کد خبر: ۱۳۸۸۸۵
تاریخ انتشار: ۰۷ دی ۱۳۹۵ - ۱۱:۱۱
رای آقای روحانی با دو قطبی شدن فضای انتخاباتی کاهش پیدا نمی‌کند. با توجه به شرایط فعلی سبد رای آقای روحانی یا در حدی که هست باقی می‌ماند یا افزایش می‌یابد. احتمال اینکه سبد رای آقای روحانی با دو قطبی شدن فضای انتخابات افزایش یابد، بیشتر است.
با نزدیک شدن به نقطه پایان دولت یازدهم و انتخابات ریاست‌جمهوری ٩٦، پیش‌بینی سناریوی محتمل انتخاباتی اصولگرایان مشکل‌تر می‌شود. چه اینکه صحبت از معرفی کاندیدای حزبی از تشکل‌های مختلف اصولگرا شنیده می‌شود و روز به روز تعداد افراد محتمل برای کاندیداتوری این جریان افزایش می‌یابد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی تدبیر و امید،مرتضی حاجی، وزیر دولت اصلاحات معتقد است که حتی اگر جریان اصولگرا بتواند به کاندیدای واحدی دست یابد نمی‌تواند برای روحانی در سال ٩٦ دردسرساز شود.

متن گفت و گوی اعتماد با مرتضی حاجی در ادامه می آید:

‌ با فرض اینکه اصولگرایان بتوانند با کاندیدای واحد وارد صحنه انتخابات شوند، اصلاح‌طلبان و کاندیدای مورد حمایت‌شان چه سرنوشتی خواهند داشت؟

با بررسی شرایط جریان اصولگرایی به جرات می‌توان گفت که آقای روحانی در انتخابات ٩٦ رقیب جدی ندارد. چه جناح اصولگرا بتواند کاندیدای واحدی معرفی کند و چه کاندیداهای متعددی از سوی اصولگرایان به عرصه انتخابات پا بگذارند، آقای روحانی دست بالا را نسبت به همه گزینه‌های مطرح جریان اصولگرایی دارد. اگرچه دولت آقای روحانی مشکلاتی دارد اما مردم این را درک می‌کنند که به چه دلیلی این مشکلات به وجود آمده است. البته اصولگرایان و به ویژه جریان تندرو تلاش دارد تا با تخریب دولت و دستاوردهای آن، افکار عمومی را علیه آقای روحانی کند. شاهد مثال این ادعا رفتارهای تهاجمی برخی چهره‌ها و رسانه‌های وابسته به این جریان در موضوعات مختلفی از جمله یارانه‌ها، خرید هواپیما، آلودگی هوا، فیش‌های حقوقی، برجام و دیگر موضوعات اینچنینی است. البته جریان مخالف دولت برای ایجاد دردسر‌سازی برای آقای روحانی در انتخابات این استراتژی شان را ادامه خواهند داد اما می‌شود گفت که در نهایت این رفتار، دستاوردی برای شان نخواهد داشت چرا که حافظه مردم به این راحتی‌ها سوءمدیریت‌ها و نابسامانی‌های هشت سال قبل از دولت اعتدال و مدیریت اصولگرایان را از یاد نخواهد برد. آقای روحانی در انتخابات با مشکل جدی‌ای رو به رو نخواهد بود. در درجه اول این فرض که جریان اصولگرایی بتواند به کاندیدای واحد دست یابد، فرضی با احتمال کم است. چنانچه در هفته‌ها و روزهای اخیر می‌بینیم از هر گوشه و کنار جریان اصولگرایی مدعیانی برای مدیریت این جریان و کاندیداتوری پیدا می‌شود. این نشان می‌دهد اصولگرایان فصل الخطابی ندارند که بتواند گروه‌های مختلف اصولگرایی را دور هم جمع کند. بر همین اساس بسیار بعید است که اصولگرایان مدعی تن به خواسته گروه‌های همزاد سیاسی خود بدهند و به احتمال زیاد با چند کاندیدا به انتخابات ٩٦ورود پیدا می‌کنند. لیکن با در نظر گرفتن این فرض که اصولگرایان بتوانند به کاندیدای واحد برسند، باز هم شانس پیروزی کاندیدای واحد اصولگرا در مقابل آقای روحانی بسیار کم است. معرفی کاندیدای واحد از سوی اصولگرایان خوب است و اصلاح‌طلبان از این موضوع استقبال می‌کنند چرا که با اتحاد انتخاباتی اصولگرایان و کاندیدای واحدشان، آرا در انتخابات پخش نمی‌شود و نهایتا مشخص می‌شود که اقبال مردم به کدام جریان سیاسی بیشتر است و تکلیف محبوبیت‌های اجتماعی جناح‌ها معلوم می‌شود.

‌ جریان رقیب با چه استراتژی می‌تواند رای آقای روحانی را بشکند؟

آنچه در این ایام دیده می‌شود اجرای استراتژی تخریب دولت از سوی مخالفان آقای روحانی است. هر کار مثبتی هم که دولت انجام دهد به بهانه‌ای زیر سوال می‌برند. اگر نقطه ضعفی در عملکرد دولت روحانی وجود داشته باشد از سوی رقبا بزرگنمایی می‌شود. به هر حال هیچ دولتی بدون مشکل و نقطه ضعف نبوده است و باید مجموعه کارنامه دولت‌ها را برای قضاوت در نظر گرفت. چندی پیش آقای روحانی از منشور حقوق شهروندی رونمایی کرد. درست است که محتوای این منشور در برخی از اصول قانون اساسی یا در فرمان هشت ماده‌ای امام و رهبری ذکر شده است. لیکن اینکه این قسم از قوانین در یک مجموعه گردآوری شود و در اختیار مردم قرار بگیرد و از مردم خواسته شود که با حقوق خود بیش از پیش آشنا شوند، یک گام مثبت در نظام سیاسی محسوب می‌شود. این کار مثبتی بود که دولت و آقای رییس‌جمهور انجام دادند و حقوق مردم را یک بار دیگر در افکار عمومی و رسانه‌ها برجسته کردند. جریان رقیب و رسانه‌های این جریان، چنین کار خوب و مثبتی را هم برنتافتند و شروع به زیر سوال بردن آن کردند. آنها تلاش کردند، بگویند که چنین کاری چه ضرورتی داشت درحالی که مفاد آن در قانون اساسی وجود داشته و مردم مشکل اقتصادی و معیشتی دارند. آنها بیان می‌کنند که چرا دولت به مشکلات مردم نمی‌پردازد. این حرف‌ها درست است. لیکن چرا یک کار درست دیگر را به این بهانه‌ها باید زیر سوال ببریم؟ چیزی که برخی تعقیب می‌کنند این است که به نحوی چهره دولت را در اذهان عمومی متزلزل کنند و حمایت مردمی از دولت را کاهش دهند. به گمان من جریان رقیب از این نوع رفتارها چندان طرفی نمی‌بندد. آنها با این کار مظلومیت دولت را بیشتر می‌کنند و مردم هم طرفدار مظلومین هستند و این مساله بارها به آنها اثبات شده است. مردم همچنان حمایت از آقای روحانی را ادامه خواهند داد. اینکه به جای کمک به رییس‌جمهور مستقر و تقویت دستاوردهای دولت که منافع ملی را تامین می‌کند، به تضعیف دولت بپردازد، کار درستی نیست. این مساله تنها به مقبولیت رییس‌جمهور مستقر اضافه می‌کند .

‌ کاندیدای کدام طیف اصولگرایی قابلیت بیشتری برای پیروزی مقابل آقای روحانی دارد؟

اگر کاندیدایی از سوی جناح رقیب از بخش معتدل جریان اصولگرایی مطرح شود، نسبت به کاندیدای بخش تندروی جناح راست در اردوگاه اصولگرایی شانس بیشتری دارد. البته باید توجه داشت که بخش قابل توجهی از بخش معتدل جریان اصولگرا حمایت از آقای روحانی را لازم می‌دانند اما اگر قرار باشد، کاندیدایی از ناحیه اصولگرایان مطرح شود و شانس بیشتری داشته باشد باید فردی معتدل باشد. در میان چهره‌های معتدل اصولگرا هم کسی پیدا نمی‌شود که علاقه داشته باشد با آقای روحانی رقابت کند و بیشتر تمایل شان همکاری با روحانی است و نه رقابت با وی.

‌ به نظر شما دو قطبی شدن فضای انتخاباتی رای آقای روحانی را کاهش می‌دهد یا افزایش؟

رای آقای روحانی با دو قطبی شدن فضای انتخاباتی کاهش پیدا نمی‌کند. با توجه به شرایط فعلی سبد رای آقای روحانی یا در حدی که هست باقی می‌ماند یا افزایش می‌یابد. احتمال اینکه سبد رای آقای روحانی با دو قطبی شدن فضای انتخابات افزایش یابد، بیشتر است. این موضوع را اصولگرایان می‌دانند. همین است که شاید راهبردشان این باشد که با چند کاندیدا بیایند که فرصت بیشتری برای زیر سوال بردن اقدامات دولت داشته باشند. مدیران جریان اصولگرایی گمان می‌کنند چون آقای روحانی، رییس‌جمهور مستقر است، راحت‌تر می‌توانند اقدامات دولت را نقد کنند. از منظر آنان تخریب و ایرادگیری‌های بی‌منطق باعث ریزش رای روحانی می‌شود در حالی که در واقعیت جامعه چنین رویکردی ندارد.

‌ دلایلی که اصلاح‌طلبان لازم می‌بینند برای اینکه در سال ٩٦ از آقای روحانی حمایت کنند را چه می‌دانید؟

کشور در انتخاب دولت قبل یعنی در سال ٨٤ تجربه تلخی را به دست آورده است. در این انتخابات تعدد کاندیداها در بین اصلاح‌طلبان و تقسیم آرای مردم بین آنها باعث انتخاب فردی شد که جناح حامی‌اش نیز امروز حاضر نیست اصلا به آن دوره و مدیریت آن زمان فکر کند. آنها بارها اعلام کرده‌اند که دولت آقای احمدی‌نژاد مشکلات زیادی داشته است و حتی از ادامه حمایتش در دولت دوم احمدی‌نژاد سرباز زدند. ترس از اینکه تعدد نامزد‌ها و کاندیداهای اصلاح‌طلب دوباره باعث شود فضا برای ورود عناصری با تفکر رییس‌جمهور قبلی فراهم شود، نکته مهمی است که باید نگران آن بود. بنابراین تعدد کاندیداها در جناح معتدلین و اصلاح‌طلبان باعث خسارت خواهد شد. حداقل این نگرانی وجود دارد. ضمن اینکه برنامه‌های آقای روحانی و عملکردش در حدود چهار سال گذشته تا حدود زیادی به نظرات اصلاح‌طلبان نزدیک است و رفتار آقای روحانی با مطالبات اصلاح‌طلبان همپوشانی دارد. اصلاح‌طلبان هم بیشتر داعیه این را باید داشته باشند که خواسته‌ها و نظراتی که برای اصلاح امور کشور دارند عملی شود. اینکه این خواسته‌ها به دست چه کسی عملی شود، فرع موضوع است. اصل موضوع این است که کشور در مسیر رشد و تعالی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و روی ریل درست قرار بگیرد. تعصب ورزیدن به نام افراد یا اصلاح‌طلب بودن کاندیدای ریاست‌جمهوری می‌تواند تحقق خواسته‌ها و هدف‌ها را مخدوش کند. لذا با همه شرایط دلایل فراوانی برای حمایت اصلاح‌طلبان از آقای روحانی وجود دارد و عقل و تدبیر حکم می‌کند که معتدلین و اصلاح‌طلبان از یک کاندیدا حمایت کنند و در حال حاضر آن فرد آقای دکتر روحانی خواهد بود.

‌ اساسا به طرح کاندیدای آلترناتیو در طول آقای روحانی برای شرایط ویژه قایل هستید؟

اینکه کاندیدایی در کنار آقای روحانی از سوی اصلاح‌طلبان ثبت نام کند خیلی مغایرت با حمایت اصلاح‌طلبان از آقای روحانی ندارد. به هر حال همه وقایع و اتفاقات به دست اصلاح‌طلبان نیست. گاهی اتفاقات پیش‌بینی نشده رخ می‌دهد که ممکن است تمام برنامه‌ها و تدابیر اندیشیده شده را از اساس از بین ببرد. لذا دوراندیشی در این زمینه خوب است اما در هر صورت کاندیدای اصلاح‌طلبان در انتخابات ٩٦ آقای روحانی است.

‌ برخی معتقدند که برند آقای روحانی یعنی برجام با توجه به پیروزی ترامپ و تمدید تحریم‌های داماتو به فرجام خوبی نرسیده است. با این تحلیل موافقید؟

در اینکه در یک گفت‌وگوی بسیار جدی در بخش دیپلماسی نظام ما موفق شده به یک جمع‌بندی مورد قبول مقام معظم رهبری، دولت و مجلس برسد تردیدی نیست. این موفقیت امروز حاصل شده است و یک تفاهم بین‌‌المللی صورت گرفته است. برجام دستاوردهای جدی داشته که اگرچه همه آنچه که باید بشود، نشده است اما بالاخره بخشی از آن دستاوردها به بار نشسته است و در نوع خود نیز قابل توجه است. اگر دولت امریکا تغییر کند و رییس‌جمهور جدید به توافق‌ها پشت پا بزند و آن را بر هم بزند، حیثیت سیاسی خودش را از دست می‌دهد. این مساله چیزی از اهمیت موفقیتی که قبلا حاصل شده کم نخواهد کرد. این دستاورد مثبت یعنی برجام در تاریخ ثبت شده است.

‌ به نظر شما افکار عمومی نیز چنین تصویری از برجام دارند؟

اگر هم این تصویر نیست باید رسانه‌ها کمک کنند که تصویر مثبتی که از آغاز مردم نسبت به برجام داشتند پا بر جا بماند. البته مبالغه هم نباید کرد. اینطور نیست که برجام یا هر دستاورد دیگری همه مشکلات کشور را حل می‌کند. از ابتدا نیز قرار بر این نبوده که همه مشکلات کشور با امضای برجام حل شود. موانع بین‌المللی که در مسیر رشد و توسعه به خصوص در مسیر اقتصادی کشور ایجاد کرده بودند، امروز کاهش پیدا کرده است. ادامه تحقق دستاوردهای برجام معطوف به داخل کشور است. تاکید رهبری بر اقتصاد مقاومتی نیز بر همین اساس است. برای رسیدن به وضعیت بهتر اقتصادی باید در داخل به برنامه‌های کارآمد‌تری در حوزه اقتصادی متوسل شویم. یک قدم این است که موانع توسعه اقتصاد بین‌المللی کمتر شود. قدم دیگر این است که فعالیت و کوشش در جبهه‌های مختلف علمی، فرهنگی، فناوری، صنایع و تولید و سرمایه‌گذاری داخلی شکل بگیرد. در واقع ما نیاز به برنامه‌هایی داریم تا بتوانیم از آثار مثبت برجام در کشور استفاده کنیم. نوشته روی کاغذ که مشکلی را حل نمی‌کند. همچنان به جرات می‌توان گفت که برجام یک دستاورد بسیار مهم برای کشور است. اگر ترامپ تعهد کشور خود در این توافقنامه بین‌المللی را نقض کند، بی‌اعتباری‌شان را به جهانیان نشان خواهند داد. چنانکه در مقابل شعارهای اینچنینی آقای ترامپ شرکای اروپایی‌شان نیز مواضعی گرفتند. چون فردی پیدا شده که ممکن است زیر میز توافق‌های رسمی با کشورهای جهان بزند، ما نباید موفقیت کشورمان را زیر سوال ببریم. در شورای امنیت این توافقنامه تایید شده است و تبدیل به یک سند جدی بین‌المللی شده است. همه جای دنیا هم تا بوده چنین بوده که دولتی که روی کار است با دیگر کشورها به توافق‌هایی می‌رسد و دولت بعدی عرفا و قانونا موظف است به تعهدات دولت‌های قبلی پایبند باشد. کما اینکه رژیم شاه قبل تعهداتی انجام داده بود که بعدها توسط جمهوری اسلامی نقض نشد. مگر اینکه خودشان قرار‌ها را به هم زده و مشکل درست کردند. پایبندی به تعهدات و مقررات یک اصل پذیرفته شده حقوقی و سیاسی است. لذا برهم زدن برجام یا نقض آن پیامد‌هایی را متوجه نقض‌کننده می‌کند؛ نه کسانی که آن را با دقت و صرف وقت زیاد و هوشیاری به نتیجه رسانده‌اند. در حال حاضر قوانین در مجلس شورای اسلامی با دقت و تلاش تصویب می‌شوند. اگر دولت‌ها آن را به درستی اجرا نکنند یا حتی در جهت عکس آن عمل کنند، اشکال و ایراد متوجه نقض‌کننده قانون است؛ نه قانونگذار.

‌ چقدر قایل به این هستید که نبود رقیب جدی مقابل آقای روحانی ممکن است باعث کاهش مشارکت مردمی در انتخابات و در نتیجه دردسری برای آقای روحانی شود؟

من فکر می‌کنم مردم در حال حاضر با تجربه‌ای که از دولت قبل کسب کرده‌اند، به حدی از حساسیت رسیده‌اند که میدان تصمیم‌گیری را خالی نکنند. چه رقیب جدی باشد و چه رقیب جدی نباشد، پای صندوق‌های رای بیایند و از حق رای خود دفاع کنند و نظرشان را در سرنوشت خود دخیل کنند. بنابراین نگرانی از بابت حضور مردم پای صندوق‌های رای وجود ندارد.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین