کد خبر: ۱۴۴۴۵۱
تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۶:۱۴
دونالد ترامپ شخصیتى است که به اعتقاد کارشناسان، مى تواند دست به هر اقدامى بزند. حتى جهان را با مشکلات جدى و عمیق جبران ناپذیرى مواجه سازد. چنانکه میخائیل گورباچف در اظهار نظرى حتى خطر وقوع یک جنگ تمام عیار هسته اى را محتمل دانست و از پوتین خواست از وقوع چنین فاجعه اى پیشگیرى کند. ترامپ یکى یکى به همه وعده هایى که داده مى خواهد جامه عمل بپوشاند.
در پیش گرفتن شعارهاى ناسیونالیستى و میهن پرستانه از سوى رهبران قدرتمند جهان همواره نگرانى بروز جنگ را در پى داشته است. شعارهایى که هیتلر در پیش گرفت و جهانى را به کام جنگ و خونریزى کشاند. دونالد ترامپ امروز به طرزى مفرط شعارهاى میهن پرستانه سر داده است. فرمان هاى اجرایى او در این چند روزه به طرز روشنى از علاقه او به برپایى جنگى تمام عیار حکایت مى کند. بویژه فرمان اجرایى او در بازنگرى ارتش و قواى نظامى مى تواند به اندازه کافى نگران کننده باشد.

ترامپ در ارتباطش با ایران از جهتى شبیه بیل کلینتون است و از جهتى شبیه جورج بوش. در اردیبهشت ١٣٧۴ بود که بیل کلینتون با صدور یک فرمان اجرایى هر گونه فعالیت شرکتهاى آمریکایى در پروژه هاى نفت و گاز ایران را ممنوع کرد. فرمانى که سال بعد به قانون داماتو تبدیل شد. با تصویب قانون داماتو شرکت هاى غیر آمریکایى و مشخصا اروپایى از حضور در میادین نفت و گاز ایران منع شدند. این فرمان، موجب صف آرایى اروپا مقابل آمریکا شد و شکافى بین منافع اقتصادى و غرور ملى اروپا با آمریکا ایجاد کرد. در آن شرایط، توتال از کشور فرانسه با پشت پا زدن به قانون داماتو وارد پروژه پارس جنوبى شد. ورود توتال در پارس جنوبى، پیش از آنکه یک تصمیم سود آور اقتصادى باشد، دقیقا یک موضع گیرى حساس، تاریخى و مهم سیاسى از طرف دولت فرانسه و اروپا در مقابله با پارادایم تک قطبى آمریکایى بود. ژاگ شیراک شخصا از حضور توتال در ایران حمایت کرد. هدف او مقابله با تفکرات آمریکاییان براى سیطره بر جهانى بدون قدرت رقیب بود.

در بهمن ماه ١٣٨٠، پس از مساعدت ایران به آمریکا براى حمله به طالبان و القاعده پس از عملیات تروریستى ١١ سپتامبر، جورج بوش پسر، ایران را در کنار کره شمالى و عراق محور شرارت نامید و همه گزینه ها را براى مقابله با آنچه که او تهدید ایران مى نامید، روى میز نهاد. اکنون، دونالد ترامپ، در طول کمتر از ده روزى که از ریاستش بر کاخ سفید مى گذرد، با صدور فرمان اجرایى ممنوعیت ورود شهروندان هفت کشور از جمله شهروندان ایرانى به آمریکا، هر دو کار بیل کلینتون و بوش پسر را یکجا با هم انجام داده است.

صدور این فرمان، که عملا با محوریت ایران صورت پذیرفته است، به روشنى یادآور محور شرارت خوانده شدن ایران توسط جورج بوش پسر و منع فعالیتهاى تجارى و اقتصادى توسط شرکتهاى آمریکایى و اروپایى توسط بیل کلینتون است. نگاهى جستجوگرانه به جست و خیزهاى این روزهاى ترامپ همه موید حرکت او به سمت برپایى یک جنگ است.

در این شرایط، براى جلوگیرى از صدمات و لطماتى که اتخاذ این رویگرد توسط آمریکا ممکن است بر ایران وارد آورد، باید همان راهى را برگزید که در آن سالها براى مقابله با قانون داماتو و مواضع نابخردانه جورج بوش، در ایران پیموده شد. مسیر در پیش گرفته شده ایران مشخص بود: بهره گیرى از شکاف به وجود آمده بین اروپا و آمریکا با محوریت گفت وگو و تنش زدایى. گفت وگو و تنش زدایى محور روابط خارجى و البته مناسبات داخلى ایران براى عبور از آن شرایط سخت بود. سیاستى که در مناسبات منطقه اى و جهانى به نفع ایران تمام شد و از وقوع حوادث ناگوار پیش گیرى کرد.

امروز حضور ژان مارک آیرو، وزیر خارجه فرانسه در ایران، درست شرایط سخت پس از فرمان اجرایى ماه مى ١٩٩۵ و قانون داماتو را تداعى مى کند. در سال ١٣٧۶ ایران با روی آوردن به فرانسه و آغاز گفت وگو با کشورهاى اروپایى از این کانال توانست از شرایط سخت ایجاد شده عبورى همراه با سلامت و تامین منافع ملى داشته باشد.

دونالد ترامپ شخصیتى است که به اعتقاد کارشناسان، مى تواند دست به هر اقدامى بزند. حتى جهان را با مشکلات جدى و عمیق جبران ناپذیرى مواجه سازد. چنانکه میخائیل گورباچف در اظهار نظرى حتى خطر وقوع یک جنگ تمام عیار هسته اى را محتمل دانست و از پوتین خواست از وقوع چنین فاجعه اى پیشگیرى کند. ترامپ یکى یکى به همه وعده هایى که داده مى خواهد جامه عمل بپوشاند. رفتار ده روزه او هیچ نشانى از یک سیاستمدار عاقل و خردگرا در خود ندارد. جمهورى خواهان تحقیر شده در زمان اوباما در زمینه هاى مختلف، حالا این فرصت را یافته اند تا حقارتهاى تحمل شده را جبران کنند. آنها حتى براى جبران این حقارت، ممکن است دکمه جنگ با ایران را بدون کسب اجازه از کنگره به دست ترامپ بسپارند.

در چنین شرایطى، ایجاد تعامل سازنده با کشورهاى اروپایى و در پیش گرفتن سیاست تنش زدایى یک بار دیگر مى تواند ایران را از فرو رفتن در یک بحران خطرناک حفاظت کند. سیاستى که فقط با تداوم دولت اعتدال و امید در انتخابات پیش رو، امکان تحقق دارد. از این رو شایسته است همه جریانات سیاسى در این برهه حساس از تاریخ جهان، با دورى جستن از بگو مگوهاى حزبى و جناحى و با در نظر داشتن منافع ملى بر روى گزینه معقول دولت تدبیر و امید اتفاق نظر حاصل نمایند و از آن مهمتر اینکه ضمن پرهیز از اختلافات منطقه اى، نسبت به بازسازى روابط با کشورهاى منطقه اقداماتى سازنده و تاثیر گذار در پیش گیرند.
منبع: ابتکار
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین