آقای احمدینژاد با آن روش و منش و اتهامافکنیها به کجا رسید که برخی با الفاظ توهینآمیز یا بیان اتهاماتی میخواهند امروز آن کار ناتمام را تکمیل کنند؟
منطق برخی افراد تندرو سالهاست که چیزی جز توهین، تهمت و تخریب نیست و ملت
شاهد اوج افراط گری تعدادی اندک در جلسه علنی مجلس بود که پویایی مجلس را
نیز زیر سوال میبرد تا جایی که این امر با اعتراض و تذکر بحق تعداد زیادی
از نمایندگان و حتی رئیس مجلس همراه شد.
امروز دیگر همه متوجه شدند که دغدغه این گروه خاص و محدود مشکلات و اولویتهای مورد نظر مردم نیست و بهجای بحث درباره برنامههای رئیسجمهور یا اینکه نظر خودشان را درباره تغییر اولویتهای این برنامه بیان کنند، بهگونهای که گویی از مشکلات اقتصادی مردم، بیکاری، تورم و... بیخبرند، بهدنبال اهداف و اغراض سیاسی خودشان بودند یا به تعبیری میتوان گفت پیش از تشکیل کابینه و مشاهده عملکردها، توپخانه خیلی زود آغاز به کار کرد.
در انتخابات 24 خرداد این جریان تنها توانست 10 درصد آرای مردم را بهدست آورد و 90 درصد مردم به تفکرات این جریان رای ندادند از اینرو به نظر میرسد این عزیزان همچنان ناخشنود از نتیجه انتخابات میخواهند دغدغههای سیاسی خود را بهجای مشکلات واقعی کشور معرفی کنند.
بزرگانی چون حدادعادل که اعضای این جریان خاص ارادت خاصی نسبت به وی دارند، در مجلس حاضرند که در زمان ریاست وی بر مجلس و معرفی کابینه دولت نهم که به مراتب کم تجربه و به اذعان بسیاری از نمایندگان کابینهای ضعیف بود، فضایی نسبتا آرام حاکم شد و تصور من این بود که ایشان آن تجربه را حداقل نسبت به دوستان خود انتقال دهد که متاسفانه این اتفاق ظاهرا رخ نداده است و این انتظار وجود دارد که اگر ایشان این روشها را نمیپسندند و این روش برنامهریزی شده نیست، در جهت ممانعت از تداوم آن اقدام کنند.
8 سال تریبون در مجلس و رسانههای عمومی و سراسری در اختیار آقایان بوده و هر چه خواستهاند گفتهاند اما حالا مردم در انتخابات گزینهای را انتخاب کردهاند که آقای هاشمی مورد تائید و تاکید قرار داده بود و به اذعان بسیاری اگر آیتا...هاشمی خود در انتخابات حاضر بود رایی حدود 30 میلیون کسب میکرد و فکر میکنم علت این عصبانیت همین است اما اینکه چرا آقایان از نتیجه عکس عملکرد خود در سالهای گذشته درس نمیگیرند، نمیدانم.
امروز محبوبیت آقای هاشمی به رغم تمام این تخریبها و بیمهریها در سطح بالایی قرار گرفته و به این آقایان عرض میکنم که روش و عملکرد آنها نه نتیجه موردنظرشان را بلکه افزایش این محبوبیت را نزد مردم به همراه خواهد داشت چراکه نشاندهنده مظلومیتشان است که تریبونی هم برای دفاع ندارند. 8 سال تمام دستگاههای مختلف دراختیار آقایان بوده است، 4 سال پیش آقای احمدینژاد در مناظره تلویزیونی با اسم اتهاماتی را به فرزندان برخی شخصیتها وارد کرد. چرا نتوانستند اسناد مرتبط با این اتهامات را منتشر کنند یا در اختیار محاکم صالحه قرار دهند؟ آقای احمدینژاد با آن روش و منش و اتهامافکنیها به کجا رسید که برخی با الفاظ توهینآمیز یا بیان اتهاماتی میخواهند امروز آن کار ناتمام را تکمیل کنند؟
این مساله نشان میدهد که این تفکر افراطی حتی در مجلس اصولگرا نیز در اقلیت قرار دارد و اکثریت غالب نمایندگان و حتی تعدادی از مخالفان با کابینه هم از این روش و منش بیزارند و دفاع اکثریت نمایندگان از کابینه پیشنهادی در جهت همسویی با رای مردم در انتخابات ریاستجمهوری است.
حجت الاسلام قدرت الله علیخانی
امروز دیگر همه متوجه شدند که دغدغه این گروه خاص و محدود مشکلات و اولویتهای مورد نظر مردم نیست و بهجای بحث درباره برنامههای رئیسجمهور یا اینکه نظر خودشان را درباره تغییر اولویتهای این برنامه بیان کنند، بهگونهای که گویی از مشکلات اقتصادی مردم، بیکاری، تورم و... بیخبرند، بهدنبال اهداف و اغراض سیاسی خودشان بودند یا به تعبیری میتوان گفت پیش از تشکیل کابینه و مشاهده عملکردها، توپخانه خیلی زود آغاز به کار کرد.
در انتخابات 24 خرداد این جریان تنها توانست 10 درصد آرای مردم را بهدست آورد و 90 درصد مردم به تفکرات این جریان رای ندادند از اینرو به نظر میرسد این عزیزان همچنان ناخشنود از نتیجه انتخابات میخواهند دغدغههای سیاسی خود را بهجای مشکلات واقعی کشور معرفی کنند.
بزرگانی چون حدادعادل که اعضای این جریان خاص ارادت خاصی نسبت به وی دارند، در مجلس حاضرند که در زمان ریاست وی بر مجلس و معرفی کابینه دولت نهم که به مراتب کم تجربه و به اذعان بسیاری از نمایندگان کابینهای ضعیف بود، فضایی نسبتا آرام حاکم شد و تصور من این بود که ایشان آن تجربه را حداقل نسبت به دوستان خود انتقال دهد که متاسفانه این اتفاق ظاهرا رخ نداده است و این انتظار وجود دارد که اگر ایشان این روشها را نمیپسندند و این روش برنامهریزی شده نیست، در جهت ممانعت از تداوم آن اقدام کنند.
8 سال تریبون در مجلس و رسانههای عمومی و سراسری در اختیار آقایان بوده و هر چه خواستهاند گفتهاند اما حالا مردم در انتخابات گزینهای را انتخاب کردهاند که آقای هاشمی مورد تائید و تاکید قرار داده بود و به اذعان بسیاری اگر آیتا...هاشمی خود در انتخابات حاضر بود رایی حدود 30 میلیون کسب میکرد و فکر میکنم علت این عصبانیت همین است اما اینکه چرا آقایان از نتیجه عکس عملکرد خود در سالهای گذشته درس نمیگیرند، نمیدانم.
امروز محبوبیت آقای هاشمی به رغم تمام این تخریبها و بیمهریها در سطح بالایی قرار گرفته و به این آقایان عرض میکنم که روش و عملکرد آنها نه نتیجه موردنظرشان را بلکه افزایش این محبوبیت را نزد مردم به همراه خواهد داشت چراکه نشاندهنده مظلومیتشان است که تریبونی هم برای دفاع ندارند. 8 سال تمام دستگاههای مختلف دراختیار آقایان بوده است، 4 سال پیش آقای احمدینژاد در مناظره تلویزیونی با اسم اتهاماتی را به فرزندان برخی شخصیتها وارد کرد. چرا نتوانستند اسناد مرتبط با این اتهامات را منتشر کنند یا در اختیار محاکم صالحه قرار دهند؟ آقای احمدینژاد با آن روش و منش و اتهامافکنیها به کجا رسید که برخی با الفاظ توهینآمیز یا بیان اتهاماتی میخواهند امروز آن کار ناتمام را تکمیل کنند؟
این مساله نشان میدهد که این تفکر افراطی حتی در مجلس اصولگرا نیز در اقلیت قرار دارد و اکثریت غالب نمایندگان و حتی تعدادی از مخالفان با کابینه هم از این روش و منش بیزارند و دفاع اکثریت نمایندگان از کابینه پیشنهادی در جهت همسویی با رای مردم در انتخابات ریاستجمهوری است.
حجت الاسلام قدرت الله علیخانی
ارسال نظر