|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۱۴:۵۰
کد خبر: ۱۲۷۵۶۷
تاریخ انتشار: ۰۲ آبان ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۶
میانگین سن ازدواج اما در شهرستان های استان و در مجموع در فارس از شیراز بهتر است؛ اما فارس به جز بالا رفتن سن ازدواج با یک پدیده تازه هم روبروست که البته این یکی هرچند از نظر برخی یک راهکار به شمار میرود ولی نسبت به مجرد ماندن بسیار آسیبزاتر است؛ «طلاق».
«خبر جنوب» نوشت: بالا رفتن سن ازدواج و فرزندآوری جوانان احتمال تولد کودکان استثنایی را افزایش می دهد.

یکی به این فکر میکند که دیگر سنش از تحصیل گذشته و دیگری به اینکه اگر در جوانی تجربه امروزش را داشت چه راهها که نمیرفت و زندگیاش را در چه مسیری که نمیانداخت. این روزها دیگر «سن» برای ما ایرانیها به مفهومی پرتکرار و غم انگیز تبدیل شده است و همه جا سخن است از بالا رفتن آن. یکی از بالا رفتن سن ازدواج میگوید و دیگری از بالا رفتن سن فرزندآوری.هرچه که هست، اینجا در شیراز جوان ها کمتر ازدواج میکنند و بیشتر طلاق میگیرند. به عبارتی، سن ازدواج مردان در شیراز به بالای 30 سالگی رسیده و سن فرزندآوری آنان به بیش از 38 سال؛ برای خانم ها هم سن ازدواج از 29 گذشته و سن فرزندآوری آنان به 32 رسیده است؛ جدا از «گناه کار انگاری جوانان»، این افزایش سن ازدواج چه مشکلاتی به بار میآورد؟ هر چه که هست، این روزها کسانی که کمتر ازدواج می کنند، نه کسانیاند که مشکلات معیشتی دارند، بلکه مردان و زنان مرفه و تحصیل کرده هستند.

سندرم دان و باقی قضایا

سن ازدواج به ویژه در زنان که بالا برود، تاثیرش را بیش از همه بر فرزندآوری میگذارد؛ به عبارت سادهتر، فرزندان مسنتر به ویژه زنان بالای 33 سال به احتمال زیادتر فرزندانی به دنیا میآورند که با اختلالات ژنتیک چون سندرم دان متولد میشوند. برای نمونه از هر یک هزار و 400 فرزندی که زنان جوان به دنیا میآورند، یکی به این سندرم مبتلا می شود ولی این میزان برای زنانی که در سنین بالاتر مادر میشوند، یک فرزند سندرم دان در برابر هر 25 تولد است. اینک، گفته می شود علت اصلی ازدواج نکردن جوانان در کشور و به ویژه کلانشهرها، مشکلات معیشتی است و بیکاری. اما آن طور که مطالعات اداره کل ورزش و جوانان فارس نشان میدهد، دست کم در شیراز جوانان مرفه و تحصیل کرده کمتر از جوانان طبقات پایین ازدواج میکنند.آن طور که علی رضایی، معاون جوانان این اداره کل به سرویس گزارش«خبرجنوب» میگوید، سن ازدواج مردان در شیراز به 30 سال رسیده و زنان به 29 سال: «در این شرایط مردان در 38 سالگی پدر و زنان در 32 سالگی مادر میشوند که این یعنی جمعیت جوان ما در حال کم شدن است و در آینده با کمبود نسل جوان روبرو میشویم.»
هرچند میانگین سن ایرانیان در حال نزدیک شدن به میانسالی است اما ایران تا تبدیل شدن به جامعه ای «پیر» هنوز دست کم 30 سال فاصله دارد. مشکل این است که به هر حال این جوانان در هر سنی که ازدواج کنند میخواهند دست کم یک فرزند داشته باشند؛ اما بالا رفتن سن، احتمال مشکلات ژنتیکی نوزاد را بیشتر میکند. بسیاری میگویند معیشت و نداشتن درآمد اصلیترین علت ازدواج نکردن جوانان است؛ اما مطالعاتی که معاون جوانان اداره کل ورزش و جوانان فارس به آنها اشاره می کند، نشان میدهد که سن ازدواج در شهرستانهای استان- که طبیعتا از نظر اقتصادی ضعیفتر از شیراز است- پایینتر است و البته افراد کمتر برخوردار جامعه بیشتر از مرفهان ازدواج میکنند؛ این یعنی یک پدیده اجتماعی تازه به نام «بیمیلی به ازدواج»؛ پدیدهای که رضایی میگوید، اختصاص به فارس و شیراز ندارد بلکه در سراسر جهان جوانان کمتر از گذشته میل به ازدواج نشان میدهند: «دیر ازدواج کردن تبدیل به یک فرهنگ شده است و زود ازدواج کردن به ضد ارزش. امروز کسانی که مرفه هستند و مسکن دارند، سن ازدواجشان بالاتر رفته است. البته سن ازدواج در سراسر جهان افزایش پیدا کرده و این پدیده صرفا ایرانی نیست ولی وقتی این بی میلی با مشکلات خاص جامعه ایران روبرو شود، یعنی مشکلات معیشت و بیکاری، نتیجه بدتر میشود طوری که اکنون سن ازدواج در ایران از اروپا بالاتر است.»به باور رضایی، مشکلات معیشتی، بی کاری و بی میلی به ازدواج «دوران بی ثبات از نظر ازدواج» را پدید آورده است.

میانگین سن ازدواج اما در شهرستان های استان و در مجموع در فارس از شیراز بهتر است؛ اما فارس به جز بالا رفتن سن ازدواج با یک پدیده تازه هم روبروست که البته این یکی هرچند از نظر برخی یک راهکار به شمار میرود ولی نسبت به مجرد ماندن بسیار آسیبزاتر است؛ «طلاق».
از جدایی ها...

هنجارهای ازدواج در گذشته از میان رفته و به جایش هنجار تازه ای جایگزین نشده است. این کلیترین علتی است که روان شناسان و جامعه شناسان در مورد فرهنگ امروزي ازدواج در ايران ارایه میدهند و بر سر آن توافق نظر دارند. در کلانشهرهای ایران شمار طلاق ها بسیار بالا رفته طوری که هر ساله از هر 4 ازدواج در شیراز یکی به طلاق میانجامد؛ البته این طور که به نظر می رسد، این وضع اکنون بهتر از پارسال است چون پارسال از هر 3 ازدواج یکی به جدایی میانجامید؛ در تهران البته وضع از همه جا بدتر است. از هر 2 ازدواج یکی به طلاق منجر میشود. این طور که پیش میرود بعید نیست در آینده نزدیک نه ازدواج نکردن 11 میلیون جوان ایرانی بلکه جدایی آنان آسیبزا باشد؛ پدیده ای که به باور معاون جوانان اداره کل ورزش و جوانان فارس می تواند انبوهی از مشکلات همچون اعتیاد و فحشا را به دنبال بیاورد. چه اینکه هم اکنون 60 درصد افراد طلاق گرفته در فارس زیر 30 سال سن دارند؛ رضایی می گوید: «آسیبهای اجتماعی به صورت زنجیروار به یکدیگر پیوند گرفتهاند. طلاق با خود اعتیاد میآورد و اعتیاد فحشا و فحشا، اعتیاد. وقتی نهاد خانواده سست شود، آسیبهای اجتماعی قوام میگیرند؛ آسیب به فرزندان زوج های جدا شده و آسیب به بهداشت روانی خانواده ها که دیگر به کنار.»اکنون پرسش اینجاست که به راستی چرا جوانان کمتر ازدواج می کنند و اگر هم ازدواج میکنند، چرا زندگی مشترکشان کمتر دوام میآورد. دکتر حلیمه عنایت، جامعه شناس و استاد دانشگاه شیراز بر این باور است که «مجرد ماندن جوانان» پدیدهای اجتماعی است که باید عوامل موثر بر آن شناسایی شود؛ به ویژه در میان جوانانی که از توانایی مالی برای ازدواج برخوردار هستند ولی ازدواج نمیکنند. او میگوید: «باید پرسید چه عاملی باعث میشود جوانی که موانع اقتصادی را پیش روی خود نمیبیند، تن به ازدواج ندهد. ضمن اینکه مطالعات اجتماعی نشان داده که در ازدواج مسائل اقتصادی عامل اول نیست و عوامل دیگری در آن دخالت دارد.»دکتر عنایت یکی از عوامل دخیل را «کاهش مسئولیتپذیری» میداند: «ازدواج یعنی تعهد و احساس مسئولیت. اینک باید پرسید چه شده که فرد نمیخواهد متعهد باشد و به ازدواج میلی نشان نمیدهد. به هر روی، جامعه از جوان میخواهد در سن خاصی ازدواج کند. در این شکی نیست که هر انسانی نیازهایی دارد که باید در چارچوب خانواده رفع شود اما برای کسی که امکان تشکیل خانواده را دارد اما این کار را نمیکند باید موضوعات دیگری دخالت داشته باشد».اگر جوانان به راستی به خاطر «نداشتن احساس مسئولیت» ازدواج نمیکنند باید پرسید آنان چرا احساس مسئولیت خود را از دست دادهاند. کاظم احمدیان، مشاور خانواده و روانشناس میگوید توجه خانوادهها به فرزندان خود آنها را «نازپرورده» بار آورده و آنها توان تاب آوری خود در زندگی مشترک را از دست دادهاند و همچنان به خانواده خود متکی هستند. اما جز این، امروزه دیگر کمتر کسی است که نسبت به تغییر نگرش جوانان نسبت به ازدواج تردید داشته باشد.

روزگاری خانواده گسترده بود و در برابر شکل گیری خانواده هستهای مقاومت می شد و امروز بقای خانواده هسته ای به خطر افتاده است؛ آیا با طلاق و بالا رفتن سن ازدواج مفهوم «خانواده» در حال تغییر است؟

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین