کد خبر: ۱۳۶۳۰۳
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۳
عاملي كه اصولگرايان وامثال آقاي قاليباف و جليلي را به طمع انداخته كه در انتخابات ۹۶ حضور پيدا كنند، همين نكته است. برداشت آنها نيز چنين است كه شكست دادن آقاي روحاني براي سال آينده اصلا كار پيچيده‌اي نيست.
با اينكه هنوز ۵ ماه تا انتخابات سال ۹۶ فرصت باقي است، اما جريانات سياسي كشور فعاليت‌هاي خود را به صورت غيررسمي آغاز كرده‌اند. اصلاح‌طلبان چندي است رئيس‌جمهور مستقر آقاي روحاني را به عنوان كانديداي واحد و حداكثري خود معرفي كرده‌اند و اصولگرايان نيز همچنان به ارزيابي شرايط و بررسي افراد واجد شرايط براي كانديداتوري مي‌پردازند. نكته‌اي كه اين روزها بيش از همه مطرح مي‌شود، نام محمدباقر قاليباف شهردار و سعيد جليلي رئيس سابق شوراي عالي امنيت ملي است كه برخي آنها را لايق كانديداتوري در انتخابات رياست‌جمهوري دوازدهم مي‌دانند. اين در حالي است كه اغلب كارشناسان حسن‌روحاني را در هر شرايطي پيروز رقابت‌هاي ارديبهشت ۹۲ مي‌دانند. بايد منتظر ماند و ديد كه در ماه‌هاي آينده چه اتفاقاتي در سپهر سياست ايران به وقوع خواهد پيوست. برای ارزيابي شرايط كشور، اصلاح‌طلبان و اصولگرايان و تاثيرگذاري بزرگان نظام در عرصه انتخابات «آرمان» با ناصر ايماني فعال سياسي اصولگرا گفت‌وگو كرده است كه مي‌خوانيد.

تصور مي‌كنيد آقايان قاليباف و جليلي به عرصه انتخابات وارد خواهند شد و در صورت حضور، رأي‌آوري خواهند داشت؟

اينكه در جريان اصولگرا آقاي قاليباف وآقاي جليلي حتما بخواهند به صحنه انتخابات وارد شوند وكانديداي مركزي اصولگرايان باشند يا خير، محل بحث زيادي است، اما هنوز هيچ چيز تاييد نشده است. اينكه مي‌گويم، مويد اين مطلب نيست كه اصولگرايان بخواهند اين افراد را معرفي كنند، اما به نظر شخص من، اين دو نفر براي حضور در انتخابات آماده‌تر هستند.

از اين مساله نبايد عبور كنيد كه اين اشخاص يعني آقايان جليلي و قاليباف در دوره‌هاي گذشته در انتخابات شكست خورده‌اند. با توجه به اين شرايط باز هم معتقد هستيد كه آنها بهترين گزينه هستند؟

اگر انتخابات سال ۹۶ بين آقاي روحاني و يك كانديداي ديگر، چه اصولگرا و چه مستقل باشد و به دور دوم كشيده شود، شانس آقاي روحاني براي رياست‌جمهوري كم مي‌شود و تصورم بر اين است كه اهالي سياست با اين ديدگاه من همسو باشند. دور دوم براي آقاي روحاني بسيار خطرناك است. شانس آقاي روحاني در اين است كه بتواند در همان دور اول پيروز شود. اگر روحاني بخواهد در دور اول رأي بياورد، براساس برداشت كلي كه بسياري به ويژه اصلاح‌طلبان از وضعيت آرای آقاي دكتر روحاني در انتخابات آتي دارند، نمي‌توان پيروزي بدون دردسر و آراي زيادي را براي او متصور بود. البته من نمي‌خواهم به نظرسنجي‌ها اتكا داشته باشم، چون نظرسنجي‌ها در ايران خيلي قابل اعتنا نيستند و معمولا با خطاهاي بسياري همراه است. اخيرا در انتخابات آمريكا نيز ديديم كه نظرسنجي‌ها خيلي معتبر نيست. اما برداشتي كه در افكار عمومي و مردم وجود دارد، چنين است كه قطعا آقاي روحاني در دور اول پيروز نمي‌شود، يعني وي نمي‌تواند بيش از ۵۰ درصد آرا را به خود اختصاص دهد و بر همين اساس انتخابات به دور دوم كشيده خواهد شد. اگر به دور دوم هم كشيده شود، هركس كه تقريبا رقيب آقاي روحاني باشد، آقاي قاليباف كه هيچ حتي ضعيف‌تر از او هم رئيس‌جمهور خواهد بود. عاملي كه اصولگرايان وامثال آقاي قاليباف و جليلي را به طمع انداخته كه در انتخابات ۹۶ حضور پيدا كنند، همين نكته است. برداشت آنها نيز چنين است كه شكست دادن آقاي روحاني براي سال آينده اصلا كار پيچيده‌اي نيست. اين ذهنيت اصولگرايان است كه به باور من اصلاح‌طلبان نيز چنين نظري دارند و چون آقاي روحاني را به عنوان تنها گزينه خود معرفي كرده‌اند، كار سختي پيش‌رو دارند. براي همين هم زمزمه‌هایي از اردوگاه اصلاح‌طلبان شنيده مي‌شود كه ممكن است نفرات ديگري را به عنوان كانديداي پوششي در كنار آقاي دكتر روحاني قرار بدهند كه اگر به هردليلي آراي آقاي روحاني شكننده باشد، فرصت داشته باشند كه فكر كنند و مثل مدل سال ۹۲ كه آقاي عارف به نفع آقاي روحاني كناره‌گيري كرد و آقاي روحاني به رياست‌جمهوري رسيد، گزينه ديگري را جايگزين نمايند. در حال حاضر آراي آقاي روحاني براي وي و اصلاح‌طلبان حامي‌اش چندان آرامش‌بخش نيست كه با خيال راحت بگوند هركس در مقابل روحاني بيايد، ما پيروزيم.

از اين نكته غافل نشويد که با توجه به مسائل پيش‌آمده در شهرداري تهران، آقاي قاليباف اقبال زيادي ندارد و در انتخابات‌هاي ۹۲و ۹۴ نيز مردم نشان دادند كه از تفكر مدعي انقلابي بودن فاصله گرفته‌اند، پس طبعا به آقاي جليلي نيز رأي نخواهند داد. از طرف ديگر مانند انتخابات سال۹۲ كه حمايت رئيس دولت اصلاحات و آيت‌ا... هاشمي باعث پيروزي روحاني در انتخابات شد، اين موضوع مي‌تواند در انتخابات سال ۹۶ نيز لحاظ شود. تحليل شما چيست؟

اگر در مقام مقايسه انتخابات ۹۶ با اتفاقات سال ۹۲ باشيم، به بيراهه رفته‌ايم. هرانتخاباتي سازوكار و فضاي خاص خودش را دارد. صحنه ۹۲ با صحنه ۹۶ كاملا متفاوت است، بنابراين انتخاب‌هاي مردم نيز متفاوت خواهد بود. در طول ۳سال گذشته اصلاح‌طلبان مطلبي را تكرار مي‌كنند و انگار باورشان شده است. من اصلا روي اين نكته كه عنوان مي‌كنند حمايت رئيس دولت اصلاحات و آيت‌ا... هاشمي باعث رأي‌آوري آقاي روحاني شد شك جدي دارم و معتقدم اصلا اين‌طور نيست. بنده اين مساله را منكر نيستم كه حمايت آقاي هاشمي و رئيس دولت اصلاحات درصدي از آراي آقاي روحاني را بالا برد، اما در اين حد را كه آقاي روحاني تمام امكان موفقيت خود را مديون اين دوشخص است، قبول ندارم. اگر در انتخابات ۹۲ بين اصولگرايان تشتت به وجود نمي‌آمد و اصولگرايان با يك كانديدا به صحنه مي‌آمدند، هرچقدر هم آقايان هاشمي و رئيس دولت اصلاحات از روحاني حمايت مي‌كردند، بازهم ميزان آرای آقاي روحاني به آن اندازه بود؟ اين‌طور نيست. برخی افراد در محيط‌هاي بسته سياسي خود براساس آنچه خود مي‌خواهند تحليل‌هايي مي‌كنند، مبتني بر اينكه اگر اكنون‌ آیت‌ا... هاشمي و رئيس دولت اصلاحات به مردم بگويند به چه كسي رأي دهند حتما آن شخص رئيس‌جمهور است. اين گزينه‌ها غلط است. رأي‌آوري سال ۹۲ آقاي روحاني دلايل ديگري داشت. در انتخابات رياست‌جمهوري مردم مقايسه‌اي رأي مي‌دهند. در سال ۹۲ مردم در مقايسه آقاي روحاني با ۷ كانديداي ديگر به آقاي روحاني رأي دادند، آن هم نه با ۷۰ درصد، بلكه با ۵/۵۰ درصد و فقط كافي بود ۱۰ هزار نفر به روحاني رأي نمي‌دادند كه در آن صورت وي رئيس‌جمهور نبود. خود آقاي روحاني نيز به مساله رأي‌آوري به اعتبار آقاي هاشمي و رئيس دولت اصلاحات معترض است و البته اين مساله امتيازي براي آقاي هاشمي و رئيس دولت اصلاحات محسوب نمي‌شود.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین