|
|
امروز: سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ۲۰:۱۷
کد خبر: ۱۵۶۸۶۶
تاریخ انتشار: ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۳:۳۸
در شرایطی که بنا بر تحقیقات پلیسی به عمل آمده هیچگونه دلیل و یا انگیزه‌ای جهت قتل نادر به دست نیامده بود، بررسی اظهارات اعضای خانواده مقتول و به ویژه بابک و خانواده‌اش به عنوان آخرین نفراتی که با مقتول بودند ، آغاز شد و سلسله تحقیقات پلیسی از آنها در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت.
 راز قتل مرد جوانی که 4 سال پیش توسط یکی از اقوامش به قتل رسیده بود، توسط پلیس آگاهی کشف شد.

ساعت 04:15 ششم اسفند ماه سال 92 وقوع یک فقره آتش سوزی در خیابان ری به کلانتری 116 مولوی اعلام شد. به دنبال اطفاء حریق توسط مامورین آتش نشانی و در بررسی داخل خودرو، مامورین با جسد سوخته متعلق به یک مرد در صندلی عقب خودرو روبه‌رو شدند که بلافاصله موضوع به قاضی کشیک دادسرای ناحیه 27 تهران و تیم بررسی صحنه اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام شد.

با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمد" و به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای ناحیه 27 تهران پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

در شرایطی که به علت شدت سوختگی امکان شناسایی هویت جسد از روی پیکر شناسی وجود نداشت، کارآگاهان اداره دهم در بررسی ارکان هویتی خودرو اطلاع پیدا کردند که خودرو از نوع پارس و متعلق به جوانی به نام «نادر .ش» ( 30 ) است که آن را به صورت قولنامه‌ای خریده کرده است.


با شناسایی خانواده نادر و در تحقیقات به عمل آمده، آنها در اظهاراتشان عنوان کردند که پنجم اسفند ماه سال 92 و پس از پایان مراسم عروسی متعلق به یکی از بستگان، نادر از ما جدا شد و عنوان کرد که قصد دارد به منزل پسرعمه پدری‌اش به نام بابک ( 40 ساله ) برود و پس از آن از ما جدا شد.

با توجه به اظهارات خانوده مقتول، تحقیقات از بابک در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت. بابک در اظهاراتش با تایید این موضوع که نادر به همراه آنها و پس از پایان عروسی به خانه شان آمده، به کارآگاهان گفت: نادر پس از پایان عروسی به خانه ما آمد، قرار بود که آن شب در خانه ما بماند اما حدودا ساعت 02:00 بامداد فرد ناشناسی با او تماس گرفت و نادر نیز بلافاصله پس از پایان مکالمه تلفنی از ما خداحافظ کرد. دیگر اطلاعی از او نداشتیم تا اینکه از طریق خانواده‌اش در جریان مرگش قرار گرفتیم.

در شرایطی که بنا بر تحقیقات پلیسی به عمل آمده هیچگونه دلیل و یا انگیزه‌ای جهت قتل نادر به دست نیامده بود، بررسی اظهارات اعضای خانواده مقتول و به ویژه بابک و خانواده‌اش به عنوان آخرین نفراتی که با مقتول بودند ، آغاز شد و سلسله تحقیقات پلیسی از آنها در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت.



در شرایطی که بابک و همسرش در طول تحقیقات دو سال گذشته تاکید بر آن داشتند که فردی ناشناس با مقتول تماس داشته، اما کارآگاهان در بررسی دقیق اظهارات آنها اطمینان پیدا کردند که این زن و شوهر در حال مخفی کردن واقعیت مرگ نادر هستند. لذا برابر هماهنگی با بازپرس پرونده، هر دو نفر آنها بیست و ششم فروردین امسال دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شدند.

سرانجام ساعت 09:00 چهارم اردیبهشت ماه امسال، همسر بابک به نام "مریم . ش" ( 35 ساله ) لب به سخن گشود و به ارتکاب جنایت توسط همسرش اعتراف کرد.

مریم ضمن اعتراف صریح به ارتکاب جنایت توسط همسرش، عنوان کرد: شب حادثه برادرم به نام قدرت . ش (45 ساله) به صورت جداگانه به خانه ما آمده بود و قصد داشت تا فردای آن روز به شهرستان بازگردد. زمانی که همسرم مرتکب جنایت شد ، او نیز به همسرم کمک کرد تا جسد نادر از از خانه بیرون ببرند و آن شب کسی از حضور قدرت در خانه ما اطلاعی نداشت.

با توجه به اعترافات مریم، قدرت نیز بلافاصله در همان تاریخ دستگیر و پس از انتقال به اداره دهم و مواجهه حضوری با خواهرش، اظهارات مریم را تأیید کرد.

بابک که پس از مواجه حضوری با همسر و برادرهمسرش ( برادرزنش ) چاره‌ای جز اعتراف و بیان حقیقات نداشت، صراحتا به ارتکاب جنایت و کشتن نادر اعتراف کرد.

بابک در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: پس از بازگشت از مراسم عروسی، حدودا ساعت 00:30 نادر به همراه قدرت داخل اتاق پذیرایی خوابیدند و من و همسرم، به همراه پسر 9 ساله‌مان داخل اتاق خودمان خوابیدیم. حدودا ساعت 02:00 بود که پسرم مرا از خواب بیدار و از من خواست تا او را به سرویس بهداشتی ببرم. از اتاق خواب بیرون آمده بودم که ناگهان متوجه سر و صدای داخل دیگر اتاق خانه شدم . ابتدا تصور کردم که سارق آمده، به آهستگی خودم را به داخل اتاق رساندم اما در کمال تعجب با نادر روبه رو شدم که در حال سرقت طلاجات همسرم است. شنیده بودم که نادر درگیر مواد مخدر است اما باور نمی‌کردم . نادر زمانی‌که همسرم طلاجاتش را داخل کمد دیواری گذاشته بود، از محل دقیق آنها اطلاع پیدا کرده بود . بسیار عصبانی بودم ؛ با نادر درگیر شدم و در یک لحظه با طنابی که داخل اتاق بود او را خفه کردم. پس از ارتکاب جنایت با کمک برادر زنم قدرت او را در صندلی عقب خودرو خودش قرار داده و به خیابان ری منتقل کردم؛ سپس با بنزین داخل صندق عقب خودرو ، او و ماشین را باهم آتش زدم.



سرهنگ کارآگاه حمید مکرم ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعترافات صریح به دست آمده از متهمین پرونده، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس پرونده صادر و هر سه متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار داده شدند.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین