کد خبر: ۱۳۰۸۹۲
تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۳۹۵ - ۱۸:۲۹
روابط میان چین و ترکیه تا دهه 1970 میلادی چندان گسترده نبود اما در این دهه و درپی آشتی میان واشنگتن (اصلی‌ترین متحد ترکیه در ناتو) و پکن، روابط میان ترکیه و چین به یکباره گسترش یافت.
ترکیه درحال‌حاضر تلاش می‌کند تا شرکای جایگزینی برای خود بیابد و این شریک جایگزین، نه ایران یا روسیه بلکه چین است زیرا این کشور نویددهنده مشارکتی سازنده و موفق برای ترکیه است. پیش از وقوع کودتای نافرجام ترکیه در ماه جولای، روابط میان آمریکا و ترکیه رو به سردی گراییده بود اما پس از وقوع کودتای اخیر، روابط میان دو کشور بیش‌از‌پیش تیره شد. مقامات دولت ترکیه پس از وقوع کودتا، استرداد فتح‌الله گولن، روحانی برجسته مقیم ایالت پنسیلوانیا و همچنین رهبر جنبش «حزمت» را از آمریکا خواستار شدند. از یک‌سو، این درخواست، آزمونی بود که تعهد آمریکا را نسبت به ترکیه محک می‌زد و ازسوی‌دیگر، رد این درخواست از سوی آمریکا و خودداری از استرداد گولن نشان می‌دهد، شاید دولت آمریکا در کودتای اخیر ترکیه، دست داشته باشد. آمریکا نیز به نوبه خود دراین‌مدت، همواره نسبت به وضعیت آزادی‌های مدنی در ترکیه و همچنین پذیرش و قبول این کشور به‌عنوان متحد خود ابراز نگرانی کرده است. علاوه‌براین، روابط ترکیه با اتحادیه اروپا نیز که به‌تازگی به‌واسطه رد پیشنهاد الحاق ترکیه به این اتحادیه و همچنین بحران پناهندگان سوری خدشه‌دار شده بود، درپی کودتای اخیر ترکیه رو به سردی گراییده است. با تیره‌وتارشدن روابط میان ترکیه و غرب، تعجبی ندارد که آنکارا به‌دنبال برقراری و ایجاد روابط با دیگر قدرت‌ها باشد. ترکیه و ایران در ماه‌های اخیر، روابط بسیار گرمی را تجربه کرده‌اند و حتی محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه این کشور، در جریان شدت‌گرفتن کودتای اخیر ترکیه، به‌طور قابل ملاحظه‌ای از دولت اردوغان حمایت کرد. روابط ترکیه و روسیه نیز اگرچه در اواخر سال 2015 میلادی و درپی سرنگونی یک جنگنده روسی از سوی نیروی هوایی ترکیه دستخوش چالش‌های جدی شده بوده اما در ماه‌های اخیر و پس از دیدارهای متقابل ولادیمیر پوتین و اردوغان از استانبول و سن‌پترزبورگ به حالت عادی خود بازگشت. بااین‌حال، روابط و ارتباطات ترکیه با روسیه و ایران به‌واسطه برخی مسائل تاریخی و جغرافیایی همواره با محدودیت‌هایی روبه‌رو بوده است. درباره روسیه باید گفت، این کشور به‌تازگی به‌دنبال گسترش قلمروی خود در مناطق شمالی دریای سیاه بوده و از آنجا که ماهیتی انتقام‌جو، کینه‌توز و غیرقابل اعتماد دارد، نمی‌تواند شریک چندان مناسبی برای ترکیه باشد. درباره ایران نیز باید اذعان کرد که اگرچه این کشور، شریک تجاری بسیار مهمی برای ترکیه محسوب می‌شود اما این دو کشور در اغلب موارد و به‌‌ویژه در مسائل و موضوعات منطقه‌ای همچون بحران سوریه، عراق و نقش آمریکا در منطقه، اختلاف‌نظر شدیدی دارند. برای دولت اردوغان، اتحاد با پکن بسیار نویدبخش‌تر از اتحاد با تهران یا مسکو است؛ اگرچه آنکارا و پکن درحال‌حاضر شراکت و همکاری‌های تجاری بسیار نزدیکی دارند اما از آنجا که آنکارا تلاش می‌کند از میزان وابستگی‌های خود به آمریکا بکاهد و پکن نیز به‌دنبال آن است تا تعاملات اقتصادی، دیپلماتیک و نظامی خود را در منطقه افزایش دهد، به احتمال بسیار در آینده‌ای نه‌چندان دور شاهد تقویت و گسترش روابط میان ترکیه و چین خواهیم بود.

نگاهی به تاریخچه روابط میان ترکیه و چین

روابط میان چین و ترکیه تا دهه 1970 میلادی چندان گسترده نبود اما در این دهه و درپی آشتی میان واشنگتن (اصلی‌ترین متحد ترکیه در ناتو) و پکن، روابط میان ترکیه و چین به یکباره گسترش یافت. در دهه 1990 میلادی و پس از اینکه ایالات‌متحده آمریکا و اروپا به‌واسطه مسائل مرتبط با کُردها، میزان فروش تسلیحات خود به ترکیه را کاهش دادند، ترکیه بر آن شد، برای تأمین تسلیحات موردنیاز خود به‌دنبال جایگزین جدیدی بگردد و همین امر موجب تقویت و تعمیق هر چه بیشتر روابط میان آنکارا و پکن شد. از آن زمان تاکنون روابط میان این دو کشور همواره با رشد روبه‌رو بوده است. ون جیابائو، نخست‌وزیر پیشین چین در اکتبـــر سال 2010 و ژی جینپینگ، رئیس‌جمهوری این کشــور، در سال 2012 میلادی از ترکیه بازدید کردند. درپی این دیدار، رئیس‌جمهوری ترکیه نیز در همان سال به چین سفر و با مقامات این کشور دیدار کرد. همچنین در سال 2012 میلادی، ترکیه به‌عنوان «شریک دیالوگ» در سازمان همکاری‌های شانگهای پذیرفته شد. چین و ترکیه دراین‌مدت، مانورهای نظامی مشترکی را نیز برگزار کرده‌اند؛ برای مثال، این دو کشور با همکاری یکدیگر مانور نظامی مشترکی را در سال 2009 میلادی در ترکیه برگزار کرده و حتی جنگنده‌هایی که از پایگاهی در چین به مقصد ترکیه پرواز کرده بودند، در مسیر خود برای سوخت‌گیری در ایران توقف کردند و ایران نیز حریم هوایی خود را به روی هواپیماهای نظامی چین باز کرد و به آنها اجازه سوخت‌گیری داد؛ البته موضوع تبادلات تجاری همواره در رأس همکاری‌های ترکیه و چین قرار داشته است. در سال 2000 میلادی، حجم کل مبادلات تجاری دوجانبه بین دو کشور در حدود 1.4 میلیارد دلار بود که این رقم در سال 2015 میلادی به 27.3 میلیارد دلار رسید و به‌این‌ترتیب، چین با عبور از آلمان به صادرکننده عمده و اصلی به ترکیه تبدیل شد.

دست‌اندازها و موانع موجود بر سر راه جاده ابریشم

اگرچه ترکیه و چین درحال‌حاضر، روابط بسیار نزدیکی دارند اما گسترش روابط میان این دو کشور همواره با موانع و چالش‌هایی روبه‌رو بوده است. چین، اسلام سیاسی را تهدیدی جدی دانسته و ترکیه نیز یکی از مدافعان اصلی چنین رویکردی است. پیش از این نیز حمایت ترکیه از این رویکرد تا حدی بوده که موجب ایجاد اختلاف و برخوردهای شدیدی میان ترکیه و مصر - یکی دیگر از کشورهای خاورمیانه که چین به‌شدت به‌دنبال جلب‌نظر آن است - شده  و جای تعجب ندارد اگر می‌بینیم چین در جریان کودتای اخیر ترکیه از هرگونه اظهارنظر قطعی درباره حوادث این کشور خودداری کرده و منتظر نتیجه نهایی این کودتا ماند. حتی پس از شکست کودتای ترکیه نیز فقط یکی از مقامات سطح پایین وزارت امورخارجه چین در بیانیه‌ای از تلاش‌های ترکیه به‌منظور حفظ و برقراری «امنیت ملی و ثبات» در این کشور حمایت کرد اما پس از چند هفته، ژانگ مینگ، معاون وزیر امورخارجه چین، به‌منظور دیدار با مقامات ترکیه و گفت‌وگو درباره کودتای نافرجام اخیر در این کشور به آنکارا سفر کرد. ترکیه و چین بر سر اقلیت قومی «اویغور»- که با ترکیه پیوندهای تاریخی و قومی فراوانی دارند - نیز اختلاف‌نظر داشته و همین اختلاف‌نظر موجب ایجاد تنش‌هایی در روابط دو کشور شده است. چین، اقلیت مسلمان اویغور را نه‌تنها به تجزیه‌طلبی بلکه به تروریسم نیز متهم کرده است و مقامات چین، این اقلیت را به دست‌داشتن در عملیات تروریستی در داخل چین، مناطق جنوب شرقی و آسیای مرکزی و همچنین اعزام نیرو و مبارز به منطقه خاورمیانه متهم می‌کنند. ترکیه نیز به نوبه خود، مقامات چین را به‌خاطر نحوه رفتار با این اقلیت، همواره مورد انتقاد قرار داده است و درحال‌حاضر همچنان با خوشرویی از مهاجران اویغور استقبال می‌کند. حتی روابط تجاری و اقتصادی ترکیه و چین نیز با مشکلات و تنش‌هایی همراه بوده است؛ اگرچه حجم مبادلات تجاری میان این دو کشور در سال‌های اخیر به 20 برابر افزایش پیدا کرده اما با نگاهی دقیق به آمارهای موجود درمی‌یابیم که بخش عمده‌ای از این مبادلات تجاری را صادرات چین به ترکیه تشکیل می‌دهد. صرف‌نظر از همه مشکلات و چالش‌های موجود، به نظر می‌رسد اکنون زمان بسیار مناسبی برای توسعه و گسترش روابط میان ترکیه و چین باشد. همان‌طور که پیش‌تر نیز اشاره شد، ترکیه از شرکای فعلی خود ناراضی است و در صورتی که اردوغان، رویکرد مستبدانه‌تری را در این کشور درپیش گیرد، بعید است تنش‌های این کشور با غرب فروکش کند. تعاملات چین با منطقه خاورمیانه در سال‌های اخیر به طرز فزاینده‌ای افزایش یافته و منطقه خاورمیانه به‌ویژه ایران و ترکیه نقش بسیار مهمی در طرح «یک کمربند، یک جاده» (OBOR) چین ایفا می‌کنند. قرار است این طرح با ایجاد زیرساخت‌های جدید و یک شبکه حمل‌و‌نقل بین‌المللی، چین و دیگر کشورهای واقع در منطقه اوراسیا را به اروپا متصل کند. صرف‌نظر از مسئله اقلیت اویغور، سه عامل عمده و اصلی بر روابط میان ترکیه و چین تأثیرگذار خواهند بود؛ نخستین عامل، میزان ثروت و دارایی‌های چین است. اگر رکود به‌وجود‌آمده در رشد اقتصادی چین همچنان ادامه یابد، این کشور برای اجرای طرح «یک کمربند، یک جاده» (OBOR) یا ارائه فرصت‌های جذابی در راستای افزایش صادرات ترکیه به این کشور با کمبود منابع مالی روبه‌رو خواهد شد. دومین عامل، نگرش و رویکرد چین نسبت به مسائل منطقه‌ای است که دراین‌مدت به شیوه‌های مختلف از تهران و بشار اسد حمایت و پشتیبانی کرده و سومین عامل، سیاست‌های آمریکا در قبال منطقه خاورمیانه است که ترکیه به‌عنوان یکی از اعضا و متحدان ناتو در برابر وسوسه‌های خارجی بسیار ضعیف و آسیب‌پذیر است و به‌همین‌دلیل، این کشور جذابیت بسیاری برای چین دارد اما این امر به معنای تلاش چین برای تصاحب نقش و جایگاه آمریکا در منطقه خاورمیانه نیست.

منبع: وقایع اتفاقیه
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین