کد خبر: ۱۲۱۶۹۴
تاریخ انتشار: ۲۹ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۵:۲۶
اولین و بزرگترین گام برای رشد و شکوفایی خلاقیت این است که این واقعیت را بپذیریم که ما هم همانند بسیاری از صاحبان ایده های خوب که ایده هایشان را عملی کرده و به موفقیت های چشمگیری دست یافته اند.
وجود خلاقیت در هر کاری باعث بروز ایده‌های تازه و شکل‌گیری‌ راه‌های نو می‌شود، اما چطور از همه ایده‌های ذهنمان استفاده کنیم؟

خلاقیت در هرکاری می تواند باعث خلق ایده های بکر و تولید روشهای متنوع برای حل مسائل شود. آیا تاکنون برایتان رخ داده که ایده ای به ذهن تان خطور کرده باشد اما شما به سادگی از کنار آن عبور کرده اید و در کمال ناباوری شاهد عملی شدن آن توسط فرد یا سازمان دیگری بوده باشید؟ براستی عوامل بازدارنده رشد خلاقیت و عملی کردن ایده ها چه هستند؟ سینا تهرانی متخصص موفقیت فردی و شغلی و مشاور رتبه های برتر کنکور  درباره عوامل بازدارنده توقف و یا رشد خلاقیت و تولید ایده ها و نیز راهکار مقابله با آنها توضیحاتی را داده است.

«در ابتدا لازم است تا موانع رشد خلاقیت را شناسایی کنیم. متأسفانه هرچند اطرافیان، جامعه و مدرسه بصورت خواسته یا ناخواسته در متوقف کردن خلاقیت ما بگونه ای استادانه عمل می کنند. اما مهمترین عامل در توقف خلاقیت، خود ما هستیم زیرا تصور می کنیم خلاق نیستیم و توانایی ارائه ایده های نو را نداریم. اغلب ما ایده های خوبی داریم اما چون خلاقیت خود را باور نداریم با خود می گوییم: « به نظرم ایده بسیار مزخرفی است، لذا هیچ فایده ای ندارد که بخواهم آنرا عملی کرده و یا با دیگران درمیان بگذارم زیرا ممکن است همه به من بخندند. » متأسفانه ما یکی از بدترین منتقدین شکوفاسازی خلاقیت خود هستیم.


اولین و بزرگترین گام برای رشد و شکوفایی خلاقیت این است که این واقعیت را بپذیریم که ما هم همانند بسیاری از صاحبان ایده های خوب که ایده هایشان را عملی کرده و به موفقیت های چشمگیری دست یافته اند؛ یک انسان هستیم و می توانیم ایده های خوبی داشته باشیم که ارزش امتحان کردن داشته باشد. البته باید توجه داشت که اعتقاد به خلاقیت خویش نباید باعث شود که تصور کنیم همه طرح هایی که به ذهن مان می رسند، خوب است. بلکه تأکید من بر این نکته است که باور داشته باشیم در میان ایده هایی هم که به ذهن ما خطور می کند، ممکن است طرح هایی نیز باشند که در عمل با شکست مواجه شوند لذا باید صبر و حوصله به خرج دهیم و بخاطر ترس از شکست یا انتقاد دیگران، دست از ایده پردازی برنداریم؛ کمااینکه همه ایده هایی هم که به ذهن افراد موفق و تأثیرگذار جهان رسیده، لزوما با موفقیت همراه نبوده است.»

انتقادات مخرّب درونی

«یکی دیگر از موانع رشد خلاقیت؛ هجوم به یک ایده است. تقریباً هر ایده جدیدی ممکن است نواقصی داشته باشد. ایده های جدید مانند جوانه های کوچکی هستند که به تازگی در یک باغ روییده اند لذا به راحتی می توانند لگدکوب شده و نابود شوند. متأسفانه بسیاری از مردم استاد سرکوب کردن ایده ها هستند و اینکار را به بهترین شکل ممکن انجام می دهند. گویی آنها در این جهان وظیفه ای جز تخریب ایده های دیگران ندارند، حتی در بسیاری از مواقع حتی کوچکترین اطلاعاتی نیز در مورد ایده شما ندارند اما چشم بسته آنرا زیر سؤال برده و می کوبند. بنابراین پیشنهاد می کنم بدون توجه به انتقادات غیرسازنده آنها به ایده جدید خود فرصت داده و به رشد آن کمک کنید، قطعاً به تدریج خواهید دید که آیا فرصت دادن به رشد و تکامل ایده ، ارزشش را داشت یا خیر.»

تخصص ندارم، پس ایده ام عملی نیست

«برخی ها تصور می کنند ایده ای که در ذهنشان وجود دارد نیاز به تخصص در زمینه آن ایده دارد. هرچند کارشناس بودن خیلی هم عالی است و اشکالی ندارد و لازم نیست که حتماً در زمینه ایده خود یک متخصص باشید اما جهان علم و فناوری بارها شاهد این امر بوده که بسیاری از متخصصین در ارائه ایده های خوب از همه بدتر عمل می کنند، زیرا عملی بودن آنرا تنها از زاویه تخصصی خود نگاه می کنند. به عنوان مثال ایده ساخت دوربین عکاسی عکس فوری به ذهن یک مهندس یا عکاس حرفه ای نرسید. اتفاقاً افرادی که چنین تخصص هایی داشتند ، تصور می کردند امکان ندارد که بتوان نتیجه عکسی را که همان لحظه گرفته شده، تماشا کرد. اما دختر کوچکی که می خواست همان لحظه عکسهایی که با دوربینش می گیرد را ببیند، ایده ساخت چنین دوربینی را خلق کرد. بنابراین اگر شما کارشناس نیستید، نگران نباشید. ایده های شما هنوز هم ارزش دارند. شاید امکان استفاده از اکثر آنها را نداشته باشید، زیرا نمی دانید چه چیزی عملی است اما لازم نیست ایده های خوب از همان آغاز؛ حتماً عملی جلوه کنند. ارائه یک ایده هیجان آور، الهام بخش ولی غیرعملی و عملی کردن آن، خیلی راحت تر از ارائه یک ایده ملال آور ولی عملی و جذبه بخشیدن به آن است.»

ترس از شکست

«یکی دیگر از عوامل توقف خلاقیت و ایده پردازی؛ احساس ترس از شکست یا خجالت از بیان ایده هاست. برای غلبه بر این ترس لازم است به این نکته مهم توجه داشته باشیم که ایده های شما هرچقدر هم که عالی باشند قطعا سه دسته مخالف خواهند داشت، دسته اول افرادی که اصولاً با هر نوع ایده ای مخالفند. در واقع این افراد با خودشان نیز مخالفند و اغلبشان هم افرادی ناموفق و ضعیف هستند که از سر حسادت و درماندگی با هر نوع پیشرفتی مخالفند. در واقع مخالفت یا انتقادات غیرسازنده این گروه با خود ایده نیست، بلکه با شخص صاحب ایده است، زیرا نمی توانند تحمل کنند که شما از آنها بهتر باشید. یکی از اساتید دانشگاه استنفورد می گفت: هرگاه مشاهده کردید، افرادی بدون داشتن اطلاعات لازم و بصورتی زشت و زننده به نقد ایده های شما می پردازند، بدانید که ایده تان به شدت وجود آنها را لرزانده داده است؛ لذا حتی درصدی در درست بودن ایده تان شک نکنید و مصمّم تر از قبل به شکوفایی آن بپردازید. دسته دوم نیز اقلیتی هستند که انتقاداتی به ایده شما دارند و یا از ایده تان خوششان نیامده اما این دلیل نمی شود که اکثریت مردم نیز از ایده شما بخوبی استقبال نکنند. شما باید سپاسگزار این دسته باشید زیرا اغلب آنها انتقادات سازنده ای مطرح می کنند که توجه به آن می تواند به شما در رفع نواقص ایده تان کمک کند. همواره به یاد داشته باشید که بسیاری از ایده ها در بدو شکل گیری احمقانه به نظر می رسند و شما باید خودتان را برای انتقادات غیرسازنده و سازنده دیگران مهیا سازید و یادتان نرود که ایده شما همان جوانه کوچکی است که نیاز به توجه و حمایت دارد. لذا با اعتمادبه نفس کامل برای عملی کردن ایده هایتان بکوشید.»

منبع:مجله مهر
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین