کد خبر: ۱۳۸۴۰۶
تاریخ انتشار: ۰۴ دی ۱۳۹۵ - ۲۱:۳۳
حضرت عیسی(ع) چهارمین پیامبر اولوالعزم و بشارت دهنده صلح و دوستی است که مردم روزگار خویش را به طرف آیین یکتاپرستی و همزیستی مسالمت آمیز هدایت کرد. انسانی وارسته که روزی همراه با منجی عالم بشریت ظهور می کند و جهان را سرشار از حق و عدالت می سازد.
 حضرت عیسی(ع) چهارمین پیامبر اولوالعزم و بشارت دهنده صلح و دوستی است که مردم روزگار خویش را به طرف آیین یکتاپرستی و همزیستی مسالمت آمیز هدایت کرد. انسانی وارسته که روزی همراه با منجی عالم بشریت ظهور می کند و جهان را سرشار از حق و عدالت می سازد.

«ای مریم! خدا تو را به کلمه‏ای از جانب خودش بشارت می‏دهد که نامش مسیح، عیسی بن مریم است در حالی که در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان الهی است.» این سخنان خداوند در سوره آل عمران درباره حضرت عیسی(ع) است که از وجود مادری پاکدامن و پرهیزگار متولد شد.

حضرت عیسی(ع) چهارمین پیامبر اولوالعزم در 25 دسامبر سال اول میلادی در منطقه بیت لحم واقع در جنوب اورشلیم فلسطین پا به عرصه گیتی نهاد . ولادت ایشان یکی از بزرگ ترین معجزه های الهی محسوب می شود، عیسی مسیح(ع) بدون داشتن پدر از بطن حضرت مریم(س) مادری پرهیزکار به دنیا آمد.

پس از تولد عیسی بن مریم(ع) این بانوی درستکار به فرمان الهی در نزد قوم بنی اسراییل رفت و روزه سکوت اختیار کرد و هنگامی که آنان از حضرت مریم(س) درباره تولد فرزندش سوال کردند، حضرت عیسی(ع) به دستور پروردگار لب به سخن گشود و اینگونه فرمود: «من بنده خدایم، او کتاب آسمانی به من اعطا کرده و مرا پیامبر خویش قرار داده است و مرا هرجا که باشم موجودی پربرکت خواسته و تا زمانی که زنده ام، مرا به نماز و زکات امر فرموده است...»

این والامقام در کنار مادر خویش رشد و پرورش یافت و هدایت و رهبری جامعه را به دست گرفت و همواره مردم را به عبادت خداوند یکتا فرا خواند و در این راه از هیچ کوششی فروگذاری نکرد. دشمنان چهارمین فرستاده الهی همواره ایشان را مانعی در برابر دستیابی به خواسته های خود می پنداشتند و در صدد قتل او برآمدند اما آنان هرگز نتوانستند به اهداف نافرجام خویش دست یابند.
عیسی مسیح(ع) به فرمان خداوند به پیامبری مبعوث شد و بشر را به توحید و کمک به یکدیگر فراخواند و زندگی این بزرگوار همواره سرشار از معجزه بود که این امر شگفتی و حیرت همگان را به دنبال داشت.

حضرت عیسی بن مریم(ع) به آیندگان بشارت میلاد پیامبر خاتم را داد و فرمود: «به شما خبر می دهم که پس از من پیامبری خواهد آمد به نام احمد(ص) که یکی از فرزندانش حجت خدا بر انسان ها خواهد بود. زمانی که زمین از ظلم و جور پر شد او قیام کند و عدل را به پا دارد. پس من در آن زمان از آسمان فرود می آیم.»

پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت سالروز میلاد حضرت عیسی مسیح (ع) با «علیرضا کاوند بروجردی» عضو هیات علمی دانشگاه علوم و معارف قرآنی و پژوهشگر امور دینی به گفت وگو پرداخت.

کاوند بروجردی، اعتقاد به منجی و رهاننده از ظلم و ستم را یکی از مشخصه های آیین یهود دانست و گفت: یکی از مشخصات بارز آیین یهودیان اعتقاد به منجی و نجات دهنده ای بود تا آن ها را از ظلم و ستم برهاند که برخی در این زمینه معتقدند چون قوم بنی اسراییل از سده پنجم میلادی استقلال سیاسی خود را به مرور زمان از دست دادند انبیا مژده آمدن فردی از فرزندان داود(ع) را به بنی اسراییل دادند. فلسطین در عصر پیدایش مسیحیت در سلطه رومیان قرار داشت و هرج و مرج و زورگویی سران قوم بنی اسراییل سبب شد تا امیدواری به ظهور یک منجی بیشتر شود که این رهاننده همان مسیح(ع) بود که در لغت به معنی نجات دهنده است.

عضو هیات علمی دانشگاه علوم و معارف قرآنی به نکات ویژه ای که در داستان ولادت حضرت عیسی(ع) وجود دارد اشاره کرد و بیان داشت:‌ حضرت مریم(س) مادر عیسی (ع) در میان مسیحیان به دلیل داشتن عفت و پاکدامنی به «حوای دوم» معروف بود و بی آنکه با مردی در ارتباط باشد آبستن و با اطاعت از پروردگار خویش باعث نجات نسلی از بشر شد. با تولد مسیح(ع) اتهام های ناروایی به حضرت مریم(س) زدند. در ماجرای تولد عیسی (ع) دو نکته وجود دارد که پیام آور درس های بزرگ عقیدتی و عملی است؛ حضرت مریم (ع) از هر نظر پاک و همواره در محراب عبادت به سر می برد و یکی از خدمتگزاران مسجد بیت المقدس به شمار می رفت. وی همواره به حفظ حریم عفت و حجاب بسیار حساس و مراقب بود و اهمیت آن را به همگان تاکید می کرد.

وی در ادامه بیان داشت:‌ قرآن در معرفی شخصیت انبیاء و پیامبران تلاش وافری را مبذول داشته و در آیه های بسیاری، از فرستاده های الهی به خصوص پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت‏ سخن به میان آورده است. قرآن کریم در شرح تولد حضرت عیسی مسیح‏(ع) چنین می‏فرماید: «عیسی زمانی که بچه بود قوم بنی اسراییل ، اتهامی به مریم ‏زدند که به سخن آمد و گفت: من بنده خدایم که مرا کتاب آسمانی نبوت عطا کرد هر کجا که باشم مرا مبارک گردانید و تا زنده‏ام مرا به نماز و زکات سفارش نمود و مرا به نیکویی با مادر توصیه فرمود و مرا ستمکار و شقی قرار نداد. روز ولادت و مرگ نیز روزی که برانگیخته شوم سلام و درود حق بر من است.» آنچه در عظمت مقام حضرت عیسی‏(ع) در قرآن دیده می شود این است که وی بنده خدا و فرستاده اوست و به مردم غیر از رسالت‏خود و دعوت به پروردگار و قیامت چیزی بیان نکرده است.

در قرآن کریم 25 بار عنوان عیسی و 13 مرتبه نام مسیح آمده و واژه عیسی ترجمه عربی کلمه « یسوع » که به معنای نجات دهنده است. همچنین نام حضرت مریم(س) در قرآن 34 بار بیان شده و بخشی از سوره حضرت مریم(س) به ماجرای ولادت حضرت عیسی (ع) و سخن گفتن او در گهواره و زندگی و چگونگی دعوت وی می پردازد.

وی به ارتباط حضرت عیسی(ع) با سایر پیامبران قوم بنی اسراییل اشاره کرد و توضیح داد: هنگامی که عیسی(ع) به 30 سالگی رسید یکی از انبیاء بنی اسراییل، یحیی فرزند زکریا نام داشت که همواره به پند و اندرز مردم مشغول بود و گناهکاران را غسل تعمید و همگان را به آمدن مسیح و نزدیک شدن ملکوت الهی مژده می داد که همین امر خشم فرمانروا را برانگیخت. تاریخ نگاران معتقد هستند که بعثت حضرت عیسی(ع) در یکی از غسل های تعمید وی انجام شده است که به همین دلیل او 40 روز در تنهایی به سر برد و پس از مدت زمان مشخص به میان مردم آمد و تعالیمی را بیان کرد که با روش پیشینیان خود بسیار تفاوت داشت.

عیسی(ع) سه سال میان مردم عادی حضور داشت و به موعظه آن ها می پرداخت و از شهری به شهر دیگر می‌رفت و افراد جاهل و گناهکار را تعلیم می‌داد. او پایه آموزه های خویش را بر محبت و مهربانی قرار داده بود. در این مدت 12 تن را به شاگردی خویش پذیرفت که همه جا همراه وی بودند و سخنان مسیح(ع) را با جان و دل به کار می‌بستند، این 12 تن افراد حواریون نامیده می‌شوند که به معنی کسانی هستند که لباس خود را از پشم سفید تهیه می‌کنند و به تبلیغ اندیشه مسیح(ع) می پرداختند.

کاوند بروجردی ترک تعلق های دنیوی را از آموزه های آیین مسیح دانست و اظهار داشت: وی همواره پیروانش را به ترک و تحقیر تعلق های دنیوی فرا می خواند و رسیدگی به فقرا و نیازمندان را مهم ترین اصل در زندگی می دانست. حضرت مسیح(ع) رعایت شریعت تساهل(راحت و سهل) را هرگز جایز نمی دانست اما با این وجود کاهنان و کاتبان را مایه ضعف ایمان عامه مومنان می دانست و تفاسیری از تورات ارایه می کرد که با تفسیرهای موجود بسیار تفاوت داشت و همین امر موجب اختلاف رییس مجمع کاهنان یهود با وی شد.

این پژوهشگر امور دینی به تاثیر اجتماعی حضرت عیسی(ع) بر قوم بنی اسراییل اشاره و خاطر نشان کرد: شاگردان عیسی(ع) پس از به دار آویخته شدن او با اشتیاق فراوان و بدون اینکه ادعا کنند که دین جدیدی را تبلیغ می کنند به تفسیر جدید مسیح(ع) از تورات پرداختند. آنان کمک به همنوع و توبه از گناه را با تاکید بیشتری به مردم می آموختند. این امر باعث ایجاد مخالفت کاهنان شد؛ اما یکی از آنان چنین استدلال کرد که در گذشته هم جنبش‌های اجتماعی و سیاسی‌ وجود داشت که پس از مرگ رهبران آن حرکت‌ها خود به خود فروکش کرد و در همین ارتباط به مجمع کاهنان گفته شد که این جنبش نیز به زودی از میان خواهد رفت. یاران مسیح(ع) برخلاف این پندار هر آنچه او درباره زندگی جاوید را وعده داده بود را باور کردند. این بود که شکنجه های آزار دهنده ای که مسیحیان نخستین از دست یهودیان و پس از آن رومیان دیدند اثر نبخشید و دامنه نفوذ مسیحیت روز به روز بیشتر شد.

نفوذ و گسترش دین مسیح سبب شد تا به مرور غیرعبریان نیز به وی ایمان بیاورند و همین امر تضادهایی را میان عبریان، آرامی ها و یونانی های پیرو مسیح به وجود آورد که حواریان را بر آن داشت تا برای از میان بردن این شکاف ها هفت تن را برای اداره امور مسیحیان انتخاب کنند. آنان در اوقات معین در خانه های یکدیگر گرد هم می آمدند و در انتظار بازگشت مسیح(ع) مراسم خاصی را برپا می کردند. این مجامع بعدها نام کلیسا به خود گرفت که از واژه یونانی «اکلزیا» مشتق و به معنای انجمن یا محفل است.

وی در ادامه بیان داشت:‌ دو نگرش متفاوت درباره شخصیت حضرت عیسی (ع) وجود دارد؛ انجیل، نامه‌های یوحنا و رساله‌های پولس، اساس الهیات مبتنی بر خدایی عیسی(ع) و بخش‌های دیگر انجیل که مبنای الهیات مبتنی بر بنده و پیامبر بودن وی است. نظام نخست را پولس از مبلغان مسیحیت بنیان نهاد و دیگری را پطرس و حواریان همراهش بنا نهادند. پولس در نامه‌های خود عیسی(ع) را کلمه خدا، ازلی، خدای مجسم و به سبب رستاخیزش فرزند خدا و دارای ذات الهی می‌خواند. مسیح‌شناسی پولس به سبب هماهنگی‌اش با ذهنیت فکری و فرهنگی غیریهودیان، موجب پذیرش مسیحیت از طرف آنان و همچنین زمینه‌ ساز اختلاف های فرقه‌ای شد.

عضو هیات علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن نظر اسلام را درباره انحراف های به وجود آمده در دین مسیحیت مردود دانست و تصریح کرد: در منابع اسلامی موضوع به صلیب کشیده شدن حضرت عیسی(ع) امری باطل و مردود است، همانطور که قرآن کریم در آیه 157 سوره نساء بیان می کند عیسی(ع) کشته و به صلیب کشیده نشده بلکه این امر بر آنان مشتبه شده است. برخی پیروان مسیح(ع) هم مصلوب شدن مسیح(ع) را غیرواقعی و نمایش ظاهری می دادند. اسلام از میان تمام ادیان الهی، مسیحیت را به دوستی خود برگزیده است. اسلام هر چند خدا بودن مسیح(ع) و به‏ دار آویختن را رد می‏کند، اما از جنبه دیگری اعلان می‏کند که مسیحیت از نظر محبت و دوستی نزدیک‏ترین ادیان آسمانی به اسلام است. قرآن کریم شخصیت والای حضرت مسیح(ع) را همواره با اوصافی همچون؛ بنده خدا، صاحب شریعت و برگزیده خداوند و وصف های پسندیده دیگر ستوده که همه آن ها دلالت بر عبودیت و خلوص بندگی وی دارد.

کاوند بروجردی در پایان به نقاط اشتراک سه دین بزرگ یهود، مسیحیت و اسلام در اعتقاد به منجی موعود اشاره کرد و گفت: امید به آینده یکی از ویژگی های مشترک در ادیان بزرگ ابراهیمی محسوب می شود و با وجود اینکه در مقطع های مختلف زمانی حوادث تلخ و ناگوار را پیشگویی کرده اما امید به نجات انسان را همواره به امت ها نویده داده و صبر و بردباری را لازمه آن دانسته است. در آیین مسیحیت هم همین اعتقاد بر اینکه در آخر زمان منجی و نجات دهنده ای می آید و صالحان و نیکوکاران را به زندگی ابدی می رساند به وضوح و روشنی دیده می شود. در برخی متون منابع اسلامی ذکر شده که حضرت عیسی(ع) برای تمام کردن حجت میان ادیان بنی اسراییل و گرایش آنان به اسلام خواهد آمد و پشت سر امام زمان(عج) نماز برپا می دارد و بدین ترتیب بسیاری از مسیحیان و بخشی از یهودیان به آن حضرت اقتدا می کنند و مومن خواهند شد و کاهش دشمنی ها و انعقاد پیمان صلح در همه جا حکمفرما خواهد شد.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین