|
|
امروز: جمعه ۰۹ آذر ۱۴۰۳ - ۱۷:۴۶
کد خبر: ۱۵۱۱۳۸
تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۷
اما دیروز حسین شریعتمداری سوار همین هواپیما شد و ضرب‌المثل «با دست پس زدن، با پا پیش کشیدن» را در ذهن تداعی کرد. او به روایت مشاهده نخستین هواپیمای ایرباس واردشده به کشور در فرودگاه اهواز پرداخت و نوشت:«يک فروند هواپيماي ايرباس که گفته مي شد از نوع ۳۲۱ و اولين ايرباس خريداري‌شده اخير است، به زمين نشست و براي تخليه مسافر در نزديکي سالن انتظار پارک کرد، به‌گونه‌اي که از پشت شيشه‌هاي سراسري سالن قابل ديدن بود.
  گفتم: «چرا به شیشه سالن فرودگاه زل زده بودی؟» گفت: «به ابهت ایرباس وارد شده به کشور نگاه می‌کنم؛ واقعا زیباست.» گفتم: «این همان ایرباسی است که بارها ابزار هجمه به دولت کرده بودی و این‌طور زل زدن به آن با آنچه نوشتی، منافات دارد.» گفت: «آن موقع از نزدیک ندیده بودم، اما الان یک‌طور دیگر است.» گفتم:« حالا که دیدگاهت تغییر کرده، پاسخ مخاطبانت را چه می‌دهی؟» گفت: «روزی مردي در صحرا به‌دنبال شترش مي‌گشت، تا اينكه به پسر باهوشي برخورد. سراغ شتر را از او گرفت. پسر گفت: شترت يك چشمش كور بود؟ مرد گفت: بله. پسر پرسيد: آيا يك طرف بار شيرين و طرف ديگرش ترش بود؟ مرد گفت: بله. حالا بگو شتر كجاست؟ ‌پسر گفت: من شتري نديدم. مرد ناراحت شد و فكر كرد كه شايد اين پسر بلایي سر شتر او آورده و پسرك را نزد قاضي برد و ماجرا را براي قاضي تعريف كرد. قاضي از پسر پرسيد. اگر تو شتر را نديدي، چطور مشخصات او را درست داده‌اي؟ پسرك گفت: در راه، روي خاك اثر پاي شتري ديدم كه فقط سبزه‌هاي يك طرف را خورده بود. فهميدم كه شايد شتر يك چشمش كور بود. بعد ديدم در يك طرف راه مگس بيشتر است و يك طرف ديگر پشه بيشتر است. و چون مگس شيريني دوست دارد و پشه ترشي، نتيجه گرفتم كه شايد يك لنگه بار شتر شيريني و يك لنگه ديگر ترشي بوده است. قاضي از هوش پسرك خوشش آمد و گفت: درست است كه تو بي‌گناهي، ولي زبانت باعث دردسرت شد. پس از اين به بعد شتر ديدي، نديدي!» از پشت شیشه به ایرباس زل می‌زند، آن‌قدر از این اقدام خودش راضی است که درباره این هواپیما سخن‌ها گفته و نوشته است. طبیعت آدمی به‌نحوی است که اگر نسبت به موضوعی انتقاد دارد، استفاده از آن را برای خود مجاز نمی‌داند، اما ظاهرا در طیفی از اصولگرایان این روال صادق نیست یعنی هم به خریدن ایرباس‌های نو انتقاد وارد می‌کنند، و هم از آن استفاده می‌کنند.

ایرباس بد است



۲۴ دی ماه ۹۵ بخش گفت‌وشنود روزنامه کیهان چنین بود: «گفت: چه خبر؟! گفتم: یک فروند هواپیمای ایرباس خریداری‌شده از فرانسه با کف‌وسوت و هورا وارد فرودگاه مهرآباد شد! گفت: اینکه کف‌وسوت و هورا و جشن و… ندارد! مطابق برجام قرار بود تحریم فروش هواپیما به ایران لغو شود. حالا در مقابل سفارش ده‌ها فروند فقط یک فروند آمده که نشانه بدعهدی آمریکا است و جای تاسف‌ دارد نه ذوق‌زدگی. گفتم: کیهان قبلا پیش‌بینی کرده بود که احتمالا در آستانه انتخابات یک یا دو فروند هواپیما می‌فرستند که در انتخابات به‌عنوان دستاورد برجام فاکتور کنند! گفت: لغو تحریم فروش هواپیما فقط یک بخش کوچک از تعهدات حریف در برجام بود که حالا فقط یک بخش کوچک از آن بخش کوچک را با کف‌وسوت و هورا فرستاده‌اند، کجای این ضرر هنگفت و کلاهبرداری غربی‌ها جای جشن دارد؟! گفتم: چه عرض کنم؟! » این روایت دلواپسانه کیهان از ورود اولین ایرباس بود.

ایرباس خوب است

اما دیروز حسین شریعتمداری سوار همین هواپیما شد و ضرب‌المثل «با دست پس زدن، با پا پیش کشیدن» را در ذهن تداعی کرد. او به روایت مشاهده نخستین هواپیمای ایرباس واردشده به کشور در فرودگاه اهواز پرداخت و نوشت:«يک فروند هواپيماي ايرباس که گفته مي شد از نوع ۳۲۱ و اولين ايرباس خريداري‌شده اخير است، به زمين نشست و براي تخليه مسافر در نزديکي سالن انتظار پارک کرد، به‌گونه‌اي که از پشت شيشه‌هاي سراسري سالن قابل ديدن بود. در اين هنگام يکي از مسافران رو به نگارنده کرد و پرسيد؛ آقاي شريعتمداري! به نظر شما اين هواپيما خوب نيست؟ پاسخ دادم چرا خوب نباشد، هواپيماي خوب و مدرني است. گفت؛ پس چرا در کيهان به خريد آن اعتراض کرده‌ايد؟ گفتم: فرض کنيد که جنابعالي يکصد سکه طلا سفارش داده و بهاي آن را هم پيشاپيش پرداخت کرده‌ايد، اما وقتي موعد تحويل سکه‌ها فرا مي‌رسد، طرف مقابل فقط ۲ سکه طلا به شما مي‌دهد و هنگامي که ۹۸ سکه ديگر را مطالبه مي‌فرمایيد، پاسخ مي‌شنويد که فقط همين ۲ سکه طلاحق شماست! آيا به او اعتراض نمي‌کنيد؟» و سپس خود به بخش‌های دیگر صحبت‌هایش با مخاطبان در فرودگاه اشاره کرده و نوشته است:«قرار بود با اجرایي شدن برجام، صدها ميليارد دلار از دارايي‌هاي کشورمان که بلوکه شده است، آزاد شود، تمامي تحريم‌ها آن‌گونه که آقاي رئيس‌جمهور به صراحت اعلام کرده بود، لغو شود، فروش هواپيما و قطعات آن از تحريم خارج شود، گشايش اقتصادي ايجاد شود، روابط تجاري که لازمه آن گشايش «ال‌سي» در بانک‌هاي خارجي است از بن‌بست خارج شود، چرخ معيشت مردم همراه با سانتريفيوژها به چرخش درآيد، سرمايه‌گذاري خارجي صورت پذيرد، تورم از ميان برداشته شود و توليد از رکود خارج شود، ولي طرف مقابل ما يعني ۶ کشور ۱+۵ و مخصوصا آمريکا به هيچ‌يک از اين تعهدات خود عمل نکرده است و اين واقعيت تلخ را مسئولان بلندپايه هسته‌اي نظير آقايان روحاني، صالحي، ظريف، عراقچي و سيف نيز انکار نمي‌کنند. اعتراض ما اين است که چرا بايد آمريکا و ساير کشورهاي طرف مذاکره آن همه تعهدي که در برجام پذيرفته‌اند را با فروش ۲ فروند ايرباس، تمام‌شده اعلام کنند؟!» مشخص نیست شریعتمداری سوار همان هواپیما شده یا خیر، اما همان‌طور که خودش نگاشته، از پشت شیشه‌ها به این هواپیما زل زده بود و به احتمال زیاد تمایل زیادی هم برای سوار شدن به‌ آن داشته است!

باور انتقاد از صداوسیما؟

نکته جالب اینجاست که شریعتمداری با توجه به روزهای پایانی سال، هر آنچه را در ذهن داشته، بدون توجه به ارتباط با موضوع کلی یادداشت به رشته نگارش درآورده و به‌طور عجیبی از صداوسیما انتقاد کرده و نوشته است:«صداوسيما اگرچه اقدامات و برنامه‌هاي شايسته تقديري دارد، ولي در برخي موارد در تبيين و روشنگري مسائل براي مردم آن‌گونه که انتظار مي‌رود، فعال نيست. چرا بايد تريبون پرمخاطب صداوسيما در پربيننده‌ترين ساعت‌ها به تبليغات يکطرفه دولتمردان اختصاص داشته باشد؟ و مثلا چه اشکالي دارد فلان مسئول بلندپايه، به جاي آنکه بدون حضور هيچ‌يک از منتقدان به گونه‌اي يکطرفه درباره حوزه مسئوليت خود سخن بگويد، اين برنامه‌ها با حضور يک منتقد منصف برگزار شود و يا حداقل آنکه به منتقدان نيز فرصت بيشتري براي تبيين مسائل داده شود؟» آنچه شریعتمداری نوشت، به نوعی فرار به جلوست و برای کاستن از انتقادات دولتمردان به صداوسیما، اما مشخص نیست چرا شریعتمداری دراین مقطع به‌صورت شفاف به ماستمالی مشغول است!

منبع:آرمان
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین