی تا چه حد جدی باشد؟

در 8 سال بعد از اصلاحات که بعضی از روش‌های افراطی وارد صحنه شد و به طور جدی‌تر خودش را نشان داد، مردم آسیب‌های آن را به عینه دیدند. یعنی مشکلاتی که جز افزایش رنج برای مردم چیزی در برنداشت را با تمام وجود حس کردند. لذا این آگاهی عمومی که نسبت به این روش‌ها در بین مردم به‌وجود آمده و به صحنه آمدن این روش‌ها که ناکارآمدی و خطرناک بودنش را نشان داد، شرایطی است که به‌عنوان یک پشتوانه والای تجربی وجود دارد و فضای یکه‌تازی جریان‌های تندرو و افراطی را بسیار محدود کرده است و اینها مثل زمان اصلاحات نمی‌توانند به آن شکل کارشکنی و مساله‌سازی کنند. به نظر می‌رسد ما با فضای مناسب‌تر و امیدوارانه‌تری در سال‌های آینده روبه‌رو باشیم. این رفتار را در ادامه سیاست‌های بدون فکر و عجولانه‌ای می‌دانم که در هشت سال ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد بر زندگی مردم سایه افکنده بود و چون زمینه بازگشت را مهیا نمی‌بینم، بعید می‌دانم این رفتارها جدی قلمداد شود.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین