کد خبر: ۱۲۸۹۶۷
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۳۹۵ - ۰۲:۴۸
به نظر من تغيير در تيم اقتصادي دولت با توجه به مطالبات مردم در زمينه اقتصادي ضروري‌تر بود. آقاي روحاني سياستمدار باهوش وباتجربه‌اي است و رويكرد معقولي در مديريت كشور در پيش گرفته است. با اين وجود دولت ايشان در سیاستگذاري‌هاي اقتصادي ناموفق عمل كرده است. ا
دكتر جمشيد پژويان رئيس سابق شوراي رقابت و استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي و دانشگاه آزاد اسلامي است. وي فارغ‌التحصيل دانشگاه ايالتي يوتا در شهر لوگان آمريكا در مقطع دكتراي اقتصاد است. از مهم‌ترين مسئوليت‌هاي وي مي‌توان به دبيری اقتصاد كلان مجمع تشخيص مصلحت نظام، رياست شوراي رقابت و مركز ملي رقابت، مديریت قطب علمي اقتصاد توسعه با تاكيد بر اقتصاد ايران و ریاست مركز مطالعات و تحقيقات كاربردي علوم بانكي و اقتصاد شهري بانك شهر اشاره كرد. به همين دليل و براي بررسي مهم‌ترين چالش‌هاي اقتصادی- سياسي دولت آقاي روحاني در آستانه انتخابات رياست‌جمهوري با دكتر پژويان گفت‌وگو كرديم. رئيس سابق شوراي رقابت معتقد است:«خطر اقتصادي پايگاه راي آقاي روحاني را به‌شدت تهديد مي‌كند و عدم تحقق مطالبات اقتصادي مردم در پايگاه راي آقاي روحاني تاثير منفي خواهد گذاشت. مردم در طول سه سال گذشته از دولت آقاي روحاني سرخورده شده‌اند. اين مساله را به خوبي مي‌توان در بين مردم كوچه و بازار مشاهده كرد. دليل اصلي اين مساله نيز اين است كه آقاي روحاني به وعده‌هايي كه به مردم داده بودند عمل نكردند. آقاي روحاني به جاي اينكه در زمينه اصلاح مشكلات ساختاري اقتصاد ايران برنامه‌ريزي كند روي برخي سياست‌هاي مقطعي سرمايه‌گذاري كردند كه اين سياست‌ها نيز تاكنون به نتيجه مطلوب نرسيده است». در ادامه ماحصل اين گفت‌وگو را مي‌خوانيد.

به نظر شما تغيير در تيم اقتصادي دولت ضروري‌تر بود يا در تيم فرهنگي؟

به نظر من تغيير در تيم اقتصادي دولت با توجه به مطالبات مردم در زمينه اقتصادي ضروري‌تر بود. آقاي روحاني سياستمدار باهوش وباتجربه‌اي است و رويكرد معقولي در مديريت كشور در پيش گرفته است. با اين وجود دولت ايشان در سیاستگذاري‌هاي اقتصادي ناموفق عمل كرده است. البته عدم سیاستگذاري صحيح اقتصادي مختص به دولت آقاي روحاني نيست و دولت‌هاي قبلي نيز به شكل‌هاي مختلف در اين زمينه مشكل داشته‌اند. به همين دليل نيز ما به اين شرايط عادت كرده‌ايم. آقاي روحاني به صورت خاص شعارهاي اقتصادي خود را مطرح كردند به شكلي كه احساس مي‌شد قرار است اتفاقات بزرگي در اقتصاد كشور رخ بدهد. با اين وجود در طول سه سال گذشته ما هيچ گونه سیاستگذاري خاص از ايشان مشاهده نكرديم. آقاي روحاني درطول سه سال گذشته تنها عنوان كردند كه كشور از ركود خارج شده و از سوي ديگر بر مهار تورم تاكيد كردند. اين در حالي است كه به نظر من سياست‌هايي كه دولت تدبيرواميد براي عبور از ركود در پيش گرفته بود به شكل‌هاي ديگر ركود اقتصادي را عميق‌تر كرد. از سوي ديگر هيچ گونه سياستي كه نشان بدهد دولت آقاي روحاني سياست ضد تورمي به كار برده است وجود ندارد. به عبارت ديگر دولت دچار سياست بي‌سياستي شده است.

دولت آقاي روحاني تورم۴۰ درصدي را به زير ۱۰ درصد تقليل داده است.

اين اتفاق به صورت طبيعي رخ مي‌داد و هر دولتي به جاي آقاي روحاني بر سر كار آمده بود با همين وضعيت مواجه مي‌شد. در ۳۷ سال گذشته كشور به صورت ميانگين با تورم۱۶ يا ۱۷ درصدي مواجه بوده است. در سال۱۳۹۱ يعني يك سال قبل از اينكه آقاي روحاني به رياست‌جمهوري برسد، تورم در ايران در حدود ۱۴ درصد بوده است. با اين وجود در چنين شرايطي اقتصاد ايران با شوك تحريم‌هاي بين‌المللي مواجه شد و به يك‌باره فروش نفت ايران به يك سوم يا حتي كمتر كاهش پيدا كرد. در نتيجه با برداشته شدن تحريم‌ها تورم در ايران به صورت طبيعي رو به كاهش حركت كرد و نياز به هيچ گونه سیاستگذاري نداشت. اين در حالي است كه دولت آقاي روحاني مدعي است سياست‌هاي صحيح دولت باعث مهار تورم شده است. براي بنده به عنوان يك اقتصاددان هنوز مشخص نيست كه آقاي روحاني با استفاده از چه شيوه‌هايي تورم را مهار كرده است.

بي سياستي كه شما عنوان مي‌كنيد به رويكرد كلي دولت مربوط مي‌شود يا شخص و نهاد خاصي؟

هنوز مشخص نيست چه فرد يا افرادي سياست‌هاي كلان اقتصادي دولت را تدوين و اجرا مي‌كنند. آقاي دكتر نيلي اقتصاددان با دانش و خوبي است و به نظر مي‌رسد در اين زمينه به دولت كمك‌هاي مناسبي مي‌كند. از سوي ديگر آقاي طيب نيا، نوبخت، سيف و نهاونديان نيز دانش‌آموخته اقتصاد هستند و به آقاي روحاني مشورت مي‌دهند. مهم‌ترين دستاورد دولت آقاي روحاني برجام بوده كه بدون شك يكي از سياست‌هاي صحيح دولت تدبير و اميد بوده است. توافقنامه هسته‌اي بين ايران و قدرت‌هاي جهاني باعث شد كه اقتصاد ايران از شوك تحريم‌ها رهايي پيدا كند و خطرات جدي كه اقتصاد ايران را تهديد مي‌كرد خنثي شود. در شرايط كنوني اقتصاد ايران دچار ركود شده است. اين ركود به معناي اين است كه تقاضاي مردم براي خريد كاهش پيدا كرده است. دولت آقاي روحاني اين نكته را فراموش كرده كه مشكلات اقتصادي ما ساختاري است و اقتصاد ما مدت‌هاست دچار عدم كارايي شده است. اقتصاد ما در سطح كلان مشكل ندارد، بلكه در چهارچوب اقتصادخرد، تخصيص منابع، بهره وري وقيمت‌هاي نسبي داراي اشكالات جدي است.

عدم تحقق برخي مطالبات اقتصادي مردم در طول چهار سال گذشته در پايگاه راي آقاي روحاني در سال۹۶ چه تاثيري خواهد گذاشت؟

خطر اقتصادي پايگاه راي آقاي روحاني را به‌شدت تهديد مي‌كند و عدم تحقق مطالبات اقتصادي مردم در پايگاه راي آقاي روحاني تاثير منفي خواهد گذاشت. با اين وجود مساله‌اي كه خيال آقاي روحاني را تاحدود زيادي درباره انتخابات۹۶ راحت كرده، اين است كه رقيب جدي براي ايشان در انتخابات وجود ندارد و گزينه‌هايي كه تاكنون مطرح شده‌اند توانايي رقابت با ايشان را ندارند. در طول سه سال گذشته مردم از دولت آقاي روحاني سرخورده شده‌اند. اين مساله را به خوبي مي‌توان در بين مردم كوچه و بازار مشاهده كرد. دليل اصلي اين مساله نيز اين است كه آقاي روحاني به وعده‌هايي كه به مردم داده بودند کامل عمل نكردند. آقاي روحاني به جاي اينكه در زمينه اصلاح مشكلات ساختاري اقتصاد ايران برنامه‌ريزي كند روي برخي سياست‌هاي مقطعي سرمايه‌گذاري كردند كه اين سياست‌ها نيز تاكنون به نتيجه مطلوب نرسيده است. دولت آقاي روحاني بايد قيمت‌هاي نسبي را اصلاح مي‌كرد و بهره‌وري نيروي كار را بالا مي‌برد و نرخ بازده سرمايه‌گذاري را كاهش مي‌داد. در شرايط كنوني بازارهاي كشور به صورت غيررقابتي و تحت سلطه يك گروه خاص اداره مي‌شوند. در نتيجه اقتصاد ايران سالم و كارآمد نيست و توسط گروه‌هاي خاص اداره مي‌شود. در چنين شرايطي نمي‌توان از سرمايه‌گذاران داخلي و خارجي انتظار داشت كه در اقتصاد كشور سرمايه‌گذاري كنند. هنگامي كه سرمايه‌گذاران داخلي از ترس گروه‌هايي كه اقتصاد ايران را در اختيار دارند جرات نمي‌كنند در اقتصاد كشور سرمايه‌گذاري كنند چه انتظاري از سرمايه‌گذاران خارجي وجود دارد كه در يك اقتصاد بيمار و ناكارآمد سرمايه‌گذاري كنند. كساني هم كه در طول سه سال گذشته به عنوان سرمايه‌گذار اقتصادي به ايران سفر كرده‌اند براي سرمايه‌گذاري وارد ايران نشده‌اند، بلكه براي فروش كالاهاي خود به ايران سفر كرده‌اند.

رقباي انتخاباتي آقاي روحاني اگر از چه شعارهايي در انتخابات استفاده كنند مي‌توانند پايگاه راي خود را تقويت كنند و مردم بيشتري را با خود همراه كنند؟

مردم ما به دليل عدم تمرين دموكراسي به اندازه‌اي آگاه نيستند كه چه شعارهاي اقتصادي قابليت عملياتي شدن دارد و چه شعارهایي امكان اجرا شدن ندارند. در همه كشورهاي جهان زمان زيادي سپري شده تا مردم از بيان و اهداف چنين شعارهايي آگاهي پيدا كرده‌اند. در ايران نيز اين وضعيت در سال‌هاي اخير نسبت به گذشته وضعيت بهتري پيدا كرده است. با اين وجود براي رسيدن به نقطه مطلوب هنوز راه طولاني باقي مانده است. در انتخابات رياست‌جمهوري آينده اگر كانديدايی پيدا شود كه مشكلات واقعي اقتصاد ايران را براي مردم تشريح و تبيين كند و فارغ از هر گرايش سياسي راه‌حل‌هاي منطقي و علمي براي آن ارائه كند موفقيت بزرگي به دست خواهد آورد و آقاي روحاني را با چالش جدي مواجه خواهد كرد. البته اين مساله از جنبه‌هاي مختلف داراي اهميت است. به عنوان مثال رسانه‌هاي گروهي و شبكه‌هاي اجتماعي در ايران به خوبي وظايف خود را انجام نمي‌دهند. رسانه‌هاي ما به ندرت داراي گرايش ملي هستند و اكثرا به گروه‌ها و جريان‌هاي سياسي وابسته هستند. از طرف ديگر شبكه‌هاي اجتماعي نيز در ايران وظايف خود را به خوبي انجام نمي‌دهند و به جاي آگاهي دهي تلاش مي‌كنند اوقات فراغت كاربران را پر كنند. در نتيجه مردم ايران از يك فضاي شفاف و شيشه‌اي كه بتوانند پشت پرده اقتصاد و سياست را رصد كنند برخوردار نيستند.

چرا در دولت تصميمات اقتصادي را تيم سياسي دولت مي‌گرفت؟اين مساله به چه ميزان بر كاركرد اقتصادي دولت تاثير گذاشته است؟

به نظر من يكي از اشكالات جدي دولت در همين مساله بود. دولت بيش از اندازه سياسي بود و غلبه بخش سياسي بر بخش‌هاي ديگر دولت در كاركرد ساير نهادها و از جمله بخش اقتصادي دولت تاثير منفي گذاشته بود. شرايط به گونه‌اي بود كه توافقنامه هسته‌اي نيز با هدف سياسي صورت گرفت و در نهايت نيز بهره‌برداري سياسي از آن شد. دولت آقاي روحاني به اندازه‌اي كه به دنبال بهره‌برداري سياسي از مساله برجام بود به دنبال بهره‌برداري اقتصادي از اين توافق نبود. به همين دليل نيز تضمين‌هاي لازم را براي اجراي برجام از طرف‌هاي مقابل نگرفت. در نتيجه هنوز مراودات بين‌المللي بانكي ما به سختي صورت مي‌گيرد و به حالت سابق بازنگشته است.

آقاي روحاني براي حضور خود در پاستور در سال۹۶ با چه چالش‌هايي مواجه خواهد شد؟

به نظر من مهم‌ترين چالش آقاي روحاني در ادامه مسير خود چالش اقتصادي است و ايشان بايد هرچه زودتر براي مشكلات اقتصادي كشور چاره‌انديشي كند. نكته ديگر اينكه در رفتار و منش آقاي روحاني مشورت گرفتن از كارشناسان اقتصادي كشور مشاهده نمي‌شود و ايشان در طول سه سال گذشته گوش شنوايي براي شنيدن نقطه نظرات همه اقتصاددانان كشور نداشته‌اند و معمولا راهي را رفته‌اند كه خود انتخاب كرده‌اند. دولت به جاي اينكه به زيرساخت‌هاي اقتصادي كشور توجه كند از همان ابتدا تمام تخم مرغ‌هاي خود را در سبد مذاكرات هسته‌اي قرار داد تا با استفاده از پول‌هاي بلوكه‌شده ايران بتواند اقتصاد آشفته ايران را ساماندهي كند. آقاي روحاني بايد با شناخت گره‌هاي كور اقتصاد ايران به سمت بازگشايي اين گره‌هاي كور حركت مي‌كرد كه در سه سال گذشته اين اتفاق رخ نداد.

حافظه تاريخي ملت ايران بيانگر اين مساله است كه در مقاطعي كه مردم از يك دولت نااميد مي‌شوند پوپوليسم به راحتي مي‌تواند بر موج افكار عمومي سوار شود. آيا اين خطر براي آقاي روحاني و دولتش نيز وجود دارد؟

به نظر من با وجود اينكه برخي مردم از آقاي روحاني مايوس شده‌اند و از سوي ديگر برخي طرفداران ايشان نيز يا به مخالف تبديل شده‌اند يا اينكه حالت خنثي گرفته‌اند، اما هنوز كسي كه توانايي رقابت با آقاي روحاني در انتخابات را داشته باشد به صحنه نيامده يا اصلا وجود ندارد. افرادي مانند آقاي قاليباف با اينكه از نظر مديريتي افراد قوي هستند اما از مهارت سياسي يك رئيس‌جمهور برخوردار نيستند. كسي كه قرار است رئيس‌جمهور يك كشور شود بايد داراي مهارت و سياست ورزي خاص خود باشد و با حساب و كتاب جلو برود. به نظر من به دليل هوش سياسي بالا و كياست و سياست ورزي آقاي روحاني رقباي ايشان اگر با هر نوع شعاري وارد انتخابات شوند نمي‌توانند ايشان را شكست دهند. مساله انتخاب رئيس‌جمهور در ايران همواره پيچيده و دشوار بوده است. اغلب روساي جمهور ايران اصلا انتظار پيروزي در انتخابات را نداشته‌اند و به همين دليل برنامه‌ريزي خاصي براي اداره كشور نداشتند. كانديداهاي رياست‌جمهوري در مبارزات انتخاباتي خود از شعارهاي بزرگ و مردم‌پسند استفاده مي‌كنند، اما هيچ‌گونه راهكاری براي تحقق شعارهاي خود ارائه نمي‌كنند. در نتيجه هنگامي كه مردم به شعارهاي يك كانديدا راي مي‌دهند پس از مدتي متوجه مي‌شوند كه شعارهاي وي محقق نمي‌شود و به همين دليل دچار نااميدي و سرخوردگي مي‌شوند. در شرايط كنوني دونالد ترامپ كه انسان عجيب و غريبي است هنگامي كه در انتخابات رياست‌جمهوري شعار مي‌دهد براي آن راهكار هم ارائه مي‌كند و عنوان مي‌كند از اين راه شعارهاي خود را محقق خواهد كرد. حتي چنين فردي نيز در ابتدا به راهكارهاي مشكلات جامعه خود انديشيده و سپس خود را كانديدای رياست‌جمهوري كرده است. اين وضعيت در اغلب جوامع پيشرفته وجود دارد و همه كانديداهاي انتخابات داراي برنامه تدوين‌شده و كاربردي هستند. متاسفانه اين وضعيت هنوز در ايران به وجود نيامده و اغلب مردم به خاستگاه جرياني كانديداها توجه مي‌كنند و دقت نمي‌كنند آيا شعارهايي كه كانديداهاي انتخابات عنوان مي‌كنند قابليت اجرايي شدن دارد يا اينكه صرفا كاركرد انتخاباتي دارد و پس از مدتي به فراموشي سپرده خواهد شد. از سوي ديگر كانديداهاي انتخابات تلاش مي‌كنند از شعارهايي در مبارزات انتخاباتي خود استفاده كنند كه دلخواه مردم باشد و به امكان تحقق آن توجه نمي‌كنند. در نتيجه انتخابات رياست‌جمهوري در يك فضاي شعارزده و سياسي برگزار مي‌شود كه با مطالبات مردم فاصله زيادي دارد. همه كانديداهاي رياست‌جمهوري و مجلس در دوران انتخاباتي شعارهايي را مطرح مي‌كنند كه گاهي با حيطه اختيارات آنها در تناقض و تضاد است. اين در حالي است كه پس از پيروزي در انتخابات هيچ‌كس مورد سوال و جواب قرار نمي‌گيرد و نسبت به شعارهايي كه مطرح كرده پاسخگو نيست. مردم نيز پيگير قضيه نيستند و نسبت به شعارهايي كه در دوران انتخابات از سوي كانديداها مطرح مي‌شود حساسيت نشان نمي‌دهند. به نظر من آقاي روحاني نيز از اين قاعده مستثنا نيست.

آقاي روحاني در انتخابات آينده بايد از چه شعارهايي استفاده كند كه بتواند پايگاه اجتماعي خود را دوباره ساماندهي كند و به نتيجه دلخواه دست پيدا كند؟

آقاي روحاني بايد بي‌پرده واقعيت‌هاي اقتصادي را براي مردم تشريح كند و در ادامه راه‌حل‌هاي واقعي خود را نيز به مردم ارائه كند. اگر ايشان از اين شيوه استفاده كند مي‌تواند به موفقيت‌هاي مطلوب دست پيدا كند و در غير اين صورت با مشكلات جدي در انتخابات مواجه خواهد شد. مردم متوجه شده‌اند كه برخي از شعارها در سال۹۲ بلندپروازانه بوده است. مردم تا زماني كه تغييرات اقتصادي را در زندگي لمس نكنند از آقاي روحاني حمايت نخواهند كرد. به همين دليل آقاي روحاني بايد از سياست‌هايي استفاده كند كه مردم تغييرات و آن برنامه‌ريزي‌ها را در زندگي و وضعيت معيشتي خود درك كنند. اقناع و رضايت افكار عمومي در زمينه اقتصادي شرط كليدي موفقيت ايشان در انتخابات رياست‌جمهوري آينده خواهد بود. آقاي روحاني قرار است در يك شرايط بحراني مشكلات يك اقتصاد معيوب و ناقص را حل و فصل كند. اقتصاد ايران داراي بالقوگی‌های بالايي در ذخاير طبيعي و نيروي انساني است. با اين وجود دولت تدبير و اميد با كمبود منابع ارزي، بي‌كيفيتي كالاها، به هم ريختگي بخش‌هاي مختلف اقتصادي و رانت‌هاي گسترده در بازار مواجه شده است. آقاي روحاني معجزه‌گر نيست كه بتواند در مدت باقي مانده تا پايان دولت خود همه اين مشكلات را حل كند. بهترين كاري كه آقاي روحاني مي‌تواند انجام دهد اين است كه سياست‌هاي ساختاري را در اقتصاد ايران اجرايي كند و انتظار نداشته باشد در طول مدت يك يا دو سال به نتيجه مطلوب دست پيدا كند.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین