کد خبر: ۱۲۱۹۸۲
تاریخ انتشار: ۳۱ شهريور ۱۳۹۵ - ۰۹:۱۳
گمان مي‌رود كه عملكرد روحاني در حوزه زنان طي سه سال گذشته عملكرد قابل دفاعي بوده است، زيرا يكي از نيروهاي موثر كابينه، خانم مولاوردي معاونت زنان رياست‌جمهوري است.
دوره پنجم انتخابات شوراهاي شهر نگاه‌هاي بسياري را به سوي خود جلب كرده است.بر اين اساس اصولگراها اگرچه شرايط متفاوتي نسبت به انتخابات رياست‌جمهوري ۹۶ ندارند، به تعبير بسياري از تحليلگران جريان اصولگرايي با اين همه ميلشان بيشتر به اين است كه همه تخم مرغ‌هاي خود را در سبد شوراي شهر بگذارند. اصلاح‌طلبان اين بار صرف نظر از توجه به انتخابات رياست‌جمهوري۹۶ به دنبال‌سازو كاري براي پيروزي در انتخابات شوراي شهر هستند، انتخاباتي كه رويدادهاي اخير حساسیت‌هاي بسيار زيادي را حول آن ایجاد کرده و موجب شده نگاه به انتخابات اين دوره از شوراي شهر جدي‌تر شود. حتی بعيد نيست شرايط موجود به معرفي و در نهايت انتخاب يك شهردار زن در تهران منتهي شود. در اين راستا «آرمان امروز» با آذر منصوري فعال سياسي اصلاح‌طلب به گفت‌وگو پرداخته است كه در ادامه آن را از نظر مي‌گذارنيد.

 برنامه و مكانيزم اتخاذي اصلاح‌طلبان درانتخابات شوراي شهر چيست؟

خط مشي اصلاح‌طلبان درانتخابات ۹۶ تداوم راه انتخابات رياست‌جمهوري سال ۹۲ و انتخابات مجلس شوراي اسلامی اسفندماه ۹۴ يا به تعبيري همان اتحاد، انسجام و رسيدن به ائتلاف حداكثري است. اگر اين مسير ادامه پيدا كند اصلاح‌طلبان مي‌توانند به تناسب گام‌هايي كه در انتخابات ۹۲و ۹۴ برداشته‌اند در انتخابات ۹۶ نيز گام ديگري بر دارند. اهميت انتخابات شوراي شهر كمتر از انتخابات مجلس شوراي اسلامي نيست. شوراها خردترين نهاد دموكراتيك هستند كه درقانون اساسي ايران وجود دارند. شوراها ظرفیت بي بديلي براي دموكراتيزاسيون در حوزه مديريت شهري است و به تعبيري نهال دموكراسي در ايران شوراهاست. اگر به درستي اصلاحات بتواند از اين ظرفيت استفاده كند تغييرات بسيار مطلوبي در ساختار شوراها ايجاد خواهد شد. زيرا علاوه بر اينكه شوراي عالي استان‌ها كه به عنوان يك نهاد تصميم گير در سطح كلان كشور در قانون شوراها ايفاي نقش مي‌كنند همه شوراهاي شهر، شهرستان، روستا، بخش واستان به تناسب ظرفيت و اختياري كه دارند در تعيمق مشاركت مردم، توزيع عادلانه منابع در شهرها، پيشگيري از فساد در حوزه‌هاي شهري شفاف‌سازي و پاسخگويي بايد اثرگذار بوده و در اين سمت و سو ايفاي نقش كنند. ضمن اينكه يكي از وظايف جدي شوراها نهادينه كردن حوزه مشاركت مردم در حوزه مديريت شهري است. قاعدتا اين نگاه نسبت به شوراها در تعيين شاخص‌هاي جرياني كه مورد حمايت اصلاح‌طلبان قرار مي‌گيرد بسيار موثر و تعيين كننده است. بنابراين در نهايت اصلاحات با اين رويكرد و چهارچوب وارد سازو كار انتخابات شوراي شهر مي‌شود.

 منظورتان اين است رويكردي كه نسبت به انتخابات شوراي شهر به عنوان پارلمان محلي از سوي جريان‌هاي سياسي اتخاذ مي‌شود با انتخابات مجلس شوراي اسلامي ورياست‌جمهوري  متفاوت است؟
 در واقع بايد متفاوت باشد و نبايد با نگاه سياسي به انتخابات شوراي شهر پرداخت. زيرا رويكردي كه منتج به بستن يك ليست واحد اصلاح‌طلبي براي انتخابات شوراي شهر مي‌شود بايد ناشي از يك رويكرد اجتماعي و تخصصي- شهري باشد. زيرا حوزه مديريت شهري همان‌طور كه از نام آن پيداست بيشتر يك مساله اجتماعي بوده و نياز به تخصص شهري دارد و به‌طور كل ماموريتي در حوزه‌هاي شهري و شهرداري‌ها قلمداد مي‌شود. علاوه بر اين تجربه چهار دوره اخير شوراي شهر نيز نشان داده است در هر دوره كه نگاه و جهتگيري جريان سياسي در بستن ليست‌ها حاكم بوده است پس از انتخابات اثرات خود را به نحو جدي در انتخاب شهردار، تمركز شوراها، توزيع عادلانه منابع در شهرداريها، شهرها و پيشگيري از فساد سيستماتيك نشان داده است. نمونه اخير همان جدل‌هايي است كه طي يك ماه اخير با شهرداري تهران صورت گرفته است. بنابراين علاوه بر اينكه بايد اين نگاه كلان در ائتلاف شوراي شهر وجود داشته باشد، بايد رويكرد اصلاحات در انتخابات شوراي شهر

سال ۹۶ ادامه راه اين جريان در انتخابات ۹۲ و ۹۴ باشد تا بتوانند گام‌هاي بعدي را در انتخابات آتي بردارند. بنابراين اين پيچيدگي‌ها و ساختار موجود در شوراي شهر است كه انتخابات شوراها را از انتخابات مجلس متمايز مي‌كند.

 اصلاح‌طلبان در شوراي شهر در رابطه با زنان چه برنامه‌اي دارند؟ به‌طور كل زنان در ساختار آينده شوراي شهر تا چه اندازه مورد توجه جريان اصلاح‌طلبي هستند؟

اصلاحات درباره زنان همان مسيري كه در انتخابات ۹۴ در پيش گرفته است را به نحوي در سطح گفتمان‌سازي، اهميت و افزايش حضور زنان در اين نهاد منتخب دموكراتيك هم دنبال خواهد كرد. اين جريان در تلاش است تا حداقل۳۰ درصد از سهم ليست‌هاي انتخابات شوراي شهر به زنان اختصاص پيدا كند. زيرا ۳۰ درصد همان كف مورد انتظاري است كه در شوراي شهر براي زنان وجود دارد. با نگاهي به انتخابات شوراهاي شهر و روستا در دوره‌هاي گذشته مي‌توان دريافت كه از همان نخستين دوره، حضور زنان در انتخابات شوراي شهر بيشتر از انتخابات مجلس شوراي اسلامي بوده است. بر اساس اخباري هم كه وجود دارد، تعداد داوطلبان زن در چهارمين دوره از انتخابات شوراي شهر و روستا در سراسر كشور ۱۲ هزار تن بوده است كه ۶ هزار تن از اين زنان توانستند توجه و آراي عمومي را به خود جلب كنند و اين مساله نشان مي‌دهد كه زنان در انتخابات شوراي شهر درصد حضورشان نيز پررنگ بوده و از سويي احتمال راي آوري آنها نيز به تدريج بسيار بيشتر از انتخابات مجلس شوراي اسلامي است. بنابراين اين ۳۰ درصد در حقيقت مي‌تواند به عنوان يك مطالبه حداقلي مطرح شود، اما با توجه به تجربه‌اي كه در انتخابات گذشته وجود دارد تعداد زنان در پنجمين دوره از انتخابات شوراي اسلامي بسيار بيشتر از ۳۰ درصد است. از سويي همان‌طور كه مشاهده شد اخيرا در چند شهر ايران چند زن رئيس شوراي شهر شده‌اند. به نظرم اين مساله نشان مي‌دهد كه گفتمان‌سازي اصلاح‌طلبان و تلاش آنها در جهت ضرورت مشاركت سياسي زنان و لزوم مديريت زنان در رئوس تصميم‌گيري كشور تاثير خود را گذاشته است و به همان ترتيب نيز اين مسيرادامه خواهد داشت.

 مي‌توان شاهد حضور گسترده زنان در سطح مديريتي بود؟ آيا اصلاح‌طلبان در اين دوره شهردار زن معرفي مي‌كنند؟

 با توجه به مسائلي كه به آن اشاره شد، معتقدم كه در دوره پنجم انتخابات شوراها حضور زنان افزايش پيدا می‌كند اين خود به تنهايي نشانگر آن است كه نرخ حضور و مشاركت زنان در سطوح مديريتي كشور در حال افزايش است. علاوه بر آن، اين روند حاكي از آن است كه مي‌توان آينده‌اي اميد بخش براي زنان در مديريت كلان كشور پيش‌بيني كرد. علاوه بر اين احتمال بسيار زيادي وجود دارد كه در دوره بعدي شوراها با نسلي از شهرداران زن روبه‌رو باشيم. اما با اين همه معرفي شهردار زن از سوي اصلاح‌طلبان نياز به گفتمان‌سازي و تصميم‌گيري دارد. از سويي معرفي شهردار زن به عنوان يك گام اساسي از سوي اصلاحات بستگي به اين مساله دارد كه درطول زمان باقي مانده تا انتخابات، معرفي شهردار زن تا چه اندازه در سطح افكار عمومي مطرح و توجيه شود. از سويي اگر زنان درسطوح مديريت شهرداري حضور داشته باشند اين حضور مي‌تواند در تلفيق فضاي شهرها، زيبا‌سازي فضاي شهري، بهبود كيفيت مبلمان شهري و درتوزيع عادلانه منابع در شهرداري‌ها موثر واقع شود، به همين علت اين احتمال وجود دارد كه شهردار آينده تهران يك زن باشد.

 چه مساله‌اي سبب مي‌شود كه زنان در انتخابات شوراي شهر حضور بالاتري نسبت به انتخابات مجلس شوراي اسلامي داشته باشند؟

زنان درانتخابات شوراي شهر پس از قبول مسئوليت به عنوان نماينده در پارلمان محلي، برخلاف زنان در مجلس شوراي اسلامي نيازي به نقل مكان ندارند و درحوزه‌هاي انتخابيه خودكه معمولا شهرهاي كوچكي است مردم نسبت به آنها شناخت دارند و درنهايت مي‌توانندآراي بالايي براي كسب كرسي‌هاي پارلمان محلي كسب نمايند. درواقع اقبال بالاي مردم نسبت به زنان درانتخابات شوراي شهر برگرفته از ساختار فرهنگي، اجتماعي و تاريخي جامعه ماست و اين مساله سبب مي‌شود كه درحوزه مديريت شهري هم تمايل زنان به عنوان انتخاب شوندگان بالا باشد واز سويي نيز مردم با توجه به گستره دايره انتخاباتي خود نام زنان را در ليست‌ها ببيند و درنهايت به آنها راي دهند. به نظر علت اصلي تفاوت حضور و راي بالاي زنان در انتخابات شوراي شهر نسبت به انتخابات مجلس شوراي اسلامي نيز در همين مساله است. بدين ترتيب حضور زنان و اقبال بيشتر مردم به آنها نياز به گفتمان‌سازي دارد تا اين نگاه جريان‌سازي شود. زيرا به همان ميزان كه مردان مي‌توانند نمايندگي يك شهرستان و استان را به عهده بگيرند زنان هم مي‌توانند از عهده اين مسئوليت بر آيند مشروط بر اينكه براي رفع محدوديت و مرزهاي موجود بر سر راه زنان برنامه‌ريزي‌هاي لازم صورت بپذيرد.

 آيا هدف اصلاح‌طلبان تنها انتخاب شهردار است، يا برعكس در پي اصلاح ساختار شهرداري هستند ؟

قاعدتا توجه و هدف اصلي اصلاح‌طلبان، اصلاح ساختار شهرداري‌هاست. به همين علت اصلاح‌طلبان بايد براي حوزه مديريت شهري برنامه داشته باشند. برنامه‌اي كه با يك چشم‌انداز چهار ساله تدوين شده باشد و همچنين بايد مشخص كند كه برنامه اين جريان براي اصلاح ساختار شهرداري‌ها، كارآمد كردن شهرداري‌ها و توزيع عادلانه منابع به شهرداري‌ها چيست. بخشي از فساد موجود در شهرداري‌ها به قوانين اين سازمان باز مي‌گردد. اين قوانين دست شهرداري‌ها را آن‌چنان باز گذاشته است كه منتهي به تعيين رقم‌هاي سقف و كف غير معمولي مي‌شود كه وقتي دامنه اين ارقام و اختيارات شهرداري مورد بررسي قرار مي‌گيرد به خوبي مي‌توان پي برد كه اين دامنه ارقام با توجه به اختيارات شهرداري موجب توليد فساد و رانت در شهرداري‌ها مي‌شود. نمونه بارز آن تخفيفي است كه در صدور مجوز به شهرداري اعم از توافقات و كميسيون ماده ۱۰۰به شهرداري تهران داده شد. بخشي از اين تخلفات تحت تاثير ضعفي است كه در قوانين شهرداري وجود دارد، به همين علت لازم است جريان اصلاحات براي اصلاح اين قوانين و كارآمدتر كردن آن در جهت پيشگيري از فساد و توزيع عادلانه منابع، برنامه‌ريزي داشته باشد. بخش ديگر آن به شفاف‌سازي عملكرد حوزه‌هاي شهري و پاسخگو كردن شهردار در مقابل برنامه‌ها و رفتارش باز مي‌گردد. بنابراين در گام نخست بايد چهارچوبي براي پاسخگويي اعضاي شوراي شهر طراحي كرد. زيرا به نظر مي‌رسد كه دراين دو حوزه به نحوي با چالش روبه‌رو هستيم.

 بخشي از مشکلات شهرداري‌ها به شوراي شهر باز مي‌گردد.

قاعدتا نقش اصلي شوراها نظارت برشهرداري‌هاست و اين نظارت شوراي شهر بر عملكرد شهرداري تعريف نشده است. بنابراين بايد مساله نظارت اعضاي شوراي شهر بر عملكرد شهرداري‌ها در برنامه جريان‌هاي سياسي در انتخابات آتي روشن باشد. همچنين هر يك از احزاب و جريان‌هايي كه ليستي در انتخابات شوراي شهر ارائه مي‌دهند در اين ليست بايد روشن شود كه برنامه آنها در جهت ملزم ساختن بيشتر منتخبان به تعهدات، مطالبات مردم، شفاف‌سازي و پاسخگويي چيست. اين طور نباشد كه تنها ليستي ارائه شود، مردم به آن راي دهند و پس از آن مردم هيچ برنامه‌اي براي ارتباط با منتخبان خود و هيچ نظارتي برعملكرد اعضاي شوراي شهر نداشته باشند. اينجاست كه بايد گفت اصلاحات بايد يك برنامه بسيار جدي در اين حوزه به‌ويژه نسبت به شفاف‌سازي و پاسخگويي، براي ارتباط دوسويه با مردم داشته باشد. از اين رو اگر ما خواهان رفع فساد در شهرداري‌ها، پاسخگويي نسبت به آنها و تقسيم منابع عادلانه شهرداريها در همه نقاط شهرها به‌ويژه تهران هستيم بايد نقش شورايارها براي نظارت برعملكرد شهرداري و مناطق ۲۲ گانه آن تبيين شود. زيرا اگر نظارت دقيق و درستي بر عملكرد شهرداري‌ها در طول ۸ ساله گذشته صورت مي‌گرفت امروز كلانشهر تهران با مشكلات گوناگون و بزرگي مواجه نبود كه بعضا بسياري از اين مشكلات لاينحل است. امروز شهر تهران با حجم بسيار بالايي از فساد روبه‌رو است اما عده‌اي در تلاشند كه صورت مساله را به هر نحوي پاك كنند. اما به هر رو با پاك كردن صورت مساله تنها به بزرگ شدن مشكلات دامن مي‌زنيم، به همين علت در هر دو سطح شوراي شهر و شهرداري، اصلاحات بايد برنامه داشته باشند تا از گسترش فساد در شهرداري‌ها جلوگيري به عمل آورده شود.

 از برنامه اصلاحات در انتخابات شوراي شهر سخن گفتيد، اما وضعيت اصولگراها در اين انتخابات چگونه است؟

اگر معيار و قضاوت ما انتخابات مجلس دهم باشد به نظر مي‌رسد كه مشكل اصلي اين جريان پايگاه اجتماعي‌شان است، زيرا در همان عرصه تبليغات رسمي هم اگر به شهر تهران توجه دقيق مي‌شد در شهرهايي مانند اسلامشهر و شهر ري حجم تبليغات اصولگرايان تقريبا چند برابر اصلاح‌طلبان بود، اما به هر رو مساله اصلي اصولگراها همان پايگاه اجتماعي شان است كه اعتماد خود را نسبت به اين جريان از دست داده‌اند، علت اين امر هم كاملا قابل اثبات است. به‌طور مثال اگر درصد مشاركت مردم را در اسلامشهر يا شهر ري مورد بررسي قرار دهيم، پي مي‌بريم كه تنها۳۰ درصد از مردم اين نواحي در انتخابات شركت كردند و در حقيقت در اين مناطق هم كه جريان اصولگرا تصور مي‌کرد آراي لازم را مي‌تواند كسب كند نتوانست راي لازم را به دست آورد. در مقابل اين جريان، اصلاحات به انسجام حداكثري رسيده و در انتخابات آينده نيز اين انسجام ادامه خواهد داشت و از سويي جريان‌هاي منتسب به اصلاحات و طيف‌هايي كه در دوره‌هاي گذشته از عدم حضور در انتخابات سخن مي‌گفتند به هيچ رو در انتخابات مجلس حتي زمزمه‌اي از عدم حضور به ميان نياوردند. در نهايت پايگاه اجتماعي اصلاحات به مراتب فعال‌تر و مشاركت جويانه‌تر از اصولگراهاست، به‌ويژه در تهران كه مردم ليستي راي دادند در انتخابات آينده اثرات خود را خواهد گذاشت. بنابراين آراي ليستي و توجه مردم به جريان‌هاي سياسي و تحولات اخير از يك سو و از سويي ديگر عملكرد غير قابل دفاع اصولگرايان در كلانشهري مانند تهران كه مي‌تواند در آراي عمومي اثرگذار باشد سبب مي‌شود كه اقبال اصولگرايان در انتخابات آينده كاهش پيدا كند، البته همه اين مسائل مشروط به آن است كه مردم حضور جدي در انتخابات داشته باشند كه در حقيقت همزماني انتخابات رياست‌جمهوري با انتخابات شوراي شهر سبب گشته كه سرنوشت دو انتخابات به يكديگر گره بخورد. بنابراين اگر در انتخابات آينده ما شاهد مشاركت گسترده مردم در پاي صندوق‌هاي راي باشيم و اصلاحات هم بتواند با ائتلاف حداكثري در انتخابات حضور پيدا كند به مراتب شانس اصلاحات در انتخابات پيش رو از اصولگراها بيشتر خواهد  بود.
 تشكيل كميته انتخاباتي از سوي يكي از جريان‌هاي اصلاح‌طلب نگراني‌هاي را مبني بر عدم ارائه يك ليست واحد يا ايجاد دو دستگي در اردوگاه اصلاح‌طلبي به وجود آورده است؛ آيا ارائه يك ليست جداگانه از سوي يكي از جريان‌هاي اصلاح‌طلبي خطرناك نيست؟
تجربه انتخابات ۹۴ نشان داده است كه‌ ساز وكار شكل‌گيري ائتلاف ‌ساز و كار موفقي بوده است و در صورتی که مشكلی وجود داشته باشد، بايد آسيب‌شناسي شده تا متناسب با انتخابات شوراي شهر كارآمدي خود را نشان دهد؛ به‌طور قطع اين اتفاق خواهد افتاد اما قاعدتا احزاب و جريان‌هاي اصلاح‌طلب با توجه به تجربه انتخابات مجلس اين مسير را ادامه مي‌دهند. مسيري كه به تقويت سامانه ائتلاف، رسيدن به انسجام از سوي اصلاحات و در نهايت به ارائه يك ليست واحد منتهي شود. مهم اين است كه اكثريت احزاب منتسب به جريان اصلاح‌طلب و شخصيت‌هاي موثر اين جريان بر كارآمدي شوراي عالي سیاستگذاري نظر مساعد دارند. با اين همه نقص‌هايي در شوراي عالي سیاستگذاري وجود دارد كه بايد اين نقص‌ها برطرف شود. در نهايت روشن است كه تلاش‌هاي حال و آينده اصلاحات به يك ليست منتهي مي‌شود. به‌رغم همه مشكلات اصلاحات توانست ليستي در مجلس شوراي اسلامي ارائه دهد كه بيشترين راي را در تهران كسب كند. بنابراين تصور مي‌رود كه در ادامه كار ممكن است اختلاف نظرهايي وجود داشته باشد اما به‌طور قطع اين اختلاف‌ها با گفت‌وگو، تعامل و همفكري رفع خواهد شد به همين علت بايد اذعان داشت كه اختلاف نظرها پديده جديدي نيست. مهم اين است كه مجموعه جريان اصلاحات به اين ضرورت پي برده است كه پاشنه آشيل آنها تنها چنددستگي و تفرقه است و در نهايت با ارائه ليست‌هاي مختلف تنها مردم را سرگردان مي‌كنند. هر گاه اين جريان توانست به درستي تصميم بگيرد و به انسجام و اتحاد برسد، مردم نيز با آنها همراهي كردند؛ اما برعكس عدم انسجام آنها، همان‌طور كه تجربه سال ۸۴ هم نشان داد سبب سردرگمی حامیانشان خواهد شد. اصلاحات تجربه چند دستگي را در انتخابات گذشته دارد. بنابراين بايد ديد كه مقدورات و ممكنات اصلاحات در انتخابات بعدي چيست، در نهايت براي پيروزي بايد از اين انسجام و اتحاد مراقبت كرد. به همين علت گمان مي‌رود كه ما در انتخابات پيش رو شاهد تكرار اتحاد و انسجام اصلاح‌طلبان خواهيم بود.

 آيا بانوان اصلاح‌طلب در انتخابات ۹۶ براي حمايت از روحاني شروط جداگانه‌اي دارند؟

گمان مي‌رود كه عملكرد روحاني در حوزه زنان طي سه سال گذشته عملكرد قابل دفاعي بوده است، زيرا يكي از نيروهاي موثر كابينه، خانم مولاوردي معاونت زنان رياست‌جمهوري است، وي از همان زماني كه اين مسئوليت را به عهده گرفت از ظرفيت معاونت زنان رياست‌جمهوري بهترين بهره را براي جريان‌سازي عدالت جنسيتي برده است كه اين مساله اثر خود را در برنامه ششم عدالت توسعه هم نشان خواهد داد. در حقيقت جريان‌سازي عدالت جنسيتي در برنامه ششم توسعه نشان مي‌دهد كه در حوزه زنان نگاه راهبردي كه بايد در دولت رخ مي‌داد، اتفاق افتاد و اگر اين بخش از برنامه ششم در مجلس دهم تصويب شود قاعدتا مسيري باز خواهد شد. بنابراين مي‌توان اميدوار بود به اينكه دولت مي‌تواند در همه زمينه‌ها تبعيض‌هاي موجود عليه زنان را از بين ببرد. اگرچه بايد در نظر داشت كه موانع موجود در مسير راه معاونت زنان رياست‌جمهوري غير قابل مقايسه با وزراتخانه‌اي مانند وزارت صنعت ومعدن يا وزارتخانه‌های ديگر است. حساسيت‌ها، مقاومت‌ها و سنگ اندازي‌هايي كه در اين حوزه وجود دارد سبب مي‌شود كه حتي در رابطه با حضور زنان در استاديوم مساله كاملا سياسي شود و به يك مانع جدي در برابر دولت تبديل شود. گمان مي‌رود كه در انتخابات ۹۶ مطالبه جدي زنان اصلاح‌طلب نخست تقويت جايگاه معاونت زنان رياست‌جمهوري است. زيرا اين جايگاه به تناسب سطحش از ظرفيت‌ها و ساختار لازم براي اجرايي كردن جريان‌سازي عدالت جنسيتي در بخش‌هاي زير مجموعه دولت برخوردار نيست. به همين دليل اين ساختار بايد اصلاح شود. در حقيقت ساختار معاونت زنان مانند سري است كه اين سر، دست و پا براي اجرايي كردن دستورهايي كه مي‌دهد، ندارد. بنابراين بايد اين ساختار به تناسب سر اصلاح شود تا معاونت زنان از اختيارات و امتيازات لازم براي به كار‌گيري زنان در سطوح مديريتي، نقش بخشيدن و اثرگذاري بيشتر در برنامه‌هاي زير مجموعه دولت در حوزه زنان برخوردار شود.

 به عنوان سوال آخر يكي از افتخارات اصولگراها با وجود عملكرد ضعيف دولت قبل اين است كه احمدي‌نژاد در كابينه خود وزير زن داشته است، آيا بانوان اصلاح‌طلب در اين زمينه رايزني‌اي با روحاني براي حمايت از او در انتخابات آتي خواهند داشت؟

در گفت‌وگوهاي متعددي كه تاكنون در راستاي مطالبات زنان با رياست‌جمهوري صورت گرفته است مساله به‌كارگيري وزراي زن در كابينه مورد توجه قرار گرفته اما چون مجلس نهم سازو كار متفاوتي با دولت يازدهم داشت و از آنجا كه کسی مانند فرجي دانا نتوانست راي اعتماد از مجلس نهم كسب كند به طريق اولي چنين مجلس در رابطه با معرفي وزير زن مقاومت جدي از خود نشان مي‌داد. بنابراين اگرچه مشاركت سياسي زنان در دولت روحاني افزايش پيدا كرده است و گرچه بخشي از مطالبات اصلاحات در حوزه زنان در برنامه ششم توسعه ديده شده است اما يكي از انتظارات بانوان اصلاح‌طلب در دولت بعدي با توجه به اينكه مجلسي همراه با دولت شكل گرفته است اين خواهد بود كه بخشي از كابينه روحاني و وزراي او از زناني باشند كه بتوانند در سطح وزير نيز ايفاي نقش كنند. گام نخست در راستاي به كار‌گيري وزير زن را دولت نهم برداشت، اكنون روحاني بايدگام‌هاي محكم‌تري در اين راستا بردارد و با توجه به اينكه زنان توانمندي درسطح وزير در كشور وجود دارند قاعدتا اين مطالبه به صورت جدي مطرح خواهد شد. بنابراين نخست جريان‌سازي عدالت جنسيتي، سپس تقويت جايگاه معاونت زنان در رياست‌جمهوري و در نهايت معرفي زنان شاخص و توانمند به عنوان وزير براي دولت آينده روحاني مطالبات زنان اصلاح‌طلب در انتخابات ۹۶ خواهد بود.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین