کد خبر: ۱۳۹۵۱۹
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۳۹۵ - ۲۰:۵۴
پس از انتشار خبر ترور سفیر روسیه در آنکارا، اغلب تحلیل ها و تفسیرها به این سمت سوق پیدا کردند که هدف این اقدام مناسبات آنکارا – مسکو بود که به تازگی پس از قطعی موقتی که درپی سرنگونی جنگنده روسیه در شمال سوریه طی سال گذشته میلادی رخ داده بود، رو به گرمی نهاده و احیا شده بود.
 حادثه ترور سفیر روسیه در آنکارا نه تنها رویدادی غیر قابل پیش ‌بینی و شوکه ‌کننده بود، بلکه اقدامی از قبل طراحی شده و در راستای تامین اهداف غرب و رژیم‌های مرتجع عربی بود، به گونه ای که اکثریت قریب به اتفاق تحلیلگران متفق القول هستند، این رخداد، موضوع ساده ای نبود، به ویژه آنکه فردای روز ترور قرار بود، مسکو میزبان نشست بسیار مهم سه جانبه ای میان ایران، روسیه و ترکیه باشد و طی آن طرف های شرکت کننده ضمن ارزیابی مناسبات فیما بین در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی، دفاعی و امنیتی، درباره تحولات جاری در بحران سوریه، آینده این بحران و زمینه های همکاری برای حل آن و دستیابی به راه حل مسالمت آمیز بحث و تبادل نظر کنند.

حاثه ای چند بُعدی
پس از انتشار خبر ترور سفیر روسیه در آنکارا، اغلب تحلیل ها و تفسیرها به این سمت سوق پیدا کردند که هدف این اقدام مناسبات آنکارا – مسکو بود که به تازگی پس از قطعی موقتی که درپی سرنگونی جنگنده روسیه در شمال سوریه طی سال گذشته میلادی رخ داده بود، رو به گرمی نهاده و احیا شده بود.

ما منکر درستی این تحلیل یا ناصواب بودن آن نیستیم و ضمن تایید آن تاکید می‌ کنیم، یکی از مهمترین اهداف این حادثه تاثیر گذاشتن بر روابط روسیه و ترکیه بود، به ویژه آنکه این ترور برای شب قبل از برگزاری نشست سه جانبه مسکو باشد تا مانع برگزاری این نشست شود یا دست کم این نشست را تحت تاثیر خود قرار داده، فرصت دستیابی به توافق و رسیدن به راه حل در خصوص برخی از پرونده های منطقه ای و در راس آنها پرونده سوریه را از بین ببرد و ممکن نمی شد، مگر با هدف گرفتن مناسبات این کشور که به تازگی رو به بهبودی گذاشته بود.

بنابراین زمان ترور تاکید می کند، یکی از اهداف برنامه ریزان این جنایت، روابط تازه جان گرفته آنکارا - مسکو بر جا بود. اما هوشیاری و ذکاوت رهبران این دو کشور ضمن مهار کردن تاثیرات مخرب این حادثه، مانع بروز تنش و بحرانی جدید در مناسبات فیما بین شدند.

اما ..
این تحلیل یکی از اهداف ترور «آندری کارلوف» را برملا می کرد، در حالی که این جنایت ابعاد و اهداف مهم تر دیگری را هم دنبال می کرد.

جلوگیری از تشکیل مثلث ژئو سیاسی جدید
از آنجا که زمان ترور شب قبل از برگزاری نشست سه جانبه مسکو بود، به تاکید یکی از مهمترین اهداف این جنایت، جلوگیری از برگزاری این نشست بود که پیامدهای آن تنها به پرونده سوریه محدود نمی شد، بلکه منطقه را نیز درگیر خود می ساخت.

به باور گروهی از کارشناسان برگزاری نشست مسکو مقدمه شکل گیری «مثلث ژئو سیاسی» جدیدی در منطقه توسط کشورهایی بود که از جمله بازیگران اصلی بحران بودند. نکته مهم اینکه این مثلث در برهه ای درحال شکل گرفتن بود که راهبردهای غربی برای حل بحران سوریه همگی با شکست مواجه شده بودند.

در چنین شرایطی تشکیل این مثلث قدرت که دو ضلع آن – روسیه و ایران – در مبارزه با تروریسم بسیار موفق نشان داده بودند، رویگردانی از غرب و تکذیب شعارهایش در مبارزه با تروریسم را دو چندان می کرد که خوشایند غربی ها و آمریکایی ها نبود.

تحمیل جنگ مستقیم به روس ها
برنامه ریزان این جنایت به خوبی به این اصل واقف هستند که «جنگ های مستقیم» بهترین عامل تحلیل برنده قدرت یک کشور و سال ها عقب ماندگی آن است. بنابراین خروج روسیه از لاک جنگ نیابتی و وارد کردن آن به جنگ مستقیم، یکی از مهمترین اهداف ترور سفیر این کشور در ترکیه بود.

در اثبات این گفته یادآور می شویم، برخی از تحلیلگران غربی، ترور سفیر روسیه را با ترور «فردیناند»، ولیعهد اتریش و شرایط بین المللی را با شرایط آغاز جنگ جهانی اول مقایسه کرده بودند.

چه بسا مهمترین سناریو این عملیات تروریستی، تحریک روسیه و ترکیه و دامن زدن به تنش ایجاد شده تا سرحد رویارویی نظامی از نوع مستقیم و غیر نیابتی آن بین مسکو و آنکارا بوده باشد، موضوعی که با خویشتن داری شدید روسیه، شکست خورد.

خشم از شکست در حلب
عامل ترور، پس از شلیک گلوله به سفیر روسیه و قبل از آنکه خود توسط نیروهای امنیتی کشته شود، انگیزه اش از این اقدام را «انتقام حلب» عنوان کرده بود. بنابراین عامل ترور سفیر روسیه نسبت به شکست تروریست های تکفیری به خصوص گروه تروریستی تکفیری جبهه النصره در حلب به شدت خشمگین بود و این خشم منتج به اقدام وی در ترور سفیر روسیه شده بود.

مسلما این خشم فقط به عامل ترور محدود نمی شد، بلکه آمریکا، فرانسه، انگلیس، رژیم صهیونیستی و رژیم های مرتجع عربی را نیز در برمی گیرد، دلیل این مدعا واکنش ها و اظهارات مقام های مسئول محور ضد سوری بابت شکست در حلب است.

«جان کری»، وزیر خارجه آمریکا و همتای انگلیسی اش «بوریس جانسون» طی نشست خبری مشترک با بیان اینکه از دست دادن حلب به معنای پایان جنگ در سوریه نیست و کشورهای متبوع اشان به حمایت از گروه های مسلح در سوریه بیش از گذشته ادامه خواهند داد، تاکید کرده بودند، از این پس گزینه های دیگر هم مطرح خواهد بود.

«مایکل مورل»، معاون سابق سازمان «سیا» 19 مرداد ماه گذشته به «چارلی رز»، مجری شبکه آمریکایی «سی بی اس» گفته بود: من چیزی به تروریست‌ ها می ‌دهم که نیاز دارند تا هم با دولت سوریه مقابله کنند و هم باعث شوند، ایران و روسیه‌ بهای کارهایشان را بپردازند.

این مقام سابق سیا ادامه می دهد: وقتی ما در عراق بودیم، ایرانی ‌ها به شبه ‌نظامیان شیعه که نظامیان ما را می ‌کشتند، سلاح می ‌دادند. ایرانی ‌ها ما را مجبور کردند، بهای کارها‌یمان را بپردازیم. ما هم باید ایرانی ‌ها را مجبور کنیم بهای حضور در سوریه را بپردازند. باید روس ‌ها را مجبور کنیم، بهای آن را بپردازند. با کشتن روس ‌ها آنها را وادار به پرداخت این بها بکنیم!

در این موقع، چارلی رز می ‌پرسد: و با کشتن ایرانی‌ ها؟

این مقام سابق سیا پاسخ می ‌دهد: بله، بله! و می افزاید: بله، مخفیانه، ببین ... به تمام دنیا که نمی ‌خواهیم بگوییم. در پنتاگون نمی ‌ایستیم و جار بزنیم که این کار را کردیم. اما اطمینان حاصل می ‌کنیم که آنها در مسکو و تهران متوجه می ‌شوند!

همچنین شش روز پیش از ترور سفیر روسیه،«مورل» (که در دو نوبت ریاست موقت سیا را هم به عهده داشت) از دولت آمریکا خواست که به دخالت ادعایی روسیه در انتخابات امریکا واکنشی تلافی جویانه نشان دهد، واکنشی که هم «آشکار» و هم «برای پوتین دردناک» باشد.

بنابراین، نه تنها ترور سفیر روسیه پایان کار نخواهد بود، بلکه به نظر می رسد، باید در انتظار ترورهای بعدی و ادامه این سریال باشیم.

تحقیر و به حاشیه راندن آمریکا
مطبوعات آمریکا در تحلیل هایی نشست سه جانبه وزرای خارجه ایران، روسیه و ترکیه را «به حاشیه راندن آمریکا» توصیف کرده و نوشته بودند: نه وزیر خارجه آمریکا به این نشست دعوت شده و نه با سازمان ملل در این خصوص مشورتی انجام شده است.

به نوشته مطبوعات آمریکا، حتی روس‌ ها تلاشی برای مخفی کردن حس تحقیر تلاش‌ های دیپلماتیک آمریکا نمی‌ کنند، به گونه ای که «سرگئی لاوروف»، وزیر خارجه روسیه طی تخلیه حلب از عناصر مسلح گفته بود که به طور مستقیم با ترکیه در خصوص توافق تخلیه حلب همکاری کردن کارآمدتر از همکاری با آمریکا است.

همچنین خبرگزاری رویترز از قول یک مقام آمریکایی که نامش را منتشر نکرده، نوشت: همکاری روسیه با ایران درباره سوریه و افزوده شدن ترکیه به آنها، باعث شده تا آمریکا منزوی شود.

بنابراین به حاشیه رانده شدن و تحقیر آمریکایی ها می تواند، یکی از دلایل این ترور باشد.

حل بحران سوریه بدون آمریکا؛ هرگز
این حمله بعد از گفت ‌و گوی تلفنی روسای جمهور روسیه و ایران اتفاق افتاد. شاید بتوان گفت از آنجایی که روسیه و جبهه مقاومت توانسته تصمیم ‌گیری در‌باره مسئله سوریه و حلب را از کانون بین ‌المللی به کانون منطقه‌ ای منتقل کند و با پیروزی حلب به جامعه جهانی بگوید، موضوع سوریه، موضوعی منطقه ‌ای است و بدون دخالت قدرت ‌های فرا منطقه‌ ای قابل حل است.

آمریکا قصد داشت با ترور سفیر روسیه، در آستانه برگزاری نشست وزرای دفاع و همچنین خارجه ایران و روسیه و ترکیه در مسکو بدون حضور این کشور و کشورهای حامی تروریست ها، در این دو نشست اخلال کرده و به این طریق اعلام کند، بدون حضور واشنگتن بحران سوریه قابل حل نیست و اگر دیگران بدون حضور کاخ سفید بخواهند، تصمیمی بگیرند با چنین پیامدهایی روبرو خواهند شد.

سیلی محکم آمریکا و غرب به ترکیه
از سویی، ترور سفیر روسیه در ترکیه را می توان سیلی محکم آمریکا و غرب به گوش ترکیه علی الخصوص «رجب طیب اردوغان»، رئیس جمهوری این کشور تلقی شود.

آمریکا و غرب که از نزدیک شدن ترکیه به ایران و روسیه به شدت هراس دارند، حضور ترکیه در نشست سه جانبه مسکو و روند رو به بهبود مناسبات این کشور با روسیه را برنمی تابند.

شهردار آنکارا درباره حادثه ترور سفیر روسیه گفته بود، کسانی که سوخوی روسیه را ساقط کرده بودند (تروریست های مورد حمایت آمریکا)، سفیر روسیه را ترور کرده اند.

وی تصریح کرده بود: افرادی که سفیر روسیه را ترور کردند، دوست ندارند، ترکیه به ایران و روسیه نزدیک شود. آنها می خواهند، همیشه بین ترکیه با ایران و روسیه شکاف باشد.

به این ترتیب، آمریکا و غرب با ترور سفیر روسیه در ترکیه ضرب شصت خود را به روسیه و ترکیه نشان داده و به اردوغان گوشزد کرده بودند، از گروه های تروریستی و تکفیری جدا نشود.

همچنین، این ترور را می توان به نوعی گوشمالی اردوغان توسط آمریکا و غرب توصیف کرد که پس از کودتای نافرجام علیه دولتش، همواره آمریکا و غرب را به حمایت از کودتاچیان و تلاش برای براندازی حکومتش متهم و بارها به این کشورها حمله کرده بود.

نکته قابل توجه در حادثه ترور سفیر روسیه، برخورد «ولادیمیر پوتین»، رئیس جمهور روسیه با این حادثه بود. واکنش هوشمندانه پوتین آنجا قابل ملاحظه بود که طی سخنانی عنوان کرد: «این قتل، آشکارا اقدامی تحریک‌ آمیز با هدف تضعیف فرآیند بهبود و عادی ‌سازی روابط روسیه و ترکیه و همچنین تضعیف فرآیند صلح در سوریه است».

حادثه ترور سفیر روسیه در آنکارا، آن هم در حالی که حلب به تازگی از شر تروریست های تکفیری رهایی یافته، با هدف انتقال پیامی آشکار از سوی واشنگتن و متحدانش به مسکو صورت گرفت. پیامی که این بار در بسته ای آغشته به چاشنی خشونت به کرملین مخابره شد. با این حال واکنش هوشمندانه ولادیمیر پوتین و تاکید وی بر ادامه مبارزه با تروریسم، این نقشه را بر هم زد،‌ به گونه ای که روزنامه انگلیسی « گاردین» در تحلیلی بر ترور سفیر روسیه در ترکیه، نوشت که این حادثه مسکو و آنکارا را به هم نزدیک ‌تر می ‌کند، چون پوتین و اردوغان، هر دو مایل هستند، یک کشور ثالث را به عنوان مقصر این ماجرا معرفی کنند.

حتی اردوغان که به واکنش های عصبی و احساسی اش معروف است، این بار ضمن در دست گرفتن عنان احساسات خود در سخنانی تاکید کرده بود که پس از این حادثه همکاری‌ های ترکیه و روسیه در زمینه مبارزه با تروریسم باید بیش از گذشته و با قدرت مضاعف پیگیری شود.

شدت بخشیدن به مبارزه با تروریسم
رئیس جمهوری روسیه در بخشی از سخنانش در واکنش به ترور سفیر روسیه در آنکارا گفته بود که «تنها پاسخ ما به این حمله، شدت بخشیدن به مبارزه با تروریسم است و قاتلان، طعم این پاسخ را خواهند چشید».

تردید نداریم، پوتین در این گفته خود که مبارزه با تروریسم را شدت خواهد بخشید، صادق است و به آن عمل خواهد کرد، عملکرد روسیه در عرصه میدانی سوریه در امر مبارزه با گروه های تروریستی ثابت می کند، مسکو در این پروسه تا چه حد جدی و قاطع است، به ویژه اکنون که سفیر این کشور در آنکارا قربانی همین پدیده شوم شده است.

بنابراین باید در انتظار آغاز فاز جدیدی از مبارزه روس ها با تروریسم به خصوص در سوریه باشیم که بالطبع گامی بسیار مهم در پایان بحران در سوریه است.

اقدامی از پیش طراحی شده
شواهد و دلایل بسیاری وجود دارد که ثابت می کند، این عملیات کار یک شخص نبوده، موضوع آزادسازی حلب و روابط ژئوپلتیک مسکو - آنکارا در این عملیات به شدت دخیل بوده و برای آن از قبل به دقت برنامه ریزی شده بود.

برنامه ریزان هم کاملا مشخص هستند و آشکار است چه طرف هایی بیشترین سود را از این عملیات می ‌برند، علاوه بر اینکه اقدام گروه تروریستی تکفیری «جیش الفتح» در برعهده گرفتن مسئولیت این ترور، دست های پشت پرده و برنامه ریزان این حادثه را آشکار می کند، موضوعی که وزیر کشور ترکیه نیز به آن اشاره کرد و به خبرنگاران گفت که ترور سفیر روسیه در آنکارا یک قتل طراحی شده و با نیت قبلی بوده و نمی توان آن را ابتکار عمل یک قاتل و یا انتقام شخصی تلقی کرد.

در واقع برنامه ریزان این حادثه همان طرف هایی هستند که سناریو تظاهرات در برابر سفارت ایران و روسیه در آنکارا را برنامه ریزی کرده بودند و تلاش داشتند، فضا را در ترکیه علیه ایران و روسیه تخریب کنند.

خلاصه سخن
بررسی ابعاد مختلف ترور سفیر روسیه در آنکارا تاکید می کند، آمریکا و غرب زخم خورده از ایران و روسیه و ناکام در سوریه، برای ایجاد سد و مانع در برابر تداوم پیروزی ها و موفقیت های دمشق، مسکو و تهران و مقابله با شکست ها و ناکامی هایش از هیچ جنایتی واهمه ندارد.

اگر این گفته را به عنوان یک اصل در سیاست منفعت طلبانه و سودجویانه آمریکایی ها و غربی های قبول کنیم، بنابراین باید بپذیریم که هر آن این احتمال می رود که خبرگزاری ها خبری مشابه خبر ترور سفیر روسیه در آنکارا را در قبال سفرا و کاردان جمهوری اسلامی ایران و روسیه در هر نقطه از جهان مخابره کنند، در چنین شرایطی منطق اقتضا می کند، سطح هوشیاری و بیداری سرویس های اطلاعاتی و امنیتی دو کشور بیش از پیش افزایش یابد و تحرکات بازیگران تاثیر گذار بر بحران سوریه چه در عرصه جهانی و چه در عرصه منطقه ای با دقت و وسواس بیشتری رصد شده و مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد.

منبع : مشرق
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین