|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۱۴:۴۴
کد خبر: ۱۲۳۷۵۹
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۲
رهبر معظم انقلاب به خوبی مانع از دو قطبی شدن جامعه شدند.بدون شک هر گونه دو دستگی و تفرقه در بین نیروی‌های سیاسی به ضرر کشور و جامعه است. امروز کشور بیش از همیشه به وحدت و همدلی نیاز دارد.
فاطمه راکعی، نماینده مجلس ششم شورای اسلامی و دبیرکل جمعیت زنان مسلمان نواندیش است.وی با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری درباره حضور احمدی‌نژاد در انتخابات تصریح می‌کند:«در شرایط کنونی احمدی‌نژاد با مشاهده شرایط کشور و این مساله که از هیچ شانسی برای انتخاب دوباره به عنوان رئیس‌جمهوری برخوردار نیست سرنوشت سیاسی خود را به دیدگاه رهبری گره زده تا همچنان برای خود درفضای سیاسی کشور جایگاه قائل باشد.

این در حالی است که در طول هشت سال ریاست جمهوری احمدی‌نژاد وی بارها رفتاری از خود نشان داده که مغایر با دیدگاه بزرگان بود.» نماینده مجلس ششم در گفت‌وگو با «آرمان امروز» همچنین درباره انتقاداتی که برخی درباره ترکیب شورای عالی سیاستگذاری جریان اصلاحات مطرح می‌کنند واکنش نشان می‌دهد و عنوان می‌کند:«کسانی که نسبت به ادامه فعالیت شورای عالی سیاستگذاری انتقاد دارند و مدعی هستند که این شورا به جای احزاب تصمیم گیری می‌کند نباید از این نکته غافل شوند که حساسیت فضای سیاسی کشور در شرایط کنونی ایجاب می‌کند که جریان اصلاحات با هماهنگی و به صورت واحد تصمیم گیری کندو هر گونه دو دستگی وتفرقه ممکن است هزینه‌های زیادی برای این جریان به همراه داشته باشد. بدون شک اصلاح‌طلبان اجازه نخواهند دارد اتفاقات انتخابات ریاست جمهوری سال۸۴ دوباره در سال۹۶ نیز تکرار شود و تصمیم مناسبی در این زمینه اتخاذ خواهند کرد». در ادامه گفت‌وگوی «آرمان امروز» با دکتر فاطمه راکعی را می‌خوانید.

ادامه فعالیت شورای عالی سیاستگذاری جریان اصلاحات و همچنین تغییر ترکیب این شورا برای انتخابات ریاست جمهوری۹۶ با انتقاد برخی از چهره‌های اصلاح‌طلب مواجه شده است.این عده معتقدند شورای عالی سیاستگذاری نباید به جای احزاب تصمیم گیری کند. ارزیابی شما از این مساله چیست؟

شورای عالی سیاستگذاری از چهره‌های برجسته و نخبگان جریان اصلاحات تشکیل شده که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال۹۲ تاکنون به خوبی فعالیت‌های اصلاح‌طلبان را مدیریت کرده است. مدیریت منطقی و صحیح شورای عالی سیاستگذاری در انتخابات مجلس شورای اسلامی بسیار مشهود بود وهمین مدیریت مناسب بود که اصلاح‌طلبان را به اهداف انتخاباتی خود رساند. در شرایط کنونی و با توجه به حساسیت انتخابات ریاست جمهوری سال۹۶ اصلاح‌طلبان تصمیم گرفته‌اند که فعالیت‌های این شورا تا انتخابات ریاست جمهوری آینده ادامه داشته باشد که یک تصمیم عقلایی و دوراندیشانه است.با این وجود برای بنده این مساله قابل هضم نیست که چرا برخی از دوستان نسبت به سازو کار در پیش گرفته شده شورای عالی سیاستگذاری انتقاد دارند و اهداف دیگری را دنبال می‌کنند که به هیچ عنوان به مصلحت اصلاح‌طلبان و همچنین کشور نیست.این افراد این نکته را فراموش کرده‌اند که همه دبیرکل‌های احزاب اصلاح‌طلب در شورای عالی سیاستگذاری حضور دارند و همه تصمیمات باتوجه به دغدغه‌های موجود به خوبی مورد توجه و بررسی قرار می‌گیرد.در نتیجه جای هیچ گونه نگرانی نیست. کسانی که نسبت به ادامه فعالیت شورای عالی سیاستگذاری انتقاد دارند و مدعی هستند که این شورا به جای احزاب تصمیم گیری می‌کند نباید از این نکته غافل شوند که حساسیت فضای سیاسی کشور در شرایط کنونی ایجاب می‌کند که جریان اصلاحات با هماهنگی و به صورت واحد تصمیم گیری کندو هر گونه دو دستگی وتفرقه ممکن است هزینه‌های زیادی برای این جریان به همراه داشته باشد. بدون شک اصلاح‌طلبان اجازه نخواهند دارد اتفاقات انتخابات ریاست جمهوری سال۸۴ دوباره در سال۹۶ نیز تکرار شود و تصمیم مناسبی در این زمینه اتخاذ خواهند کرد.

محمود احمدی‌نژاد با نهی در انتخابات آینده مواجه شده است.در شرایط موجود چه آینده سیاسی برای احمدی‌نژاد پیش بینی می‌کنید؟

رهبر معظم انقلاب به خوبی مانع از دو قطبی شدن جامعه شدند.بدون شک هر گونه دو دستگی و تفرقه در بین نیروی‌های سیاسی به ضرر کشور و جامعه است. امروز کشور بیش از همیشه به وحدت و همدلی نیاز دارد.از سوی دیگر اتفاقاتی که در طول هشت سال ریاست جمهوری احمدی‌نژاد در کشور رخ داد بیانگر این مساله است که حضور مجدد ایشان در قدرت به هیچ عنوان به مصلحت نیست.فسادهای گسترده و همچنین بی اخلاقی‌های سیاسی که در دولت احمدی‌نژاد رخ داد در هیچ کدام از دولت‌های انقلاب اتفاق نیفتاده بود.به نظر من احمدی‌نژاد روزی در دادگاه عدل الهی به خاطر این اتفاقات محاکمه خواهد شد.در شرایط کنونی احمدی‌نژاد با مشاهده شرایط کشور و این مساله که از هیچ شانسی برای انتخاب دوباره به عنوان رئیس‌جمهوری برخوردار نیست سرنوشت سیاسی خود را به دیدگاه رهبری گره زده تا همچنان برای خود درفضای سیاسی کشور جایگاه قائل باشد. این در حالی است که در طول هشت سال ریاست جمهوری احمدی‌نژاد وی بارها رفتاری از خود نشان داده که مغایر با دیدگاه بزرگان بود. نمونه بارز این گونه رفتارها یازده روز خانه نشینی وی بود که به یک جنجال بزرگ سیاسی تبدیل شد. نمونه دیگر این رفتارها عدم توجه به حساسیت‌ها درباره انتخاب اسفندیار رحیم مشایی به عنوان معاون اول خود بود. با این وجود بلافاصله پس از این که به ریاست جمهوری رسید مشایی را به عنوان معاون اول خود انتخاب کرد. اتفاقی که در «یکشنبه تاریخی» رخ داد و احمدی‌نژاد برعلیه رئیس قوه مقننه فیلم پخش کرد نیز با واکنش رهبری مواجه شد و ایشان این حرکت را حرکتی اشتباه تلقی کردند.بنده بسیار خوشحال و خرسند هستم که رهبری با درایت و زمان‌سنجی موضع صریح خود را درباره احمدی‌نژاد اعلام کردند تا غائله احمدی‌نژاد برای همیشه پایان بپذیرد.

به تازگی شایعه ای مبنی بر حضور مجدد احمدی‌نژاد در شهرداری تهران منتشر شده است. دیدگاه شما در این زمینه چیست؟ احمدی‌نژاد با حضور در شهرداری تهران به دنبال چه اهداف سیاسی است؟

انتخاب مجدد احمدی‌نژاد به عنوان شهردار تهران از بازی‌های عجیب و غریب روزگار است.برای من هنوز مشخص نیست احمدی‌نژاد با آن سابقه مشعشع چگونه قصد دارد دوباره بر یک صندلی مهم اجرایی تکیه بزند. به نظر من احمدی‌نژاد بیش از آن که به دنبال به دست آوردن قدرت باشد و برای قدرت جوش بزند باید به دنبال عافیت طلبی و طلب بخشش از بزرگان و مردم کشور باشد. جریان احمدی نژاد که هشت سال در کشور بر سرکار بوده به اندازه‌ای به کشور و جریان‌های سیاسی آسیب رسانده است که حداقل در کوتاه مدت با اقبال و رویکرد مردمی مواجه نخواهد شد.این نکته که برخی عنوان می‌کنند این جریان در حال بازتولید خود است یا از سر غفلت عنوان می‌شود و یا این که نوعی عملیات روانی است. مردم به خوبی و با گوشت و پوست خود این مساله را درک کرده‌اند که اغلب مشکلات کشور نشات گرفته از تداوم همین جریان از گذشته تا کنون بوده است.این جریان حتی با روی کار آمدن دولت آقای روحانی هم که با حمایت کامل مردم بر سر کار آمد دست از آسیب رساندن به کشور و دولت برنداشته است و همچنان با اقدامات مخرب خود صحنه سیاسی کشور را متشنج می‌کند.

مردم به خوبی به این مساله آگاهی دارند که چه کسانی در راستای مطالبات آنها گام برمی دارند و چه کسانی به اسم دفاع از ارزش‌ها و دفاع از حقوق مردم در حال سنگ اندازی و کارشکنی در مقابل خدمتگزاران خود هستند. مردم هیچ گاه فراموش نمی‌کنند که در دولت گذشته چه دوران سختی را در عرصه‌های مختلف پشت سر گذاشتند و با چه مشقاتی که عمدتا از اقدامات افراطی و غیرکارشناسی صورت می‌گرفت روبه‌رو شده بودند.

آیا اصلاح‌طلبان در انتخابات۹۶ به صورت مشروط از آقای روحانی حمایت می‌کنند و یا اینکه به صورت قاطع از وی حمایت خواهند کرد؟

اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال۹۲ به صورت تمام قد از آقای روحانی حمایت کردند و کاندیدای خود را به سود ایشان از انتخابات کنار کشیدند تا آرا پراکنده نشود و در نهایت ایشان موفق شوند در انتخابات به پیروزی برسند. پس از تشکیل دولت نیز حمایت اصلاح‌طلبان از آقای روحانی ادامه داشت. با این وجود مخالفان دولت آقای روحانی از همان ابتدای تشکیل دولت به شکل‌های مختلف در مسیر ایشان سنگ اندازی می‌کردند و عرصه را بر ایشان تنگ کرده بودند.شاید اگر مخالفت‌های سازمان یافته با آقای روحانی صورت نمی‌گرفت دولت تدبیرو امید در تحقق وعده‌هایی که به مردم داده بود موفق‌تر عمل می‌کرد. بدون شک یکی از مسائلی که وقت و انرژی آقای روحانی را در طول سه سال گذشته به خود معطوف کرده بود مخالفت‌هایی بود که به صورت سازمان‌یافته علیه دولت صورت می‌گرفت.در شرایط کنونی نیز اصلاح‌طلبان نسبت به موانع و مشکلات پیش روی آقای روحانی آگاهی دارند و با علم به این موانع تلاش می‌کنند بهترین تصمیم را درباره حمایت از آقای روحانی اتخاذ کنند. بدون شک اصلاح‌طلبان نه با آقای روحانی قهر می‌کنند و نه اینکه برای حمایت خود از ایشان شرط و شروط خواهند گذاشت.بدون شک شرایط دولت دوم آقای روحانی با دولت اول ایشان متفاوت خواهد بود و اصلاح‌طلبان می‌توانند امیدوار باشند که در دولت دوازدهم به وعده‌هایی که در دولت یازدهم محقق نشد دست پیدا کنند.از سوی دیگر مجلس دهم تا حدود زیادی با دولت همسو است و این مساله می‌تواند به آقای روحانی در اجرای سیاست‌های خود بیشتر کمک کند. این در حالی است که مجلس نهم به شکل‌های مختلف با سیاست‌های دولت مخالفت می‌کرد و با موانعی که در مسیر دولت قرار می‌داد تا حدود زیادی سرعت دولت را در اجرای وعده‌های خود گرفته بود.

شکل و شیوه حمایت اصلاح‌طلبان از آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری۹۶ مانند سال۹۲ است، یا اینکه استراتژی اصلاح‌طلبان در این زمینه تغییر کرده و با شیوه جدیدی از آقای روحانی حمایت خواهند کرد؟

در این زمینه هنوز شورای عالی سیاستگذاری تصمیمات لازم را اتخاذ نکرده است. شورای عالی سیاستگذاری جریان اصلاحات که در انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز نقش محوری در تصمیم گیری و تصمیم‌سازی جریان اصلاحات ایفا کرد در حال حاضر به دنبال ایجاد سازوکار جدیدی برای تصمیم گیری درباره انتخابات ریاست جمهوری آینده است.در این زمینه جلساتی نیز با حضور چهره‌های برجسته جریان اصلاحات و رئیس دولت اصلاحات برگزار شده که در این جلسات درباره فرصت‌ها و چالش‌های پیش روی جریان اصلاحات در انتخابات آینده بحث و تبادل نظر صورت گرفته است. به نظر می‌رسد شورای عالی سیاستگذاری قصد دارد حمایت از آقای روحانی را به صورت جدی در دستور کار خود قرار بدهد.با این وجود هنوز در شیوه‌ها و چگونگی حمایت از آقای روحانی به یک جمعبندی واحد نرسیده است. در شرایط کنونی همه اصلاح‌طلبان باتجربه‌تر از گذشته شده‌اند و جریان اصلاحات شکل معتدل‌تری به خود گرفته است.تمایل اصلاح‌طلبان به میانه روی وتعادل به معنای دست برداشتن از شعارهای اصلاح‌طلبانه نیست.جریان اصلاحات تنها به این دلیل در شرایط کنونی استراتژی اعتدال را انتخاب کرده که جریان رادیکال راست را از حیز انتفاع بیندازد. در شرایط کنونی اگر اصلاح‌طلبان برای تقویت پایگاه اجتماعی خود به سمت رادیکالیسم تمایل پیدا کنند به صورت طبیعی با کاهش پایگاه اجتماعی خود مواجه می‌شوند. این در حالی است که هر چه به سمت اعتدال و میانه روی گرایش پیدا کنند با تقویت پایگاه اجتماعی خود روبه‌رو خواهند شد.البته بنده معتقد نیستم اصلاح‌طلبان باید دست از شعار اصولی خود بردارند و به یک جریان فرصت طلب برای کسب قدرت تبدیل شوند.به نظر من در شرایط کنونی تعیین استراتژی میانه روی نیز نوعی حرکت اصلاح‌طلبانه است.اصولگرایان در لیست انتخاباتی خود در هفتم اسفند از تندروهای افراطی استفاده کردند و این به معنای غلطیدن جریان راست به سمت راست رادیکال است. این در حالی است که اصلاح‌طلبان موفق شده‌اند بخشی از اصولگرایان میانه رو و معتدل را به سمت خود جذب کنند که این یک موفقیت بزرگ برای جریان اصلاحات به شمار می‌رود.

چه اتفاقی در جریان اصولگرایی رخ داده که از عدم حمایت صددرصدی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال۹۲ به جایی رسیده که روز به روز خود رابه آقای روحانی نزدیک‌تر نشان می‌دهند و به دنبال ارتباط بیشتر با آقای روحانی هستند؟

در این زمینه چند نکته قابل توجه است. نخست اینکه با گذشت سه سال از عمر دولت آقای روحانی و فراگیر شدن گفتمان اعتدال در فضای سیاسی کشور بسیاری از معتدلین جریان اصولگرایی مسیر خود را از تندروهای سیاسی جدا کرده‌اند و روزبه روز به آقای روحانی و گفتمان اعتدال نزدیک‌تر شده‌اند. از سوی دیگر اصولگرایان فاقد گزینه مناسب برای رقابت با اصلاح‌طلبان در انتخابات آینده هستند و در یک «برزخ» انتخاب قرار گرفته‌اند. به همین دلیل احساس می‌کنند اگر از آقای روحانی حمایت کنند ممکن است به برخی از خواسته‌های خود دست پیدا کنند.در شرایط کنونی اصولگرایان به این نتیجه رسیده‌اند که اگر در انتخابات آینده به صورت جدی با آقای روحانی رقابت کنند به دلیل اینکه شانس زیادی برای پیروزی نخواهند داشت ممکن است هزینه سیاسی بسیاری بپردازند.در نتیجه تلاش می‌کنند با نزدیک شدن به آقای روحانی هزینه‌های سیاسی خود را کاهش دهند. از سوی دیگر عملکرد قابل قبول آقای روحانی در سه سال گذشته باعث شده که دیدگاه اغلب مخالفان ایشان تا حدود زیادی تعدیل شود و این امیدواری به وجود بیاید که با مدیریت آقای روحانی کشور می‌تواند از بحران‌های پیش رو با موفقیت عبور کند. در نتیجه نگاه اصولگرایان به آقای روحانی از سر عافیت‌طلبی است.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین