|
|
امروز: سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ۱۱:۴۰
کد خبر: ۱۳۵۰۶۲
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۳۹۵ - ۰۲:۲۹
یدا... اسلامی از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب هم اخیرا این سوال را پرسیده که آیا به هر قیمتی باید از کاندیدای دارای برند غیر اصلاح‌طلبی حمایت کرد.
  «به هر قیمتی؟» این سوالی است که از سال ۹۲ در ذهن برخی اصلاح‌طلبان مطرح است و برخی که از صراحت لهجه بیشتری برخوردار هستند برای دریافت پاسخ خود با صدای بلند این سوال را مطرح می‌کنند اما پاسخی را که به‌صورت واقعی باشد و بتواند آنها را قانع کند دریافت نکرده‌‌اند. واضح‌ترین پاسخ به این سوال که دیگر پس از بیش از ۳ سال شکل به پاسخی ثابت تبدیل شده، چنین است که باید برای تحقق هر چه بیشتر منافع ملی موضوعاتی را مورد توجه قرار داد و از منافع شخصی و گروهی عبور کرد اما تاریخ انقضای این عبور از منافع گروهی تا کجاست و آخرین انتخاباتی که باید از منافع گروهی برای تحقق منافع ملی چشمپوشی کرد کدام است؟ هر چند منافع ملی موضوعی نیست که توجه به آن پایانی داشته باشد و همواره گروه‌های سیاسی اعم از اصلاح‌طلب و اصولگرا مقید به تقویت و حفظ آن هستند اما تربیت نکردن نیرو و از آن مهم‌تر رایزنی نکردن برای آماده‌سازی فضای حضور اصلاح‌طلبان در عرصه قدرت با کاندیداهایی با برند اصلاح‌طلبی موضوعی است که به اذعان بسیاری از دلسوزان باید در دستور کار قرار گیرد. وصله کردن جریان اصلاحات به جریاناتی که امکان موفقیت و پیروزی آنها زیاد است تا زمانی پاسخگو خواهد بود و پس از آن منجر به حاشیه‌نشینی و انزوای جریان اصلاحات می‌شود. از سوی دیگر همین اصیل نبودن حمایت اصلاح‌طلبان از کاندیداها اگر تداوم داشته باشد منجر به شکاف و اختلافاتی در این جریان سیاسی خواهد شد، مانند این مقطع که برخی اصلاح‌طلبان معتقد به حمایت بی شرط از روحانی هستند و برخی دیگر مانند کواکبیان هستند. او دیروز گفت که «روحانی فعلا تنها گزینه اصلاح‌طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده است. البته این به مفهوم دادن چک سفید امضا نیست، چراکه ما گزینه‌هایی حتی در داخل حزب مردم سالاری وخارج از حزب داریم که می‌توانند کاندیدا شوند و همه چیز به تصمیم گیری‌های روزهای آخر بستگی دارد».

اندیشه اصلاح‌طلبی صرف چه شود؟

یدا... اسلامی از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب هم اخیرا این سوال را پرسیده که آیا به هر قیمتی باید از کاندیدای دارای برند غیر اصلاح‌طلبی حمایت کرد. پاسخی که اسلامی به این سوال داده، چنین است: «مدتی است پرسشی ذهنم را در گیر کرده و اسباب چالش فکری شده است که برای کشور اصلاحات مهم‌تر است و یا به هر قیمت در پی سهم گرفتن، در انتخابات بودن و یا سهم بردن از قدرت؟ اندیشه اصلاحات مهم‌تر است و یا داشتن پایگاه در قدرت؟» وی در ادامه آورده است:«اگر اندیشه اصلاح‌طلبی را صرف روی کار آمدن این و آن کنیم بهتر است یا با روشنگری دیدگاه اصلاح‌طلبی را تبیین کردن و تعریف روشن و برنامه روشنی ارائه دادن، حتی به قیمت از دست دادن همه بخش‌های قدرت؟»

همنوایی اسلامی با رهامی

البته اسلامی گلایه‌ای هم داشت که پیش از این از سوی رهامی عضو شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان درباره افراد راه یافته به مجلس از لیست امید مطرح شده بود. رهامی عنوان کرده بود که ۷۰ نفر از اعضای لیست امید به محض ورود به مجلس به سمت اصولگرایان رفتند و حالا هم یدا... اسلامی می‌گوید:«بخش بزرگی از کسانی که با لیست امید راهی مجلس شده‌اند سفره خود را آشکارا جدا کرده‌اند و برخی از آنها گاهی سخنانی بر زبان جاری می‌کنند که شگفتی و خشم را با هم رقم می‌زند. نماینده ای که با لیست امید در مجلس جا خوش کرده، اینک از فتنه چنان می‌گوید که بتواند جای گرمش را نگه دارد! نمونه‌ها کم نیستند، می‌توان نام‌ها را و عددها را ردیف کرد! آقای کاظم جلالی از لیست امید وارد مجلس می‌شود، با پیشینه روشن. دوستان اصلاح‌طلب با لیست امید برای برکشیدن و بالا آوردن آقای لاریجانی سنگ تمام می‌گذارند و... راستی آیا این درست است که ما با چرتکه انداختن تنها به افزایش عددی خود بیندیشیم؟ پس از انتخابات مجلس که همه جا فریاد بلند بود که اصلاح‌طلبان برنده شده‌اند و عددها بالا و پایین می‌شد دوستی از من پرسید اصلاح‌طلبان عدد دارند؟ به طنز گفتم عدد دارند و عددی ندارند.» وی سپس به اعضایی از لیست امید اشاره کرد که بر سر پیمان خود ماندند:«امروز یک مطهری و یک صادقی بیشتر از همه عددها ایفای نقش می‌کنند. مهم نیست از این دو کدام خود را اصلاح‌طلب می‌داند و کدام خود را اصولگرا می‌خواند، مهم این است که هر دو از حقوق و آزادی‌های قانونی دفاع می‌کنند، سخن می‌گویند، هزینه می‌دهند و طلبکار هم نیستند.» در نهایت این فعال سیاسی توصیه‌ای داشت که این‌گونه بود:«شاید لازم باشد مرزهای خودساخته در تعاریف را دچار دگرگونی کنیم.» اسلامی این‌گونه ادامه داد:«مطهری آشکارا مشی اصلاح‌طلبی دارد، مهم نیست خود را در کدام اردوگاه تعریف کند. پرسشی که دارم این است آیا در انتخابات اگر کسی را نداشته باشیم باز هم باید سرمایه اجتماعی خود را به پای کسانی بریزیم که حق ناشناسی آنها روشن است؟ به پندار من کسی که لباس اصولگرایی به تن می‌کند و پای اصول خویش می‌ایستد بسیار ارزشمندتر است از کسی که شعار اصلاح‌طلبی برای کسب قدرت می‌دهد و چون در کانون قدرت جا خوش گیرد دیگر دلی در بند اصلاح و اصول نداشته و خویش را و مقام به دست آمده را اسباب توان و رونق زندگی‌اش می‌شمارد. آیا این‌گونه هزینه کردن از سفره اصلاحات اسباب نومیدی جوانان و اندیشمندان اصلاح‌طلب نخواهد شد؟ آیا برای آینده کشور، ماندگاری مشی اصلاح و دگرگونی‌های آرام و تدریجی به مراتب بهتر از این نیست که با تکیه بر عددها ریشه اصلاحات سستی گیرد و رمق و نقش دستخوش بازی‌های سیاسی کم مایه و پرهزینه شود؟»

منبع: آرمان
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین