برای هر پدیده بدنی یا روانی می‌توان روندهای علمی پیدا کرد. دلشکستگی و جدایی از یار هم از این امر مستنثنی نیست.
برای هر پدیده بدنی یا روانی می‌توان روندهای علمی پیدا کرد. دلشکستگی و جدایی از یار هم از این امر مستنثنی نیست.در اینجا با هم بررسی می‌کنیم که هنگام جدایی یک فرد از محبوب‌اش، چه چیزهایی داخل مغزش رخ می‌دهند!
پژوهش‌ها نشان داده‌اند در این حالت قسمت آمیگدال و قشر پیش‌پیشانی مغز، که مسئول قضاوت و درک احساسات منفی هستند، ناگهان خاموش می‌شوند. به طور همزمان بخشی از مغز که مسئول حس سرخوشی ناشی از پاداش است، از فعالیت می‌افتد. اینها فرد عاشق‌پیشه را تشویق می‌کنند که در پی وصل و از بین بردن جدایی باشد.
میانجی عصبی شیمیایی که در این حالت آزاد می‌شود، به طور عمیقی با مدارهای عصبی مغز عجیبن می‌شود. این تغییرات شیمیایی و نیز تغییرات هورمونی وابسته به آنها، به طور متوسط ۸ ماه تا ۲ سال طول می‌کشند و درست به همین خاطر است که در این مرحله، فرد عاشق‌پیشه شروع به خیال‌پردازی می‌کند و دائم نکات مثبت یار را به یاد می‌آورد و متوجه نقاط منفی او نیست. در همین مرحله است که او مدام به خودش و نیز نزدیکانش می‌گوید که عشق او تا ابد طول می‌کشد و بعد از یارش، دیگر در پی جستن عشق دیگری برنمی‌آید!
البته در این میان قطع شدن رابطه جنسی هم نقش عمده‌ای ایفا می‌کند. سیستم لیمبیک مغز، بخشی از مغز است که در وسط مغز قرار دارد. این بخش، تون بار احساسی مغز را تنظیم می‌کند و تشویق به وصل می‌کند، خاطرات احساسی را تقویت می‌کند و تمایل جنسی را افزایش می‌دهد.
دانشمندان بر این باور هستند که عشق یک احساس نیست، بلکه یک سیستم انگیزشی، یک سائق و بخشی از سیستم پاداش مغز است. در هنگام عاشق‌پیشگی میانجی عصبی دوپامین، آمیزه‌های از حس‌ها و حالات بدنی ظاهری مثل خشنودی، هیجان، عرف کردن کف دست و افزایش ضربان قلب را ایجاد می‌کند. این هورمون همراه تستوسترون میل جنسی را افزایش می‌دهد و اکسی‌توسین آزاد شده بعد از تماس جنسی، آن تمایل قوی اتصال همیشگی به شریک جنسی را ایجاد می‌کند.
تمایل مرور مداوم خاطرات یار به خاطر کدام هورمون رخ می‌دهد؟ می‌گویند که پایین آمدن سروتونین که مرتبط به افکار وسواسی است در این امر نقش دارد.
پژوهش‌های نشان داده‌اند که افراد عاشق همان طور که معتادها در پی یافتن مواد برای برطرف کردن خماری خود هستند، در پی وصل مجدد هستند. مطالعات همچنین نشان داده‌اند که زوج‌های تازه جدا شده، در بخش‌های قدامی (شکمی) مغز که مرتبط با پاداش و انگیزش هستند، فعالیت بیشتری از خود نشان می‌دهند و دوپامین بیشتری از این نواحی آزاد می‌شود.
رهایی از سرخوردگی عاشقی
باز هم مطالعات نشان داده‌اند که در این طور مواقع است بهتر است به جای عزلت و گوشه‌نشینی، بیشتر در اجتماع قرار بگیرید. صرف اوقات بیشتر با دوستان باعث رها شدن شبه‌مخدرهای طبیعی از مغز می‌شود.
جالب است بدانید که در فرنگ، کمپ‌هایی برای درمان کسانی که به تازگی جدا شده‌اند و یار خود را از دست داده‌اند تشکیل می‌شود. در این کمپ‌ها برنامه‌هایی که آمیزه‌ای از برنامه‌های علمی و روحانی هستند برگزار می‌شود تا افراد بهتر بتوانند احساسات خود را پردازش کند و قسمت ناخودآگاه مغزشان را طوری تغییر دهند که به آنها در ایجاد ارتباطات سالم‌تر آینده کمک کند.
به عدم توفیق در عشق به طور مثبت نگاه کنید. وقتی یک رابطه شکل نمی‌گیرد، به این معنی نیست که شما مشکلی دارید، بلکه شاید به این معنی باشد که شما بعد از این امر، در حال حرکت برای یافتن زوجی هستید که بهتر با شما هماهنگ و جور است.
به نوشته یک پزشک، بعضی از رابطه‌های هم فقط در حکم یک پل و نه مقصد هستند. به یاد داشته باشید که عشق یک انتخاب و یک عمل است و به معنی تصاحب نیست.
ارسال نظر
